بیا پناه ما
✍نجمه صالحی
سخت میگذرد بیتو روزگار
بی مستجار است، دست مستجیر
بیرنگ و روست، دیر میگذرد جمعهها
اصلا قرار بود جمعه بیایی امیر ما!
سر بیپناه است بیتو، ای سر پناه
#محرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«از درد»
✍زهرا نجاتی
اقای محمدی از ما ناراحت نشو. ما که امروز دلسوخته این سبک مداحی هستیم، همانها هستیم که در مقابل کسانی که میگفتند: چرا بیعت را باآهنگ خواندهاند، سینه سپر کردیم و گفتیم؛ زمانه زمانه هنر است و موسیقی، زبان هنر. حلال خدا هم حرام نشده!
اما آقای محمدی! این ره که شما چند نفر پیش گرفتهاید به ترکستان هم نیست.
مداح بودن و از اهل بیت خواندن، توفیق است، قبول.
به روز بودن و جذب جوان امروز هم قبول.اما اقای محمدی؛ نه راه دادن و رو منبرنشاندن شرابخوار هنر است، نه تعریف از لاک عزای زنها،به جای میلیونها زن چادری که با حرف و تمسخر و گرما، حجاب میگیرند؛نه اینگونه جارزدن ازعشق اباعبدلله، که تمام جان و هستیاش را فداکرد تا از اسلام، فقط پوستهاش نماند!
اقای محمدی! اباعبدلله شأن دارد، اباعبدلله گفتن ادب دارد این را از پیرغلامها بیاموز! این را از کسانی که اگر اشکشان موقع سلام برحسین، نیاید، خودشان را لایق حضور نمیدانند، بپرس.
اصلا چرا راه دور؟ از همین زیارت عاشورا بپرس؛ این خداست که ترجیع بند کلامش را یااباعبدلله در یک دعای سرشار از عشق و ادب و حرمت، قرار داده!
اقای محمدی! ما شما را دوست داریم همانطور که پویانفر را. همانطور که هلالی را.
ما دوست نداریم فکر کنیم شما برای تغییر ذائقه هیاتی مردم، این سبکها را میخوانید!
اصلا دوست نداریم فکر کنیم هلالی و پویانفر خواستهاندمردم را ببرند سمت اسلام توخالی. همان که رقاصههای مکه ومدینه، پایبندش بودند! یاچیزی شبیه آنچه راغب درمهلا میگفت!
جناب! خوانندگی با شرافت خیلی بهتر از مداحی با بیحرمتی است. تکلیف خودت را روشن کن.
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«اشک های ناموسی»
✍طیبه فرید
_از من نپرس....
من اصلا دوس ندارم درموردش فک کنم.
اصرار میکنم، اصلا خوشش نمیآید، تحویلم نمیگیرد. حرفم غیرتش را تحریک میکند.می دانم اصلا تصورش را هم نمیکند.بعضی مردها این شکلی اند.
از این طرف خیابان که میروم آن طرف،نگاهش را از من بر نمی داردکه مبادا توی شلوغی و سرعت ماشینها بیاحتیاطی کنم یا مبادا کسی مزاحمم بشود.
تابرسم مقصد ده بار زنگ میزند که رسیدی؟ اذیت نشدی!!!!
وقتی ما توی عالم زنانه خودمان غرقیم مردها به چه چیزهایی فکر میکنند!به هیچ
صراطی مستقیم نیست!می گوید من از این سوال ها بدم می آید.
میروم ویراستی سوالم را میگذارم توی پست جدیدم:
«یه سوال از آقایون:
فرض کنید با خانوم بچهها رفتید سفر، یهو یه جایی یه نامرد دور از جونتون چاقوشو میذاره زیر گلوی شما.همراههای اون نامرد میرن سمت خانوم بچه های شما، میتونید اون لحظه که تیزی رو فشار میده روی گردنتون و شما چشمتون سمت خانواده ست حستونو توصیف کنید؟»
چند دقیقه بعد پیامهای مردانه یکی یکی میرسند.یکیشان اصلا سوژه نوشتن است.
_اومد خفت گیری کنه ماشینو ببره باخودش،گفتم بذار زنم پیاده بشه، گفت جلوتر پیادش میکنم.
طاقت نیاووردم،پای خونش وایسادم.مجبور شدم دیه بدم،اونم مجبوره یه عمر رو ویلچر بشینه.همه وجودم نفرت بود اون لحظه....
چشمهایم داغ میشود.دیه، خون، چاقو.....
نقل ناموس است، ناموس برای مردها مسئله مهمیست.اسم ناموس بیاید سرعت خون توی رگهایشان شدت میگیرد و اخلاقشان تلخ میشود. میشوند یکپارچه برزخ!!!
آن قدر ناموس مسئله مهمیست که بخاطرش هم خون میدهند هم خون می ریزند!!!!
عمق بعضی چیزها را فقط مردها درک میکنند.چاقو و خفتگیر و سفر و ناموس وخون و این ها بهانه بود.تازه ما آدمهای معمولی ای هستیم!
یکنفر اما تمام وجودش یکپارچه درد بود و زخم و تیرهایی که تا نیمه فرو رفته بود توی جانش.اصلا شبیه ما آدم های معمولی نبود....
عین سنگ نشسته بود روی سینهاش که حمله کردند سمت خیمهها.تیزی خنجر روی گلویش بود،چشمه خون از همه جای تنش میجوشید، مثل دلش که عین سیر و سرکه میجوشید!
چشمهایش رد پای آنها را می دید که میروند سمت خیمه زنها و بچهها....
چشمهایش شروع کردند جوشیدن.
گفت شرف داشته باشید من هنوز زنده ام.....
نرفتند،اما منتظر بودند.
نگران بود وقتی گلویش را بریدند.
نفسهای آدم نگران با نفسهای آدمهای معمولی فرق دارد.
کی گفته مردها گریه نمیکنند....
خودم دیدم سرش را که جدا کرد چشم هایش خیس اشک بود.
اشکهای ناموسی....
«لایوم کیومک یا ابا عبدالله»
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«جراحی دماغ فیل»
✍س.غلامرضاپور
توی صف انتظار نشسته ام
باید صبر کنم تا منشی با همه ی سرشلوغی اش از روی کارت ملی صدایم کند.
حواسم به ادمهایی که در حال رفت و آمد هستند ، پرت می شود.
صندلیهای انتظار در دوضلع دیوار روبروی هم چیده شده اند.
پسر بچه ای با مادرش درست روبرویم نشسته و با همه چیز ور میرود.
نمیتواند روی صندلی ارام بگیرد
مدام بالا و پایین میرود
و خودش را برای مادرش که حالا دیگر عکس رادیولوژی دندانهایش را توی کیفش گذاشته و دارد با گوشی اش شماره ای را می گیرد ، لوس می کند.
کنارشان مرد جوان قد بلندی که نشستن روی صندلی هم بلندی قدش را پنهان نمی کند نشسته است . عمیقا توی فکر است . شاید دارد هزینه های درمان دندانهایش را چرتکه می اندازد.
کمی آن طرف تر پیرمرد عینکی و نسبتا چاقی نشسته است که بیشتر حواسش به سمت ماست.
خود خود ما که نه .... کنار ما . پیرزن سفید و خوش برو رویی، رو گرفته و کنارمان نشسته است.
مادرانه های صورتش از پشت قاب چادر هم براحتی دیده می شود.
یک آن خط سیر زندگی پیرمرد از کودکی تا جوانی و پیری از جلوی چشمهایم گذشت.
زندگی چه بازیها که با آدمها نمی کند...
دلم برای پسرک سوخت.
یک روزی قرار است بدون مادرش بیاید و روی صندلیها بنشیند.
خدا کند همسفر زندگی اش به مهربانی پیرزن کناریِمان باشد...
صدای خانم منشی پرده افکار ذهنم را کنار زد.
رفتم تا ببینم قرار است چه نسخه ای برای دندانهایم بپیچند.
مرد جوانی جلوی شیشه ی پیشخوان منشی ایستاده بود و به داخل نگاه میکرد.
تازه چشمم افتاد به منشی دوم ، که پشت مانیتور ایستاده بود
انگار مانتو و شلوار فرمش را دوسایز کوچکتر برداشته بود.
مچ پاهایش به قاعده یک کف دست از پوشش شلوار محروم بود.
جورابهای کوتاهش هم نتوانسته بودند خودشان را از پاشنه ی پا بالاتر بیاورند.
زلم زیمبوهایش از پایین آستینی که تا وسط ساعدش آمده بود خودنمایی میکردند.
با ناخونهای جدیدش که ادم را بیشتر یاد ناخون جادوگرهای افسانه های قدیمی می انداخت ، افتاده بود به جان صفحه کلید و تند تند تایپ میکرد.
نتوانستم چهره اش را از پشت رنگ و لعاب کرم پودر و رژ لب به درستی ببینم .
انگار همین حالا از نوک دماغ فیل افتاده بود.
حتی رنگِ موهایش حواس خیلی ها را پرت می کرد .
مردجوان کلافه از آنهمه جلوه گری رفت در صف انتظار نشست تا نوبتش برسد.
"خانم بفرمایید اتاق ۵ طبقه دوم".
قبض را گرفتم و تا طبقه ی دوم فکر میکردم که برای اختلال از دماغ فیل افتادگی پیش کدام دکتر باید نوبت گرفت؟
#دماغ_فیل
#کشف_حجاب
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#تعزیه
✍فاطمه میریطایفهفرد
نور از لای آجرهای فیروزهای به زیرزمین میرسید و عباس از روزن زیرزمین نور را میپایید. نور مستقیم از صورت شبیهخوانها گذر میکرد.
عباس آمده بود از توی صندوقچه وسایل تعزیه، چیزی هم برای خودش بیابد. اما او کوچک بود. حتی لباس قاسمخوانی هم به تنش زار میزد.
او در زیر زمین مانده بود تا مثلا قهرکند با پدرش که او را در تعزیه بازی نداده است.
نور میتابید بر روی صندوقچه و عباس از مسیر انعکاس نور، هماورد طلبیدن حسین(ع) را میدید. شمر اما شمشیر میگرداند دور تا دور حوضِخانه. حوض حالا به وسیله چند تخته چوب، میدان کارزار کربلا شده بود. شمر شمشیر میگرداند رجز میخواند.
▫️▫️▫️
امام حسین (هل من مبارز) میطلبید و شمشیر را، ذوالفقار گونه میچرخاند.
شمر باید حالا خوب نقش بازی کند...
عباس از زیرزمین شمر را میپایید که حالا سنگدلترین مرد محلهی سعدی قزوین شدهبود.
حسین را باتمام زور زمین میزند...صدای ناله زنان و مردان محل بلند میشود.
این اما پایان کار شمر نیست. صدای طبل و شیپور گم میشود در حجم گریهها.
شمر مینشیند بر روی حسین...او باید بد باشد، قصیالقلب باشد، خشن باشد، تا حق مطلب ادا شود. تا مظلومیت اربابش را در حد توانش نشان دهد. تا تولی و تبری را در بازی به نمایش گذارد.
شمر مینشیند ...اما شانههایش از او فرمان نمیبرند. او میلرزد و لرزان شمشیر را بالا میآورد. حالا او با حسین میگرید. او با مردم محله میگرید. شیپور و طبل کار خود را میکنند و شمرِگریان نیز در میانه ،کار خود را...
▫️▫️▫️
عباس گریههای شمر را بارها دیده بود.
و حتی نذری مردم را، وقتی که نذر شمر شیبه خوان میکردند تا حاجت بگیرند. مردم حال دل او را میدانستند.
عباس شمر محله را خوب میشناخت. دیده بود وقتی از کوچه رد میشود، مردم لعنتگویان از کنارش رد میشوند. او دلخوش بود به ثواب همین لعنها...
▫️▫️▫️
عباس بزرگ شد وتوانست شبیه خوان شود و تعزیه بخواند مانند پدرش.در همان محلهی پدری. خیابان سعدی.
عباس هرجای دنیا بود خودش را به تعزیه ظهر عاشورا میرساند. میدانست که شبیهخوان حتی شمرش، باید برای مردم الگو باشد. برای همین در پادگان نیروی هوایی آمریکا برای رسیدن به خدای حسین(ع) و دوری از شیطانِ نفس، میدوید و روضه ارباب میخواند.
عباس از کودکی پای روضهی ارباب قد کشید.
به عشق کشورش حج نرفت و خدا قربانی اورا_که جانش بود_ در عید قربان پذیرفت.عباس حتی در آخرین لحظات عمرش داشت شبیه میخواند. اما در نقش مسلم... نقش یاریدهندهی قیام...
#عباس_بابایی
۱۵مرداد سالروز شهادت عباس بابایی
#شهید
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
✅ مؤسسه پژوهش و نشر مسجد مقدس جمکران برگزار میکند:
▪️حلقه کتابخوانی مدرسه #الهیات_تاریخ_و_مهدویت
💠 با محوریت کتاب #حکمت_تاریخ نوشته #آیت_الله_سید_محمدمهدی_میرباقری
⏰ سه شنبهها ساعت 17:30 (شروع از 24 مردادماه)
📌قم، خیابان شهیدان فاطمی(دورشهر)، کوچه 28، پلاک 6
🔺ویژه بانوان🔺
جهت هماهنگی به آیدی زیر پیام دهید:
@salehi6
✅ کانال رسمی الهیات تاریخ و مهدویت:
🆔 @etm313
ناوگروه ۸۶ مصداق آیهی "وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ"
✍ زینب نجیب
هر کشور و امتی نه فقط برای مقابله با دشمن که برای مقابله با هر تهدیدی باید قوت بازدارندگی داشته باشد. با یک محاسبهی ساده میتوان فهمید، تهدید همیشه وجود دارد. به طور قطع نمیتوان زمانی را فرض کرد که دیگر تهدید وجود نداشته باشد؛ زیرا هستند افرادی که مدام در فکر تجاوز به مرزهای سرزمینهای دیگر را دارند. بنابراین آمادگی تا حد بازدارندگی، ضرورتی دائمی خواهد داشت و اگر دشمن احساس کند ملتی همیشه آماده است هرگز خیال تجاوز و حمله به ذهنش خطور نخواهد کرد.
جمهوری اسلامی ایران نیز همچون دیگر کشورها و شاید بیشتر از دیگر حکومتها باید جهت دفاعی و بازدارندگی خود را قوت بخشد. این را نهتنها عقل حکم میکند بلکه شریعت اسلام بدان امر مینماید. آنجا که در آیه ۶۰ سوره انفال میفرماید:"وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ"
این آمادگی و بازدارندگی است که مقدمه پیشرفت جامعه را فراهم میکند چرا که از یکسو، داشتن قدرت دفاعی، خود پیشرفت است و از سویی دگر، بسیاری از پیشرفتها در سایه امنیت شکل خواهد گرفت. از طرفی، هر توطئهای از سوی دشمن خنثی خواهد شد و در این صورت، نتیجه چیزی نیست جز ایران قوی.
این ایران قویست که موجبات اقتدار ملی را در سطح بینالملل فراهم میکند و آرامش را برای مردم و بستر مناسب را برای مسئولان فراهم مینماید. بنابراین، ایران قوی موجب اقتدار است و اقتدار زاییدهی ایران قوی.
این مبانی اقتدار هرگز بر اساس احساسات و توهمات دنبال نمیشود بلکه یک محاسبه عقلانی ِمتکی بر پایه منطق است. رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: "محاسبهی اقتدار ملّی یک محاسبهی عقلانی است؛ یعنی یک محاسبهِی درست و منطقی. حد و اندازهی قدرت دفاعی، عرض و طول نیروهای مسلّح، چگونگی تقسیم مسئولیّتها میان نیروهای مسلّح و تعیین انواع ابزارهای دفاعی، همه بر اساس محاسبات درست و منطقی است؛ یعنی بر اساس عقلانیّت است. ما اگر بخواهیم عقلانیّت را به کار بگیریم برای مشخّص کردن حد و حدود قدرت دفاعیمان، بایستی تهدید را به شکل واقعی خودش ببینیم. دشمنان گاهی تهدید را مخفی میکنند، پنهان میکنند برای غافلگیری، گاهی تهدید را ده برابر بزرگتر نشان میدهند برای ایجاد ترس و رعب در ملّتهای عالم که این کار دوّم را بیشتر ابرقدرتها میکنند؛ تهدید خودشان را، قدرت خودشان را، خیلیخیلی بیشتر از آنچه هست نشان میدهند برای اینکه دیگران را وادار به تسلیم کنند. اگر چنانچه یک ملّتی، یک کشوری و نیروهای مسلّح او و سردمداران و مدیران نیروهای مسلّح تهدید را در اندازهی واقعی خودش ببینند، از طرفی ظرفیّتهای خودشان و توان و استعداد خودشان را هم به صورت واقعی ببینند و آن را اِعداد کنند، آن را بسیج کنند،... و توان تهدید دشمن را هم ببینند، این قطعاً منافع ملّی را تأمین خواهد کرد و موجودیّت ملّی را حفظ خواهد کرد، هویّت ملّی را محفوظ خواهد داشت. اگر ملّت قدرت دفاعی پدیدآمدهی از یک چنین محاسبهای را داشته باشد، آن وقت مسئولان طمأنینه پیدا میکنند، مردم آرامش پیدا میکنند و با آرامش خیال مشغول کارهای اساسیای که در یک کشور لازم است میشوند. (۲۱ مهر ۱۳۹۹، بیانات در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح)
حال این ناو گروه ۸۶ با همت بلند، قدرت اراده، اعتماد به نفس، همراه با دانش نظامی و قدرت طراحی ناب، با مدیریت کارآمد همراه با مهارت و مزین به صفات شجاعت و استقامت و تحمل سختیها، به برافراشتن پرچم "ما میتوانیم" مبادرت ورزیده و مصداق آیه وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ شدند. یعنی هم خود پیشرفت کردند و هم زمینههای پیشرفت در ابعاد گوناگون را برای کشور فراهم نمودند.
با حرکت این قهرمانان اعتماد به نفس ملی ارتقا یافت. الگوی پیشرفت تقویت شد. خودکفایی در سختترین شرایط ثابت گشت. درس خداشناس مرور شد. درس "امنیت دریا برای همه"، در دل آبهای آزاد حک شد، پیام انقلاب توسط فرزندان انقلاب اسلامی صادر گشت و در نهایت چهرهی بین المللی ایران برای بار دیگر در اوج، همچون خورشید بر فراز آبهاي آزاد درخشید.
نتایج افتخارات و درسهای این سفر ۲۳۳ روزه با ۳۵۰ نفر بسیار بیش از آن است که در این مجمل بگنجد اما شاید بتوان بزرگترین درس را رسیدن به این نقطه از افتخار در سایه تحمل رنجها و سختیها دانست.
رسیدن به کمالات بزرگ و پیشرفتهای گوناگون همه از دل تلاشها، سختیها و رنجها خلق خواهد شد. درسِ هموار کردن رنجِ حرکت برای پیشرفت، عظیمترین درس این سفر بود. و رسیدن به قدرت و اقتدار رهاورد آن.
آری، تصویر این دریادلان بیادعا در قاب "علم"، "معنویت"، "صبر" و "استقامات" تا همیشه تاریخ خواهد ماند.
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عقلی بر مدار توحید
✍🏻 زهرا کبیری پور
عقلی که بر مدار توحید شکل گرفته باشد به تمام ابعاد زندگی انسان رنگ و معنا میبخشد.
این عقل توحید محور در نهاد انسانها، افقهای بلندی را به وجود میآورد و فقط به ظواهر مادی انسان توجه نمیکند.
آزادیای که در تفکر اُمانیستی یا عقلی که محورش انسان است، شکل گرفته باشد، در تقابل و تضاد با آزادیای است که در عقل توحید محور شکل میگیرد، زیرا از نظر روانی این آزادی، انسانها را از انجام بسیاری از مسائل برحذر داشته و افق دید آنها را کوتاه میکند.
به عنوان مثال یک انسان میتواند به حدی رشد و تعالی داشته باشد که در عالم ماده تأثیرات متافیزیکی بگذارد، اما عقل انسان محور نهایت پیشرفت انسان را تنها در پرورش جسم او محدود میکند و بهقدری حواس او را به این دنیای مادی پرت میکند که او از عالم بالا غافل شود.
این انسانی که در غفلت به سر میبرد، مسائل فرعی را به جای مسائل اصلی در نظر میگیرد و از تمام تمرکز خود برای پیشبرد آنها استفاده میکند.
در عقلی که خدا محور است هر موضوع و مسئلهای امتیاز مخصوص به خودش را دارد؛ مثلا در اسلام بر رعایت بهداشت فردی و جمعی تأکید شده است اما این مسئله یک مسئلهی فرعی بهشمار میرود و اگر شخصی به همین مسئله اهمیتی بیش از حد معمول بدهد و دائما مشغول آن شود و بسیاری از اوقاتِ زندگی خود را صرف آن کند (وسواس) از پرداختن به مسائل اصلی که ارزش بسیار بیشتری دارند دور خواهد ماند؛
اما در همین عقل توحید محور، موضوعات بسیار مهمتری قرار دارد از جمله اهمیت به اقامهی نماز، پرهیز از دروغ، غیبت، توجه به حلالخواری و بسیاری از مسائلی از این قبیل.
در بین این مسائل، حلالخواری و توجه به آن مسئلهای است که بسیاری از شئونات زندگی فردیِ شخص را تحتتأثیر خود قرار میدهد و در نتیجه بر تمام جامعه نیز تأثیر میگذارد.
حال باید دید این حلالخواری اهمیت خود را در چه جایی نشان میدهد؟ مسلما در آنجایی که حرف حق زده میشود و پذیرفته میشود؛ به دلیل اینکه حرامخواران حرف حق را میشنوند اما نمیپذیرند؛ که این همان اتفاقی بود که در واقعهی عاشورا نیز رخ داد.
در این واقعه حرامخواران مقابل امام حسین(ع) ایستادند و هرچقدر امام از حق حرف زد و حرف حق زد آنها نپذیرفتند و با وجود همین حرامخواران و حرامزادگان بود که امام حسین(ع)* شهید شد.
کلام آخر اینکه در ساحت همین آزادی و عقل انسان محور و امانیستی بود که حسین بن علیها بیسر، شیخ فضلاللهها اعدام، نواب صفویها ترور، خمینیها، خامنهایها و زکزاکیها تبعید، حبس و شکنجه شدند.
*«لمّا عَبَّأَ عُمَرُبنُ سَعدٍ أصحابَهُ لِمُحارَبَتِهِ علیه السلام و أحاطُوا بهِ مِن کُلِّ جانِبٍ حتّى جَعَلُوهُ فی مِثلِ الحَلْقَةِ فَخَرَجَ علیه السلام حتّى أتى الناسَ فَاستَنصَتَهُم فَأبَوا أن یُنصِتُوا حتّى قالَ لَهُم ـ : وَیلَکُم! ما علَیکُم أن تُنصِتوا إلَیَّ فَتَسمَعوا قَولی؟! و إنّما أدعُوکُم إلى سَبیلِ الرَّشادِ ... و کُلُّکُم عاصٍ لِأمری غیرُ مُستَمِعٍ قَولی فقد مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ و طُبِعَ على قُلوبِکُم.
(بحارالأنوار، ج۴۵)
🔗لینک یادداشت در روزنامه سراسری سراج
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18456
#نهضت_حسینی
#امام_حسین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«رژیم »
✍ ·•شـــــــآهْـــــــرآ•·
حواسمان باشد شکممان را با چه غذایی پر میکنیم!
برای ترک قهوهی روزانه به چه مصیبتی خواهیم افتاد؟
اصلا قهوه هم نه!
رژیم غذایی، برای سلامتی و حتی برای لاغری چقدر اوایل سخت است!
جانِ آدم به لب میرسد...
بارها رژیم را همان اولِ کاری رها میکنیم؛ اما نتیجهاش شیرین است اگر تداوم داشته باشد!
خداوند هزار مثال دیگر میتوانست؛ ولی میان اینهمه مثال،چرا گوشتِ برادرِ مرده؟
برایتان سوال نشده؟!
خدا به زبان خودمانی میگوید: آدم حسابی،این روح را کمی جدی بگیر! دنیا فقط رژیم غذایی برای لاغری نیست!
یک روح ماورای جسم توست.
تمام حواست را دادهای به این تن!
او همیشه با توست،بیشتر از جسمت به غذا نیاز دارد!
بیشتر گرسنهاش میشود،بیشتر به تفریح نیاز دارد،بیشتر دلش میگیرد،بیشتر پشیمان میشود، بیشتر در باتلاق فرو میرود.
اوست که سند خوشبختی یا بدبختی تو را امضا میکند.
اصلیترین و مهمترین رژیم زندگی تو باید برای روحت باشد.
ببین!
من که هشدار دادهام تو را ای مخلوق...
گفتهام غذاهایی که میتوانی داخل بطنِ جسمت کنی؛
نان گندم،نمک و خرما
شراب و گوشت خوک و مردار
سه تای اول حلالِ تو باد و سه تای دوم حرام...
نخور عزیزِمن، این آخریها
برای خودت خوب نیست، به مرور هزار بلا بر سرت میآورد!
حالا فکر میکنی من حواسم به بطنِ جسم تو باشد و به بطنِ روح تو نه؟!
من خالق روح توأم،میدانم چه خلق کردهام،میدانم چه چیز آسیبش میزند.
غیبت نکن! چون شکمِ روحت از گوشتِ برادرِ مرده که سیر بشود، هر روز طلب میکند، مثل شراب است؛
دائم الخمر میشوی،حرام است و اعتیاد آور...
خرابَش میکند، روح تو نمیتواند گوشت مردار برادرت را هضم کند؛ چرخ دندههایش میشکند، یکهو میسوزد، خرابیاش میزند به قلب و عقلت و
همه روحت را از کار میاندازد.
من این هشدار را روی برگهی توضیحات روحت نوشتهام...
چطور ندیده ای؟
میدانم،حالا غصه نخور،هنوز هم دیر نشده...
گرچه کمی برای روح دست کشیدن از مردار سخت است؛
اما میشود، هیچ چیز نشد ندارد.
من اگر غذای اعتیادآور برای تو قراردادهام، از آن طرف یک روح قوی و مصمم هم به تو دادهام، نمیخواهم تو کم بیاوری!
تلاش کن، پیروز میدان شو!
رژیم بگیر جانم، باید این روح که با غیبت، فَربِهاش کردهای را آبش کنی کمی!
این اصلیترین رژیم تو باید باشد...
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🙏توصیهی ما در روز خبرنگار به مسئولان حوزه
📌هویتبخشی به نویسندگان مطبوعاتی حوزه از «میزان احترام و تجلیل مدیران نهادهای حوزوی و تبلیغی کشور در روز خبرنگار» مشهود میشود.
🔻بعداً نگویید چرا یادداشتنویس نداریم؛ آن هم بعد از امر اخیر رهبر انقلاب!
#پویش_نوشتن
#تبلیغ_مکتوب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
روز خبرنگار «به آنان که با قلم، تباهی دهر را به چشم جهانیان پدیدار میکنند» خجسته باد
و البته نه به آنان که بهخاطر عافیتجویی، حقوق، ترس، مصلحت اندیشی دروغین و ... جرأت بیان واقعیت را ندارند و سکوت میکنند!
#جهاد_روایت
#روز_خبرنگار
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«به بهانه ششم آگوست»
✍فاطمه شکیب رخ
آموزههای دینی در تمام ادیان شکل دهندهی بینش، باور و حتی شخصیت پیروان آن میباشد، اینکه به کرات دیده شده که برعلیه مبانی و آموزههای اسلام و به خصوص تشیع هجمه تخریب بسیار بالاتر از سایر ادیان است، برآمده از ویژگی و ساختار آموزشی حق محوری و حق طلبی اسلام ناب متصور است.
از جمله مهمترین این آموزهها که از تشعشع قیام عاشورا باقی مانده، حماسهسازی و حماسه پروری و به تبع آن نهادینهسازی فرهنگ ظلمناپذیری و شهادت طلبی در راه احقاق حق است که در پیروان مکتب حسینی پرورانده میشود.
به جدیت باید گفت که تنها همین یک ویژگی، سبب تفاوت مردم ایران اسلامی با دیگر اقوام شده که در برگ برگ وقایع تاریخ اسلامی قابل مشاهده است.
با گذشت از ماندگارترین وقایع تاریخ جهان که بدون تردید انقلاب اسلامی ایران در شمار آنست، در خرده حوادث دوران معاصر نیز قابل تشخیص است.
برای مثال زمانی که «ناو آمریکاییِ وینسس» هواپیمای ایرباس ایرانی را با موشک هدف قرار داد و همه ۲۹۰ سرنشین هواپیما جان باختند و به دریا افتادند، پس از حادثه مردم بندرعباس تا یک سال ماهی از دریایی که به خون عزیزانشان رنگین شده بود، نخوردند!
در واقع هموطنهای ما با این اقدام خشم از ظلم و جنایت ظالم را با دست خالی نشان دادند!
حال آنکه مانند این حادثه که البته به شکل فجیع در ژاپن اتفاق افتاد با صورت بندی دیگری از طرف مردم و دولت ژاپن روبرو شد؛ چنانچه در کتاب کاهن معبدجینجا در ماجرای ششم اگوست (بمباران هیروشیما) نوشته شده است که پس از وقوع بمباران هیروشیما توسط آمریکا آنچنان این حادثه به فراموشی سپرده شد که گویی، حرفی از هواپیمای آمریکایی نیست و بمب خود به خود منفجر شده است، با اینکه از زمان انفجار بمب تا به کنون بیش از ۳۰۳ هزار نفر در اثر این جنایت جان باختهاند..
آقای یامین پور نویسنده کتاب از قول کاهن معبد، آورده است که ما به سه دلیل از آمریکاییها کینه نداریم و دشمنی نمیکنیم. یک اینکه آمریکاییها بعد از انفجار بمب به ما کمک کردند تا افراد مجروح را مداوا کنیم. هر چند که پول کمک هایشان را از ما گرفتند!
دوم اینکه ما ژاپنیها معتقدیم باید گذشته را به رودخانه ریخت و فراموشش کرد!
سوم اینکه ما بودایی هستیم و بوداییها به تقدیر اعتقاد دارند. بنابراین با خود پنداشتیم که این تقدیر برای ما ثبت شده بود که در چنین روزی به این وسیله کشته شویم! از این رو، دلیلی ندارد که کینه آمریکاییها را در دل داشته باشیم.
شاید با درک مصداقی همین مقایسه کوچک بین دو ملت ایران و ژاپن، امکان فهم علت تلاشهای بیوقفه و بیشمار غربیها برای تغییر فرهنگ دینی ایرانیان در دوران معاصر مشخص شود!
آنچه سالها همچون گنجی مستور ملت ایران را از اشغال و سرخم نمودن در برابر ظلم بر حذر داشته، تربیت دینی مردم ما در مکتب حسین علیهالسلام بوده است، همان ظرفیتی که توانایی بسیار بالایی در حل مشکلات فرهنگی و اعتقادی کنونی کشور ما نیز خواهد داشت، درحالی که حق آن آنچنان که باید باشد ادا نمیشود!
ایکاش که به الگوی ترسیمی و اعتقادی آن پیر فرزانه که در حفظ اسلام بیان نمود، دل و جان را بسپاریم و در صدد استفاده از ظرفیت این ارزش بزرگ برخیزیم، او که روح خدا بود فرمود: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«دلبسته»
✍زهرا نجاتی
قدیم، نه خیلی وقت پیش، حدودا ده سال پیش، این روزها، جان و دل همه ما با تصویری در تلویزیون، آتش گرفت. چشمانی نافذ، دستانی در بند، هیبتی حیدری و خبر سربریده شهیدحججی، که بعدها فهمیدیم خیلی بیش از اینها بوده.
آن وقتها مثل حالا نبود که از هرکوی و برزن، کسی شهید مدافع حرم باشد. آن وقتها بعضی شهدا به مظلومانهترین حالت تشییع و تدفین میشدندـ گاهی وقتها کسی نمیدانست سوریه چه خبر است!
همسران شهدا و رزمندگان از نیش و گزند بعضی، خانهنشین بودند و ترجیح میدادند در مجامع حاضر نشوند تا کمتر بشنوند که؛ خب حالا شوهرت را چند فروختی؟ میارزید چهل روز، دوماه، بیهمسری؟
حق زن و بچه چه میشود؟!! باید به زندگی دلگرمش میکردی والا آدم خانه و زندگیش را نمیگذارد که برود!
یکبار که توفیق شد و به دیدن یکی از این خانوادهها رفتیم که نزدیک دوسال بعد ازشهادت همسرش، هنوز حتی پاره جسدی هم برنگشته بود، تازه فهمیدیم چقدر کارشان سخت بوده. زن وبچهها جوان، زیبا، خوشرو، خوشاخلاق و دخترانی مثل فرشته داشت. اما خب دل داده بود به حضرت بیبی و برادرش. و مطمئن بود آنها خیلی بهتر و بیشتر از او بلدند تربیت و یتیمنوازی کنند.
درست مثل همان حرفی که شهید ِامروز، توی آخرین صدایش برای پسر دوسالهاش ضبط کرده بود؛_یک وقتایی آدم برای بدست آوردن چیزای مهمتر، مجبوره ازچیزایی که خیلی دوسشون داره، بگذره.
حججی که با آن نگاه درخشان و چشمان نافذ و هیبت حیدریاش، شد حجت خدا برهمه و تشییعش، آبروی خیلیهایمان را خرید، اما هنوز هم دلم برای زن و بچه شهدای چند ماه ویکی دوسال اول میسوزد، کسانی که بعضا تشییع هم نشدند یا غریبانه به خاک سپرده شدند. کسانی بودند که هم موقع رفتن به سوریه حرف میشنیدند هم بعد شهادت عزیزانشان.
و کافی است فقط زن باشی و دلبسته باشی به همسرت و دل نگران چندفرزندت از او باشی و مگر خودت چقدر توان داری؟
مگر یک زن جوان غالبا کم سن و سال چقدر توان مقاومت دارد که هم، تاب بیهمسری، هم یتیمنوازی، هم نقش پدری و مادری، هم لابد همنشینی و دلگرمی برای پدر و مادر همسر و هم تاب شنیدن حرفهایی را داشته باشد که حالا هم مو به تن انسان سیخ میکند: یک میلیارد میدهند! خوش به حالشان؛ ما هم حاضریم. از خانههایشان خبر دارید؟ اولین بار که فهمیدم چند ماه یکبار مبلغی حدود یک میلیون به کسی که چهل و پنج روز همسرش در سوریه رفته، میدهند؛ مغز و قلبم باهم سوخت. با هم سوت کشید. در نگاه منِ زن، در نگاه منِ مادر، در نگاه منِ همسر، هیچچیز هیچوقت ارزش جان همسر و بابای فرزندانم را ندارد! الا عشق به ساحت خواهر ابی عبدلله!
و سخت است اعتراف کنیم تا قبل از نعره حیدری حاج قاسم که داعش را سه ماهه، حذف میکنیم، حتی تا قبل از رسانهای شدن تنها آپارتمانش، خیلیها اینها را باور نمیکردند!
امروز سالگرد عروج شهید حججی است، حجت الله علینا و علیکم... الهی که جوانهایمان، مثل او، اوج بگیرند.
بزرگترین آرزوی مادران کربلایی، تربیت جوانی مثل اوست، که تمام قد و با تمام روح و جسمش، دردی از اسلام دوا کند.
الهی قسمتتان و قسمتمان.
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«مصلحت خانواده و ایران، در دیدن مصلحت است»
✍زهرا نجاتی
خیلیوقتها موقع انتخاب فیلم، ناچاریم برای پیداکردن محتوای بهتر و آرایش کمتر زنان، به فیلمهای خارجی، رو بیاوریم.
و طعم تلخ انتخاب ازسرناچاری، زیر دندانمان است مگر به ندرت. مثل امروز که بعد از مدتها مصلحت خانواده را در تماشای «مصلحت» در پردیس سینمایی اطلس مشهد، باقیمت۲۴هزارتومان دیدیم.(کمتر از نصف قیمت سهشنبهها)
حسین دارابی کارگردان، را نمیشناختم، نویسنده را هم، اما باحضور فرهاد قایمیان، وحیدرهبانی و مجیدنوروزی، امیدزیادی به لذت از فیلم داشتیم. امیدی که اصلا واهی نبود. داستان از یک متینگ همراه با درگیری سال 60 شروع میشود و داستان آقازادهای در دهه 60، آقازادهای که پدرش بالاترین مقام قضایی بعد از(شهیدبهشتی، ره) را دارد و از قضا آیتالله است.
انقدر فیلم جذاب و عالی کارشده و داستان پخته، پرمحتوا و عالیای دارد، که به نظرم هرگونه توضیح بیشتر از جذابیت آن میکاهد.
اما ذکر چندنکته خالی از لطف نیست، اول اینکه تعلیق و کشش داستان تمام مدت تماشاچیان را میخکوب کرده بود و شاید نزدیک یک ساعت، تماشاچی را غرق استرس، نگه میداشت که کمتر در فیلم ایرانی وجود دارد.
دوم اینکه بازیگران حتی غیرمعروفها، در نقششان عالی بودند.
سوم اینکه ضربه نهایی جایی بود که مادرمقتول، دیالوگی گفت که کاش این دیالوگ تیزر میشد و همه کشور از آن پر میشد:«تا قبل از اینکه پایم به چهارپایه بخورد، فکرمیکردم همه چیز در این حکومت دست خودتان است اما حالا فهمیدم پسرم اشتباه میکرد»،
تعلیق و پیچیدگی داستان به قدری بود که امثال ماهم برای دقایقی در خیلی چیزها دچار تشکیک شدیم اما نویسنده داستان، به نحو هنرمندانهای ماجراها را چیده بود که نتیجه نهایی، اعتقاد بیینده به عزم راسخ انقلابیون حقیقی، برای برقراری عدالت و مراقبت از ارزشهای انقلاب وسختی کارسربازان گمنام امام زمان،باشد.
در یک کلام باید گفت داستان، بازی و کارگردانی همهچیز عالی و جذاب، ساخته و پرداخته شده.
نکته آخر؛ رهبرانقلاب حوالی سال هفتاد و دو به حضور بسیجیان، درهنرهای تجسمی تاکید میکنند تاکیدی که تنها تلاش برای آن، همان جشنواره عمار است و هنوز هم، خیلیها، عکسش را گمان میکنند.
ضمن تشکر ازعوامل سازنده فیلم مذکور، نگارنده معتقد است معرفی، تبلیغ و حمایت از این فیلم به عنوان اثری جذاب و هنری که ارزشها یانقلاب را بهدتصویر کشیده و آثار مشابه آن، گامی موثر درجهت فریضه جهادتبیین است.
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«عطر آدمها»
✍زهرا نجاتی
بعضی قلبها بو میدهند. بعضی راه رفتن ها، بعضی کارها، بعضی آدمها بو دارند.
برای بعضیها پر است از بوی گند و نامطبوع دنیا، پول، خرت وپرت، غصههای همیشگی دنیا..
بعضی آدمها، منظورم خیلی حسابیها هم نیست، منظورم همین آدمهای خوبی است که خوب بودنشان را درچیزی خلاصه نکردهاند، بیمهابا مهربانند، برای بدی و گناهشان، هیچ توجیهی ندارند، عشق برایشان هنوز مقدس است. هنوز برایشان بازیچه نشده.
این آدمها وقتی که از کنارت ردمیشوند، وقتی توی مسجد یا حتی اتوبوس کنارت مینشینند، پراز عطر اقاقی هستند. آرام و صبور و پر از لبخند.
اینها نه موقع قدکشیدنشان به ملکوت، به قد کوتاه بقیه نگاه میکنند نه موقع سقوطشان در دره گناه، دلخوشند به عمیقتر بودن جهنم بقیه.
این آدمها فقط نگاهشان به آسمان است، به قلب مهدی فاطمه که نشکند.
این آدمها، این وقت سال که میشود پر ازعطرحسینند، پر از عطر کربلا و هرروز با این فکر بیدار میشوند که امسال جا می مانم یا نه؟!!
و البته که عطرخیلیها بستگی به عطر آغوشی دارد که در آن پرورانده شدهاند، به عطر آغوش مادرهایشان. چه باشند و چه نباشند!!!
مادرها خیلی مهمند، عطر آغوششان میتواند تا ابدیت امتداد داشته باشد میتواند مشام جان فرزندانشان را پرکند از دنیا یا عقبی. و خیلی ها تلاش دارند آغوش مادرها را بدزدند!
و ما مادرندارها، خیلی بهتر از بقیه متوجه عطرآغوش مادرها میشویم، عطری که حالا خیلی وقت است، نداریمش..
ممنون میشوم اگر منت گذارید و برای ارواح مادرها و پدرهایی که نیستند، صلواتی اهدا کنید.
#محرم
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«رویشهای معجزه آفرین انقلاب»
🖋آمنه عسکری منفرد
امروز ایران اسلامی در یک پیچ تاریخی مهم قرار گرفته است و تنها با رجوع به اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی و عمل به فرامین امامین انقلاب که وظیفه راهبری در عصر غیبت معصوم را به عهده دارند، میتواند به تبیین حقایق نائل آید. در این میان، انسانهای مومن انقلابی کنشگر نقش مهمی را به عهده دارند و باید «انقلابیگری» را جزء هویت خود بدانند؛ چرا که اهمیت و لزوم تربیت انقلابیگری امری ضروری و حیاتی به شمار میرود.
حال اگر اقلیت مومن انقلابی روزبهروز افزون شوند، میتوانند پیشران تاریخ شوند تا جایی که صدای قدمهایشان در گوش تاریخ شنیده شود، درست شبیه سربازان جان برکف مدافع حرم که با انتخاب و کنش بههنگام در مقابل داعش جنایتکار ، خود را به صف کاروانیان عاشورا رساندند و تاریخساز شدند. نکته قابل توجه این است که براساس «قانون سینرژی»/ «هم افزایی»، حضور تعداد کم همین افراد میتواند زمینهساز تحقق ظهور باشد، افرادی چون «شهید محسن حججی» که در طول زمان حرکت کردند، صدای«هل من ناصر» حسین زمان را شنیدند، جوفها و گسلها را درنوردیدند و راه صدساله را یک شبه پیمودند و چون ستاره های درخشان، روشنگر مسیر تمدن سازی انقلاب شدند. این همان رویشهایی است که باید آن را «معجزهی انقلاب» دانست؛ چرا که میتواند همان روحیهی پرتلاش و قوی اول انقلاب را «بازآفرینی» کند و همچون «شهید بهشتی» که به فرمودهی امام خمینی «رحمةالله علیه» خود یک امت بود، دلها را مجذوب کرده و پروندهی تاریخی خود را جاودانه سازد. نکته اینجاست که با وجود چنین بارقههایی در شکل گیری بیداری اسلامی، هنوز جامعهی اسلامی به تمدن اسلامی دست پیدا نکرده است. آیا این ارادههای راسخ، نتوانستند در شکلگیری بیداری اسلامی موثر شوند؟ آنجا که «ارادهی خداوند به بیداری ملتها تعلق گرفته است و قرن اسلام و عصر ملتها فرا رسیده و در آینده سرنوشت کل بشریت را تحت تاثیر قرار خواهد داد.» (بیانات رهبر انقلاب،۱۴ دی ۹۰).
نگارنده معتقد است برای رسیدن به مقصود، باید این «ارادههای موثر» در تاریخ را از حیث عمق، جهت و قوت اثرگذاری مورد بررسی قرار داد، همانطور که انسانهای تاریخ سازی چون شهدای مدافع حرم از جمله «شهید محسن حججی» که نائب الامام، او را حجت خدا و سخنگوی شهدای مظلوم و سرجدا نامید و «شهید سلیمانی» که با حرکت تمدن ساز خود، دلهای تمام آزادگان جهان را از هر مسلک و مرامی، زیر یک بیرق قرارداد و پایهگذار «مکتب سلیمانی» شد. امروز «تمدن اسلامی میتواند با شاخصههای ایمان، علم، اخلاق و مجاهدت مداوم، اندیشهی پیشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامی و به همهی بشریت هدیه دهد و نقطهیرهایی از جهانبینی مادی و ظالمانه اخلاق به لجن کشیدهای که از ارکان تمدن امروزی غربند، باشد.»( بیانات رهبری،۹ اردیبهشت ۹۲). زیرا تحقق کامل وعدهی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است و آینده متعلق به ملت بیدار و بصیری است که بزنگاههای تاریخ خود را بشناسد و با سلاح تبیین مجاهدانه وارد میدان شود و زمینهساز تمدن اسلامی شود.
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
نهمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب
🔸این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند میسازد.
🔹این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار میگردد.
💠 مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. امکان شرکت در دورههای تخصصی سطح۲، در رشتههای مختلف
۳. اعطای گواهینامه
🕰 زمان ثبتنام: از ۲۵ مرداد تا ۳۱ شهریور۱۴۰۲
هزینۀ ثبتنام برای هر بخش: شصت هزار تومان
🔻شروع دورۀ آموزشی: ۲۹ مهرماه ۱۴۰۲
🔺ثبتنام از طریق تارنمای مجموعۀ تبیین:
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/reg9
راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
.
🔖کادرسازی شیعه، محور حیات اسلام
✍آمنه عسکری منفرد
سازوکار بقای حقایق در تاریخ این بوده و هست که همواره راویانی که اهل حق و حقیقت باشند و از اصل وقایع بهدرستی مطلع باشند، با بیان روایت و خاطرهگویی به تدوین و انتشار حقایق تاریخی بپردازند تا جایگاه واقعی آن حوادث، جاودان بماند. این در حالی است که ارزشگذاری این حقایق و تعیین میزان تاثیرگذاری آنها در سیر تکوینی و تشریعی عالم، اهمیت روایت و حضور راوی امین در ماندگاری آن حقیقت را معین میکند. از آنجا که واقعه عاشورا در سال ۶۱هجری قمری، بزرگترین و مهمترین حادثهی ماندگار، در تاریخ اسلام است و نقش مهمی در سیر تکامل تشریعی بشریت دارد؛ تنها با روایتی حقیقی، انقلابی، به هنگام، هنرمندانه، جامع و بدون تحریف ماندگار میگشت. «بنیانگذار بنای حفظ حوادث با ادبیات و هنر، حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) هستند. اگر حرکت و اقدام ایشان نمیبود و بعد از آن بزرگوار هم بقیهی اهلبیت (علیهم السلام)_ حضرت سجاد (علیه السلام) و دیگران_ نمیبودند، حادثهی عاشورا در تاریخ نمیماند. سنت الهی این است که اینگونه حوادث در تاریخ ماندگار شود.» (بیانات رهبر انقلاب،۳ شهریور ۸۴). خطبههای رسا و بلیغ و شگفتآور مسجد شام از بیان امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها) همچون «تیر برنده و تیغی تیز» پردهی دروغ و فریبکاری یزید و یزیدیان را در پیش چشم همگان درید. این حرکت برای احیای اسلام ناب محمدی و آن هدفی که امام حسین (علیهالسلام) و یارانشان برای آن شهید شدهاند، امری ضروری و حیاتی بود.
بنابراین اگر چه امام سجاد (علیه السلام) به طور موقت و بنابر مصلحت الهی_ از بین نرفتن سلسلهی امامت بعد از واقعهیعاشورا_به طور موقتی در صحرای کربلا به شدت بیمار بودند، اما در وقایع بعد از آن و در دوران اسارت در تبیین حقایق و رسوا ساختن چهرهی پلید دشمنان اسلام نقشی اساسی و محوری داشتند. ایشان در ادامهی راه امامت و در جهت تحقق هدف کلی و استراتژی امامان معصوم یعنی «تشکیل حکومت الهی بر روی زمین» و «عینیت بخشیدن به تعالیم اسلام» با سیاست و درایت، شجاعت، دقت و لطافت به «کادرسازی» پرداختند. در همین مسیر در برههای از زمان_ بعد از عاشورا و اسارت_ با ایراد خطبههای بلیغ، انقلابی و صریح و در دوران نفاق و رعب شدید دنیای اسلام_ بعداز حادثه عاشورا_با زبان موعظه و ادعیه _که در قالب کتاب «صحیفه سجادیه» گردآوری شده_ به ایجاد تشکیلات منسجم شیعی پرداختند تا با دنبال کردن سه هدف اصلی، محور مهم و تعیینکنندهی حرکتهای سیاسی آینده را پایهریزی کنند. این اهداف سه گانه عبارتند از: اول) تدوین اندیشه اسلامی بهصورت صحیح و بر طبق آموزههای الهی، پساز دوران تحریف و فراموشی این اندیشه
دوم) اثبات حقانیت اهلبیت و استحقاق آنها نسبتبه خلافت، ولایت و امامت، سوم) ایجاد تشکیلات منسجم برای پیروان شیعی.
نکته قابلتوجه در زمینه این است که این امام همام برای انتقال مواضع و مفاهیم مورد نظرشان در دوران خفقان، هیچگاه از پای ننشستند و روش خردمندانه و حکیمانهی «بیان موعظه و نصیحت» را درپیش گرفتند و به بهترین نحو به «انتقال و القای ایدئولوژی و افکار امامت» پرداختند، تا انگیزههای زندگی اسلامی را در ذهن مردم بیدار و زنده کنند تا اصلاح جامعه محقق شود.
امام سجاد (علیهالسلام) طی ۳۴ سال دوران امامتشان، نقش مهمی در ایجاد «تشکیلات» و «کادرسازی» شیعیان داشتند، چنانکه وقتى در سال ۹۵هجرى وفات کردند، امام باقر(علیه السلام) در میان جمع کثیرى از شیعیان و محبان اهلبیت قرار گرفت، و این از برکات امامت و جهاد و تلاش آن بزرگوار بود. در حقیقت «حضرت یک مجموعهى مؤمن صالحى که بتوانند قاعدهاى بشوند براى کارهاى آینده به وجود آورد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۴شهریور ۶۷).
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
فرصت طلایی
✍خالقی
[۱] در غدیرخم پیامبر (صلی الله علیه وآله) دستان مبارک علی (علیهالسلام) را به سوی آسمان برد و گفت هرکس که من مولای اویم، علی مولای اوست؛ به بیان دیگر روز اعلان نبرد نهایی جبهه حق در مقابل جبهه شیطان است که با فرمانروایی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آغاز میشود. از امام باقر (علیهالسلام) روایت شده است این واقعهی عظیم آنچنان بر ابلیس گران آمد که در میان سپاهیانش نعره برآورد و هیچ یک از آنها چه در خشکى و چه دریا به جاى نماند مگر آنکه در پى نعره او به سویش دویدند و گفتند: اى آقا و مولا چه بر سر تو آمده؟ ما هرگز از تو نعرهاى دهشتناکتر از این نعره نشنیده بودیم. ابلیس به آنها گفت: این پیامبر کارى کرد که اگر براستى این کار تحقق یابد دیگر کسى هرگز خدا را نافرمانى نکند.
[۲] اما دیری نپایید که پیامبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) از این جهان رخت بربست و مردم به جاى على (علیه السلام) دیگرى را به خلافت نشاندند. امام باقر (علیهالسلام) فرمودند در این روز شیطان تاج شاهى بر سر گذاشت و منبرى نهاد و روى بالش نشست و پیادگان و سوارگان خود را گرد آورد و به آنها گفت: شادى کنید که تا روز قیام امام، خداوند فرمان برده نشود. غصب ولایت چنان ابلیس را برگُرده مردم سوار کرد؛ که برگرداندن مردم به سمت هدایت و شناساندن امام حق و از بین نرفتن دین؛ خون عظیمی طلب میکرد. آنچنانکه عظمت این خون تا آخر دنیا شاخص بین صف حق و باطل شود.
[۳] و این بذل خون در کارزار میان دو صف در روز عاشورا به منصه ظهور رسید. برخلاف گمان شیاطین، این خونخواهی تا ابد، دمادم و پیدرپی انسانهای اسیر شیطان و در منجلاب دنیا و حقارت را آگاهی میدهد تا آنها را از شر شیاطین انسی و جنی رهایی دهد. آن روز خونین و آن واقعه و حرکت تاریخی به ظاهر شکستخوردهی جبهه حق سبب شد تا دستگاه شیطان کاروان شادی به راه اندازد. اما امام سجاد (علیه السلام) در مقابل، این شکست ظاهری را به فرصتی طلایی بدل کرد و یک عزاداری تاریخی برای عاشورائیان و امام عاشورا بنا گذاشت تا بساط عیش و لهو و لعبِ دنیایی ابلیس را بر هم زند.
[۴] و اینگونه امام زینالعابدین (علیهالسلام) در طول سی و چهار سال بعد از عاشورا غلغلهای تا آخر جهان در هستی به پا کرد. تدابیر امام چهارم برای نجات بشریت در پرتوی اشک و دعا _که انسان را به اوج طهارت روح و معنویت میرساند_ تبدیل به مبارزهای تمام عیار بر علیه دستگاه ظلم و بیداد و شیطان و شیطانپرستان شد و پایههای سلطنت بنی امیه را لرزان و در حال فرو ریختن کرد. آری امام سجاد( علیهالسلام) در آن مهلکهی بزرگی که میرفت تا ستمگران به خیال خام خود، مسیر هدایت را به گمراهی محض تبدیل کنند؛ با طرحی نو نه تنها مردم آن عصر را بلکه تمام بشریت را با پیوند زدن انسان با دعا و زلال اشک به مسیر الهی، هدایت کرد.
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
#اندکی_تأمل
✍نجمه صالحی
درطول تاریخ کتابهای زیادی با عنوان مقتل الحسین علیهالسلام به نگارش در آمده است. اما نکته مهم در این زمینه، شیوۀ گزارشگری مورخان از این واقعه است. بر اساس مباحثی که در فلسفۀ تاریخ مطرح میشود، تاریخنگاری امری خود خواسته از طرف مورخ است. مورخان از میان گزارشهای مختلف، به سلیقۀ خود از منابع مختلف مواردی را انتخاب نموده و در نوشتههای خود نقل میکنند. به عبارت دیگر، مورخان آنچه را که خود صلاح میدانستند، در کتب تاریخی مینوشتند. معیار این صلاحیت تحت تأثیر عقاید مورخ، علایق شخصی، خواستههای وی، فضای سیاسی و اجتماعی دوران، ارزشهای حاکم بر جامعه و نظایر آن بوده است.
در تاریخنگاری مسلمانان، نمونههای فراوانی را در منابع تاریخی میتوان یافت که مورخان، حوادث را نقل نکرده و خود نیز به این عدم نقل حادثه، تصریح کردهاند. نمونۀ مشهور در این زمینه، محمد بن جریر طبری، مورخ معروف، است. وی بارها در کتاب خود مینویسد که از ذکر برخی از حوادث خودداری ورزیده و یا نقل آن را خوش نداشته است. بهعنوان نمونه، در حوادث مربوط به اختلاف میان جناب ابوذر با عثمان، وی مینویسد که از ذکر آنها کراهت دارد. وی در جای دیگری از کتاب خود، گزارش نامهنگاریهای میان محمد بن ابیبکر و معاویه را خوش نداشته است. وی در چندین جای دیگر کتاب خود نیز به حذف و عدم ذکر وقایع اشاره کرده است. به نظر میرسد، طبری به دلیل اینکه این دو حادثه با اعتقاد وی به عدالت صحابه منافات داشته، آنها را در کتاب خویش نقل نکرده است. این عدم ذکر برخی رویدادها، نوعی محافظهکاری مورخانه است.
البته این سخن به این معنا نیست که به گزارشهای تاریخی، نمیتوان اعتماد کرد، بلکه به این معنا است که در بررسی رویدادهای تاریخی باید به تأثیر دیدگاههای مورخان در گزارش آن، توجه داشت؛ به ویژه در حوادثی که بحث با مسائل اعتقادی ارتباطی تنگاتنگ دارد، باید توجه داشت که مورخان چگونه به گزارشگری رخدادهای تاریخی پرداختهاند؛ به ویژه در موضوعات مرتبط با شهادت امام حسین علیهالسلام، که یکی از مهمترین حوادث در مرزبندی اعتقادی جامعۀ اسلامی بود!
.
انتشار کامل یادداشت در روزنامه سراج
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18490
#محرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI