eitaa logo
در محضر عارفان
2.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
گاهی تنها یک دعا گافیست تا همه مشکلات حل شود. توصیه های اخلاقی ، اسرار عارفان ، نکته های ناب ، تربیتی ، ادعیه مجرب ، دعای رزق و.... @aflaakyaan تاریخ ساخت کانال 1399/01/28 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
✨❣️التماس دعاء یعنی چه؟ 💠•☜ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻮسی ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺎ ﺯﺑﺎنی ﺩﻋﺎ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍی ﺗﺎ ﺩﻋﺎﻳﺖ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﺷﻮﺩ! 💠•☜ﻣﻮسی ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ : ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﮕﻮ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍی !! . ✨و این است فلسفه ی التماس دعا✨ ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی ، خمش می‌کنی ... هر چه خم شود خالی تر می‌شود ؛اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی می‌شود ... دل آدم هم همین طور است ؛ گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم ، غصه ، از حرف‌ها و طعنه‌های دیگران ... قرآن می‌گوید : "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛ خم شو و به خاک بیفت ؛ " این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
🔰 چشم‌ها به شماست امام خمینی(ره): 🔹همه آقایان بنای بر این بگذارند که کارهایشان را روی وظیفه‌شان عمل کنند. خودشان را ببینند در یک جمهوری اسلامی؛ ببینند در یک مملکتی هستند که رأس این مملکت‌ امام زمان(س) مراقبشان هست؛ مأمورهای مخفی دارد؛ ملائکة‌اللّه مأمورند، خودش را تحت مراقبت ببیند. مورخ: ۱۳۵۸/۰۴/۱۷ ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
🖊 ره: زبان اگر یله و رها شود ، از مار گزنده تر است. در زیان زبان ، داستان ها گفته اند. 📚پندهای حکیمانه ، ج ۴ ، ص ۶۱ ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
آیت‌الله بهجت قدس‌سره: در محضر استادمان آیت‌الله قاضی قدس‌سره بودیم. ایشان فرزندان زیادی داشتند، چون چند عیال داشتند. بچه‌ها می‌آمدند، می‌گفتند: پول بدهید! ایشان می‌فرمودند: نیست! در آخر که بچه‌ها رفتند، آقای قاضی فرمودند: من اگر بخواهم، طلا هم حاضر می‌شود، ولی ما نمی‌کنیم! هدف از خلقت ما این است که بندۀ خدا شویم. مقام بندگی خدا، بسیار مقام بالایی است. چه مقامی بالاتر از این‌که خداوندِ رب‌العالمین از انسان راضی باشد؟! 📙(برگی از دفتر آفتاب، ص٢٣٠) ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
شهید آیت الله دستغیب رضوان الله علیه از مرحوم جناب حاج سيد هاشم نقل شده كه: 🔰روزی در مسجدی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم. ناگاه مردی در هيأت اهلِ دهات وارد شد و از صفوف جماعت عبور كرد تا صف اول پشت سرِ پدرم قرار گرفت. مؤمنين از اين كه يك نفر دهاتی در محلی كه بايد جای اهلِ فضل باشد، آمده سخت ناراحت شدند. او اعتنايی نكرد. در ركعتِ دوم در حالِ قنوت، قصدِ فرادا نمود. نمازش را تمام كرد. همان جا نشست و سفره ای كه همراه داشت باز نمود و شروع به خوردن نان كرد. چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به او حمله كردند و اعتراض نمودند و او هيچ نمی گفت. پدرم متوجه مردم شد. گفت: چه خبر است؟ گفتند: امروز اين مرد دهاتی جاهل به مسأله آمده صف اول پشتِ سر شما اقتدا كرده، آن گاه وسط نماز قصد فرادا كرده و بعد نشسته چيز می خورد. پدرم به آن شخص گفت: چرا چنين كردی؟ در جواب گفت: سببِ آن را آهسته به خودت بگويم يا در جمع بگويم؟ پدرم گفت: در حضور همه بگو. گفت: من وارد اين مسجد شدم به اميد اين كه از فيض نماز جماعت با شما بهره ای ببرم. چون اقتدا كردم، اواسطِ حمد ديدم شما از نماز بيرون رفتيد و در این عالم خيال واقع شديد كه من پير شده ام و از آمدن به مسجد عاجزم. الاغی لازم دارم كه سواره حركت كنم. پس به ميدان الاغ فروش ها رفتيد و خری را انتخاب كرديد و در ركعتِ دوم در خيالِ تداركِ خوراک الاغ و تعيين جای او بوديد كه من عاجز شدم و ديدم بيش از اين سزاوار نيست و نمی توانم با شما باشم. پس نماز خود را تمام كردم. اين را گفت و سفره را پيچيد و حركت كرد. پدرم بر سرِ خود زد و ناله نمود و گفت: اين مرد بزرگی است. او را بياوريد كه مرا به او حاجتی است. مردم رفتند كه او را برگردانند، ناپديد گرديد و تا اين ساعت ديگر ديده نشد. 📚منبع: داستانهای شگفت ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
فرزندش می گوید : " به دستور پزشکان، پدرم در بیمارستان بستری شد. روزی در راه بیمارستان چشمم به صحنه ای افتاد. چون به خدمت پدر رفتم، مرا مؤاخذه کرد عرض کردم به عمد خطایی مرتکب نشدم. فرمود:" می دانم، ولی تو که در خیابان جویای کسی نبودی، چرا نگاهت را گرداندی تا به تصادف کند؟!" 📒 کتاب افلاکیان خاک نشین، ص ۱۰۷ ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
یکی از شاگردان خاص میزرا جواد آقا می گوید: شبی در شاهرود خواب دیدم که در صحرایی حضرت صاحب الامر علیه السلام با جماعتی تشریف داشتند و گویا به نماز جماعت ایستاده اند. نزدیک رفتم که جمال مبارکش را زیارت کنم و دست شریفش را ببوسم؛ شیخ بزرگواری را در کنار آن حضرت دیدم که آثار بزرگواری و وقار از سیمایش پیدا بود. هنگامی که بیدار شدم درباره آن شیخ فکر کردم و در اندیشه این معنا رفتم که او کیست که تا این اندازه به امام عصر ارواح من سواه فداه مربوط و نزدیک است. برای یافتنش به مشهد مشرف شدم، وی را ندیدم. در تهران آمدم، به او برخورد نکردم. به قم مسافرت کردم و در مدرسه فیضیه او را در یکی از حجره ها مشغول تدریس دیدم. پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند: آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی است. خدمتش رسیدم، از من تفقد زیادی کرد و فرمود: کی آمدی؟ گویا مرا دیده و شناخته و از قضیه آگاهند. از آن پس ملازمتش را اختیار کرده و او را چنان یافتم که دیده بودم و می خواستم. منبع: سیمای فرزانگان. ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
مرحوم آیت الله محمد تقی آملی نقل می‌کردند: 💠 «در خواب دیدم دشمن به من حمله کرد و من با آن دشمن درگیر و گلاویز شدم. آن دشمن مرا رها نمی‌کرد و من برای اینکه از شرّ او نجات پیدا کنم هیچ چاره ای نداشتم جز آنکه دست او را به شدت گاز بگیرم تا مرا رها کند. در همان حال از خواب بیدار شدم و دیدم دستم در دهان خودم است و به شدت دستم را گاز گرفته ام! به من فهماندند که دشمن تو کسی جز خودت نیست؛ از خودت نجات پیدا کن!» ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
🖊 نکاتی اخلاقی از ره اوّل شرط از برای مجاهد در این مقام و مقامات دیگر، که می‌توا[ند]‏‏ ‏‏منشأ غلبه بر شیطان و جنودش شود، حفظ طائر خیال است. چون که این خیال مرغی است بس پرواز کن که در هر آنی به شاخی خود را می‌آویزد، و این موجب بسی از بدبختی‌هاست. و خیال یکی از دستاویزهای شیطان است که انسان را به واسطه آن بیچاره کرده به شقاوت دعوت می کند.‏ 📚 (شرح چهل حدیث، ص 17) ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan
حاج آقا ره میفرمودند : شب‌های ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید. وضو بگیرید نماز بخوانید کم حرف بزنید کم قصه بگویید ! این چیزهایی که در تلویزیون نشان می‌دهند برای تفریح است یا برای بچه‌ها ! شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید ، کمی به کارهایتان برسید. نیم ساعت یا یک ساعت بعد از نماز در سجاده بنشینید و خدا را یاد کنید. افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت ، به دعایی ، به ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید. با خودتان خلوت کنید ، به قرآن نگاه کنید ، یا اینکه اصلا ساکت بنشینید ، این خیلی قیمتی است. ------------------ در محضر عارفان(ایتا، سروش ،روبیکا) @aflaakyaan