مراسم گرامیداشت از خدمات دینی، علمی، فرهنگی و سیاسی حضرت حجت الاسلام و المسلمین الحاج استاد محمد اسحاق اخلاقی دام عزة با حضور معظم له روز پنجشنبه تاریخ 10/ 8/ 1403 از ساعت 15 تا 17 در حوزه علمیه قم، سالن اجتماعات مجتمع ناشران برگزار میگردد امید است با شرکت خود بر شکوه مجلس بیفزایید.
همزمان از کتاب در آینه عمر استاد نیز رونمایی میشود.
شرکت برای عموم آزاد است.
فرهنگ و هنر افغانستان
کتاب «نیم قرن میزبانی؛ سیاستهای مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران در برابر اتباع افغانستانی (۱۴۰۳-۱۳۵۷)»، نوشتهی غلامعباس حسینی (راهان پارسی)، به همت موسسه انتشارات عرفان؛ منتشر شد.
آنچه در این کتاب خواهید خواند:
۱. نظریهی سیاستهای مهاجرتی در قالب چارچوب نظری تحقیق
۲. تاریخ دقیق مهاجرت افغانستانیها به ایران از احمد شاه ابدالی تا به امروز
۳. بررسی دلایل و عوامل مهاجرت افغانستانیها به ایران
۴. بررسی سیاستهای مهاجرتی دو دههی نخست جمهوری اسلامی ایران در برابر اتباع افغانستانی
۵. بررسی سیاستهای مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران در برابر اتباع افغانستانی از سال ۱۳۷۷ تا سال ۱۴۰۳
۶. دلایل و ریشهیابی چرایی اتخاذ سیاستهای مهاجرتی گوناگون در برابر اتباع افغانستانی از سوی جمهوری اسلامی ایران
برای تهیهی کتاب با موسسه انتشارات عرفان تماس بگیرید:
09123131455
با سپاس از
آقای محمدابراهیم شریعتی (مدیر موسسه انتشارات عرفان)
استاد محمدکاظم کاظمی (صفحهآرا)
آقای محمد حسنزاده (ویراستار)
آقای مهدی ژکفر (تایپ و طراح پوستر)
۸/ آبان/ ۱۴۰۳
https://mohajer.news/?p=8492
چالشهای نسل Z و اشتباهات رایج در برخورد با این نسل / راهکارهایی برای والدین
چرا نسل جدید این قدر متفاوت است؟ چه چیزی باعث شده تا نوجوانان و جوانان امروز، این همه با نسلهای قبل فاصله داشته باشند؟ در گفتگویی با یکی از کارشناسان به دنبال پاسخ این سوالها رفتهایم.
اشاره؛
نسل Z یا نسل جدید، اصطلاحی است که امروزه در ادبیات جامعهشناختی جایگاه ویژهای پیدا کرده است. اهمیت شناخت و درک ویژگیهای این نسل، به عنوان اولین نسل بومی دیجیتال که تفاوتهای چشمگیری با نسلهای پیشین دارند، در برنامهریزیهای فرهنگی و اجتماعی امری اجتنابناپذیر است. به همین منظور، گفتوگویی داشتیم با سرکار خانم زهرا ابراهیمی، کارشناس اخلاق دفتر تبلیغات اسلامی و از اساتید حوزه علمیه خواهران تا به تبیین مفهوم نسل Z و چگونگی تعامل با این نسل بپردازیم.
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار حوزه نیوز قرار دادید، در ابتدا برای ما بفرمایید که منظور از نسل جدید و نسل Z چه کسانی هستند؟
مهمترین نکتهای که در رابطه با نسل Z وجود دارد، ضرورت شناخت این نسل است تا بتوانیم مؤلفههای رفتاری آنها را شناخته و با آنها تعامل داشته باشیم.
برای توضیح این موضوع و خاستگاه این نسل، لازم است ابتدا مقدمهای درباره مفهوم نسل بگویم. اصطلاح نسل که در انگلیسی به آن Generation میگویند، یک مفهوم جامعهشناختی است که جامعهشناسان غربی برای مردم آمریکا تعریف کردند.
مبنای این تقسیمبندی دو عامل است:
۱. زمان مشترک
۲. تجربیات و رویدادهای مشترک در آن زمان
بهعبارتی، افرادی که در یک بازه زمانی مشترک زندگی کرده و تجربیات مشترکی داشتهاند، یک نسل را تشکیل میدهند؛ مانند نسل انقلاب که به افراد سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۷ اطلاق میشود و یا نسل جنگ که به افراد سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ گفته می شود.
جامعهشناسان غربی نسلها را به هفت دسته تقسیم کردهاند:
۱. Greatest Generation (۱۹۰۰-۱۹۲۴): نسلی که جنگ جهانی اول و رکود اقتصادی را تجربه کرد.
۲. Silent Generation (نسل خاموش): نسلی که جنگ جهانی دوم را تجربه کرده و اطاعتپذیر و اهل سکوت بودند.
۳. Baby Boomers: نسلی که در دوران رفاه، صلح و رونق اقتصادی زندگی کردند. بیل گیتس از این نسل است.
۴. نسل X: نسلی که با آغاز بحرانهای مالی جهانی و بیکاری مواجه شد.
۵. نسل Y (متولدین ۱۹۸۰-۱۹۹۴): تقریباً معادل دهه شصتیهای ما
۶. نسل Z (متولدین ۱۹۹۵-۲۰۱۲): معادل متولدین ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۱ در ایران
۷. نسل Alpha: نسل بعد از Z (و احتمالاً نسل Beta در آینده)
مهمترین ویژگی نسل Z این است که در عصر تکنولوژی متولد شدهاند. برخلاف ما که به دنیای تکنولوژی مهاجرت کردیم (مهاجران دیجیتال)، آنها بومیان دیجیتال یا دیجیتالهای مادرزادی هستند.
بنابراین مهمترین نکته این است که ما به عنوان والدین، با شکاف نسلی که به وجود آمده، نسل جدید را نسلی عجیب و غریب یا جسور تلقی میکنیم. ویژگی اصلی این نسل، صرفاً تفاوت آن با نسلهای قبل است.
چالشهای نسل Z و اشتباهات رایج در برخورد با این نسل / والدین چگونه باید برخورد کنند؟
* این تقسیمبندی، برگرفته از مکاتب و الگوهای غربی نیست؟
همانطور که بیان شد، این تقسیمبندی موضوع پیچیدهای نیست که بخواهیم آن را تقلید از غرب بدانیم.
جامعهشناسان غربی با دیدگاه جامعهشناختی خود، مردم جامعهی خود را تقسیم کردند.
نکته جالب اینجاست که هر نسل با توجه به تجربیات و زمان مشترکی که داشتند، ویژگیهای خاص خود را پیدا کردند.
از آنجا که رویدادهایی مانند جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و دوران رکود اقتصادی، تأثیری جهانی داشتند، این تقسیمبندی به سایر کشورها نیز قابل تعمیم است.
گرچه اساس این تقسیمبندی غربی است، اما استفاده از آن مشکلی ندارد و تنها کار ما را تسهیل میکند.
مرکز تحقیقاتی Pew Research Center برخی ازآمارها و پژوهشهای مربوط به این نسلها را منتشر کرده است.
نکته قابل توجه این است که نظام سرمایهداری از همین ویژگیها بهره میبرد.
برای مثال، وقتی متوجه میشوند نسل جدید اطاعتپذیر نیست و تمایل به کارفرما بودن دارد، در اقتصاد به آنها فرصتهای مختلفی را میدهند.
در حالی که نظام سرمایهداری از ویژگیهای نسل جدید به نفع اقتصاد بهرهبرداری میکند، ما در قوانین، رفتارها و برنامههای فرهنگی خود کمتر به این ویژگیها توجه میکنیم.
تفاوت دیگر این است که در غرب، فاصله نسلها گاهی ده تا بیست و پنج سال است، اما نسل ها در کشور ما با دههها شناخته می شوند (دهه پنجاهیها، شصتیها، هفتادیها و...) زیرا افراد هر دهه، تجربیات مشترکی داشتهاند.
* برنامه و راهحل کنترل نسل جدید در استفاده از موبایل و دنیای دیجتال چیست؟
از دیدگاه ما، استفاده مداوم از موبایل و حضور زیاد در فضای مجازی یک عیب و نقص محسوب میشود؛ اما اگر تنها دستاورد این مصاحبه این باشد که خوانندگان، خود را متعهد به شناخت این نسل کنند، به هدف خود رسیدهایم.
این شکاف و گسست نسلی که ایجاد شده، تنها با شناخت درست میشود؛ یعنی بنده به عنوان والد باید فرزندم را بشناسم و وقتی این شناخت حاصل شود، دیگر بسیاری از این رفتارها را عیب نمیدانم.
ما درباره نسلی صحبت میکنیم که دنیا و زیست آنها کاملاً متفاوت است و هیچ حافظه مشترکی با والدینشان ندارند؛ در حالی که ما با والدین خود زیست مشترک و جهان مشترکی داشتیم؛ اما فرزندان امروز، جهانی کاملاً متفاوت از والدینشان دارند.
مهمترین ویژگی این نسل، علاقه به اینترنت، موبایل و تکنولوژی است.
وقتی این دنیای دیجیتال و تکنولوژی را جزئی از ذات این نسل بدانیم، دیگر به آن ایراد نمیگیریم و حضور در دنیای دیجیتال برای این نسل را مانند یک امر ذاتی تلقی میکنیم.
برای مدیریت استفاده از اینترنت، راهکارهای متعددی وجود دارد، اما یکی از مهمترین آنها، تحریک حساسیت اخلاقی این نسل است.
با یادگیری روشهای مناسب میتوان کمک کرد تا حضور فرزندان در فضای مجازی کمرنگتر یا حداقل معنادارتر شود.
* حساسیت های اخلاقی به چه معناست و چگونه از آن به عنوان راهکار و مدیریت کنترل این نسل استفاده می شود؟
حساسیت اخلاقی یکی از مباحث مهم در فلسفهی اخلاق است. اجازه دهید با اشاره به نظریهی جیمز رست این موضوع را توضیح دهم. جیمز رست یک نظریهی چهار مؤلفهای دارد.
طبق این نظریه، برای شکلگیری یک عمل اخلاقی به چهار مؤلفه اصلی نیاز داریم:
۱. حساسیت اخلاقی
۲. قضاوت اخلاقی
۳. انگیزه اخلاقی
۴. اجرا.
حساسیت اخلاقی به عنوان اولین گام، نیازمند یک عامل تحریککننده و درگیری حسی و ادراکی است که فرد را به سمت انجام عمل اخلاقی سوق میدهد.
مشکل نسل امروز دقیقاً درهمین نقطه است؛ فقدان حساسیت اخلاقی.
در دنیای مجازی امروز، جایی که افراد با هویتهای مجازی و بدون مواجهه با پیامدهای مستقیم اعمالشان، تعامل میکنند، این حساسیت اخلاقی کمرنگ شده است.
راهحل اصلی برای تقویت حساسیت اخلاقی، همدلی است که عمدتاً از طریق ارتباط چشمی و تعامل مستقیم شکل میگیرد.
آزمایش استنلی میلگرام در مورد شوک الکتریکی و مفهوم نورونهای آینهای در مغز، اهمیت این ارتباط مستقیم را نشان میدهند.
وقتی ارتباط چشمی و تعامل مستقیم کمرنگ میشود، همدلی شکل نمیگیرد و در نتیجه حساسیت اخلاقی کاهش مییابد.
این میتواند توضیح دهد که چرا نسل جدید، علیرغم توصیههای والدین، واکنش عاطفی کمتری نشان میدهد و چرا تغییر این رفتار نیازمند تقویت ارتباطات مستقیم و چهره به چهره است.
* برای نسل امروز، در چه زمینههایی کم کاری شده و یا احیانا جای کار وجود دارد؟
این سؤال بسیار مهمی است. اگر این نسل را به درستی بشناسیم، آنگاه متوجه میشویم که باید برایشان چه اقداماتی انجام دهیم.
یکی از اشتباهات رایج ما این است که مدام تلاش میکنیم پاسخ سؤالهای آنها را مطابق با دیدگاه خودمان بدهیم.
برای مثال، اگر تصور کنیم فرزندمان خداباور نیست، مدام در پی اثبات وجود خدا به او هستیم. این روش اثباتی برای نسل امروز کارآمد نیست.
یکی از مهمترین راهکارها، هدایت فرزند و نوجوان به سمت فطرت است. در این راستا، معلم یا مربی باید در برنامهریزی آموزشی خود، به رفع موانعی بپردازد که فطرت نوجوان را پوشانده و باعث کمرنگ شدن خداشناسی در او شده است.
کار گروهی یکی از مهمترین مهارتهایی است که میتواند در رفع این موانع فطری مؤثر باشد.
متأسفانه در مدارس و دانشگاههای ما، فعالیتهای گروهی بسیار کم است. این مسئله میتواند بر انتخابهای شغلی و اقتصادی نوجوانان نیز تأثیرگذار باشد.
فرزندان ما اغلب مهارتهای سخت را آموختهاند، اما در زمینه مهارتهای نرم مانند خلاقیت و تطبیقپذیری، کمتر کار شده است. بنابراین، اگر در جایگاه مربی یا مبلغ با نوجوانان سروکار دارید، تمرکز بر پرورش خلاقیت و تقویت کار گروهی میتواند بسیار مؤثر باشد.
* چه رفتارهایی در مواجهه با لجبازیهای این نسل مؤثر و صحیح است؟
بنده باید به سخن ابتدایی خود برگردم که ما متأسفانه هر رفتاری که از این نسل میبینیم را بد تلقی میکنیم.
اگر بیحجابی ببینیم، لزوماً بیحیایی تلقی میکنیم. اگر بینمازی ببینیم، لزوماً آن را بیخدایی تلقی میکنیم؛ یا حتی اگر رفتارهای طلبکارانه از این نسل ببینیم، آن را لجبازی تلقی میکنیم. من فکر میکنم این نوع نگاه، نادرست است.
ما با نسلی روبرو هستیم که نسبت به منافع خودشان متعهد هستند، یعنی بسیار منفعتطلب هستند؛ این ویژگی این نسل است. این بدی این نسل نیست.
مثلاً من اگر میخواستم با والدین خودم ارتباط برقرار کنم، همانطور که در تعریف نسلها گفتم، هر کسی از ویژگیها و تجربیات مشترک دوره زمانی خود اثر میپذیرد. در زمان تعامل بنده با پدر و مادرم، ایثار و گذشت بیشتر حاکم بود و مردم نسبت به همدیگر محبت داشتند. من اینها را دیدم و به این شکل مطلب را دریافت کردم.
ولی این نسل وقتی در اینترنت با چهار هزار فرهنگ شناختهشده در جهان روبرو هستند، فرهنگهای مختلفی را میبیند که در بسیاری از آنها، عفو و گذشت و احترام معنا ندارد؛ به همین دلیل است که این نسل فقط دنبال منفعت بوده و سلسله مراتب برایش اهمیتی ندارد. ما قبلاً میگفتیم سلسله مراتب و احترام به بزرگترها معنا دارد، ولی برای این نسل هیچ معنایی ندارد.
اینکه میگویید لجبازی، چرا لجبازی؟ چون این نسل ساختارگریز است. نمیتوان او را در قالب خاصی جای داد یا روی یک خط و منظم نگه داشت. ساختارگریز و قالبگریز است؛ پس باید از روشی استفاده کرد که او را در قالب محصور نکند و با او تعامل داشته باشد.
یکی از مهمترین راهکارها برای لجبازی نوجوانها مداراست.
بعضیها فکر میکنند لزوماً مدارا کردن به معنی تسلیم است، اما اینطور نیست.
مدارا به این معناست که شما شرایط نوجوان خود را درک کنید. مدارا روشی کاملاً عقلانی است که در روایات هم به آن بسیار توصیه شده است.
اگر بخواهیم وارد دنیای این نسل شویم، به نظر میرسد که مدارا کردن و تا جایی که میتوانیم انعطافپذیر بودن مهم است. ممکن است او پوشش کامل نداشته باشد یا نخواهد حتماً چادر بپوشد یا حجاب کامل داشته باشد. اگر میخواهد چادر را کنار بگذارد و با مانتو باشد و ما دیگر از پس او برنمیآییم و خیلی از فرصتهای تربیتی را از دست دادهایم، کاری نکنیم که لجبازی او برانگیخته شود و همان را هم کنار بگذارد.
گاهی در بحث تربیتی بچهها، مخصوصاً در جاهایی که کار از کار گذشته، باید به حداقلها اکتفا کرد و در جاهایی که حد و مرز و یا شرع و عقل اجازه میدهد، میتوان انعطافپذیری بیشتری به خرج داد.
* آیا شیوه مدارا جوابگوی مدیریت و هدایت این نسل جسور است؟ نسلی که در مدیریت به سبک مدارا، نسل قبل از خود را هم تغییر میدهد و حتی امروزه با پدر و مادرهایی روبرو هستیم که تحت تأثیر فرزندانشان تغییر عقیده دادهاند.
اگر به آمار خودکشی که اخیراً افزایش یافته نگاه کنیم، متوجه تفاوتها میشویم.
در گذشته اگر فرزندی با والدین بحث میکرد، نهایتاً میگفتند رهایش کنید و کسی نگران آسیب رساندن او به خودش نبود؛ اما یکی از ویژگیهای این نسل، هزینه دادن است.
از هزینه دادن نمیترسد، چه این هزینه آبرو باشد، چه جان؛ به همین دلیل است که گاهی در خیابان اعتراض میکنند. این رفتار از سر شجاعت نیست، بلکه نشان میدهد که از هزینه دادن ابایی ندارد.
وقتی با چنین نوجوانی روبرو هستیم که ویژگی هزینه دادن در وجودش پررنگ است، نمیتوانیم با او لجبازی کنیم. باید با آرامش صحبت کنیم و استدلالهایش را بشنویم.
این نسل میخواهد شنیده شود، اما حوصله شنیدن طولانی را ندارد. به همین دلیل وقتی با فرزندانمان صحبت میکنیم، حتی قبل از تمام شدن جملهمان، احساس میکنند که زیاد حرف میزنیم. آنها همه چیز را فشرده و کوتاه میخواهند.
پس در مواجهه با لجبازی، باید اصل گفتوگو را بر پایهی صحبت کردن خود نوجوان قرار دهیم، اجازه دهیم خودشان حرف بزنند، دلایلشان را بشنویم و سپس پاسخی کوتاه و مناسب ارائه دهیم.