خانم زهرامصطفوی:
✨امام به جهت تمیزی که دارند دمپایی های مختلفی دارند، یعنی پنج، شش تا دمپایی دارند. دمپایی اتاق، حیاط، و دستشویی ایشان همگی جداست.
یک روز من گفتم :شما میگویید ساده در صورتی که شش_هفت جفت دمپایی دارید، اما ما یک جفت داریم، گفتند: ((شما یک جفت دارید یک سال می پوشید من ۷ جفت دارم هفت سال می پوشم، اسراف نکردم. اما دمپایی که توی آشپزخانه می پوشم با توی اتاق فرق میکند. شما هم همین کار را بکنید)) .✨
کتاب مهر وقهر ص190
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#همسر_شهید_بهشتی
✨ به نشاط من و بچهها خیلی توجه داشت. در سالهای طاغوت، محیط های تفریحی، خیلی برای خانوادههای مذهبی مناسب نبود. او ما را سوار ماشین می کرد و به اطراف تهران، جاهای خلوت و خوش آب و هوا می برد و یکی، دو ساعتی قدم میزدیم. برای بچه ها شیرینی و بستنی میخرید و با آنها بازی می کرد تا خستگی هفته از تن شان بیرون برود و برای درس هفته بعد آماده باشند.✨
کتاب او یک ملت بود ص121
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#حکایت_خوبان
چرا باید نسخه شورای ما از انگلیس بیاید؟
شهید شیخ فضلالله نوری با شم قوی خود دستهای پنهان و مرموز دولت انگلیس را در غوغای مشروطه میدید و فریاد میزد: «اگر بنای مشروطه بر حفظ دولت اسلام بود، چرا یک عضوی از روس پول میگرفت و دیگری از انگلیس؟»
شیخ فضلالله نوری میپرسید: «اسلام دنیا را به عدل و شورا گرفت؛ آیا چه اتفاق افتاده است که امروز باید دستور عدل ما از پاریس برسد و نسخه شورای ما از انگلیس بیاید!»
منبع: روزنامه کیهان
۱۱ مرداد ۱۲۸۸ شهادت شیخ فضلاللّٰه نوری
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#حکایت_خوبان
سرابِ دنیا
در سالهای آخر عمر آیتالله کاشانی که شایعات و شانتاژها علیه ایشان به اوج خود رسیده بود، یکبار همراه ایشان برای نماز به مسجد پامنار رفتم. همینطور که زیر بغل ایشان را گرفتم که از پلهها بالا ببرم، به من گفتند: «پسر جان! ریاست و انزوای این دنیا هر دو سرابی بیش نیستند و هیچ ارزشی ندارند. روزی در همین مسجد، مردم برای بوسیدن دستم چنان فشار میآوردند که نزدیک بود دندههایم خرد شوند! اما امروز حتی به من سلام هم نمیکنند! اما این را بدان که اینها، هر دو سراب هستند و ارزش فکر کردن ندارند».
در روزهایی که شایعات و تبلیغات علیه پدرم در اوج خود بودند، ایشان مکرر میگفتند: «من خاک پای جدم امیرالمؤمنین (ع) هم نیستم که ۷۰ سال بر سر منابر، کوچه و بازار، ایشان را لعن کردند!»
------------------
در محضر عارفان
@aflaakyaan
#حکایت_خوبان
اسلام با صداقت رشد میکنه نه دروغ!
الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵ خرداد رو بالا میگیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم میچسبه!
شهید بهشتی بدون تعلل گفت: «با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکنه نه دروغ!»
منبع: کتاب صد دقیقه تا بهشت به نقل از شبکه اطلاعرسانی راه دانا
آیتاللّٰه شهید سید محمد بهشتی
------------------
در محضر عارفان
@aflaakyaan
#حکایت_خوبان
۲۰ ساعت مطالعه در شبانهروز!
علامه امینی در کتابخانه یکی از شهرهای عراق به مطالعه پرداخته بود. چون این کتابخانه در هر شبانهروز تنها چهار ساعت بیشتر باز نبود و جناب امینی هم نمیتوانست بیش از چهار روز در آن شهر بماند، با توافقی كه میان وی و رئیس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینی هر روز به هنگام ظهر، یعنی ساعت تعطیل کتابخانه وارد آنجا میشد، کتابدار در را به روی او میبست تا روز بعد ساعت ۸ صبح که در را به رویش میگشود.
درنتیجه، او روزی بیست ساعت در این کتابخانه کار کرد و با لقمه نانی که همراه داشت و جرعه آبی که کتابدار در اختیارش میگذاشت، توانست از میان چهار هزار نسخه خطی، مأخذ دلخواه خود را بیابد.
بله. علامه امینی با چنین پشتکاری توانست کتاب گرانسنگ الغدیر را که شامل موثقترین و استوارترین مستندات در اثبات حقانیت امامت امیرالمؤمنین (ع) است، گردآوری کند.
منبع: منبرک
مرزبان حریم تشیع، علامه شیخ عبدالحسین امینی
------------------
در محضر عارفان
@aflaakyaan
#حکایت_خوبان
شوخیهای لازم
به یاد دارم جوانی به منزل ما آمد و سؤالی از پدرم پرسید ولی پدرم متوجه شد که سؤالی که این جوان مطرح کرده، سؤال اصلی او نیست، بلکه چیز دیگری میخواهد بپرسد، ولی ابهت ابوی موجب شده بود که نتواند سؤالش را بهدرستی بیان کند. پدرم به سؤال ایشان جواب نداد و شروع به صحبت کردن و احوالپرسی صمیمانه کرد و کمی هم با او شوخی کرد. به طوری که این جوان توانست سؤالات خود را مطرح کند. زمانی که او رفت، از پدرم پرسیدم این جوان را از قبل میشناختید؟ گفتند: «نه!»، گفتم پس چرا با او این شوخیها را کردید؟
گفت: «وقتی این جوان آمد به دلیل استرسی که داشت، نمیتوانست سؤال خود را بهدرستی بپرسد، ازاینرو سعی کردم با این رفتار شرایط را بهگونهای فراهم کنم که بتواند سؤال خود را مطرح کند.»
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه
راوی: حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد سعیدی، فرزند شهید
------------------
در محضر عارفان
@aflaakyaan
یعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری
کشته ی زهر جفا شد امام عسکری
از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده
در عزای عسکری، سامره غوغا شده
شهادت امام حسن عسکری(ع) تسلیت باد
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
آقا ردای سَبزِ امامتت مُبارک
پوشیدَنِ لِباسِ خِلافَتت مُبارَک
ای آخرین ذَخیره زهراییِ حَسَن
آغاز روزگار اِمامتت مبارَک...
💐 سالروز آغاز امامت و زعامت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شیعیان جهان و تمامی آزادمردان دنیا مبارک باد.
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
✍️مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید. خوب نیست شیعه روزش شب شود و شباش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند.
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
آیت الله مجتهدی فرمودند:
✨آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی امام جماعت مسجد گوهرشاد بودند. اذکار رکوع و سجود را هفت مرتبه میگفتند، صلوات و دعا های بعد از آن را هم می گفتند، اگر هم کسی یا الله میگفت دوباره همه این اذکار راتکرار میکردند، نماز ایشان آنقدر طولانی بود که شخصی گفت: مادرم در رکوع پنج شمع نذر کرده بود که آقا زودتر از رکوع بلند شود. یکی دیگر میگفت :اگر کسی اول نماز صبح ایشان برودغسل کند و برگردد به جماعت می رسد، از ایشان پرسیدند شما چرا رعایت اضعف مامومین را نمی کنید. فرمودند : اضعف از خودم کسی را نمی بینم، زیرا ایشان در آن موقع صد سال عمر داشتند✨.
آداب الطلاب ص378
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#حکایتی_از_وجود_خدا
✨ حاج حسین خندق آبادی می فرمودند:روزی به حمام رفتم وقتی دلاک مرا کیسه میکشید تقاضای موعظه کرد، من گفتم :یک دستگاهی آمده از این طرف علف میریزی، از طرف دیگرش فرش و جوراب و لباس و کاپشن و ماست و کره و پنیر و سرشیر و چیزهای دیگر بیرون میآید. با تعجب پرسید چه دستگاهی است و چه کسی آن را ساخته است؟ گفتم: آن دستگاه گاو و گوسفند است و سازنده اش هم خدا است.✨
آداب الطلاب ص479
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
آیت الله حق شناس (ره) :
✨شبی شیخ مرتضی زاهد را خواب دیدم در خدمت ایشان وارد مسجد جامع شدیم. با هم آمدیم تا به حوض مسجد رسیدیم. حوض مسجد یخ زده بود. شیخ مرتضی از روی آب کر یخ زده رد شد، ولی ما همه ترسیدیم و از کنار حوض حرکت کردیم. وقتی به ایشان رسیدیم، عرض کردیم شما چگونه به این مقام رسید ید، فرمود: با#انجام_واجبات_و_ترک_محرمات_
✨از خواب بیدارشدم. صبح خدمت ایشان رسیدم و خواب رد شدن ایشان از حوض را نقل کردم و پرسیدم :شما چگونه به این مقام رسیدی؟ ایشان گفت: با انجام واجبات و ترک محرمات.✨
گلشن ابرار ج8ص434
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#اثر_گناه
شخصی گفت :من حاجتی داشتم که بارها روا شدن آن را از خدا خواسته بودم. شب چهارشنبه ای در مسجد مقدس جمکران خیلی تضرع به حضرت کردم. در عالم خواب دیدم در کفشداری جمکران حضرت آیت الله گلپایگانی ایستاده بودند و فرمودند: من نایب برحق امام زمانم هستم و تو به خاطر آن گناهی که انجام دادی دعایت مستجاب نمی شود.........
ارواح مهربان ص7
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#میرزای_شیرازی_اول
✨آیت الله شیخ عبدالنبی نوری می گوید:
در ایام تحصیل ۱۲۰تومان مقروض بودم و به شدت گرفتار. بعد از نمازی به امام زمان(عج) متوسل شدم و سپس به خواب رفتم در عالم خواب پیامبر را درخواب دیدم که با عمامه سبزی نشستهاند تا من وارد شدم فرمودند: شیخ عبدالنبی: ۱۲۰تومن توی ان صندوق است بردار و قرض هایت را بپرداز. از خواب بیدار شدم کسی در زد در را گشودم دیدم کسی از جانب میرزای شیرازی آمده و مرا به خانه ایشان دعوت میکند به محضرش شتافتم دیدم همان گونه که پیامبر خدا را درخواب دیدم میرزای شیرازی همانگونه نشسته است تا وارد شدم فرمود :شیخ عبدالنبی در آن صندوق ۱۲۰ تومان هست بردار و قرض هایت را بپرداز. من شگفت زده شدم خواستم خوابم را بگویم. فرمود: لازم نیست. گویی ازخواب من باخبر بود.✨
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
آیت الله شیخ محمد شاه ابادی، بسیار اهل عبادت بود و حدود ۴ تا ۵ ساعت عبادت آشکار داشت و این غیر از اذکاری که دائم بر لب داشت. در وقت سحر و نیز بین الطلوعین با حضور قلب به عبادت مشغول بود.............او یا به مطالعه مشغول بود یا به تفکر و عبادت و نوشتن.
استاد فیاضی، از شاگردان ایشان نقل می کند، روزی درس در مسجد حجتیه بود و شاگردان دیرتر از استاد به جلسه درس آمده بودند و استاد به نماز ایستاده بود. ما از ورودی که روبروی محل نماز خواندن ایشان بود، وارد شدیم و در محل درس که پشت سر ایشان بود به انتظار نشستیم و فکر می کردیم که استاداز ورود ما باخبر شده است، اما استاد با اتمام نماز اول دوباره به نماز ایستاد. بعد فهمیدیم که ایشان آن قدر در یاد خدا و توجه به حضرت حق تعالی غرق بوده اند که حتی ورود شاگردان را متوجه نشده بودند.
گلشن ابرارج12ص624، 623
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
🔵👈 همان طور که در سر چهار راه وقتی چراغ قرمز می شود، ترمز می کنید، دین هم چراغ قرمز دارد، چراغ قرمز دین ، کارهای حرام است، یعنی وقتی به کار حرامی رسیدی، ترمز کن و چراغ سبز دین هم کارهای حلال است. حال کسانی که برای چراغ قرمز ترمز می کنند، دو جور هستند: یک دسته از ترس جریمه شدن ترمز می کنند ، که این ترمز کردن شان خیلی چنگی به دل نمی زند، اما عده ای هم برای احترام گذاشتن به قانون ترمز می کنند که این مهم است.
✅حال ما هم اگر از ترس جهنم نماز بخوانیم، این نماز خواندنمان زیاد چنگی به دل نمی زند؛ یعنی اگر به این خاطر صبح ها بلند می شوی و نماز می خوانی که به جهنم نروی، این نماز خواندن زیاد دلچسب نیست، اما اگر به تو بگویند : « اگر نماز صبح هم نخوانی به جهنم نمی روی » اما باز بلند شوی و نماز بخوانی، این خوب است... یعنی اگر عبادت تعظیماً لله باشد، برای بزرگداشت مقام خدا باشد، خوب است.
(فرازی از فرمایشات ، آیت ا... مجتهدی تهرانی -ره)
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
❇️ حرف عمیق و پرمغز!
❇️ فی الکافی عن الصادق (علیه السلام) وَ قَالَ لَمْ یَطْلُبْ أَحَدٌ الْحَقَّ بِبَابٍ أَفْضَلَ مِنَ الزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ ضِدٌّ لِمَا طَلَبَ أَعْدَاءُ الْحَقِّ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مِمَّاذَا قَالَ مِنَ الرَّغْبَةِ فِیهَا. (ملامحسن فیض کاشانی ، الشافی ، ص 533 .)
❇️ راههایی، درهایی که انسان می تواند از آن درها و از آن راهها برود تا به حق برسد ، حق را درک کند، کـه طبعاً راههای گوناگونی است. هیچ یک از این ابواب و از این طٌـرقی که انسان را به حق می رساند،مثل زهد در دنیا نیست. برای رسیدن به حق،شناختن حق از باطل، تشخیص راه حق از راه باطل ، بهترین راهها عبارت است از زهد در دنیا .خیلی مطلب عمیق و پر مغزی است این حرف.
چون مهمترین چیزی که انسان را از حق منصرف می کند،دل انسان را مشوب می کند، انسان را از حق به باطل گرایش می دهد، هوای نفس است، دنیا طلبی است.اگر چنانچه این دنیا طلبی، این هوای نفس، و رغبت به زخارف دنیا را انسان نداشته باشد، شناخت حق برای او از باطل آسان می شود.
بهترین راهها برای شناخت حق این است. « وَ هُوَ ضِدٌّ لِمَا طَلَبَ أَعْدَاءُ الْحَقِّ.» این زهد دنیا نقطة مقابل آن چیزی است که دشمنان حق، یعنی اهل باطل طلب می کنند،همین هم آنها را به باطل می اندازد. قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مِمَّاذَا ؟! آن چیزی که دشمنان حق به آن علاقه مندندودر آن راه قرار دارند چیست؟
قَالَ مِنَ الرَّغْبَةِ فِیهَا. رغبت در دنیا،عشق به دنیا،دلباختگی به دنیا.این آن چیزی است که انسان را از راه حق منصرف می کند، به باطل می اندازد، از شناختن راه حق از راه باطل جلوگیری می کند.
🔹 [ شرح حدیث از حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله) مورخ 5/08/87 ]
#مقام_معظم_رهبری
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#عظمت_سید_بحرالعلوم
سید بحرالعلوم که ازحیث علم وعمل درمرحله بسیار بالایی قرار داشت. به طوری که اولین عالمی که ملقب به بحرالعلوم گشت ایشان بود.
سید بحرالعلوم داستانی رابرای میرزای قمی تعریف کرد: شبی در مسجد کوفه دیدم اقایم حضرت ولی عصر مشغول عبادت است ایستادم و سلام کردم جوابم رامرحمت فرمود و دستور دادند پیش بروم.
من مقداری جلو رفتم وادب نمودم وزیاد جلو نرفتم. فرمودند:جلوتر بیا. پس چند قدمی نزدیکتر رفتم، باز هم فرمودند: جلوتر بیا. من نزدیکتر شدم، تا آنکه آغوش مهر و محبت گشودند و مرا در بغل گرفتند و به سینه مبارک خویش چسبانیدند.
دراینجا آنچه خدا خواست به این قلب وسینه من سرازیرشد.(و علم به قلبم سرازیر شد. )
روضات الجنات ج7 ص204
هیهات آن یاتی الزمان بمثله
آن الزمان بمثله لعقیم.
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#غسال_عجیب_ایت_الله_مرعشی
حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی فرزند آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل کردند :
مرحوم ابوی قبل از فوت شان در یکی از وصایای که به اخوی اینجانب کرده بودند فرموده بودند:من دیگر عمرم به سر آمده و همین چند روز بیشتر مهمان شما نیستم و من با غسال صحبت کردم او میآید مرا می شوید و نمی خواهد مرا در خانه غسل بدهید همان جایی که همه را غسل میدهند مرا آنجا غسل بدهید.
✨مرحوم ابوی در شب چهارشنبه حالشان بد می شود و با من تماس می گیرند و من نزد ایشان رفتم. سپس یک سری وصایایی کردند در حالی که از گوشه چشمان مبارکشان به سقف نگاه میکردند و کلماتی را زمزمه میکردند از دنیا رحلت نمودند. بدن ایشان را به غسالخانه بردیم مشاهده کردیم غسال انجا ایستاده ما به تصور اینکه او از طرف مدیریت بهشت معصومه آمده است چیزی نگفتیم و مدیریت آنجا هم به فکر اینکه این غسال از طرف ما آمده چیزی نگفت. آن شخص فردی خوش سیما، با قد کشیده در حالی که دستکش های سفید نیز پوشیده بود مشغول غسل مرحوم اخوی شد و فقط یک قطره اشکی ایشان ریختند.،ما هم متوجه نبودیم ایشان چه کسی هستند وبرخوردمان با او خیلی عادی بود. هنگامی که آمدیم منزل یادمان افتاد که ما پولی به عنوان هدیه به غسال نداده ایم، شخصی را جهت پرداخت پول فرستادیم، مدیریت بهشت حضرت معصومه گفته بود آن غسال از جانب ما نبود ه ما فکر میکردیم شما او را فرستادید! به ولی الله الأعظم قسم، تا الان ما اورا ندیده ایم.
ودر فیلمی که هنگام کفن کردن ایشان برداشتیم چهره همه ما درآن هست به غیراز چهره آن غسال
ارواح مهربان ص273، 272 خلاصه شده
@aflaakyaan
#علامه_طهرانی
هزاران نفر مثل سلمان فارسی باید کفشداری صحن و سرای ابوالفضل العباس علیه السلام را بکنند
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#آیت_الله_پهلوانی
اگر می خواهید به مقامات عالیه ی ملکوتیه برسید خدا را از نظر نیندازید ، یا خدا را ناظر اعمال و کردار خود ببینید یا خود را ناظر خدا
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
✨✨حضرت آیت الله مجتهدی:
ایت الله سید عبدالهادی شیرازی قبل ازتکبیره الاحرام عرضه می داشتند: السلام علیک یا اباعبدالله، این هم درحضور قلب موثر است.✨✨
آداب الطلاب ص379
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
﷽؛
🔸پرهیز شدید از دروغ
❖ از #بیانات آیت الله العظمی شبیری زنجانی :
📝 ... مرحوم [آیتالله] حاج آقا حسین قمی ، مقید بودند که حتی یک ذره خلاف واقع نگویند .
نقل شده است که می خواستند به عالمی که برادرشان از دنیا رفته بود ، پیام تسلیت بنویسند ، یکی از اقازادههای ایشان در این پیام مینویسد :
« از درگذشت برادرتان متأثرم . خداوند به شما صبر و اجر دهد » .
حاج آقا حسین میگویند :
چرا دروغ به من بستی ؟
من کجا متأثرم ؟
بنویس : « أبقاکم الله »
[یعنی : خداوند شما را باقی بدارد] .
📚جرعه ای از دریا ، جلد4 ، صفحه523
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan
#حاج_اسماعیل_دولابی
وقتی مادر از روی محبت لباس کثیف بچه را بیرون آوردہ و او را به حمام می برد و می شوید بچه گریه میکند. خدا هم وقتی با ابتلائات می خواهد بنده اش را پاک کند چون جاهل است گریه و ناله می کند.
------------------
در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا)
@aflaakyaan