یه خانمی میگه: 🤔
دیشب توی حرم دم ضریح خیلی شلوغ بود و زنها حسابی هل میدادن و هر چی میخواستم به ضریح برسم نتونستم تا اینکه فریاد زدم یا حضرت ؟؟؟ منو از بیماری کرونا شفا بده!
یعنی نبودی ببینی زنها چجوری در میرفتن انگار داعشی انتحاری وسطشون اومده بود حتی خادمای حرم هم فرار کردن.
راحت زیارت کردم و برگشتم...
🤔میگم این کار رو کردم دچار گناه نشدم که؟!!!*😁😁😁😁
🌼 #نشریه_خط_حزب_الله 🌼
🔰 #سخن_هفته: رهبر انقلاب ضمن دعوت به #مشارکت_حداکثری در #انتخابات تصریح کردند:
علاج مشکلات کشور #مجلس_قوی است
⭕️ #اطلاعنگاشت: ده نکته جدید رهبر انقلاب درباره تحولات اخیر #آمریکا: مثل کشتی تایتانیک، آمریکا هم #غرق خواهد شد
✅ #درس_اخلاق: هنگام رأی دادن #قصد_قربت کنید
💢 #خانواده_ایرانی: #غربیها هزار و سیصدسال از اسلام عقباند
🔆 #خاطرات_رهبری: خودشان را کشتند که #انتخابات را عقب بیاندازند، اما نتوانستند
🌷@afarinesh1🌷
✨﷽✨
💠انواع برخورد انسان با نعمتهای دیگران... 💠
✅ آدم وقتی می بیند که دیگران نعمتی دارند، مثلاً یک کسی خانه، ماشینی، درآمدی، شکلی، جهیزیه ای، تجارت موفقی دارد، در انتخابات رأی می آورد و... چهار رقم برق او را میگیرد:
1⃣ «غبطه» می خورد.
می گوید: خوب نعمت دارد، الحمدلله! خدایا تو که به او دادی، نوش جانش! به من هم بده! این مثبت فکر می کند. به قول سیاسیون برد برد است.
2⃣ «حسادت» می کند.
میگوید: من ندارم، ان شاء الله او هم نداشته باشد. این فکر منفی است. باخت باخت است.
3⃣ «بخل» می ورزد.
می گوید: من داشته باشم، او نداشته باشد. این هم بد است.
4⃣ «ایثار» می کند.
می گوید: او داشته باشد، من نداشته باشم. مثل مادری که پتو را از روی خودش برمی دارد و روی بچه اش می اندازد. می گوید من سرما بخورم طوری نیست، این بچه سرما نخورد.
❌ ما باید حساب کنیم که خداوند اگر چیزهایی به دیگران داده است، در عوض چیزهایی دیگری به ما داده است که به آن ها نداده است. «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» (زخرف/32) «ما معيشت آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده ايم»
🌷@afarinesh1🌷
#داستان_کوتاه
#عارف_و_نانوا
عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.
روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه. گفت: فلان عابدبود،
نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
#سخنان_حڪیمانہ
••••┈••✾🍃🌙🍃✾••┈••••
شب بخیر
••••┈••✾🍃🌙🍃✾••┈••••