•••
شبـــ قدر شبۍ ڪه بایـد به یـاد روۍ محبوبـــ عزیز آن یـار پنهان رخسار ، بادردمندۍ هاے عاشقانہ نالید و دیدار او را از خداۍ طلبید
#شبقدر 🖤😔
@agamahmoodreza1392
#حدیث🍃💕
|امام صادق ع|♡
مقدّرات در شب نوزدهم تعییـن،
در شب بیست و یڪم تأییـد،
و در شب بیست و سوم رمضـان
امضا مےشود...
•{الڪافے،ج۴،ص۱۵۹}•
@agamahmoodreza1392
🍀🌸میگفت چشمان #شهدا
به راهـے است ڪہ
ازخود به یادگار گذاشته اند،
اما چشم ما
بـه #روزى است ڪه با
آنان رو بروخواهیم شد.
دعائـے...🙏
تا ڪه شرمنده نباشیم😔😢
#شهید_محمودرضا_بیضایی🍃🌟
|.🦋.|@agamahmoodreza1392
|●○•°🌤🌸🌼○●•°|
💠🌈💫
#براے_داداش_محمودرضا🎈💌
|#قڛمـــت_دومـ2⃣🍃♡❤️|
|○●خواب رو به قبله😍😊🦋●○|
✨ٵحݦد رضٵ بیضایۍ(برادر شہید):
🌷محمودࢪضا همیشہ رو به قبله می خوابید😊قبله خونه پدری ما کمی متمایل به راستہ؛ محمودرضا رختخوابشو رو به قبله (متمایل به راست)پهن میکرد و می خوابیـــــد.خیلی وقتها مادر از این کار دلگیر میشد و تذکر می داد اینطور نخوابه اما محمودࢪضا بهت کارش ادامھ میداد
|🍃🌟🌸🦋💚|
|#دݪانھ💕🦋🌟|
-
الهے..
اگر مـٰن بنده نیسٺم،
|ٺو| کہ مولاےِ من هستے..🍃♥️
-
-
📿
🌙| #خـداے_مـن
@agamahmoodreza1392
#براے_داداش_محمودرضا😍😌😇
#قسمتـ_سومــــ3⃣ـ💝🌴
|○•لبیڪ یا زینبـ❤️💕•°|
✨دکتر احمدرضا بیضائی :
🌷محمودࢪضا، لپ تاپش را روشن کرد💻و عکسهایی که با دوربین کوچکش📸 _ دقایقی بعد از اصابت تیرها _ بالای سر شهید محمد حسین مرادی گرفته بود را نشان داد. 🍃💫
پهلویش دو تا تیر خورده بود.😔
دکمههای پیراهنش را باز کرده بودند و خون پهلویش، زیرپیراهن سفیدش را رنگین کرده بود.😥😭
چشمها را روی هم فشار داده بود و آثار درد در چهره مردانھ و غیورش پیدا بود.
پرسیدم؛ چیزی هم میگفت اینجا؟!😥🤔
گفت: تا نفس داشت گفت:
"لبیک یا زینب"...😭😍😞
#شهیدمحمودرضابیضایے 🦋💚
✨
@agamahmoodreza1392●○•°
|🌈☁️☔️🌿|
🍃🌼حاج حسيڹ یڪتا مے گفت:"
در عالݦـــــ رویا
به شہید گفتݦ
چرا برای ما دعا نمے کنید کہ
شہید بشیݦ😓
شہیڊ گفت:" ما دعا مے کنیم;براتون هݦ
|شہادتـ💚|می نویسنڍ
....ولے گناھ مے کنیڊ
پاڪ مے ۺہ😓😔😞
#چنڊ_دقیقہ_پاے_درس_استاد
#حاجـ_حسیڹ_یڪتا
○•💕💛🌟🌏●○
#براے_داداش_محمودرضا🤗😍
قسمـــت چهارݥـ4⃣
|•°هشتـــــ صبح🌖○•|
🌸🍃رفیق شہید:
💠آشناییمون اتفاقے بود☺️ مثل همہ بچه ها تو بازی کودکانہ🚲🚴... تو صف سرسره🙃...سن و سالمون خیلی کم بود چهار یاپنج سال😊... همسایه مان بود... طبیعت همسایگی هم همین بود که چهره هم رو هرروز ببینیم و😇.... خندھ 😁و بعد توپ پلاستیکی و فوتبالـ⚽️... سال اول ابتدایے شدیم همکلاس😍 بین اونهمه همکلاسی غریبھ😕... خوب محمودࢪضا همه چیزم بود😍☺️ یادش بخیر🍃🌟ساعت پنج شش عصر دیگہ مشقامون تموم شدھ بود📝✏️.. ازپنجره خونمون رو که نگاه میکردم🖼... میدیدم نشسته جلوی سکوی پارک😊...عاشق استقلال بود💙 یه لباس ابی استقلال گرفته بود👕 با چه ذوقی تنش میکرد.😍😄 اون میشد استقلال💙 من پیروزی❤️💥 ...
تابستون هم که میشد🌞⚡️ دیگه همه چی تعطیل بود... فوتبال و فوتبال و فوتبال⚽️⚽️...
هرروز هشت صبح آیفون خونمون زنگ میزد😊...
مهدی؛من پایینم! یادش بخیر اول صبحی... صدای همسایه رو.درمیاوردیم الان که یادش می افتم بغض میکنم😔....
بار اخر که باهم حرف زدیم😞 دقیقا این جمله رو پشت تلفن بهم گفت... مهدی هشت صبح یادته😭😓💔... بعد قهقه زد و گفت واقعا یادش بخیر چه روزهایی بود🙃💞💕
#شهیدمحمودرضابیضایے ✨
|.🌙.|
@agamahmoodreza