eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.3هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۸۷ تا خطبه ۱۸۹.mp3
4.02M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۸۹ تا خطبه ۱۸۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 1⃣2⃣(قسمت بیست و یکم) در سقیفه چه گذشت؟ 🔻هنگامی که پس از وفات رسول خدا (صلى الله علیه و آله) برای تعیین خلیفه سقیفه ای تشکیل دادند ، چند نفر از کسانی که در سقیفه حضور داشتند نزد ا‌میرالمؤمنین (علیه السلام) آمده و از ماجرا گزارش دادند. 🔹 علی (علیه السلام) پرسیدند: انصار درباره خلافت چه گفتند ؟ 🔸 پاسخ دادیم ، به قریش گفتند خلیفه ای از ما و خلیفه ای از شما. 🔹 امام فرمود : چرا در پاسخ آنان نگفتید رسول خدا دربارهٔ انصار سفارش نموده به نیکانشان احسان کنند و از گنهکارانشان درگذرند . 🔸 پرسیدیم چگونه این مطلب پاسخ انصار می شود؟ 🔹 امام گفتند : زیرا اگر خلافت در بین انصار می بود پیامبر (صلی الله علیه و آله) سفارش آنان را به دیگران نمی نمود . 🔹 بعد امیرالمؤمنین پرسیدند: قریش چه گفتند؟ 🔸 پاسخ دادیم آنها گفتند که شجره رسول خدا هستند و برای تصدّی این منصب از دیگران سزاوارترند . 🔹 امام فرمود : آری ، آنان احتجاج کردند به شجره و ضایع نمودند ثمره را . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 دعای طلب باران 💠 امیرالمؤمنین در دعا به هنگام طلب باران فرمودند: «خدايا! ما را با ابرهای رام سيراب كن، نه ابرهای سركش.» 📒 ، حکمت ۴۷۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۸۵ عواقب تکبر یا حیاء بیجا.mp3
3.38M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ عواقب تکبر یا حیاء بیجا 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 عواقب تکبر یا حیاء بیجا 🔻 یکی از مسائلی که باعث می‌شود انسان، به راحتی سقوط اخلاقی کند و وزر و وبال حق النّاسی سنگین بر عهدهٔ او باشد ، حیاء بی جا یا کبر و غرور بی جاست؛ 🔻گاهی انسان به خاطر خجالت بی جا، یا غرور و تکبر بی جا، از اینکه مسأله ای را اعلام کند"بلد نیستم"، خودداری می‌کند؛ در این صورت است که حرفی بی جا، بدون آگاهی می‌زند ؛ چه بسا همین حرف بی جا و بدون آگاهی او زندگی یک نفر یا صدها نفر را مختل خواهد کرد، چون آنها به ایشان اعتماد کردند و خیال کردند او کارشناس است ، او نظری غلط داده، آنها رفتند عمل کردند و عواقب سختی را متحمّل شدند؛ 🔻 لذا مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۸۵ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ» کسی که از گفتن "نمی‌دانم" روی گردان باشد، به هلاکت و نابودی می‌رسد. 🔻 امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) در همین رابطه، در حکمت ۸۲ فرمودند: کسی از شما، اگر مورد سؤالی قرار گرفت و پاسخ آن را نمی‌دانست، شرم نکند و بگوید : "نمی‌دانم" . 🔻 در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه هم، مولا امیرالمؤمنین (عليه‌السلام)، به فرزند عزیزشان می‌فرمایند: « وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ » " چیزی را که در موردش علم نداری به زبان نیاور، حتّی اگر آنچه که می دانی کم باشد. " چون انسان اگر بگوید "نمی‌دانم" یک لحظه است، خیال خودش را راحت می‌کند؛ اما اگر ادّعا کند می‌داند در حالیکه نمی‌داند، حرفی می‌زند که بعداً بعید است بتوان آن را اصلاح کرد. 🔻 همچنین مولا علی (عليه‌السلام)، همین عبارت را در حکمت ۳۸۲ هم دارند: «لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ» ؛ " آنچه که نمی‌دانی نگو، بلکه همه آن چیز هایی را هم که می‌دانی مگو. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(97).mp3
16.27M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و بیستم : خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در اصول کافی ج١، ص١٣١ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خدا شناسی است که اصول آن در هیچ خطبه ای یافت نمی شود.) 1⃣ شناساندن صحيح خداوند سبحان ♦️کسی که کيفيّتی برای خدا قائل شد، يگانگی او را انکار کرده و آن کس که همانندی برای او قرار داد، به حقيقت خدا نرسيده است. کسی که خدا را به چيزی تشبيه کرد، به مقصد نرسيد. آن کس که به او اشاره کند يا در وَهم آورد، خدا را بی نياز ندانسته است. هرچه که ذاتش شناخته شده باشد، آفريده است و آنچه در هستی به ديگری متّکی باشد، دارای آفريننده است. سازنده ای غير محتاج به ابزار، اندازه گيرنده ای بی نياز از فکر و انديشه و بی نياز از ياری ديگران است. با زمان ها همراه نبوده و از ابزار و وسايل کمک نگرفته است. هستی او برتر از زمان و وجود او بر نيستی مقدّم است و ازليّت او را آغازی نيست. با پديد آوردن حواس، روشن می شود که حواسّی ندارد و با آفرينش اشياء متضاد، ثابت می شود که دارای ضدّی نيست و با هماهنگ کردن اشياء دانسته می شود که همانندی ندارد. خدايی که روشنی را با تاريکی، آشکار را با نهان، خشکی را با تری، گرمی را با سردی، ضدّ هم قرار داد و عناصر متضاد را با هم ترکيب و هماهنگ کرد و بين موجودات ضدّهم، وحدت ايجاد کرد، آنها را که با هم دور بودند نزديک کرد و بين آنها که با هم نزديک بودند فاصله انداخت. خدايی که حدّی ندارد و با شماره محاسبه نمی گردد، که همانا ابزار و آلات، دليل محدود بودن خويشند و به همانند خود اشاره می شوند. اينکه می گوييم موجودات از فلان زمان پديد آمده اند، پس قديم نمی توانند باشند و حادثند؛ و اين که می گوييم حتماً پديد آمدند، اَزَلی بودن آنها رد می شود؛ و اينکه می گوييم اگر چنين بودند کامل می شدند، پس در تمام جهات کامل نيستند. خدا با خلق پديده ها در برابر عقل ها جلوه کرد و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است و حرکت و سکون در او راه ندارد، زيرا او خود حرکت و سکون را آفريد، چگونه ممکن است آنچه را که خود آفريده در او اثر بگذارد؟ يا خود از پديده های خويش اثر پذيرد؟ اگر چنين شود، ذاتش چون ديگر پديده ها تغيير می کند و اصل وجودش تجزيه می پذيرد و ديگر اَزَلی نمی تواند باشد و هنگامی که (به فرض محال) آغازی برای او تصوّر شود، پس سرآمدی نيز خواهد داشت و اين آغاز و انجام، دليل روشن نقص و نقصان و ضعف دليل مخلوق بودن و نياز به خالقی ديگر داشتن است. پس نمی تواند آفريدگار همه هستی باشد و از صفات پروردگار که هيچ چيز در او مؤثر نيست و نابودی و تغيير و پنهان شدن در او راه ندارد خارج شود. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 2⃣ والاتر از صفات پديده ها ♦️خدا فرزندی ندارد تا فرزند ديگری باشد و زاده نشده تا محدود به حدودی گردد و برتر است از آن که پسرانی داشته باشد و منزّه است که با زنانی ازدواج کند. انديشه ها به او نمی رسند تا اندازه ای برای خدا تصوّر کنند و فکرهای تيزبين نمی توانند او را درک کنند، تا صورتی از او تصوّر نمايند. حواس از احساس کردن او عاجز و دست ها از لمس کردن او ناتوان است و تغيير و دگرگونی در او راه ندارد و گذشت زمان تأثيری در او نمی گذارد. گذران روز و شب او را سال خورده نسازد و روشنايی و تاريکی در او اثر ندارد. خدا با هيچ يک از اجزاء و جوارح و اعضاء و اندام و نه با عَرَضی از اَعراض و نه با دگرگونی ها و تجزيه، وصف نمی گردد. برای او اندازه و نهايتی وجود ندارد و نيستی و سرآمدی نخواهد داشت؛ چيزی او را در خود نمی گنجاند که بالا و پايينش ببرد و نه چيزی او را حمل می کند که کج يا راست نگه دارد؛ نه در درون اشياء قرار دارد و نه بيرون آن، حرف می زند نه با زبان و کام و دهان، می شنود نه با سوراخ های گوش و اعضاء شنوايی، سخن می گويد نه با به کار گرفتن الفاظ در بيان، حفظ می کند نه با رنج به خاطر سپردن، می خواهد نه با به کارگيری انديشه، دوست دارد و خشنود می شود نه از راه دلسوزی، دشمن می دارد و به خشم می آيد نه از روی رنج و نگرانی. به هرچه اراده کند، می فرمايد باش، پديد می آيد نه با صوتی که در گوش ها نشيند و نه فريادی که شنيده شود؛ بلکه سخن خدای سبحان همان کاری است که ايجاد می کند. 3⃣ شناخت قدرت پروردگار ♦️ پيش از او چيزی وجود نداشته وگرنه خدای ديگری می بود. نمی شود گفت: خدا نبود و پديد آمد که در آن صورت صفات پديده ها را پيدا می کند و نمی شود گفت: بين خدا و پديده ها جدايی است و خدا بر پديده ها برتری دارد تا سازنده و ساخته شده، همانند تصوّر شوند و خالق و پديد آمده به يکديگر تشبيه گردند. مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی ديگران آفريد و در آفرينش پديده ها از هيچ کسی ياری نگرفت. زمين را آفريد و آن را برپا نگهداشت، بدون آن که مشغولش سازد و در حرکت و بی قراری، آن را نظم و اعتدال بخشيد و بدون ستونی آن را به پاداشت و بدون استوانه ها بالايش برد و از کجی و فرو ريختن نگهداشت و از سقوط و در هم شکافتن حفظ کرد. ميخ های زمين را محکم و کوه های آن را استوار و چشمه هايش را جاری و درّه ها را ايجاد کرد. آنچه بنا کرده به سُستی نگراييد و آنچه را توانا کرد ناتوان نشد. خدا با بزرگی و قدرت بر آفريده ها حاکم است و با علم و آگاهی از باطن و درونشان باخبر است و با جلال و عزّت خود از همه برتر و بالاتر است. چيزی از فرمان او سرپيچی نمی کند و چيزی قدرت مخالفت با او را ندارد، تا بر او پيروز گردد و شتابنده ای از او توان گريختن ندارد که بر او پيشی گيرد و به سرمايه داری نياز ندارد تا او را روزی دهد. همه در برابر او فروتنند و در برابر عظمت او ذليل و خوارند. از قدرت و حکومت او به سوی ديگری نمی توان گريخت که از سود و زيانش در امان ماند. همتايی ندارد تا با او برابری کند، و او را همانندی نيست که شبيه او باشد. اوست نابودکننده پديده ها پس از آفرينش، که گويا موجودی نبود. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 4⃣ معاد و آفرينش دوباره پديده ها ♦️نابودی جهان پس از پديد آمدن، شگفت آورتر از آفرينش آغازين آن نيست. چگونه محال است در صورتی که اگر همه جانداران جهان، از پرندگان و چهارپايان، آنچه در آغل است و آنچه در بيابان سرگرم چراست، از تمام نژادها و جنس ها، درس نخوانده و انسان های زيرک، گرد هم آيند تا پشّه ای را بيافرينند، توان پديد آوردن آن را ندارند، و راه پيدايش آن را نمی شناسند، که عقل هايشان سرگردان و در شناخت آن حيران می مانند و نيروی آنها سُست و به پايان می رسد و رانده و درمانده باز می گردند، آنگاه اعتراف به شکست می کنند و اقرار دارند که نمی توانند پشّه ای بيافرينند و از نابود ساختنش ناتوانند!. همانا پس از نابودی جهان، تنها خدای سبحان باقی می ماند، تنهایِ تنها که چيزی با او نيست، آن گونه که قبل از آفرينش جهان چيزی با او نبود، نه زمانی و نه مکانی، بی وقت و بی زمان. در آن هنگام مهلت ها به سر آيد، سال ها و ساعت ها سپری شود و چيزی جز خدای يگانه قهّار باقی نمی ماند که بازگشت همه چيز به سوی اوست. پديده ها، چنان که در آغاز آفريده شدن قدرتی نداشتند، به هنگام نابودی نيز قدرت مخالفتی ندارند، زيرا اگر می توانستند پايدار می ماندند. آفرينش چيزی برای خدا رنج آور نبوده و در آفرينش موجودات دچار فرسودگی و ناتوانی نشده است. موجودات را برای استحکام حکومتش نيافريده و برای ترس از کمبود و نقصان پديد نياورده است. آفرينش مخلوقات نه برای ياری خواستن در برابر همتايی بود که ممکن است بر او غلبه يابد و نه برای پرهيز از دشمنی بود که به او هجوم آورد و نه برای طولانی شدن دوران حکومت و نه برای پيروز شدن بر شريک و همتايی مخالف و نه برای رفع تنهايی. سپس، همه موجودات را نابود می کند، نه برای خستگی ازاداره آنها و نه برای آسايش و استراحت و نه به خاطر رنج و سنگينی که برای او داشتند و نه برای طولانی شدن ملال آور زندگيشان، بلکه خداوند با لطف خود موجودات را اداره می فرمايد و با فرمان خود همه را برپا می دارد و با قدرت خود همه را استوار می کند. سپس بدون آن که نيازی داشته باشد، بار ديگر همه را باز می گرداند، نه برای اينکه از آنها کمکی بگيرد و نه برای رهاشدن از تنهايی تا با آنها مأنوس شود ونه آن که تجربه ای به دست آورد و نه برای آن که از فقر و نياز به توانگری رسد و يا از ذلّت و خواری به عزّت و قدرت راه يابد. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۸۶.mp3
3.86M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱۸۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 2⃣2⃣(قسمت بیست و دوم) شوخی 🔻در زمانی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یمن تشریف داشت به آن حضرت خبر رسید که دختری از روی بازیچه دختر دیگری را بر دوش گرفته و بازی می کردند که دختر سومی با او شوخی کرده و او به ناگاه پریده و دختری را که بر دوش داشته انداخته و منجر به مرگ او شده است . امام (علیه السلام ) فرمود : 🔹 یک سوم دیه مقتول به عهده آن دختری است که او را بر روی شانه داشته. 🔹 یک سوم دیگر به عهده دختری که با او شوخی کرده است. 🔹 یک سوم هم بر عهده خودش که به طور بازیچه و عبث سوار شده است . این خبر به سمع مبارک رسول خدا (صلى الله عليه و آله) رسیده ، آن را تأیید نموده بر صحّتش گواهی داد . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 معنای «لا حول و لا قوة الّا باللَّه» 💠 (از امیرالمؤمنین معنی " لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ " را پرسيدند، پاسخ فرمود:) « ما برابر خدا مالك چيزی نيستيم و مالك چيزی نمی شويم جز آنچه او به ما بخشيده است، پس چون خدا چيزی به ما ببخشد كه خود سزاوارتر است، وظایفی نيز بر عهدهٔ ما گذاشته و چون آن را از ما گرفت تكليف خود را از ما برداشته است. 📒 ، حکمت ۴۰۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۸۶ برتری تجربه پیران بر قدرت جوانان.mp3
3.35M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ برتری تجربهٔ پیران بر قدرت جوانان 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 برتری تجربهٔ پیران بر قدرت جوانان ⚜ امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) در حکمت ۸۶ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: 💠 « رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ » یعنی " نظر پختهٔ یک پیر با تجربه، نزد من محبوب تر است از تلاش و جست و خیز یک جوان. " 🔻 امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) در این حکمت، علّت آن قصّه برتری پیر بر جوان را مطرح کردند که کسی فکر نکند همیشه صرف پیری، برتری بر صرف جوانی دارد؛ فرمودند آن نظر وقتی که پخته است و جست و خیز خام یک جوان ارزشمند است؛ 🔻و الّا ما پیرهایی هم داریم، که اصلاً ارزش ندارد پیری و رأی شان؛ مثل آنچه که مولا علی (علیه‌السلام)، در نامه ۵۴ نهج‌البلاغه خطاب به طلحه و زبیر نوشتند (طلحه و زبیری که پیر شدند و دست به فتنه زدند در قصّه جمل)؛ مولا علی (علیه‌السلام) خطاب به این دو پیرمرد می‌نویسند: « فَارْجِعَا أَیُّهَا اَلشَّیْخَانِ عَنْ رَأْیِکُمَا فَإِنَّ الْآنَ أَعْظَمَ أَمْرِکُمَا الْعَارُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَجَمَّعَ الْعَارُ وَ النَّارُ » " ای دو پیرمرد! از این تصمیم غلط خودتان برگردید؛ می‌دانم الان مهم ترین چیزی که برایتان سنگین می‌آید، این است که ننگ و عار برگشتن و دست برداشتن از این نظر را چگونه بپذیرید، درحالیکه فردا این ننگ و عار با آتش جهنّم هم قابل جمع خواهد بود و بدتر می‌شود." 🔻 بنابراین هر پیری و هر رأیی ارزش ندارد از آن طرف، جوان عزیز هم ما داریم؛ مولا علی (علیه‌السلام) در نامه ۳۱، خطاب به امام حسن (علیه‌السلام) می‌نویسند: « إنّما قَلْبُ الحَدَثِ كالأرضِ الخالِيةِ ما اُلقِيَ فيها مِنْ شيءٍ قَبِلَتْهُ » ؛ " قلب جوان مثل یک زمین آماده خالی است، که هر بذری در آن بکاری، می‌پذیرد. " خوب، بذر نیک بکاری محصول نیک درو می‌کنی. 🔻 بنابراین مسأله، مسأله پیری و جوانی به این معنای صرف نیست؛ به این معنی است که پیر صالح باتجربه، نظرش پخته تر است از جوانی که هنوز تجربه نکرده و فقط جست و خیز می‌کند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯