eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.2هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
عمار: ✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃قسمت صد و هفتادم ❇️ مقابله با غارت سفیان‌بن‌عوف غامدی در شهر الأنبار 🔸ششمین توطئهٔ معاویه: اعزام سفیان‌بن‌عوف غامدی برای غارت الأنبار [ پس از بازگشت پیروزمندانهٔ «بُسر» به شام, معاویه تصمیم گرفت در عراق به غارت بزرگی دست بزند. برای این منظور، به سفیان‌بن‌عوف غامدی با شش‌هزار نیرو مأموریت داد که به منطقه «هیت» و شهر الأنبار حمله کرده و اموال مردم را غارت کنند و شیعیان را بکشند. أشرس‌بن‌حسّان‌بکری، فرماندار شهر، با نیروی اندکش، از شهر دفاع کرد تا به شهادت رسید و شهر غارت شد. وقتی خبر این غارت به کوفه رسید، در جمع مردم سخنرانی کردم: ] 🔻ای مردم، برادر «بکری» شما در الانبار به شهادت رسید. او مردی بزرگ و عزیز بود که از هیچ پیشامدی هراس نداشت... [ سپس آنها را دعوت به مبارزه با دشمن کردم، پاسخی دریافت نکردم. از منبر پایین آمدم و پیاده به سوی نُخَیله حرکت کردم. در پادگان نخیله، سعید‌بن‌قیس‌همدانی را به همراه هشت هزار نفر مأموریت دادم به مقابله با سفیان‌بن‌عوف بروند. 🔸جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است [ در این ایام، از شدت ناراحتی بیمار شده بودم و توان ایستادن و سخنرانی نداشتم. نامه‌ای خطاب به مردم نوشتم و در کنار «درب‌السدّه» مسجد نشستم و از سعد خواستم که نامه را برای مردم بخواند: ] 🔻بسم الله الرحمن الرحیم ...ای مردم، جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی بندگان خاص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداست. کسی که جهاد را ناخوشایند داند و آن را ترک کند، خداوند جامهٔ ذلت و زبونی بر او پوشانَد، دچار بلا و مصیبت شود، کوچک و ذلیل گردد.... [ در این نامه به‌ شدت از مردم در مورد کاهلی‌شان برای جهاد و مبارزه گلایه کردم و آنها را سرزنش نمودم؛ و آرزو کردم ای کاش هیچ‌گاه آنها را نمی‌دیدم. ] 🔸حق من بر شما بسیار واجب تر از حق اشتر است [ بار دیگر بالای منبر رفتم و برای مردم خطبه خواندم و آنان را به جهاد دعوت کردم: ] 🔻اما بعد، ای مردم، به خدا سوگند، تعداد جمعیت شهر شما نسبت به جمعیت شهرهای دیگر، بیشتر از تعداد جمعیت انصار نسبت به جمعیت عرب است. انصار دامن همت به کمر بستند و با جدیت، دین خدا را یاری کردند. آنها روابط خود با عرب را گسیختند، هر پیمانی که با یهود داشتند، برهم زدند، با مردم «نجد» و «تهامه» و «مکه» و «یمامه» و مردم دشت و کوهسار جنگیدند و برای دفاع از دین نیزه‌ها برافراشتند و در میدان نبرد، با تمام توان پایداری ورزیدند. [ مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: تو محمّد نیستی و ما نیز آن مردمی که یاد کردی نیستیم. ما را به افزون‌تر از طاقتمان مکلف نساز! همهمه و سر و صدا فضای مسجد را پر کرد. شنیدم کسی گفت: امروز معلوم شد که امیرالمؤمنین و همراهانش چه بسیار به اهل نهروان نیازمند هستند! و مردی با صدای بلند گفت: و امروز برای مردم عراق جای خالی مالک اشتر آشکار شد. به راستی که اگر اشتر زنده بود، شاهد این همه جنجال و آشوب نبودیم و هرکس می‌دانست چه بگوید! به آنان گفتم: ] 🔻مادرانتان در عزایتان بگریند! حق من بر شما بسیار واجب‌تر از حق اشتر است. آیا اشتر جز حق یک مسلمان، حق دیگری بر شما داشت؟ [ و با ناراحتی از منبر پایین آمدم. ] 🔸سقوط شهر الانبار توسط افراد غارتگر معاویه [ کمیل که استاندار منطقه «هیت» بود، بدون اجازهٔ من، برای مقابله با غارت «قرقیسیا» رفته بود و هنگامی که سفیان‌بن‌عوف وارد منطقهٔ هیت شد، کمیل حضور نداشت که از منطقه‌اش دفاع کند؛ به همین دلیل، شهر الانبار هم سقوط کرد. از بی‌تدبیری کمیل عصبانی بودم و نامه‌ای عتاب‌آمیز به وی نوشتم و بخاطر بی‌تدبیری و اندیشه‌ی ناقصش، اورا سرزنش کردم. ] 🔸از این پس به سراغ هیچ جنگی نمی‌روی، مگر اینکه از من اجازه بگیری [ کمیل برای جبران اشتباهی که کرده بود، و این بار نیز بدون اجازهٔ من، به مقابله با عبدالرحمان‌بن‌‌قباث که به‌دنبال غارت «جزیره» بود، رفت و او و لشکرش را شکست داد و طی نامه‌ای خبر این پیروزی را به من داد. در پاسخ نامه کمیل نوشتم: ] 🔻اما بعد، سپاس خدای را که هرآنچه بخواهد، برای افراد انجام می‌دهد... به‌راستی که کار خوب و شایسته‌ای برای مسلمانان انجام دادی و برای امام خویش خیرخواهی کردی. از گذشته نیز دربارهٔ تو چنین گمانی داشتم... اما توجه کن که از این پس به سراغ هیچ جنگی نمی‌روی و قدمی برای پیکار با دشمن خویش بر‌نمی‌داری، مگر اینکه از من اجازه بگیری... 📚منابع: ۱. الغارات، ج۲، ص۳۲۴ ۲. معانی‌ الأخبار، ج۱، ص۳۰۹ ۳. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۴۴۲ ۴. الکامل، ج۳، ص۳۷۶ ۵. شیخ‌طوسی، الأمالی، مجلس۶، ح۴۵، ص۱۷۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 اعتدال در بخشش و حسابرسى 💠 بخشنده باش امّا زیاده روى نکن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گیر مباش. 📒 ، حکمت ۳۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸 🔴 چهارده ویژگی دنیا 🔻حضرت چهارده ویژگی دنیا را که جوان چه بخواهد و چه نخواهد در معرض آن ها قرار دارد، معرفی می کند. حضرت می گوید این دنیایی که در آن آرزو و خیال می سازی، چهارده بلا بر سر تو خواهد آورد چنانکه بر سر من و همهٔ گذشتگان آورده و بر سر آیندگان هم خواهد آورد. اصلاً دنیا یعنی این. 🔻 این نامه ای از پدر به فرزندی است که 1⃣ آرزومند چیزى که به دست نمى‏ آید 2⃣ رونده راهى که به نیستى ختم مى‏ شود 3⃣ در دنیا هدف بیماریها 4⃣ در گرو روزگار 5⃣ در تیررس مصائب 6⃣ گرفتار دنیا 7⃣ سودا کننده دنیاى فریب کار 8⃣ وام دار نابودیها 9⃣ اسیر مرگ 🔟 هم سوگند رنجها 1⃣1⃣ هم نشین اندوه‏ها 2⃣1⃣ آماج بلاها 3⃣1⃣ به خاک در افتاده خواهش‏ها 5⃣1⃣ جانشین گذشتگان است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 9⃣ 💎 شفافیت مسؤولین، عامل جلب اعتماد مردمی 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: هرگاه رعیت (مردم) بر تو بدگمان گردد، عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار و با این کار از بدگمانی نجاتشان ده، که این کار ریاضتی برای خودسازی تو و مهربانی کردن نسبت به رعیت است و این پوزش خواهی تو آنان را به حق وا می‌دارد. 📚 ، نامه ۵۳ ، بند ۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(29).mp3
3.14M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۲ تا ۱۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۲ تا ۱۸ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری پس از بازگشت فرستادگان امام علیه السلام از جانب طلحه و زبیر، در سرزمین ذی قار این سخنرانی را ایراد فرمود) 🔹امام (علیه السلام) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل) ♦️آگاه باشيد که همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج کرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جای خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود. سوگند به خدا، ناکثين هيچ گناهی از من سراغ ندارند و انصاف را بين من و خودشان رعايت نکردند. آنها حقّی را می طلبند که خود ترک کردند و انتقام خونی را می خواهند که خود ريختند. اگر شريک آنها بودم پس آنها نيز در اين خون ريزی سهم دارند و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس کيفر مخصوص آنهاست. مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است. می خواهند از پستان مادری شير بدوشند که خشکيده؛ بدعتی را زنده کنند که مدّت ها است مرده، وَه چه دعوت کننده ای! و چه اجابت کنندگانی! همانا من به کتاب خدا و فرمانش درباره ناکثين خشنودم. امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، که برای درمان باطل و ياری دادن حق کافی است. شگفتا! از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه های آنان قرار گيرم و ضربت های شمشير آنها را تحمّل کنم. گريه کنندگان بر آنها بگريند، تاکنون کسی مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است؛ من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شک و ترديدی ندارم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (این خطبه بخشی از خطبه ‌۱۶۷ است که در سال ۳۵ هجری در آغاز خلافت ایراد فرمود.) 🔹راه رستگاری ♦️"قيامت پيش روی شما و مرگ در پُشتِ سر، شما را می راند. سبکبار شويد تا برسيد. همانا آنان که رفتند در انتظار رسيدن شمايند. می گويم: اين سخن امام(علیه السلام) پس از سخن خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله)با هر سخنی سنجيده شود بر آن برتری دارد و از آن پيشی می گيرد و از جمله «سبکبار شويد تا برسيد» کلامی کوتاهتر و پر معنی تر از آن شنيده نشده. چه کلمه ژرف و بلندی! چه جمله پر معنی و حکمت آميزی است که تشنگی را با آب حکمت می زدايد. ما عظمت و شرافت اين جمله را در کتاب خود به نام «الخصائص» بيان کرده ايم." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 🔹علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ ♦️آنچه را که مردگان ديدند اگر شما می ديديد، ناشکيبا بوديد و می ترسيديد؛ و می شنيديد و فرمان می برديد. ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشيده است، و نزديک است که پرده ها فروافتد. گر چه حقيقت را به شما نيز نشان دادند، اگر به درستی بنگريد؛ و ندای حق را به گوش شما رساندند، اگر خوب بشنويد! و به راه راست هدايتتان کردند، اگر هدايت بپذيريد! راست می گويم، مطالب عبرت آموزِ اندرزدهنده را آشکارا ديديد و از حرام الهی نهی شديد؛ و پس از فرشتگان آسمانی، هيچ کس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۲ تا ۱۸ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (امام علیه السلام در سال ۳۸ هجری سخنرانی می کرد، اشعث بن قیس به یکی از مطالب آن اعتراض کرد و گفت: این سخن به زیان توست، نه به سود تو، امام علیه السلام نگاه خود را به او دوخت و فرمود:) 🔹سوابق تاريخی نكوهيده اشعث بن قيس ♦️"چه کسی تو را آگاهاند که چه چيزی به سود يا زيان من است؟ لعنت خدا و لعنتِ لعنت کنندگان بر تو باد ای متکبّرِ متکبّرزاده، منافِق پسرِ کافر! سوگند به خدا، تو يک بار در زمان کفر و بار ديگر در حکومت اسلام، اسير شدی و مال و خويشاوندی تو هر دو بار نتوانست به فريادت برسد. آن کس که خويشان خود را به دم شمشير سپارد و مرگ و نابودی را به سوی آنها کشاند، سزاوار است که بستگان او بر وِی خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند. منظور امام(علیه السلام) اين است که اشعث بن قيس يک بار وقتی که کافر بود اسير شد و بار ديگر آنگاه که مسلمان شد. می گویم: و شمشيرها را به سوی قبيله اش راهنمايی کرد، مربوط به جريانی است که اشعث قبيله خود را فريب داد، تا خالد بن وليد، آنها را غافلگير کند و از دم شمشير بگذراند که پس از آن خيانت او را با لقب «عُرف النّار» چيزی که آتش را بپوشاند، می ناميدند و اين لقبی بود که به نيرنگباز می دادند." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( نکوهش از اختلاف رأی عالمان در احکام قطعی اسلام) 1⃣ نکوهش اهل رأی (خود محوری در قضاوت) ♦️دعوايی نسبت به يکی از احکام اجتماعی نزد عالمی می برند که با رأی خود حکمی صادر می کند. پس همان دعوا را نزد ديگری می برند که او درست بر خلاف رأی اوّلی حکم می دهد. سپس همه قضات نزد رئيس خود که آنان را به قضاوت منصوب کرده جمع می گردند. او رأی همه را بر حق می شمارد، در صورتی که خدايشان يکی، پيغمبرشان يکی و کتابشان يکی است، آيا خدای سبحان آنها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند؟ 2⃣ مبانی وحدت اسلامی ♦️ آيا خدای سبحان دينِ ناقصی فرستاد و در تکميل آن از آنها استمداد کرده است؟ آيا آنها شرکاءِ خدايند که هر چه می خواهند در احکام دين بگويند و خدا رضايت دهد؟ آيا خدای سبحان دين کاملی فرستاد پس پيامبر(صلی الله علیه و آله)در ابلاغ آن کوتاهی ورزيد؟ در حالیکه خدای سبحان می فرمايد: «ما در قرآن چيزی را فرو گذار نکرديم.» و فرمود: که در آن بیان هر چیزی است و يادآور شد که: بعضِ قرآن گواهِ بعضِ ديگر است و اختلافی در آن نيست. پس خدای سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل می شد اختلافات زيادی در آن می يافتند.» همانا قرآن دارای ظاهری زيبا و باطنی ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمی شود و اسرار نهفته آن پايان نمی پذيرد و تاريکی ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
همراهان گرامی.m4a
58.5K
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ با سلام به همراهان گرامی 📢 این بخش که مربوط به نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃قسمت صد و هفتادویکم ❇️ نامه‌ای تاریخی و روشنگر 🔹نامه‌ای برای پاسخ به پرسش‌های شما [ پس از بازگشت از نهروان و سقوط مصر و شهادت مالک‌اشتر و محمد‌بن‌ابی‌بکر و غارت‌های متعدد مزدوران معاویه، کوفه وضع مناسبی نداشت. در این میان برخی سؤالات عقیدتی و تاریخی نیز مطرح شده و ابهامات و شبهات بر فضای شهر سایه افکنده‌ بود. در این اوضاع، نظر مرا دربارهٔ ابوبکر و عمر و عثمان می‌پرسیدند! خطاب به پرسش‌کنندگان گفتم: ] 🔻من نامه‌ای برای شما خواهم نوشت تا ان‌شاءالله‌ تعالی پاسخی روشن به پرسش‌های شما باشد. [ نامه را نوشتم و به کاتبم عبیدالله‌بن‌ابی‌رافع، گفتم: این ده تن از اصحاب معتمدم را نزد من فراخوان و اسامی آنها را گفتم. این ده نفر که آمدند، به آنها گفتم: ] 🔻این نامه را بگیرید و عبیدالله‌بن‌ابی‌رافع آن را بر مردم بخواند و شما هر جمعه حاضر باشید، اگر کسی اعتراضی کرد و بر شما ایراد گرفت، با او منصفانه رفتار کنید و با کتاب خدا پاسخش دهید. 🔻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم از بنده خدا علی، امیرالمؤمنین، به مؤمنان و مسلمانان از شیعیان خود خداوند متعال می‌فرماید: {وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ} (و ابراهیم از شیعیان و پیروان او بود.) 🔻شیعه اسمی است که خداوند در کتاب خویش به آن‌ شرافت بخشیده‌ است. این اسم اختصاص به ابراهیم ندارد؛ بلکه شما نیز شیعیان محمّد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هستید و در این نام‌گذاری بدعتی وجود ندارد. [ آنگاه پیرامون زندگی اعراب قبل از اسلام، مطالبی نوشتم و آیاتی از قرآن را ذکر کردم. سپس به رسالت پیامبر و زمان رحلتش اشاره کردم: ] 🔻 خداوند پیامبرش محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را در حالی از این دنیا بُرد که من از این پیراهن که به تن دارم، به او نزدیک‌تر بودم و باور نمی‌کردم و حتی از خاطرم نمی‌گذشت که مردم به شخص دیگری توجه کنند! اما مردم به دلایلی، از سپردن امر حکومت به من دریغ کردند. [ من در این نامه، تمام حوادث روزهای نخست رحلت پیامبر اسلام و بیعت مردم با ابوبکر و به خلافت‌ رسیدن او به جای خودم، را نوشتم. همچنین به خلافت عمر و نیز عثمان اشاره کردم و اینکه شورای خلافت عمر، باز هم حق مرا تضییع، و خلافت عثمان را بر من ترجیح دادند: ] 🔻اعضای شورای خلافت می‌ترسیدند که اگر من زمام امر حکومت را در اختیار داشته‌ باشم، بر آنان سخت بگیرم و گلویشان را بفشارم و سهمی از حاکمیت به آنان نرسد! به‌همین دلیل، در برابر من متحد شدند و حکومت را از دست من گرفتند و به عثمان تحویل دادند، به این امید که سهمی نیز به آنان برسد و حکومت را در میان خود دست‌به‌دست بچرخانند! 🔻تا این که دوران خلافت عثمان با قتل او به‌ پایان رسید؛ در حالی که من دخالتی در قتل وی نکردم. بعد از قتل عثمان، مردم همچون شتران تشنه که به آبشخور خود هجوم می‌آورند، برای بیعت به سمت من، هجوم آوردند. اولین کسانی که با من بیعت کردند، طلحه و زبیر بودند. اما چون تسلیم خواستهٔ آنان نشدم و آنان را به حکومتی منصوب نکردم، علیه من توطئه کردند و همراه با عایشه، جنگ جمل را به‌ راه انداختند. بعد از پیروزی من بر آنان در جنگ جمل، به سمت کوفه رهسپار شدم. در این هنگام به غیر از منطقه شام، همه اطراف و نواحی مملکت نظم یافته و تحت زمامداری من بود. 🔻در این هنگام بهانه‌جویی‌های معاویه(مانند: درخواست حکومت شام) شروع شد. نگاهی در مردم شام افکندم، دیدم آنان باقی‌ماندهٔ همان احزاب‌اند؛ همچون پشه‌هایی که به‌هوای روشنایی گرد هم آمده و گرگ‌های پرطمع که از هر سو به شام روی‌ آورده و در آنجا سُکنا گزیده‌اند! آنان را به اطاعت فرا خواندم و به وحدت و حفظ جماعت دعوتشان کردم؛ اما نپذیرفتند و راه تفرقه و دشمنی با من را برگزیدند و در مقابل مسلمانان صف‌آرایی کردند و با شمشیر و نیزه به رویارویی با آنان برخاستند. وقتی کار به اینجا کشید، من نیز به مقابله با آنان برخاستم. 🔻سپس ماجرای حکمیت و نتیجه صلح با معاویه و پیدایش گروه خوارج و سستی مردم کوفه را در مقابل معاویه بازگو کردم. [ در آخر نامه چنین بیان کردم: ] 🔻من امروز با شما همان‌گونه هستم که دیروز با شما بودم؛ ولی امروز شما بر عهد دیروز خویش نیستید. بیچاره کسی که شما امروز یاور او باشید! به خدا سوگند، اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز به شما یاری رساند و گام‌های شما را استوار کند. پروردگارا، ما و اینان را از رهروان راه هدایت و بی‌رغبت به دنیا قرارده و آخرت را برای ما بهتر از دنیا مقدر فرما. . 📚منابع: ۱. سورهٔ‌ صافات، آیه۸۳ ۲. کشف‌ المحجة، ص۲۳۵ ۳. الامامة‌ و‌ السیاسة، ج۱، ص۱۷۴ ۴. المسترشد، ص۷۷ ۵. شرح‌ نهج‌البلاغه، ج۶، ص۹۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 سبکباران 💠 تَخَفّفوا تَلحَقوا : سبکبار شوید تا به مقصد برسید. 📒 ، خطبه ۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸 🔴 چهارده ویژگی دنیا (۲) 🔻آخر همهٔ زندگی ها مرگ است. چه قدر خوب است آدم گاهی از آخر شروع کند. یک نفر را در این عالم پیدا کنید که عمری گذرانده باشد و مریض نشده باشد. زمان ما را اسیر خودش می کند. چه قدر برنامه ریزی ها کردیم و انجام نشد و زمان برای ما تصمیم گرفت. من زمانی در اصفهان در دههٔ محرم از صبح تا شب ۱۳ منبر می رفتم؛ ولی الان وقتی در روز پنج تا منبر می روم احساس می کنم دیگر توان و کشش ندارم. ممکن است در دنیا دل بستهٔ عزیزی شویم، دل بستهٔ پدر و مادر و فرزند شویم ولی مرگ آنها می رسد. همهٔ ما در معرض مصیبت ها هستیم. گاهی در جوانی چیزهایی را برای خودتان هدف گذاری می کنید و به سمت آن می روید و وقتی به آن رسیدید، می بینید چه اشتباهی کرده اید و اصلاً اشتباه هدف گذاری کرده اید. دنیا خیلی فریب دهنده است. دنیا خیلی زیرکانه ما را گول می زند . همهٔ ما منتظر مرگ هستیم. 🔻 حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرمایند: هر نفسی که انسان می کشد قدمی است که به سوی قبر بر می دارد. آیا کسی را سراغ دارید که از اوّل تا آخر عمرش فقط شاد بوده باشد و هیچ رنجی به او نرسیده باشد؟! این گونه نیست. بهشت است که سراسر خوشی است. چه شب های قدر، که با خود گفتیم پاک شدیم و همان گونه می مانیم. ولی باز همه چیز خراب شد. چه شب های عاشورایی که صفا کردیم ولی محرم تمام نشده خراب شد و شهوات و خواسته های دل ما را زمین زد. هر تولد در کنار پیام شادی به دنیا آمدن یک انسان، پیامی هم برای کسانی دارد که باید بروند، قاعدتاً با هر تولدی یک نفر آمادهٔ رفتن می شود ولی نوبت چه کسی است؛ خدا می داند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 🔟 💎 مسئول انقلابی، مرد میدان است نه اهل شعار و وعده دروغ 💠 خطاب به مالک اشتر: مبادا هرگز...مردم را وعده ای داده، سپس خلف وعده نمایی،...خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را بر می انگيزاند، كه خدای بزرگ فرمود: «دشمنی بزرگ نزد خدا آن كه بگوييد و عمل نكنيد». 📚 ، نامه ۵۳ ، بند ۱۲