🔴 حکایت #قمهکشی نوکران #بهاءالله ❗️
♨️ #حبیب_مؤید (از مبلّغان سرشناس بهائی) در خاطراتش، دربارهی قمهکشی یکی از نوکران و نزدیکان پیامبرخواندهی #بهائی به نام #میرزا_اسدالله_کاشی مینویسد:📝
🔺 «آقا #اسدالله_كاشی كه او را شیر ماده مینامیدند خیلی كوتاه قد و خدمتگزار بود تا آخر عمرش در بیت مبارک خدمت كرد. حضرت #عبدالبهاء میفرمودند این آقا اسدالله را میبینی با این قدش در #بغداد یک #قمه بلندی میبست و در خدمت جمال مبارک میرفت و دشمنان امر، از او حساب میبردند».[1]
⚠️ اما به راستی مگر #بهائیان مدعی نبودند که پیامبرخواندهی بهائی، پیروانش را حتی از بحث و #مشاجره با دیگران #نهی کرده بود: «اگر انسان فیالمثل به شرایع و #ادیان_الهی هم معتقد نباشد، بر فضل بهاءالله و لزوم اتّباع دیانت او شهادت دهد که اتباع (پیروان) خود را از #حرب نهی فرموده، بل از قیل و قال و بحث و #جدل نیز ممنوع داشته است».[2] پس چگونه به ملازمان قمهکش خود #افتخار میکردند⁉️
⚠️ مگر عبدالبهاء #شیوه_برخورد با #ستمگران و #زورگویان را #تسلیم محض بودن معرفی ننمود: «... اگر ستمکاری دست تطاول بگشاید و مانند گرگ تیزچَنگ هجوم نماید، اَحبای الهی مانند اَغنام (گوسفند) تسلیم شوند. لهذا مقاومت ننمایند بلکه تیغ و شمشیر را به شَهد و شیر مقابله نمایند. زخم به جِگرگاه خورند، #دست_قاتل_را_ببوسند و در سَبیل الهی جانفشانی نمایند».[3] پس چگونه است که از حساب بردن #مخالفین_بهائیت از بهائیان، با #غرور یاد میکردند⁉️
آری؛ گویا #پیشوایان_بهائی تنها در شعار دم از #صلح و #دوستی و سلطهپذیری زده و در عمل به گونهای دیگر رفتار مینمودند❗️
#تعالیم_دروغین_بهائیت
n_bahaiat
📚پینوشت:
📘[1]. مؤید، خاطرات حبیب، پاورقی ص 385.
📙[2]. اشراق خاوری، رحیق مختوم، ج 1، ص 104-103.
📕[3]. عباس افندی، مکاتیب، ج 3، ص 124-123.
#بهائیت
🌐 @adyan8