شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۴۱ تا خطبه ۲۳۷.mp3
6.78M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۴۱ تا خطبه ۲۳۷
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هشتاد و سوم
❇️ پرچم سیاه در دست محمد حنفیه
🔻[ لباس جنگی خود را خواستم و پس از پوشیدن آن، به فرزندم محمد گفتم با عمامهای کمرم را محکم ببندد. شمشیرم را نیز آماده کردم و حمایل خویش ساختم؛ سپس پرچم لشکر را به دست محمد دادم و به وی چندین سفارش کردم: ]
🔻با پرچم پیش پرو و توجه داشته باش که باید پرچم از همه همراهان تو جلوتر باشد. تو همچنان پیشاپیش حرکت کن تا بقیه از پشت سرتو بیایند و اگر کسی هم پیش بتازد و حملهای کند، باید نزد تو بازگردد.
🔻با جدیت مراقب پرچم خویش باش. هر گاه صفهای لشکر به هم ریخت و صفها درهم آمیخت، تو در جایگاه خود پابرجا بمان و در میان یارانت پرچم را استوار نگه دار که اگر تو هم یارانت را نبینی، آنها تو را خواهند دید.
🔻فرزندم، آنچه میبینی تو را به وحشت نیاندازد. من از تو کم سنوسالتر بودم که پرچم به دوش گرفتم و هرگز دشمن مرا نگران نساخت و به وحشت نیانداخت؛ زیرا در مبارزه با هر کس، با خود گفتم من پیروز میشوم و او را می کُشم.
🔻همواره به یاری خداوند امیدوار باش که بر آن پیروز میشوی. مبادا ضعف نفس یقین تو را سست کند که این بدترین شکست است.
🔻اگر کوهها از جای خود کنده شوند تو ثابت و استوار بمان. دندانهایت را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاریت ده، پای خود را بر زمین میخکوب کن، به صفوف پایانی لشکر دشمن بنگر، از فراوانی دشمن چشم بپوش و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است.
❇️ چند گزارش از رخدادهای جنگ جمل
🔻[ قسمتی از لباس جنگی من از طرف پشت پاره بود. ابن عباس وقتی متوجه آن شد، گفت: نگرانم که از پشت سر ضربهای به شما وارد کنند. به وی اطمینان خاطر دادم: ]
نگران نباش. کسی از پشت سر به من حمله نخواهد کرد. به خدا سوگند، ای فرزند عباس که در هیچ میدان جنگی پشت به دشمن نکردهام!
🔻[ دوبار شخصاً حمله کردم و صفوف دشمنان را در هم ریختم و هر بار شمشیرم کج شد، با زانوی خویش آن را راست کردم. به اصحابم که از این حملات متعجب شده بودند، گفتم: ]
به خدا سوگند، که مقصود من از این شمشیرزدنها، جز رضای خدا و آبادی خانه آخرت چیزی نیست!
🔻[ هنگامی که یار باوفایم زیدبنصوحان، زخمی بر روی زمین افتاد، به بالین وی رفتم و از او دلجویی کردم و به او گفتم: ]
ای زید رحمت خداوند بر تو باد که کمترین زحمت را برای ما داشتی و بزرگترین خدمت و یاری را نثار ما کردی.
🔻[ زید سرخویش را بلند کرد و در پاسخم گفت: ای امیرالمؤمنین، خداوند بهترین پاداش را به تو عنایت کند. به خدا سوگند که من تو را اینگونه شناختم که معرفت تمام به خدا داری و در کتابِهستی، جایگاهت رفیع و مستحکم است. خدا در اعماق وجود تو بس عظیم است. به خدا سوگند، من با آگاهی در رکاب تو جنگیدم و از امسلمه، همسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، شنیدم که آن حضرت فرمود: هر کس را که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. پروردگارا، با دوستان او دوستی و با دشمنان او دشمنی کن، یاران اورا یاری و خوارکنندگانش را خوار فرما.
به خدا سوگند، نمیخواستم از کسانی باشم که تو را تنها گذاشتند و به یاری تو نشتافتند؛ زیرا اگر تو را تنها میگذاشتم، خدا مرا تنها میگذاشت و خوارم می کرد.]
📚منابع:
۱. الجمل، ص۳۶۸
۲. نهج البلاغه، کلام ۱۱
۳. الفتوح، ج۱، ص۱۱۹
۴. کشف الغمه، ج۱، ص۲۴۲
۵. رجال الکشی، ص۶۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹کودکان نهج البلاغه ای🌹
😊 صبور باش...
🌱 اگه در انجام کارهات صبر داشته باشی، حتما موفق میشی، حتی اگه خیلی طول بکشه.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۱۵۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۳۱- ارکان شک.mp3
4.6M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت31 / قسمت دهم
⭕️ بخش ششم: ارکان شک
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت31 ( 10 )
🔷 ارکان شک
🔻در ادامه حکمت ۳۱ نهج البلاغه و در باب ارکان کفر، امیرالمؤمنین (علیه السلام) رابطه بین تعمّق بی جا، تنازع، زَیغ و شقاق را اینگونه بیان می فرمایند: کسی که بی جا کنجکاوی کند، هرگز به سمت حق برنمی گردد و کسی که نزاعش به خاطر جهل زیاد باشد، کوری او از دیدن حقیقت طولانی خواهد شد و ادامه خواهد یافت و کسی که قلبش از حق به ضلالت برگردد، نزد او نیکی زشت دیده میشود و زشتی، نیکی و زیبایی و در مستی ضلالت باقی می ماند و کسی که با حق درآمیزد، تمام راههای حقیقت بر او بسته می شود و امر او مشکل خواهد شد و راه خروجش از ضلالت و کفر بسیار تنگ خواهد بود.
🔻 بعد از این امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصّه "شک" را بیان می کنند. همین که شک را در مقابل ایمان و هم عرض کفر قرار می دهند، نکته بسیار بسیار مهمی است؛ چون در شک دو مرحله داریم:
1⃣ شکی که مقدّمه یقین می شود.
2⃣ شکی که منجر به کفر می شود.
به قول استاد شهید مرتضی مطهری، شک معبر خوبی هست، اما مقرّ خوبی نیست. یعنی اگر شک باعث بشود که انسان سؤال خودش را از مسیر درست و منابع درست تحقیق کند و به حق برسد، معبر خوبی است برای رسیدن به یقین. اما اگر در شک بماند و جستجو نکند و این شک را به نااهل عرضه بکند، شک به شبهه و کم کم به انکار و کفر منجر میذشود.
🔻 لذا حضرت علی (علیه السلام) در این حکمت می فرمایند: شک هم بر چهار شعبه است؛ یعنی شک هم به این سادگیها نیست که انسان بگوید خوب یک نوع سوال است فقط، نه! شک هم برای خودش ارکانی دارد که باید این ارکان را بشناسیم و در مقابلش علاج داشته باشیم.
🔰 شک چهار بخش دارد:
1⃣ جدال در گفتار
2⃣ ترسیدن
3⃣ دو دل بودن
4⃣ تسلیم حوادث روزگار شدن
بعد می فرمایند: پس آنکس که جدال و نزاع را عادت خود قرار دهد، از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آنکس که از هر چیزی بترسد، همواره در حال عقب گرد است و آنکس که در تردید و دودلی بماند، زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آنکس که تسلیم حوادث شود و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد.
🔻همانطور که ملاحظه می فرمایید، اینجا منظور آن شکی که برای هر انسانی و حتی هر محقّقی پیش می آید نیست، منظور آن شکی است که یا صاحبش نسبت به آن لجاجت دارد یا برای برون رفت از آن تلاش نمی کند، یا تلاشش از مسیر درست و منطقی نیست لذا به حق نمی رسد و به تعابیری که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند مبتلا می شود.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌸🍃 #روز_صدم🌸🍃
شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
خطبه 236 تا 231.mp3
2.91M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_نود_وهشتم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه236 : از هجرت و پیوستن به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید:
🔹 ياد مشكلات هجرت
🔻خود را در راهی قرار دادم كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رفته بود و همه جا از او پرسيدم تا به سرزمين "عرج" رسيدم.
(اين جملات در يك سخن طولانی آمده است، جمله "فاطا ذكره" در همه جا از او می پرسيدم) يكی از سخنانی است كه در اوج فصاحت قرار دارد، يعنی خبر حركت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از ابتداء حركت تا پايان به من می رسيد، كه امام اين معنا را با كنايه آورده است)
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه235 : هنگام غسل دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود :
🔻پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بريد كه در مرگ ديگران نبريد، با مرگ تو رشته پيامبری و فرود آمدن پيام و اخبار آسمانی گسست، مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را به شكيبایی واداشت و همه را در مصيبت تو يكسان عزادار كرد، اگر به شكيبایی امر نمی كردی و از بی تابی نهی نمی فرمودی، آنقدر اشك می ريختم تا اشكهایم تمام شود و اين درد جانكاه هميشه در من می ماند و اندوهم جاودانه می شد كه همه اينها در مصيبت تو ناچيز است. چه بايد كرد كه زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند و مرگ را نمی شود مانع شد، پدر و مادرم فدای تو، ما را در پيشگاه پروردگارت ياد كن و در خاطر خود نگه دار.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه234 : ذعلب یمانی از احمد بن قتبیه، از عبدالله بن یزید، از مالک بن دحیحه نقل کرد که در حضور امام (علیه السلام) از علت تفاوتهای میان مردم پرسیدند امام (علیه السلام) فرمود:
🔹علل تفاوتها ميان انسانها
🔻علت تفاوت های ميان مردم، گوناگونی سرشت آنان است؛ زيرا آدميان در آغاز تركيبی از خاك شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديك بودن خاكشان با هم نزديك و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند يكی زيباروی و كم خرد، ديگری بلندقامت و كم همّت، يكی زشت روی و نيكوكار، ديگری كوتاه قامت و خوش فكر، يكی پاك سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_نود_وهشتم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه233 : هنگامی که "جعده بن حریره" خواهر زاده امام (علیه السلام) نتوانست در حضور آن حضرت سخن بگوید، فرمود:
1⃣ فصاحت و بلاغت اهل بيت(علیهم السلام)
🔻آگاه باشيد همانا زبان پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نداشته نباشد سخن نمی گويد و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد. همانا ما اميران سخن می باشيم، درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه های آن بر ما سايه افكنده است.
2⃣ علل سقوط جامعه انسانی
🔻 خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاری هستيد كه گوينده حق اندك و زبان از راستگویی عاجز و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه و به سازشكاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق و پيرانشان گناهكار و عالمشان دورو و نزديكشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گيرند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه232 : عبدالله بن زمعه از یاران امام بود و درخواست مالی داشت، در جوابش فرمود:
🔹 احتياط در مصرف بيت المال
🔻اين اموال كه می بينی نه مال من و نه از آن توست، غنيمتی گردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهای خود به دست آوردند، اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی وگرنه دسترنج آنان خوراك ديگران نخواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه231 : این سخنرانی در سرزمین "ذی قار" هنگام حرکت به سوی بصره در سال ٣٦ هجری ایراد شده
🔹ويژگيهای پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)
🔻پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پيامهای پروردگارش را رساند، او شكافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصله ها را به هم پیوند داد، ميان خويشاوندان يگانگی برقرار كرد پس از آنكه آتش دشمنی ها و كينه های برافروخته در دلها راه يافته بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱.mp3
3.87M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هشتاد و چهارم
❇️ نقطه پایانی جنگ جمل
🔸صدور فرمان کشتن شتر عایشه
🔻[ با کشته شدن طلحه و زبیر، فقط شتری که عایشه بر آن سوار بود، مرکز میدان جنگ شده بود و لشکریان جمل دور آن حلقه زده بودند و در مقابل حملات سپاهیان من مقاومت میکردند. افراد زیادی در کنار این شتر کشته شدند و دستهای فراوانی قطع شد. مالک اشتر و عمار یاسر را فراخواندم و به آنها گفتم: ]
این جماعت، مادامی که شتر در مقابل دیدگانشان قرار دارد، به جنگ ادامه خواهند داد؛ اما اگر شتر از پای درآید و سقوط کند، کسی در کنار آن مقاومت نخواهد کرد.
[ سپس دستور دادم: ]
🔻 بروید و این شتر را از پای درآورید که با زندهماندن آن شعلههای جنگ فروکش نخواهد کرد؛ زیرا این شتر قبله آنها شده است!
[ آن دو با یارانشان حمله کردند و در نهایت شتر را از پای درآوردند و مَحمِلی که عایشه در آن بود، از روی شتر بر زمین افتاد، بلافاصله دستور دادم: ]
طناب های مّحمِل را قطع کنید.
[ و به محمدبنابیبکر، برادر عایشه، دستور دادم که از خواهرش مراقبت کند. ]
❇️ گفتوگویی با عایشه پس از شکست اصحاب جمل
🔻[ پس از سقوط مَحمِل عایشه از روی شتر، به سراغ وی رفتم و از او پرسیدم: ]
هان ای حمیرا، میخواستی مرا به قتل برسانی؛ همانگونه که عثمان را کشتی! آیا خداوند چنین دستوری به تو داده بود؟! آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین تعهدی از تو گرفته بود؟!
🔻مردم را دعوت کردی و به میدان آوردی؛ اما همگی پا به فرار گذاشتند. چنان تفرقه در میان مردم پدید آوردی که به جان هم افتادند و یکدیگر را کشتند!
ای حمیرا، آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین دستوری به تو داده بود؟ آیا به تو امر نکرده بود که در خانهات بمانی؟ به خدا سوگند، کسانی که تو را از خانهات بیرون آوردند و به میدان جنگ کشاندند، با تو منصفانه رفتار نکردند؛ زیرا همسران خویش را در خانههایشان باقی گذاشتند و تو را به همراه خود آوردند!
🔻آری، سوگند به خداوندی که دانه را شکافت و خلق را آفرید، هنوز طنین صدای رسول خدا صلی الله علیه و آله در گوش تو باقی است که اصحاب جمل و اصحاب نهروان را لعن میکرد. افرادی از آنها در جنگ کشته میشوند و باقیمانده آنها بر آیین یهود میمیرند و روانه آتش جهنم میشوند.
🔻[ عایشه پاسخی نداشت، جز اینکه گفت: فرزند ابوطالب، اکنون که پیروز شدی کرامت خود را نشان بده.
به برادرش محمد بن ابی بکر دستور دادم: ]
وظیفه تو مراقبت از خواهرت است. مراقب باش کسی جز تو به او نزدیک نشود. او را از میدان جنگ خارج ساز و در خانه فرزندان خلف خزاعی مستقر کن.
📚منابع:
۱. الأخبار الطوال، ص۱۶۰
۲. الکامل، ج۳، ص۲۵۴
۳. شیخ مفید، الأمالی، مجلس۳، ح۸، ص۲۴
۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۰۶
۵.الجمل، ص۳۶۹
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
💔 درد دلهای امیرالمؤمنین در نهج البلاغه (۱۳)
🔴 علل عقب ماندگی مردم کوفه
به خدا سوگند، شما بد وسيله ای برای افروختن آتش جنگ هستيد؛ شما را فريب می دهند امّا فريب دادن نمی دانيد، سرزمين شما را پياپی می گيرند و شما پروا نداريد. چشم دشمن، برای حمله شما خواب ندارد، ولی شما در غفلت به سر می بريد.
📜 #نهج_البلاغه، خطبه ۳۴
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی