💠امام علی (ع):
روزگار، دو روز است:
روزى سازگار با تو و روزى ناسازگار.
اگر با تو ساز بود، سرمستى مكن و اگر ناساز بود، شكيبا باش.
📚تحف العقول، ص۹۵
🆔 @Agamahmoodreza
💠همسر شهید مدافع حرم سید احمد حسینی:
🌷احمد گفت:بعد از شهادت من حرف ها و کنایه های زیادی میشنوی،این جا بچه ها میگویند که بعد از ما به خانواده هایمان حرف و طعنه میزنند.تحمل کن ما که از خانم بالاتر نیستیم.گفت مراقب باش حرف مردم نلرزاندت.خواستی گریه کنی در تنهایی برای کربلا و حضرت زینب(س)گریه کن.
🆔 @Agamahmoodreza
💠قسمتی از وصیت نامه شهید مدافع حرم عباس علیزاده:
🌷سینای من روزی که از فرودگاه امام داشتم خارج میشدم اشک تورا دیدم،اما خودت نمی دانی من برای رسیدن به این تصمیم آیینه خود را شکستم و دیگر هیچ چیزی را نمی دیدم.سفارش میکنم هر روز از کانال المنار فصل الخطاب شیخ حسن را درباره ی شهدا و حوادث را ببین.
حال و روز من خیلی بهتر از آن است که شما فکرش را بکنید.
🆔 @Agamahmoodreza
علی هاشمی سيدالشهدای سرداران گمنام هشت سال دفاع مقدس كه با حماسه خود عامل تبديل كرخه كور به كرخه نور شد.
سال 62 و در عمليات خيبر شهيد هاشمی خواب را از چشمان صدام ربود و ماهر عبدالرشيد، فرمانده سپاه سوم عراق را درمانده كرد.
به همين علت نام او درليست لشكرعراق برای دستگيری قرارداشت و در روزهای آخر جنگ ارتش عراق هلیكوپتری رامخصوص شناسايی و دستگيری هاشمی برفراز قرارگاه نصرت فرستاد.
🆔 @Agamahmoodreza
" سال های انتظار "
به مناسبت ۲۴ اردیبهشت، سالروز تشییع و تدفین سردار سرلشکر شهید حاج علی هاشمی
💠خانواده سردار سرلشکر حاج علی هاشمی :
آقا قاسم ( پدر علی) از بسیجی های قرارگاه نصرت بود.
حاج علی او را هم وارد کار کرد.
این پدر ، دوازده سال حصیر می انداخت توی کوچه و می نشست کنار در و زُل میزد به انتهای کوچه!
منتظر بود خبری از پسرش بشود.
اما افسوس که پدرش سال ۱۳۷۹ از دنیا رفت و پسرش علی را ندید.
سال ها گذشت.حسین و زینب بزرگ شدند.
همیشه برنامه ریزی می کردند اگر پدرشان آمد، چه کار کنند.
وقتی بچه های سپاه آمدند و گفتند می خواهند برای شهادت علی مراسمی بگیرند، چون هیچ نشانی از علی نبود، زینب رفت به اتاقش و در را به روی خودش بست.
می گفت: مگر می شود؟ بابام بر میگرده. اینها خوب نگشته اند!
صدام رفت.
🌷بچه های نصرت همه ی زندان های عراق را گشتند. اما خبری از علی نشد.
حتی گفتند شاید اورا از عراق خارج کرده باشند!
رفقایش همه جا را گشتند. اما خبری نشد.
سه بار کل منطقه ای را که احتمال می رفت حاج علی در آنجا شهید شده باشد تفحص کردند، شهدای زیادی بازگشتند اما.....
🌷تا اینکه گفتند در سال ۱۳۸۹ چند شهید بدون پلاک که یکی از آن ها با مشخصات حاج علی است در منطقه هور پیدا شده!
با پیگیری های مختلف نمونه ی خون مادر و فرزند حاجی را گرفتند و به کشور آلمان فرستادند.
مدتی بعد حاج علی به خواب مادر آمد !
خبر داد که مادر من برگشته ام و...
یکشنبه ۱۳۸۹/۲/۱۹ بود.
خبر ساعت ۱۴ را می دیدیم.
بعد از خبرهای مختلف، ناگهان تصویر علی با پس زمینه ی قرمز با چند پرستو دور و برش نگاه ما را میخکوب کرد!
همین طور مات و مبهوت مانده بودم که تلفن زنگ زد .
یکی از بستگان بود.
بدون سلام و علیک گفت: ننه علی پسرت پیدا شد. بعد از ۲۲ سال علی ات برگشته، پیکرش در مجنون پیدا شد.
نمونه آزمایش کاملا با پیکر علی مطابقت داشت.
اول از همه خدارا شکر کردم و بعدش نوه ام حسین را با دخترم به تهران فرستادیم تا پیکر پسرم علی را به اهواز بیاورند.
آنها پیکر علی را دیده بودند.
چفیه ی سبزی که حاج علی داشت،
لباس زیر او و حتی جوراب او را کاملا شناخته بودند.
🌷در آن هوای گرم و بعد از نماز جمعه تهران و در ایام فاطمیه (س)تشییع با شکوهی برگزار شد.
مردم تا ساعت ۶ عصر در خیابانهای تهران همراه با پیکر علی سینه می زدند.
چقدر فاطمیه ی تهران با حضور علی باشکوه شد.
اصلا انگار که علی در فاطمیه آمده بود تا به ندای مظلومیتِ علی زمان لبیک بگوید.
علی بعد از آن همه سال گمنامی، به خاطر ارادت خاصی که به مادر سادات حضرت زهرا(س) داشت، در روز شهادت ام الحسنین (ع) حضرا زهرا (س)
در تهران ، حمیدیه، سوسنگرد و اهواز بصورت باشکوهی تشییع شد.
در همه ی شهرها اصرار می شد که علی در آنجا دفن شود.
🌷یادم افتاد چند ماه قبل ،مادر یکی از شهدا به مادر حاج علی گفته بود:
پسرم در عالم رویا ، این فضایی که جلو ی بهشت آباد است را نشان داد و گفت:
فرمانده ی ما چند ماه دیگر در اینجا دفن می شود.
آن زمان جدی نگرفتیم، اما بهترین محل برای دفن حاج علی همین مکان
( بهشت آباد اهواز) انتخاب شد!
🆔 @Agamahmoodreza
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طنّازی ، شوخ طبعی و بصیرت در یک پلان
پیام شهدا برای ما...
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
🆔 @Agamahmoodreza