eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
705 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
193 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«سحر نوزدهم» ✍ایرانپور نزدیک به دو سال بود که شعله شعله کینه نهروان [۱] بر قلبش زبانه می‌کشید و تیغ نفاق در غلاف کرده و هر روز با زهر نادانی آبدیده‌اش می‌کرد. سال چهل هجری بود که بار و بنه فتنه را بر دوش کشیده و راه کوفه در پیش گرفت. نقاب دورویی بر صورت کشیده و مدتی در محله بنی‌کنده ساکن شد. با جماعت خوارج رفت و آمد داشت که در همین ایام دختری را دید که زخم داغ برادر و پدر از نهروان بر دل داشت. مسافر کوفه دختر را دید و ایمان نداشته‌اش را در قمار موی و روی او باخت. شعله خصومت با علی‌ابن‌ابیطالب با مهریه[۲]دختر سیاه موی بالا گرفته و بر خرمن دنیا و آخرت مرد مسافر زد. مهریه‌ خون علی بود. دختر از قبیله اشجع بود و مردانی را از این طایفه به معاونت مرد مسافر در کشتن علی‌ابن ابیطالب فرستاد. شبیب بن بجره خوارج مذهب بود و در سرش هوای "لاحکم الا لله" فوران می‌کرد. [۳] رمضان از نیمه گذشته و فتنه "قطام" و حمایت قبیله بنی اشجع، آتش انتقام نهروان را بیشتر از هر وقت دیگری بر جان مرد مسافر زده و در سحرگاه ۱۹ رمضان او را به مسجدی کشاند که امیرالمؤمنین علی در آنجا نماز می‌خواند. [۴] علی بی قرار تر از شب‌های دیگر به آسمان چشم دوخت و با ستارگان نجوا کرد. دلش به اشتیاق وصال نبی و یاسش بود. حسرت یک دم نشستن سیر در کنار سفره ام‌کلثوم بر دل دخترش ماند. سفره افطار پهن شده و از میان شیر و نان و نمک، علی تنها به نان و نمکی لب به افطار باز کرد و برای چندمین بار زیر آسمان رفت و لحظات را شمرد. ثانیه‌ها در پی هم به رستگاری علی نزدیک می‌شد و قلب دخترش بی تاب‌تر. سحر از نیمه گذشته و وقت نافله شب بود. صدای "اللهم بارک لی فی الموت" علی، نخل‌ها را به سوگ نشانده و ذره‌ذره بود و نبود عالم در غم فراق پدر زمین و زمان به تلاطم انداخته بودند. قدم‌های علی از میان پیچ و تاب کوچه‌های کوفه به مسجد نزدیک‌تر شده و حسرت قدم‌های دوباره ابوتراب بر دل خاک می‌ماند. صیحه مرغابیان به فلک بلند شده و دامن مولا چنان نسیمی بر سرشان فرود می‌آمد. صدای اذان "ابن نباح" [۵] بر مناره‌ها بلند شده و مردم کوفه را به مسجد کشاند. مرد مسافر غرق در خواب شمشیر زهرآلودش را در سینه پنهان کرده و با نوای الصلاه الصلاه مولای محراب چشم باز کرد. امام، به محراب ایستاده و نماز شروع شد. طوفانی از شقاوت به هوا بلند شد و مرد مسافر در رکعت آغازین نماز، شمشیر بر فرق عدالت زد و محراب را به خون مبارک مولای عرش و فرش آغشته کرد. ابن ملجم مرادی بود که ظالمانه دستان دنیا را از دامن دریای عظمت وصی نبی کوتاه کرد. ارکان عرش به لرزه درآمده و فرشتگان در اندوه یتیمی زمین، سر بر زانوی افسوس نهادند. آوای ملکوتی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام با صدای حزین شیون اهل آسمان و زمین یکی شد: "بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلی مِلَّةِ رَسُولِ‌اللهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ"[۶] پی نوشت: [۱]: جنگ نهروان؛ جنگی بود بعد از جنگ صفین و حکمیت، که خوارج یا مارقین گروهی را تشکیل دادند و در صفر سال ۳۸ق. به جنگ با امام علی (علیه‌السّلام) پرداختند. در این جنگ، خوارج شکست سختی خوردند و کمتر از ده نفر توانستند از معرکه فرار کنند که یکی از آنان عبدالرحمن بن ملجم مرادی، قاتل امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)، بود. [۲]. ابوالفرج اصفهانی، محمد بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۹. [۳]. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵-۳۶. [۴]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۰۹. [۵]. مؤذن مسجد کوفه. [۶]. كشف الغمه ،ج ۲، ص۶۳. @AFKAREHOWZAVI