eitaa logo
در محضر عارفان
2.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
گاهی تنها یک دعا گافیست تا همه مشکلات حل شود. توصیه های اخلاقی ، اسرار عارفان ، نکته های ناب ، تربیتی ، ادعیه مجرب ، دعای رزق و.... @aflaakyaan تاریخ ساخت کانال 1399/01/28 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
حمایت از کالای ایرانی آیت‌الله‌العظمی بهاءالدینی رحمت‌الله‌‌علیه از شاگردان مرحوم بافقی رحمت‌الله‌علیه می‌فرمودند: در تمام ضیافت‌هایی که از اهل علم می‌کرد، غیر از اجناس ایرانی چیزی مصرف نمی‌کرد. آن زمان هنوز بساط قند و چای در ایران دایر نشده بود و از خارج می‌آوردند، او به‌جای قند و چای، خرمای جهرم بین طلبه‌ها تقسیم می‌کرد. با این‌که افطاری‌های خیلی مفصل می‌داد، از برنج و خورشت و این‌ها، ولی چای نمی‌داد. منبع: کتاب سیری در آفاق، ص 265، به نقل از تارنمای وسائل آیت‌الله شيخ محمدتقی بافقي ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
مطالعه و تفکر از خصوصیات پدر بزرگوارم، استاد شهید، این بود که به مطالعه و تحقیق علاقه شدیدی داشتند و از وقت و عمرشان کمال استفاده را می‌کردند. در یکی از روزهایی که به کتابخانه ایشان رفته بودم و با کنجکاوی و دقت به کتاب‌های ایشان نگاه می‌کردم، پدرم به من گفتند: «مجتبی! من در طول عمرم، خیلی کتاب خوانده‌ام. رشد و کمال علمی خود را نیز تا حدی مرهون همین مطالعه و تفکر می‌دانم.» ناگفته نماند که پدرم در طول روز، هشت تا ده ساعت را به تفکر و مطالعه می‌گذراندند. منبع: پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری راوی: آقای مجتبی مطهری فرزند استاد علامه شهید مرتضی مطهری ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
بین فرزندانمان فرق نگذاریم هانیه می‌گوید: «شب‌به‌خیر»؛ و پتوی کوچکش را روی سرش می‌کشد. شب‌به‌خیر گفتن را تازه یاد گرفته و وقتی می‌بیند ما با شنیدنش چقدر ذوق می‌کنیم، خوشش می‌آید و تکرار می‌کند. می‌روم بالای سرش و آرام پتو را کنار می‌زنم. با اینکه خنده‌اش گرفته، اما به‌زور پلک‌هایش را روی هم نگه می‌دارد که یعنی خوابش برده! می‌بوسمش و پتو را دوباره روی سرش می‌کشم. ناگهان چشمم می‌افتد به دختر بزرگ‌ترم. نکند بیدار باشد و به دل بگیرد؛ اما سمتش نمی‌روم. با خودم می‌گویم: «من که به او هم کم محبت نمی‌کنم.» صبح می‌رسم خدمت آقا، سلام می‌کنم. بلافاصله بعد از سلام، می‌پرسند: «ان‌شاءالله تسویه (رفتار برابر) بین اولاد را که رعایت می‌کنید؟» منبع: کتاب در خانه اگر کس است، ص 33، به نقل از مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت (قدس سره) آیت‌الله محمدتقی بهجت فومنی ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
راز سلامتی و طول عمر طبیبی از کشوری دیگر به قم آمد و از خادم آیت‌الله بروجردی درخواست کرد «از آیت‌الله بخواهید تا ساعاتی را در کنار ایشان باشم، زیرا من در حال تحقیقم که چرا عمر مراجع تقلید این‌قدر بالاست.» خادم از آقا وقت گرفت و ایشان از هنگام نهار به بعد را اجازه دادند. هنوز غذای آقا تمام نشده بود که طبیب بلند شد و بیرون آمد. خادم گفت: «مگر نمی‌خواستی تحقیق کنی.» طبیب گفت: «چرا، تحقیقم تمام شد.» خادم گفت: «چطور؟» طبیب پاسخ داد: «راز طول عمر ایشان این است که غذا را زیاد می‌جوند. من غذایم تمام شد و ایشان هنوز در حال جویدن لقمه دوم بودند.» منبع: منبرک آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
بهترین عمل در موقع تحویل سال اگر کسی در دنیا با الفبای دین بازی کرد، در قبر هم این الفبا یادش نمی‌آید تا بگوید خدایش، کتاب آسمانی و امامش کیست. باید توجه داشت که در قبر مشکلات علمی را از ما سؤال نمی‌کنند، بلکه الفبای دین را سؤال می‌کنند. بهترین چیزها در موقع تحویل، خواندن این دعا، با توجه به معنی است: «یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبّر الّیل و النّهار یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال». ای خدایی که همه‌چیز در دست تو است، سال خوشی به همه ما عنایت فرما. در لحظه تحویل سال باید به این نکته توجه کنیم که خودمان به دور شمس دین و قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بچرخیم، نه این‌که تنها به این اکتفا کنیم که زمین به دور خورشید بچرخد؛ زیرا این امر به‌خودی‌خود بلوغ نیست. منبع: تارنمای تبیان آیت‌الله جوادی آملی ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
✨✨آیت الله العظمی محمدعلی اراکی نسبت به اساتید، تواضع و فروتنی داشتند. ایشان خیلی قدرشناس بودند. شخصی نقل می کند:مدت ها ‌ در مدرسه ی فیضیه، شب ها اقامه ی جماعت می کردند و ما خیلی از اوقات شرکت می کردیم. من نوع می دیدم بعد از مدرسه فیضیه نزدیک ایوان آینه سر قبری می‌رفتند و فاتحه می خواندند. یک بار از ایشان پرسیدم: آیا صاحب این قبر ازخویشاوندان شما است؟ فرمودند : نه. گفتم :چرا هر شب برای او فاتحه می خوانید. فرمودند:ایشان برای من داستانی از منقبت علی علیه السلام تعریف کرده! از این رو بر من حق پیدا کرده است.✨✨ کتاب آیت الله اراکی یک قرن وارستگی ص105 ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
◻️یکی از شاگردان آیت الله مجتهدی رضوان الله تعالی علیه میگوید: . ◻️اگر استاد نمی آمد جایش را پر می کرد، تمام دغدغه حاج آقا مدرسه بود و حتی اگر هزینه سفر حج هم از طرف علاقه مندان برای ایشان تهیه می شد، نمی پذیرفت چرا که مدرسه از همه چیز برای او مهمتر بود؛ حتی اگر طلبه ای در نزد ایشان به دیگری می گفت : فلان عالم به زیارت کربلا رفته ایشان می گفت: غیبت نکن شاید وظیفه او درس و بحث بوده است و این کار او معصیت باشد. . ◻️بارها تأکید می کرد، درس خواندن عالی ترین و مهمترین وظیفه یک طلبه است، حتی در ایام جنگ هم درس را تعطیل نمی کرد و تعبیری داشت به این مضمون که «این عمامه ها در حکم تانک در مقابل دشمن هستند و در ایام جنگ هم کارخانه تانک سازی تعطیل نمی شود.» . ◻️بر بزرگ منشی و مناعت طبع طلاب تأکید داشت و می گفت: طلبه های این مدرسه برای درس به مدرسه های دیگر نروند، به علت اینکه اگر طلبه به درس فلان آقا برود آن آقا که درس می دهد سر ماه مقداری شهریه می دهد و... خود به خود آن طلبه گدا بار می آید، ولی من می خواهم طلبه ها آقا بار بیایند لذا ایشان استاد خوب به مدرسه می آورد تا طلبه ها جای دیگر نروند، آیت الله مجتهدی قبول نمی کرد در مدرسه او به صورت متفرقه از طرف مراجع شهریه داده شود، چون ایشان اجازه از مراجع داشت خودشان شهریه می داد و با حفظ حرمت و احترام هم شهریه می داد و می گفت، طلبه نباید شهریه بگیرد بلکه باید شهریه به او بدهی، ایشان شهریه را به طلبه می داد آن هم با کرامت و به این وسیله مقام طلبه را بالا می برد و می گفت : طلبه باید غنی الطبع باشد. . ◻️ایشان به چند مطلب خیلی توجه می داد از جمله نماز شب؛ همچنین در احترام به مراجع خیلی مصرّ بود به درس خواندن خیلی اهمیت می داد و نسبت به حضور و غیاب طلاب حساس بود و به روش و منش و چهره ظاهری طلبه ها خیلی توجه داشت که متعادل باشد و سعی می کرد توکل طلبه ها را بالا ببرد. . ◻️در این اواخر بخاطر ضعف بدنی کمتر به مدرسه می آمد و می گفت: من از همه چیز دل کنده ام و به جای دیگر نظر دارم با اینکه مدرسه برای ایشان از همه چیز حتی از فرزندانشان مهمتر بود، ولی در این اواخر کمتر مدرسه می آمد، ولی علی رغم ضعف بدنی و بیماری، توصیه های لازم را به مسئولین مدرسه و طلاب می نمود. . ◻️ایشان وصیت کرده بودند در مدرسه خودشان دفن شوند، از پول شخصی زمینی خرید و به مدرسه ملحق کرد و قبری ساخت و برای چند نفر دیگر هم قبر آماده کردند؛ می گفت: بعدها شاید کسی را در اینجا دفن کنند تا من هم تنها نباشم. ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
📶 ارتباطی که بهتر و زودتر از هر ارتباط دیگری وصل می شود! ☀️ راه ارتباط با خدا، در درجه‌ی اوّل همین نمازی است که میخوانید. از همین حالا، سعی کنید را بخوانید. 🔍 توجّه یعنی چه؟ یعنی اینکه در حال نماز، احساس کنید دارید با مخاطب عظیم خودتان میزنید؛ با خدا داریدحرف میزنید؛ این احساس را در خودتان به وجود بیاورید. ✅ وقتی انسان با خدای متعال حرف میزند، هم به او و توکّل میکند، هم از او طلب و درخواست میکند؛ این اعتماد و به خدا، به انسان شجاعت میبخشد. شما در زندگی باید با حرکت کنید؛ با حرکت کنید. 🌸 حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله) 🗓۹۵/۰۹/۲۳ ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
...خود و همسرم ◾️آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی(ره) در رابطه با آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی می‌گوید: خودم دیدم که در نجف صاحبخانه بارها اثاث ایشان را به داخل خیابان گذاشتند و با اینکه ایشان مرجع تقلید بودند، ولی همچنان اجاره نشینی می‌کردند. آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی روزی با همراهانش از کنار یک خرابه می‌گذشت، به یکی از همراهانش گفت: این خرابه را می‌بینی؟ من ۱۵ روز در این خرابه زندگی کرده‌ام. زمانی که صاحب خانه مرا جواب کرده بود و من مجبور شدم در این خرابه زندگی کنم. . ◾️هنگامی که آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی ازتنگدستی سید ابوالحسن اصفهانی با اطلاع شد، ۵۰۰ لیره طلا برای او فرستاد تا با آن مبلغ ، برای خود منزلی بخرد، ولی آیة الله اصفهانی آن ۵۰۰ لیره را در کمال تنگدستی خود به تعدادی از نانوایان شهر داد، تا با آن مبلغ نان مصرفی طلاب علوم دینی و تهیدستان تهیه شود. . ◾️دربارۀ دقت نظر ایشان در بیت المال، «شیخ عبدالنبی عراقی»، از همدرس و بحثهای ایشان، نقل می‌کند که در عصر زعامت سید ابوالحسن، در مضیقه شدیدی قرار می‌گیرد و با توجه به سابقۀ بین آنها، به ایشان می‌رساند که در تنگنای شدید قرار گرفته است و نیاز مبرم به مقداری پول دارد. او هم، مقداری پولِ خرد به او می‌دهد. آن شخص، به دلیل تاریکی شب و گمان اینکه لیره عراقی است با خوشحالی رهسپار خانه می‌شود؛ اما در روشنایی متوجه می‌شود، چند فلس پول کم ارزش است و بسیار ناراحت می‌شود و نامه بلند بالایی به عنوان شکایت و گله برایشان می‌نویسد به این مضمون که زندگی خوب، رفاه و آسایش، ریاست و مقام برای تو، و فقر، تنگدستی، گرفتاری، درماندگی و سختی برای من؛ اما چرا این چند فلس (پول کم ارزش) را به من دادی... . ◾️پس از اینکه نامه به دست ایشان می‌رسد، آیت الله اصفهانی وی را طلب می‌کند و به او می‌فرماید: «تمام دارایی من در آن شب، همانی بود که به تو دادم». سپس اضافه می‌کند: «فلانی! تو دربارۀ من چگونه می‌اندیشی؟ در همین زمان که مرجعیت بر عهده من است بارها شده است که خود و همسرم برای حمام پول نداشته‌ایم و غسل واجب خود را نسیه می‌گذاشتیم. وقتی تو گفتی من پول ندارم، بی پولیهای خودم به خاطرم رسید و با خود گفتم شاید تو هم مثل من برای غسل واجبت پول نداری؛ از اینرو هر چه داشتم به تو دادم و... .» . 🔺اصلاحیه پدربزرگم(از نوادگان آسید ابوالحسن اصفهانی) گفتن ایشون مدتها اجاره نشین بودن و تا بعد از فوت آخوند خراسانی هم اجاره نشین بودن و بعد از مرجعیتشون خونه ای که در نجف مشهور بوده به بد یُمنی و اجنه و کسی اون خونه رو خریداری نمیکرده، اون خونه رو خریداری میکنن و هنگام ساخت در کنار هر ستون دعا میخونن و قربانی میکنن و شرها از بین میره. ولی هیچوقت طوری نشد که صاحب خونه بیرونشون کنه و معمولا پول اجاره به نحوی جور میشد. ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
🖋مرحوم سیّد هاشم حدّاد آنچه که از بزرگان اهل معرفت، درباره «بالاترین» «سریع ترین» و «بهترین راهِ خودسازی و سلوک» رسیده است که هم «جبران کننده گذشته» است و هم «جلو برنده انسان» ، «دستگاه حضرت سیدالشهداء علیه السلام میباشد...» ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
علامه طباطبایی: 🍃 ایـــمان به روز ، مهمترین عاملی است که انسان را به ملازمت و از وادار می کند، چنان چه فراموش ساختن آن ریشه اصلی هر است... یاد شهدا با صلوات🌹 ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan