eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.3هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ونهم ❇️ مقابله با غارت‌های نُعمان و ابن‌مسعده و یزید‌بن‌شجره 🔹توطئه دیگر معاویه: اعزام جمعی دیگر برای غارت شهرها [ بعد از غارت ضحاک و بازگشت وی به شام، معاویه چندین‌ بار به قلمرو ما یورش برد و کسانی را برای غارت و تهدید مردم مأمور کرد. نخست معاویه به نُعمان‌بن‌بشیر مأموریت داد برای ناامن ساختن عراق و تهدید مردم آن، دست به غارت بزند. نعمان با دو هزار نیرو به منطقه «عین‌التمر» رفت. مسئولیت منطقه با مالک‌بن‌کعب ارحبی بود. نامه‌ای به من نوشته و درخواست کمک کرد. عدی‌بن‌حاتم اعلام آمادگی کرد، دستور دادم با هزار مرد از قبیله «طی» که تحت فرمانش بودند، تا رسیدن نیروی کمکی از قبایل دیگر، در نُخَیله اردو بزند. هزار نیروی رزمنده دیگر به آنها افزوده شد. آنها توانستند به کمک مالک‌بن‌کعب رفته و سپاه نعمان را شکست دهند. ] 🔹سومین توطئهٔ معاویه: اعزام نیروهای غارتگر به مکه و مدینه [ معاویه به سراغ عبدالله‌بن‌مسعده‌ فزاری فرستاد و هزار و هفتصد نیرو را در اختیارش گذاشت تا مکه و مدینه را غارت کنند. با شنیدن این خبر، مسیّب‌بن‌نجبه فزاری را خواستم و به وی گفتم: ] 🔻ای مسیّب، تو از جمله کسانی هستی که به شایستگی و مردانگی و خیرخواهی آنان اعتماد دارم. گرچه این جماعت قوم تو هستند، به سراغ آنها برو و با قاطعیت خویش، آنها را از غارتگری پشیمان کن. [ مسیُب با دو هزار مرد جنگی به مقابله با آنان رفت؛ اما در مأموریتش کوتاهی کرد و باعث شد که آنان فرصت فرار پیدا کنند. مسیّب را سرزنش کرده و او را چند روزی حبس کردم. ] 🔹چهارمین توطئه معاویه: اخلال در مراسم حج [ خبر رسید که معاویه لشکری با فرماندهی یزیدبن‌شجره رهاوی به مکه فرستاده‌ است تا مراسم حج را مختل کنند. معقل‌بن‌قیس ریاحی را خواستم و به وی گفتم: ] 🔻تصمیم گرفته‌ام تو را به مکه بفرستم، برای مقابله با گروهی از اهل شام که به سوی مکه گسیل شده‌اند. [ معقل این مأموریت را با روی باز پذیرفت. با تلاش زیاد توانستیم معقل را با هزارونهصد نیروی رزمنده به سمت مکه اعزام کنیم. ] ❇️ مقابله با غارت بُسربن‌أرطاة در حجاز و یمن 🔹پنجمین توطئهٔ معاویه: اعزام بُسربن‌‌ابی‌أرطاة برای غارت سرزمین حجاز و یمن [ معاویه وحشی‌ترین و خون‌خوارترین فرد را برای غارت حجاز و یمن انتخاب کرد و او کسی نبود جز بُسربن‌أرطاة که در سنگ‌دلی و خشونت‌ورزی شهره بود. خطبه‌ای برای بسیج مردم با هدف مقابله با غارتگری بُسر ایراد کردم. سکوت مسجد را فرا گرفت و هیچ‌کس سخن نگفت. خطاب به آنان گفتم: ] 🔻شما را چه شده است؟! لال شده‌اید که توان سخن گفتن ندارید؟ [ ابوبردة‌بن‌عوف ازدی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین، اگر تو خود رهسپار شوی، ما نیز با تو می آییم! با ناراحتی و عصبانیت پاسخ دادم: ] 🔻بارخدایا، اینان چه می‌گویند؟! چرا سخن سنجیده بر زبان نمی‌آورید؟! آیا برای چنین کاری باید من رهسپار شوم؟! برای این‌ کار یکی از سواران شجاع شما کافی است. سزاوار نیست که من کار کشور و لشکر و بیت‌المال و قضاوت و حقوق مردم را رها کنم و با دسته‌ای از سواران از این بیابان به آن کوه و از آن کوه به این بیابان در تاخت‌وتاز باشم. به خدا سوگند، این فکر نادرست و زشتی است. [ جاریة‌بن‌قدامه و وهب‌بن‌مسعود خثعمی داوطلب شدند. جاریه با دوهزار نفر و خثعمی نیز با دوهزار نفر حرکت کردند. به آنان سفارش کردم که مسلمانی را تحقیر نکنند یا غیر مسلمانی را که در پناه اسلام است، خوار نشمارند. پس از رفتن جاریه نامه‌ای به وی نوشتم و تذکرات بیشتری به او دادم. ] 🔹تسلط بُسربن‌أرطاة بر یمن بُسربن‌أرطاة توانست به مناطق زیادی دست یابد از جمله مدینه، مکه، طائف، منطقه بنی کنانه و یمن. او در این مناطق فجایع زیادی به بار آورد و مردم زیادی را کشت. از جمله همسر و دو فرزند عبیدالله‌بن‌عباس و صد نفر از بزرگان ایرانی که در صنعا حاضر بودند. [ مردم را از غارت‌های بُسر خبردار کردم و از کوتاهی آنان در امر جهاد و سرپیچی آنان از فرمانم انتقاد کردم: ] 🔻برای من جز کوفه قلمروی باقی نمانده است. تنها ادارهٔ کارهای کوفه است که با من است. ای کوفه، اگر جز تو جای دیگری برای من نمانده‌ است و تو نیز دستخوش گردبادهای توفنده‌ای، خدا چهره‌ات را زشت کند! پس از آن مردم را از تسلط بُسربن‌أرطاة بر یمن خبر دادم و از کاهلی مردان و نافرمانی‌شان گلایه کردم. 📚منابع: ۱. الغارات، ج۲، ص۲۹۵ ۲. تاریخ‌ بعقوبی، ج۲، ص۱۹۶ ۳.نهج‌البلاغه، کتاب۳۳ ۴. تاریخ دمشق، ج۳، ص۳۲۲ ۵. الإرشاد، ج۱، ص۲۷۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 مشکلاتت رو به خدا بفروش! 🌹حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: هر موقع بی پول و مشکل دار شدید، مشکلاتتون را به خدا بفروشید تا مشکلاتتون حل بشه! 🤔 می پرسی چطوری با خدا معامله کنیم؟ 🌷فرمودند: به دیگران کمک کنید و صدقه بدهید تا خدا بی پولی و مشکلتون را حل کنه. 🌱 📒 ، برگرفته از حکمت ۲۵۸ 💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت (۳) 🔸 🔴 ما نمی توانیم زمان را متوقف کنیم. 🔻در نامه ۳۱ در قسمتی که مربوط به پدر است نوشته نشده از امیرالمؤمنین به حسن بن علی، بلکه نوشته شده از پدری به فرزندش. یعنی مخاطب همهٔ پدرها هستند؛ چه علی باشند چه غیر علی. 🔻 حضرت در این قسمت که به خود او مربوط می شود و جایگاه مربی و پدر است، چند اعتراف می کند که همه در یک نکته جمع می شود؛ «از پدری فانی، اعتراف دارنده به گذشت زمان» ؛ یعنی کسی که باور کرده مرگ حق است و دارد به سمت مرگ می رود. یعنی فنا در او محقّق شده. 🔻 یک دقیقه، ساعت خود را در مقابل چشمانتان بگیرید و به عقربهٔ ثانیه شمار آن نگاه کنید. این ۶۰ ثانیه که می گذرد به نظر ما هیچ نیست، ولی ۶۰ قدم ما را به مرگ نزدیک کرد. آیا می توانید یک ثانیه از زمان را برگردانید و یا آن را نگه دارید؟! 🔻حضرت اعتراف می کنند که فانی است، زمان بر او گذشته و زندگی را پشت سرنهاده و در سپری شدن آن چاره ای جز تسلیم ندارد. ما نمی توانیم زمان را متوقف کنیم؛ نمی توانیم پیر نشویم ؛ نمی توانیم عمرمان را پشت سر نگذاریم. «مسکن گزیده در خانه گذشتگان» این ساختمان که ما در آن نشسته ایم و نهج البلاغه می خوانیم قبل از ما دیگرانی در آن بودند که از این دنیا رفتند و ما به جای آن ها آمدیم. 🔻 امام علی (علیه السلام) به فرزندش می گوید، من کسی هستم که در خانه های اموات گذشته زندگی می کنم و به زودی به جایی می روم که آنها رفتند. «کوچ کننده ی فردا» 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 8⃣ 💎 تلاش در جلب رضایت عموم، نه خشنودی خواص جامعه 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: خواص جامعه، همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند، ...در صورتی که ستون های استوار دین و اجتماعات پر شور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم می باشند، پس به آنها گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشد. 📚 ، نامه ۵۳ ، بند ۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(28).mp3
3.52M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۵ تا ۲۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۵ تا ۲۳ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( این خطبه را در سال ۴۰ هجری زمانی ایراد فرمود که گزارش های پیاپی از شکست یاران امام علیه السلام به کوفه می رسید و عبیدالله بن عباس و سعید بن نمران، فرمانداران امام علیه السلام در یمن از بسربن ابی ارطاه، شکست خورده به کوفه برگشتند. امام علیه السلام برای سرزنش یاران جهت کندی و رکود در جهاد و مخالفت از دستورهای رهبری، این خطبه را ایراد فرمود که آخرین سخنرانی امام است). 1⃣ علل شكست ملتها (علل شكست كوفيان و پيروزی شاميان) ♦️اكنون جز شهر كوفه در دست من باقی نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم ای كوفه اگر فقط تو برای من باشی، آن هم برابر اين همه مصيبتها و طوفانها چهره ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: به جان پدرت سوگند ای عمرو كه سهم اندكی از ظرف و پيمانه داشتم. سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بسر بن ارطاه بر يمن تسلط يافت، سوگند به خدا می دانستم كه مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند كرد. زيرا آنها در ياری كردن باطل خود وحدت دارند و شما در دفاع از حق متفرّقيد، شما امام خود را در حق نافرمانی كرده و آنهاامام خود را در باطل فرمانبردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهای خود به اصلاح و آبادانی مشغولند و شما به فساد و خرابی (آنقدر فرومايه ايد) اگر من كاسه چوبی آب را به يكی از شماها امانت دهم می ترسم كه بند آن را بدزديد. 2⃣ نفرين به امت خيانتكار ♦️ خدايا! من اين مردم را با پند و تذكّرهای مداوم خسته كردم و آنها نيز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به ستوه آمده دل شكسته ام، به جای آنان افرادی بهتر به من مرحمت فرما و به جای من بدتر از من بر آنها مسلط كن. خدايا! دلهای آنان را آنچنان كه نمك در آب حل می شود آب كن. به خدا سوگند، دوست داشتم به جای شما كوفيان هزار سوار از بنی فراس بن غنم می داشتم كه: (اگر آنان را می خواندی، سوارانی از ايشان نزد تو می آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانی) ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( از خطبه های امام علیه السلام که در شهر کوفه ایراد فرمود) 🔹ضرورت آمادگی برای جهاد ♦️سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق و آنان كه در گمراهی و فساد غوطه ورند، يك لحظه مدارا و سستی نمی كنم. پس ای بندگان خدا! از خدا بترسيد و از خدا به سوی خدا فرار كنيد و از راهی كه برای شما گشوده برويد و وظائف و مقرراتی كه برای شما تعيين كرده به پا داريد، اگر چنين باشيد علی (علیه السلام) ضامن پيروزی شما در آينده می باشد گرچه هم اكنون به دست نياوريد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۵ تا ۲۳ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 1⃣ تناسب نعمتها با استعدادهای گوناگون ♦️پس از ستايش پروردگار، بدانيد كه تقديرهای الهی چون قطرات باران از آسمان به سوی انسانها فرود می آيد و بهره هر كسی كم يا زياد به او می رسد، پس اگر يكی از شما برای برادر خود برتری در مال و همسر و نيروی بدنی مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زمانی كه دست به عمل پستی نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده ای می ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودی به دست آورد و ضرری متوجه او نگردد. همچنين مسلمانی كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكی از دو خوبی نصيب او گردد، يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد. (كه آنچه در نزد خداست برای او بهتر است) و يا خداوند روزی فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد و همچنان دين و شخصيت خود را نگاه دارد. همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فانی شدنی و عمل صالح زراعت آخرت است، گرچه گاهی خداوند هر دوی آن را به ملتهايی خواهد بخشيد. از خدا در آنچه اعلام خطر كرده است برحذر باشيد، از خدا آنگونه بترسيد كه نيازی به عذرخواهی نداشته باشيد، عمل نيك انجام دهيد بدون آنكه به ريا و خودنمايی مبتلا شويد، زيرا هر كس كاری برای غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد. از خدا درجات شهيدان و زندگی سعادتمندان و همنشينی با پيامبران را درخواست می كنيم. 2⃣ ضرورت تعاون با خويشاوندان ♦️ ای مردم! انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بی نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند، خويشاوندان انسان، بزرگترين گروهی هستند كه از او حمايت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدايند و در هنگام مصيبتها نسبت به او پرعاطفه ترين مردم می باشند، نام نيكی كه خدا از شخصی در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثی است كه ديگری بردارد. (قسمت ديگری از همين خطبه): آگاه باشيد! مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد و از آنان چيزی را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا زيادی نياورد و از بين رفتنش كمبودی ايجاد نكند، آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش بازدارد، تنها يك دست را از آنها گرفته اما دستهای فراوانی را از خويش دور كرده است و كسی كه پر و بال محبت را بگستراند، دوستی خويشاوندانش تداوم خواهد داشت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
همراهان گرامی.m4a
58.5K
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ با سلام به همراهان گرامی 📢 این بخش که مربوط به نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمار: ✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃قسمت صد و هفتادم ❇️ مقابله با غارت سفیان‌بن‌عوف غامدی در شهر الأنبار 🔸ششمین توطئهٔ معاویه: اعزام سفیان‌بن‌عوف غامدی برای غارت الأنبار [ پس از بازگشت پیروزمندانهٔ «بُسر» به شام, معاویه تصمیم گرفت در عراق به غارت بزرگی دست بزند. برای این منظور، به سفیان‌بن‌عوف غامدی با شش‌هزار نیرو مأموریت داد که به منطقه «هیت» و شهر الأنبار حمله کرده و اموال مردم را غارت کنند و شیعیان را بکشند. أشرس‌بن‌حسّان‌بکری، فرماندار شهر، با نیروی اندکش، از شهر دفاع کرد تا به شهادت رسید و شهر غارت شد. وقتی خبر این غارت به کوفه رسید، در جمع مردم سخنرانی کردم: ] 🔻ای مردم، برادر «بکری» شما در الانبار به شهادت رسید. او مردی بزرگ و عزیز بود که از هیچ پیشامدی هراس نداشت... [ سپس آنها را دعوت به مبارزه با دشمن کردم، پاسخی دریافت نکردم. از منبر پایین آمدم و پیاده به سوی نُخَیله حرکت کردم. در پادگان نخیله، سعید‌بن‌قیس‌همدانی را به همراه هشت هزار نفر مأموریت دادم به مقابله با سفیان‌بن‌عوف بروند. 🔸جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است [ در این ایام، از شدت ناراحتی بیمار شده بودم و توان ایستادن و سخنرانی نداشتم. نامه‌ای خطاب به مردم نوشتم و در کنار «درب‌السدّه» مسجد نشستم و از سعد خواستم که نامه را برای مردم بخواند: ] 🔻بسم الله الرحمن الرحیم ...ای مردم، جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی بندگان خاص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداست. کسی که جهاد را ناخوشایند داند و آن را ترک کند، خداوند جامهٔ ذلت و زبونی بر او پوشانَد، دچار بلا و مصیبت شود، کوچک و ذلیل گردد.... [ در این نامه به‌ شدت از مردم در مورد کاهلی‌شان برای جهاد و مبارزه گلایه کردم و آنها را سرزنش نمودم؛ و آرزو کردم ای کاش هیچ‌گاه آنها را نمی‌دیدم. ] 🔸حق من بر شما بسیار واجب تر از حق اشتر است [ بار دیگر بالای منبر رفتم و برای مردم خطبه خواندم و آنان را به جهاد دعوت کردم: ] 🔻اما بعد، ای مردم، به خدا سوگند، تعداد جمعیت شهر شما نسبت به جمعیت شهرهای دیگر، بیشتر از تعداد جمعیت انصار نسبت به جمعیت عرب است. انصار دامن همت به کمر بستند و با جدیت، دین خدا را یاری کردند. آنها روابط خود با عرب را گسیختند، هر پیمانی که با یهود داشتند، برهم زدند، با مردم «نجد» و «تهامه» و «مکه» و «یمامه» و مردم دشت و کوهسار جنگیدند و برای دفاع از دین نیزه‌ها برافراشتند و در میدان نبرد، با تمام توان پایداری ورزیدند. [ مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: تو محمّد نیستی و ما نیز آن مردمی که یاد کردی نیستیم. ما را به افزون‌تر از طاقتمان مکلف نساز! همهمه و سر و صدا فضای مسجد را پر کرد. شنیدم کسی گفت: امروز معلوم شد که امیرالمؤمنین و همراهانش چه بسیار به اهل نهروان نیازمند هستند! و مردی با صدای بلند گفت: و امروز برای مردم عراق جای خالی مالک اشتر آشکار شد. به راستی که اگر اشتر زنده بود، شاهد این همه جنجال و آشوب نبودیم و هرکس می‌دانست چه بگوید! به آنان گفتم: ] 🔻مادرانتان در عزایتان بگریند! حق من بر شما بسیار واجب‌تر از حق اشتر است. آیا اشتر جز حق یک مسلمان، حق دیگری بر شما داشت؟ [ و با ناراحتی از منبر پایین آمدم. ] 🔸سقوط شهر الانبار توسط افراد غارتگر معاویه [ کمیل که استاندار منطقه «هیت» بود، بدون اجازهٔ من، برای مقابله با غارت «قرقیسیا» رفته بود و هنگامی که سفیان‌بن‌عوف وارد منطقهٔ هیت شد، کمیل حضور نداشت که از منطقه‌اش دفاع کند؛ به همین دلیل، شهر الانبار هم سقوط کرد. از بی‌تدبیری کمیل عصبانی بودم و نامه‌ای عتاب‌آمیز به وی نوشتم و بخاطر بی‌تدبیری و اندیشه‌ی ناقصش، اورا سرزنش کردم. ] 🔸از این پس به سراغ هیچ جنگی نمی‌روی، مگر اینکه از من اجازه بگیری [ کمیل برای جبران اشتباهی که کرده بود، و این بار نیز بدون اجازهٔ من، به مقابله با عبدالرحمان‌بن‌‌قباث که به‌دنبال غارت «جزیره» بود، رفت و او و لشکرش را شکست داد و طی نامه‌ای خبر این پیروزی را به من داد. در پاسخ نامه کمیل نوشتم: ] 🔻اما بعد، سپاس خدای را که هرآنچه بخواهد، برای افراد انجام می‌دهد... به‌راستی که کار خوب و شایسته‌ای برای مسلمانان انجام دادی و برای امام خویش خیرخواهی کردی. از گذشته نیز دربارهٔ تو چنین گمانی داشتم... اما توجه کن که از این پس به سراغ هیچ جنگی نمی‌روی و قدمی برای پیکار با دشمن خویش بر‌نمی‌داری، مگر اینکه از من اجازه بگیری... 📚منابع: ۱. الغارات، ج۲، ص۳۲۴ ۲. معانی‌ الأخبار، ج۱، ص۳۰۹ ۳. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۴۴۲ ۴. الکامل، ج۳، ص۳۷۶ ۵. شیخ‌طوسی، الأمالی، مجلس۶، ح۴۵، ص۱۷۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 اعتدال در بخشش و حسابرسى 💠 بخشنده باش امّا زیاده روى نکن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گیر مباش. 📒 ، حکمت ۳۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸 🔴 چهارده ویژگی دنیا 🔻حضرت چهارده ویژگی دنیا را که جوان چه بخواهد و چه نخواهد در معرض آن ها قرار دارد، معرفی می کند. حضرت می گوید این دنیایی که در آن آرزو و خیال می سازی، چهارده بلا بر سر تو خواهد آورد چنانکه بر سر من و همهٔ گذشتگان آورده و بر سر آیندگان هم خواهد آورد. اصلاً دنیا یعنی این. 🔻 این نامه ای از پدر به فرزندی است که 1⃣ آرزومند چیزى که به دست نمى‏ آید 2⃣ رونده راهى که به نیستى ختم مى‏ شود 3⃣ در دنیا هدف بیماریها 4⃣ در گرو روزگار 5⃣ در تیررس مصائب 6⃣ گرفتار دنیا 7⃣ سودا کننده دنیاى فریب کار 8⃣ وام دار نابودیها 9⃣ اسیر مرگ 🔟 هم سوگند رنجها 1⃣1⃣ هم نشین اندوه‏ها 2⃣1⃣ آماج بلاها 3⃣1⃣ به خاک در افتاده خواهش‏ها 5⃣1⃣ جانشین گذشتگان است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱