✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت (۲) 🔸
🔻 ما گاهی به سمت خانواده داری می رویم، از جامعه و انقلاب و وظایفمان باز می مانیم، به سمت دیگری می رویم، از خانواده خود می زنیم و بعد هم به مشاور مراجعه می کنیم که بدانیم کدام اولویت دارد.
🔻انسان مؤمن و انقلابی باید چنان زندگی کند که همه را جزء اولویت هایش بداند. ما اگر انقلابی نباشیم نمی توانیم خانوادهٔ درستی تربیت کنیم و اگر خانوادهٔ درستی تربیت نکنیم نمی توانیم انقلابی باشیم. رابطهٔ انقلاب و خانواده رابطهٔ روشنی است.
🔻 حضرت، الگوی یک مرد انقلابی است که در اوج هیجانی به اسم جنگ با معاویه و عوارضی که همچنان به قلب او جریحه وارد می کند، تکلیفش را نسبت به فرزندش فراموش نمی کند.
✅ باید روزگار و زمانه را بشناسیم
🔻 در بخش اول نامه که درس ماست، حضرت یک روش و سیره و مدل ارائه می کند و هر پدری که می خواهد فرزند خود را نصیحت و تربیت کند باید این ادبیات را بین خود و فرزندش برقرار کند.
فضایی که بین روح و ذهن پدر و روح و ذهن فرزند ایجاد می شود، باید دنیایی کاملاً هم تراز باشد تا بتواند برای فرزند پذیرا باشد؛ نباید از موضع تکبّر باشد.
🔻حضرت در یک ادبیات ویژه که یقیناً مثل آن را در هیچ جا پیدا نخواهید کرد، گفتمانی را ایجاد کرده که هم فرزند پذیرفته و هم پدر، هم فرزند تشویق به حرکت می شود و هم پدر در این حرکت نقش ایفا می کند. چطور؟
🔻 امام در قسمت اول می گوید پسرم! امروزِ تو، دیروز من است و امروزِ من، فردای توست. پس اصل اول این است که دنیا و روزگار و زمانه را بشناسیم. اگر نشناسیم روزگار بی رحمانه ترین بلاها را در غالب زیباترین فریب ها بر سر ما می آورد.
این تمام حرف حضرت در چند خط اول این نامه است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
💎 لزوم جلب خشنودی حداکثری مردم در راستای حق
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص را از بین میبرد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می کند.
📚 #نهج_البلاغه، نامه ۵۳، بند۴
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_اجتماعی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌸🍃 #روز_صد_وهشتاد_وپنجم 🌸🍃
شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
ختم روزانه نهج البلاغه(27).mp3
2.93M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۲۷ تا ۲۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وهشتاد_وسوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۷ تا ۲۶
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
📜 #خطبه27 : (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد، فرمود:)
1⃣ ارزش جهاد در راه خدا
♦️پس از ستايش پروردگار، همانا جهاد در راه خدا دَری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است؛ کسی که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصيبت می شود و کوچک و ذليل می گردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد به خواری محکوم و از عدالت محروم است.
2⃣ دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانی كوفيان
♦️ آگاه باشيد، من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت کردم و گفتم پيش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنيد. به خدا سوگند، هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سُستی به خرج داديد و خواری و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمين های شما را تصرّف کرد. و اينک فرمانده معاويه، مرد غامدی با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، حسّان بن حسّان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بيرون رانده است. به من خبر رسيده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده، در حالیکه هيچ وسيله ای برای دفاع، جز گريه و التماس کردن نداشته اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتّی يک نفر آنان زخمی بردارد و يا قطره خونی از او ريخته شود. اگر برای اين حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بميرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را می ميراند و دچار غم و اندوه می کند که شاميان در باطل خود وحدت دارند و شما در حقِّ خود متفرّقيد. زشت باد روی شما و از اندوه رهايی نيابيد که آماج تير بلا شديد، به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنيد؟! با شما می جنگند، شما نمی جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا می شود و شما رضايت می دهيد؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گوييد: هوا خيلی سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنيد، به خدا سوگند که از شمشير بيشتر گريزانيد.
3⃣ مظلوميت امام (علیه السلام) و علل شكست كوفيان
♦️ ای مرد نمايان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی ديدم و هرگز نمی شناختم، شناسايی شما - سوگند به خدا - که جز پشيمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سينه ام از خشم شما مالامال است. کاسه های غم و اندوه را جُرعه جُرعه به من نوشانديد و با نافرمانی و ذلّت پذيری رأی و تدبير مرا تباه کرديد، تا آنجا که قريش در حقِّ من گفت: بی ترديد پسر ابی طالب مردی دلير است، ولی دانش نظامی ندارد. خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يکی از آنها تجربه های جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيکار توانست از من پيشی بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، که در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند رأيی نخواهد داشت.
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وهشتاد_وسوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۷ تا ۲۶
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
📜 #خطبه26 : ( پس از کشته شدن محمدبن ابی بکر در مصر در سال ۳۸ هجری امام علیه السلام این سخنرانی را در کوفه ایراد فرمود که سیّد رضی قسمت هایی از آن را آورده است.)
1⃣ شناخت فرهنگ جاهليت
♦️خداوند، پيامبر اسلام حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) را هشداردهنده جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته و در بدترين خانه زندگی می کرديد؛ ميان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّیِ خطرناک، فاقد شنوايی، به سر می برديد؛ آب های آلوده می نوشيديد و غذاهای ناگوار می خورديد؛ خون يکديگر را به ناحق می ريختيد و پيوند خويشاوندی را می بريديد، بت ها ميان شما پرستش می شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
2⃣ مظلوميت و تنهايی علی (علیه السلام)
♦️"(قسمت ديگری از همين خطبه)
پس از وفات پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بی وفايی ياران، به اطراف خود نگاه کرده ياوری جز اهل بيت خود نديدم؛ «که اگر مرا ياری کنند، کشته خواهند شد.» پس به مرگ آنان رضايت ندادم. چشم پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلويی که استخوان شکسته در آن گير کرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حَنظَل، شکيبايی نمودم."
3⃣ معرفی عمروعاص و ضرورت آمادگی نظامی
♦️ "(قسمت ديگری از همين خطبه)
عمروعاص با معاويه بيعت نکرد مگر آنکه شرط کرد تا برای بيعت، بهايی (حکومت مصر) دريافت دارد، که در اين معامله شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزی نرسد و سرمايه خريدار به رسوايی کشانده شود. ای مردم کوفه! آماده پيکار شويد و سازوبرگ جنگ فراهم آوريد؛ زيرا که آتش جنگ زبانه کشيده و شعله های آن بالا گرفته است، صبر و استقامت را شعار خويش سازيد که پيروزی می آورد."
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۷ تا ۲۶.mp3
1.8M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۷ تا ۲۶
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و شصتونهم
❇️ مقابله با غارتهای نُعمان و ابنمسعده و یزیدبنشجره
🔹توطئه دیگر معاویه: اعزام جمعی دیگر برای غارت شهرها
[ بعد از غارت ضحاک و بازگشت وی به شام، معاویه چندین بار به قلمرو ما یورش برد و کسانی را برای غارت و تهدید مردم مأمور کرد. نخست معاویه به نُعمانبنبشیر مأموریت داد برای ناامن ساختن عراق و تهدید مردم آن، دست به غارت بزند. نعمان با دو هزار نیرو به منطقه «عینالتمر» رفت. مسئولیت منطقه با مالکبنکعب ارحبی بود. نامهای به من نوشته و درخواست کمک کرد. عدیبنحاتم اعلام آمادگی کرد، دستور دادم با هزار مرد از قبیله «طی» که تحت فرمانش بودند، تا رسیدن نیروی کمکی از قبایل دیگر، در نُخَیله اردو بزند.
هزار نیروی رزمنده دیگر به آنها افزوده شد. آنها توانستند به کمک مالکبنکعب رفته و سپاه نعمان را شکست دهند. ]
🔹سومین توطئهٔ معاویه: اعزام نیروهای غارتگر به مکه و مدینه
[ معاویه به سراغ عبداللهبنمسعده فزاری فرستاد و هزار و هفتصد نیرو را در اختیارش گذاشت تا مکه و مدینه را غارت کنند. با شنیدن این خبر، مسیّببننجبه فزاری را خواستم و به وی گفتم: ]
🔻ای مسیّب، تو از جمله کسانی هستی که به شایستگی و مردانگی و خیرخواهی آنان اعتماد دارم. گرچه این جماعت قوم تو هستند، به سراغ آنها برو و با قاطعیت خویش، آنها را از غارتگری پشیمان کن.
[ مسیُب با دو هزار مرد جنگی به مقابله با آنان رفت؛ اما در مأموریتش کوتاهی کرد و باعث شد که آنان فرصت فرار پیدا کنند. مسیّب را سرزنش کرده و او را چند روزی حبس کردم. ]
🔹چهارمین توطئه معاویه: اخلال در مراسم حج
[ خبر رسید که معاویه لشکری با فرماندهی یزیدبنشجره رهاوی به مکه فرستاده است تا مراسم حج را مختل کنند. معقلبنقیس ریاحی را خواستم و به وی گفتم: ]
🔻تصمیم گرفتهام تو را به مکه بفرستم، برای مقابله با گروهی از اهل شام که به سوی مکه گسیل شدهاند.
[ معقل این مأموریت را با روی باز پذیرفت. با تلاش زیاد توانستیم معقل را با هزارونهصد نیروی رزمنده به سمت مکه اعزام کنیم. ]
❇️ مقابله با غارت بُسربنأرطاة در حجاز و یمن
🔹پنجمین توطئهٔ معاویه: اعزام بُسربنابیأرطاة برای غارت سرزمین حجاز و یمن
[ معاویه وحشیترین و خونخوارترین فرد را برای غارت حجاز و یمن انتخاب کرد و او کسی نبود جز بُسربنأرطاة که در سنگدلی و خشونتورزی شهره بود. خطبهای برای بسیج مردم با هدف مقابله با غارتگری بُسر ایراد کردم. سکوت مسجد را فرا گرفت و هیچکس سخن نگفت. خطاب به آنان گفتم: ]
🔻شما را چه شده است؟! لال شدهاید که توان سخن گفتن ندارید؟
[ ابوبردةبنعوف ازدی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین، اگر تو خود رهسپار شوی، ما نیز با تو می آییم!
با ناراحتی و عصبانیت پاسخ دادم: ]
🔻بارخدایا، اینان چه میگویند؟! چرا سخن سنجیده بر زبان نمیآورید؟! آیا برای چنین کاری باید من رهسپار شوم؟! برای این کار یکی از سواران شجاع شما کافی است. سزاوار نیست که من کار کشور و لشکر و بیتالمال و قضاوت و حقوق مردم را رها کنم و با دستهای از سواران از این بیابان به آن کوه و از آن کوه به این بیابان در تاختوتاز باشم. به خدا سوگند، این فکر نادرست و زشتی است.
[ جاریةبنقدامه و وهببنمسعود خثعمی داوطلب شدند.
جاریه با دوهزار نفر و خثعمی نیز با دوهزار نفر حرکت کردند. به آنان سفارش کردم که مسلمانی را تحقیر نکنند یا غیر مسلمانی را که در پناه اسلام است، خوار نشمارند. پس از رفتن جاریه نامهای به وی نوشتم و تذکرات بیشتری به او دادم. ]
🔹تسلط بُسربنأرطاة بر یمن
بُسربنأرطاة توانست به مناطق زیادی دست یابد از جمله مدینه، مکه، طائف، منطقه بنی کنانه و یمن. او در این مناطق فجایع زیادی به بار آورد و مردم زیادی را کشت. از جمله همسر و دو فرزند عبیداللهبنعباس و صد نفر از بزرگان ایرانی که در صنعا حاضر بودند.
[ مردم را از غارتهای بُسر خبردار کردم و از کوتاهی آنان در امر جهاد و سرپیچی آنان از فرمانم انتقاد کردم: ]
🔻برای من جز کوفه قلمروی باقی نمانده است. تنها ادارهٔ کارهای کوفه است که با من است. ای کوفه، اگر جز تو جای دیگری برای من نمانده است و تو نیز دستخوش گردبادهای توفندهای، خدا چهرهات را زشت کند!
پس از آن مردم را از تسلط بُسربنأرطاة بر یمن خبر دادم و از کاهلی مردان و نافرمانیشان گلایه کردم.
📚منابع:
۱. الغارات، ج۲، ص۲۹۵
۲. تاریخ بعقوبی، ج۲، ص۱۹۶
۳.نهجالبلاغه، کتاب۳۳
۴. تاریخ دمشق، ج۳، ص۳۲۲
۵. الإرشاد، ج۱، ص۲۷۲
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 مشکلاتت رو به خدا بفروش!
🌹حضرت علی (علیه السلام) فرمودند:
هر موقع بی پول و مشکل دار شدید، مشکلاتتون را به خدا بفروشید تا مشکلاتتون حل بشه!
🤔 می پرسی چطوری با خدا معامله کنیم؟
🌷فرمودند: به دیگران کمک کنید و صدقه بدهید تا خدا بی پولی و مشکلتون را حل کنه.
🌱 #نوجوانانه
📒 #نهج_البلاغه ، برگرفته از حکمت ۲۵۸
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت (۳) 🔸
🔴 ما نمی توانیم زمان را متوقف کنیم.
🔻در نامه ۳۱ در قسمتی که مربوط به پدر است نوشته نشده از امیرالمؤمنین به حسن بن علی، بلکه نوشته شده از پدری به فرزندش. یعنی مخاطب همهٔ پدرها هستند؛ چه علی باشند چه غیر علی.
🔻 حضرت در این قسمت که به خود او مربوط می شود و جایگاه مربی و پدر است، چند اعتراف می کند که همه در یک نکته جمع می شود؛ «از پدری فانی، اعتراف دارنده به گذشت زمان» ؛ یعنی کسی که باور کرده مرگ حق است و دارد به سمت مرگ می رود. یعنی فنا در او محقّق شده.
🔻 یک دقیقه، ساعت خود را در مقابل چشمانتان بگیرید و به عقربهٔ ثانیه شمار آن نگاه کنید. این ۶۰ ثانیه که می گذرد به نظر ما هیچ نیست، ولی ۶۰ قدم ما را به مرگ نزدیک کرد. آیا می توانید یک ثانیه از زمان را برگردانید و یا آن را نگه دارید؟!
🔻حضرت اعتراف می کنند که فانی است، زمان بر او گذشته و زندگی را پشت سرنهاده و در سپری شدن آن چاره ای جز تسلیم ندارد. ما نمی توانیم زمان را متوقف کنیم؛ نمی توانیم پیر نشویم ؛ نمی توانیم عمرمان را پشت سر نگذاریم. «مسکن گزیده در خانه گذشتگان» این ساختمان که ما در آن نشسته ایم و نهج البلاغه می خوانیم قبل از ما دیگرانی در آن بودند که از این دنیا رفتند و ما به جای آن ها آمدیم.
🔻 امام علی (علیه السلام) به فرزندش می گوید، من کسی هستم که در خانه های اموات گذشته زندگی می کنم و به زودی به جایی می روم که آنها رفتند. «کوچ کننده ی فردا»
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
⚜ ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 8⃣
💎 تلاش در جلب رضایت عموم، نه خشنودی خواص جامعه
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: خواص جامعه، همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند، ...در صورتی که ستون های استوار دین و اجتماعات پر شور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم می باشند، پس به آنها گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشد.
📚 #نهج_البلاغه ، نامه ۵۳ ، بند ۴
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_اجتماعی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌸🍃 #روز_صد_وهشتاد_وششم 🌸🍃
شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇