eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 داستان اشارات غیبیّه در مسلک صوفیه 🔸در طریقت ، قطب به اشاره‌ی غیبیّه! جانشین خود را انتصاب می‌کند... برای نمونه: 🔹در فرمان توسط ملا سلطان آمده: چون اشاره غیبیه شده بود در این باب، لهذا تأخیر را روا نداشتم.. 🔹و در فرمان توسط نورعلیشاه آمده: بر حسب امر غیبی! و اشاره لاریبی! آن نور چشم را به منصب ارشاد و هدایت عباد منصوب نمودم... 📚یادنامه نور، ص ۱۹۱ و ۱۹۶ ✅ سوال: 🔺آیا بین اشاره غیبیه و علم غیب ارتباطی هست؟! 🔺اگر هست، علم غیب از آن خداست یا به بندگان او نیز تفویض می‌شود؟! 🔺اگر می‌شود، ملکه‌ی عصمت(تقوای الهی) از شروط تفویض هست یا خیر؟! 🔺چرا اشاره غیبیه فقط از پدر به پسر و در یک خاندان شده است؟! 🔺آیا اهداف اقطاب این طریقت، کپی برداری از سیره‌ی معصومین نبوده است؟! 🔰 @adyanuniv 🔰
💠اصطلاح ولایت بین تشیع و تصوف 🔰3⃣ ✅ولایت یک مقام اکتسابی در تصوف 🔸شیعه معتقد است با توجه به قرائن قرآنی و روایی، ولایت مخصوص امامان دوازده‌گانه بوده که از طرف خداوند متعال منصوب و معین شده‌اند. 🔹در حالی که نگاه متصوفه به ولایت متفاوت بوده و آنچه از منابع سلاسل تصوف برداشت می‌شود این است که آنان ولایت را یک مقام اکتسابی دانسته و هر کس می‌تواند خود را به مقام قطبیت برساند. 🔰چنان‌چه نور علیشاه در اجازه‌ای، صالح علیشاه را به مقام قطبیت منسوب کرد و نوشته است: «شیخ محمد حسن صالح علیشاه بعد از رحلت این ضعیف در حیات خود مطاع کل و مظهر تام خواهند بود و امر ولایت و خلافت کلیه در این صورت در رحلت من منتقل به آن جناب خواهد بود.»[1] 📚پی نوشت [1]. صالح علشیاه، نامه‌های صالح، تهران، حقیقت، چاپ دوم، 1381، ص15. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💠نسبت ناروای صوفیه به علمای ربانی 🔸واژه قشری و علمای ظاهر از مفاهیمی است که صوفیه به علما و فقهای شیعه‌ی مخالف خود نسبت می‌دهند و این مطلب از آن جهت است که ایشان تصوف را مغز دین می‌دانند و بزرگان خود را هدایت کنندگان به آن، درنتیجه ایشان علمای باطن و چونکه شریعت را همچون پوسته‌ای برای مغز دین فرض کرده‌اند، فقها را علمای ظاهر یا قشری نام گذارده‌اند[1] 🔹زیرا ایشان (علما) از نظر صوفیه، فقط هدایت کنندگان مردم به پوسته دین هستند. در حالی که نکته حقیقی آن است که صوفیان به خاطر آنکه از روشنگری علمای ربانی شیعه، هراسان هستند، بدین نحو مریدان خود را از استماع موعظه‌های روحانیت منع می‌کنند تا همواره مریدان ساده‌لو از ارتباط با علمای دین دور باشند. 🔰«علامه امینی صاحب کتاب گرانقدر الغدیر می‌فرمود: عده‌ای از زائران تهرانی روزها به منزل ما می‌آمدند و یک نفر صوفی نیز همراه آنان بود. پس از دو جلسه آن شخص صوفی دیگر نیامد، سراغ او را گرفتم، گفتند هر چه اصرار کردیم او حاضر به آمدن به منزل شما نشد و گفت: می‌ترسم این آقا در من اثر بگذارد و ارادتم به آقای صالح علیشاه کم شود.»[2] ♻️بنابراین نسبتی که صوفیه به علما و فقهای ربانی می‌دهند از روی عناد و خدعه و به جهت دور نگاه داشتن مریدان فریب خورده صوفیه از علما است. پی‌نوشت: ۱.لاهیجی محمد، مفاتیح الاعجاز، نشر علم، تهران، 1381، ص 731 ۲.مدنی محمد، درخانقاه بیدخت چه می‌گذرد؟، راه نیکان، تهران، 1391، چاپ پنجم، ص 158. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰