eitaa logo
عقل سرخ||علی سلیمانی
300 دنبال‌کننده
751 عکس
97 ویدیو
13 فایل
کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی ارتباط @messbah110 روبیکا https://rubika.ir/aghlesorkh_ir ویراستی https://virasty.com/ali_soleymani1412 اشتراک مطالب باعث خرسندی و افتخار است. با ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
فهمیدن مقاومت یا مقاومت در فهمیدن! از آغازین روزهای انقلاب مقاومت در ادبیات مردم ایران جایگاه رفیعی پیدا کرد و با آغاز جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس تبدیل به یکی از اصول مردم ایران شد، اما با گذشت چند دهه از انقلاب و جنگ با روی کار آمدن جریان های تجدیدنظرطلب و تغییر نرم و زیرپوستی سبک زندگی و فراگیر شدن رسانه ها و تهاجم فرهنگی و قدرت گرفتن این جریان ها و به دست گرفتن دولت های بعد از جنگ، بصورت نرم و موریانه وار در کنار تغییرات اجتماعی و خود دولتمردان نیز اقدام به کمرنگ کردن فرهنگ مقاومت و جایگزینی سازش به جای مقاومت بودند. آنها بطور مستقیم از کلمه سازش استفاده نکرده و آن را با واژه تعامل جایگزین کردند تا بار معنایی منفی کلمه "سازش" را نداشته باشد. این جریان تا حدی در این کار مصمم بود و به آن اعتقاد داشت که در مقاطع مختلف برای رسیدن به هدف خود یعنی سازش، حاضر شد مسائل حیثیتی نظام را به امور روزمره و معیشت مردم گره بزند تا از این راه به سر منزل مقصود یعنی سازش و هضم شدن در نظام جهانی مدنظر تمدن غرب،برسند. این مسیر بر خلاف اهداف انقلاب اسلامی، باعث کند شدن حرکت کشور به سمت آرمان ها واهدافش بود ومانند باد مخالف حرکت کشتی انقلاب را کند می کرد. این جریان به حدی عیان و علنی به فعالیت ادامه داد که دیگر نگرانی از بار معنایی منفی کلمه"سازش" نداشت و در دهه گذشته با اسم رمز همین کلمه تمام مولفه های قدرت نظام را فدای تعامل(سازش) کرد، معیشت مردم را به پرونده هسته ای گره زد، بعد از تعطیلی فعالیت هسته ای وضع معیشت مردم به مراتب بدتر از گذشته شد، در ادامه امنیت کشور را خرج حفظ توافق سازش کرد تا جایی که چندین وچند عملیات خرابکاری در تاسیسات نظامی هسته ای اتفاق افتاد و دو مورد ترور عالی ترین مقامات علمی ونظامی کشور رخ داد، که در همه اینها اگر شرایط عادی بود و تفکر حاکم بر قوه ی اداره کننده کشور تفکر سازش نبود، پاسخ ایران به عاملان وآمران این‌حوادث علنی و شدید می بود نه محدود ،مخفی و نیابتی. این جریان محاسبات مردم را دچار مشکل کرد و این طور القا کرد که سازش راه علاج کشور است و به حدی در این‌مسیر پرتلاش بود که رهبر انقلاب در یک سخنرانی فرمودند:"هزینه سازش به مراتب بیشتر از مقاومت است". اینکه امروز عده ای از نخبگان سیاسی و کارگزاران نظام خصوصا افراد حاضر در دولت با مشاهده این حجم از مشکلات علی رغم ۸سال تلاش برای سازش و تسلیم،بازهم اصرار به ادامه این مسیر دارند به دو علت است، اول اینکه اعتقاد قلبی و منطقی آنها این است که راهی جز سازش وجود ندارد و دومی هم مقاومت در برابر فهمیدن است! ای کاش آقایان این مقاومتی که در برابر فهمیدن مضر بودن سازش دارند را، در برابر دشمنان تمدنی انقلاب و نظام داشتند. ومن‌الله التوفیق علی سلیمانی
عقل سرخ||علی سلیمانی
فراتر از گوبلز روزی ملانصرالدین به دروغ گفت در فلان محل آش می دهند، بعد از مدتی دید جمع زیادی با ظرف برای گرفتن آش می روند، شک کرد که نکند واقعا آش می دهند! گوبلز می گوید دروغ باید هرچه بزرگتر باشد باور پذیرتر است. در سال های گذشته مسئولان دولتی در مقاطع مختلف و به بهانه های مختلف در برابر انتقادات از موفقیت های مختلف دولت در زمینه های مختلف سخن می گویند. آقای جهانگیری از موفقیت در کنترل اوضاع اقتصادی کشور و ثبات آن می‌گوید، آن دیگری می گوید اگر مدیریت ما نبود امروز در کشور با قحطی روبرو بودیم و آن یکی می‌گوید اگر ما نبودیم‌و قیمت ارز را کنترل نمی کردیم امروز قیمت به مراتب بالاتر از قیمت فعلی بود. همه این‌اظهار نظرها باعث این می شود که آقای روحانی در آخرین اظهارات خود بگویند:" دهه ۹۰ که دهه دولت یازدهم و دوازدهم بود ،دهه نجات ملی و پیشرفت و جهش تولید بود"!!! انقدر این دروغ اگر ما نبودیم وضع کشور بدتر می شد بزرگ شده است که باعث شده آقای روحانی باورشان شود که دولت ایشان دولت نجات ملی بوده و باعث پیشرفت کشور شده اند. ای کاش آقای روحانی به آنچه در ذهن خودشان است و یا آنچه اطرافیان ایشان می گویند به عنوان سندی برای بیان چنین سخنانی اکتفا نکنند، چرا که واقعیت بسیار متفاوت تر از آن چیزی است که دولت مردان ایشان بر اساس یک آینده مجهول در صورت در قدرت نبودن خودشان بیان می کنند. آقای روحانی، آن بیان گوبلز برای عملیات روانی علیه دشمنان خارجی آلمان نازی کاربرد داشته است نه اینکه واقعیتی که مردم کشور لمس کرده اند را جوری عوض کنید که باورتان شود نه‌تنها مشکلی در کشور وجود ندارد بلکه کشور نجات‌پیدا کرده و پیشرفت داشته است. ومن الله التوفیق علی سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
خدا می داند در مذاکرات وین چه خبر است و چه چیزی در حال وقوع است که جناب رییس جمهور حاضر شده اند کاری کنند که اتهام تهدید به کودتا متوجه ایشان بشود تا حواس همه از وین ومذاکرات پرت شود. https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
از پلن های انتخاباتی لاریجانی رونمایی شد! نمایندگان ادوار مجلس که از ورود به این مجلس جا مانده اند و ارتباطات و جلسات منظم با آقای لاریجانی دارند ،شبکه های جمع آوری رای و تشکیل ستاد انتخاباتی برای لاریجانی در حوزه های انتخابی خود وروستاها و شهرهای کوچک را شروع کرده اند. با آمدن آقای رییسی قطعا آقای لاریجانی وارد انتخابات میشود، در صورت نیامدن رییسی ،لاریجانی نمی آید چون معتقد است گزینه اصلاحات خودش می تواند رای بیاورد. در صورت ورود آقای جلیلی به انتخابات قطعا آقای لاریجانی نامزد خواهد شد زیرا معتقد است در برابر جلیلی تنها اوست که می تواند از گفتمان و وضع فعلی سیاست خارجی دفاع کند. لاریجانی معقتد است اصولگرایان از۷۶ تا الان پیروز نشده اند وعدم حمایت آنها از من اهمیتی ندارد. او احمدی نژاد را هم گزینه اصولگرایان در سال ۸۴ نمی داند. این طرح ها وتحلیل مربوط به شرایط کنونی است و اینکه تا زمان ثبت نام انتخابات تغییری در آنها ایجاد شود یا خیر مشخص نیست‌.
شماره ۱۶ ماهنامه افق تحلیل با یادداشتی از بنده با عنوان رییس جمهور دیده بان هوشیار نظام
رییس جمهور، دیده بان هوشیار نظام سال جاری سال ریاست جمهوری است که یکی از مهمترین انتخابات های ریاست جمهوری است ، زیرا کشور با مسائل و مشکلات بسیاری دست وپنجه نرم می کند که بخش قابل توجهی از آن به علت ضعف و ناکارآمدی دولت مستقر در شناخت مسائل اصلی کشور، عدم‌ توانایی یا عدم علاقه به تمییز قائل شدن بین مسائل اصلی و فرعی کشور و همچنین عدم اولویت بندی مسائل است. از این رو در مطلب پیش رو به بررسی اهمیت فهم و شناخت درست رییس دولت از مسائل کشور می پردازیم. شناخت مسائل اصلی شخصی که رییس جمهور کشور می شود و خود را در قد وقواره ی ریاست جمهوری میبیند باید توانایی شناخت مسائل اصلی کشور را داشته باشد. این شناخت مسائل نباید برداشت های شخصی وی باشد ، این شناخت مسائل حاصل شناخت دقیق از وضعیت کشور و مردم است، وقتی شناخت کافی از مسائل مردم و کشور وجود داشته باشد و شخص رییس جمهور در میان مردم بوده باشد و از برآمده از میان اقشار مختلف مردم باشد، توان شناخت مسائل اصلی کشور را دارد و مسائل اصلی شکل گرفته در ذهن خود را مشکلات کشور فرض نخواهد کرد. شناخت مسائل اصلی کشور مستلزم این است که فرد به صورت حقیقی درگیر مسائل بوده باشد و در زمینه های مختلف با کارشناسان امر جلسات متعدد برگزار کرده باشد و صرفا با یک‌ نگاه برآمده از رقابت سیاسی به مسائل ننگرد و صرف مخالفت با دولت قبلی و رقابت سیاسی درباره مسائل کشور اظهار نظر نکند زیرا در این صورت نه تنها شناختی عمیق از مسائل کشور نخواهد داشت بلکه راهکار یا برنامه ای هم برای حل این مسائل نمی تواند ارائه کند. عدم جابجایی مسائل اصلی و فرعی شخصی که داعیه دار ریاست جمهوری است و بر این مسند تکیه میزند باید به شدت از جابجا کردن مسائل اصلی و فرعی پرهیز کند، این امر زمانی ممکن است که فرد شناختی درست از مسائل کشور داشته باشدو بتواند مسائل اصلی وفرعی کشور را بدرستی تشخیص دهد، در غیر این صورت از ابتدا و با شناخت غلط مسائل فرعی را اصلی قلمداد کرده و مسائل اصلی را فرعی می پندارد. بعد از مرحله شناخت و تمییز مسائل اصلی و فرعی، نکته مهم برای عدم جابجایی این مسائل مربوط به شخصیت و خصوصیات اخلاقی شخص رییس جمهور می شود، این فرد باید اخلاق را سرلوحه قرار داده و با پرهیز از بی اخلاقی سیاسی و دوری از اخلاق سیاسی غیر الهی برای فرار از پاسخگویی و یا سرپوش گذاشتن بر ضعف و ناکارآمدی احتمالی خود، مسائل اصلی و فرعی جا بجا نکند و با حاشیه سازی قصد داشته باشد با این جابجا کردن مسائل اصلی وفرعی منکر ناکارآمدی شود و افکار عمومی را منحرف کند. جابجا کردن مسائل اصلی و فرعی هزینه بسیار زیادی را به کشور متحمل خواهد کرد و توان و انرژی کشور را به جای استفاده در مسیر درست، اتلاف کرده و حرکت کشور به سمت پیشرفت در تمام ابعاد را متوقف کرده و یا با کندی مواجه می کند. شناخت اولویت ها بعد از شناخت مسائل اصلی کشور و تفاوت قائل شد و تشخیص مسائل اصلی از فرعی، رییس جمهور باید اقدام به اولویت بندی این مسائل کند. یعنی بتواند اولویت پرداختن مسائل را تشخیص دهد. بطور مثال اگر پنج مساله اصلی برای کشور متصور است باید آنها را اولویت بندی کرده زیرا این اولویت بندی می تواند کمک کننده و همراه کننده مردم باشد، فرضاً وقتی دغدغه مردم مساله معیشتی است، با اولویت به این امر و بهبود آن می تواند اعتماد عمومی را جلب کرده وهمراهی مردم را به ارمغان بیاورد و با کمک مردم وبه پشتوانه ی آنها به سمت حل اولویت های بعدی برود ومردم را در این راه همراه خود داشته باشد اما اگر در اولویت بندی اشتباه کند، همراهی و کمک افکار عمومی را با خود نخواهد داشت. برای حل مسائل کشور همراهی مردم از نکات بسیار مهم است که رییس جمهور اگر در اولویت بندی ها مسائل مرتبط با مردم را در نظر نگیرد، عملا توان عمومی دولت خود را کاسته و اعتماد عمومی را از خود سلب کرده است و باعث شکاف دولت_ملت شده زیرا ملت چنین دولتی را دور از خود می دانند و احساس می کنند دولت آنها را درک نمی کند و خواسته های آنها را نمایندگی نمی کند. احصا کردن مسائل اصلی قبل از انتخاب و ارائه راهکار تمامی مسائل مربوط به شناخت مسائل کشور،جابجا نکردن مسائل اصلی و فرعی و اولویت بندی درست توسط رییس جمهور مستلزم این نکته است که وی قبل از انتخاب به عنوان رییس جمهور، اقدام به شناخت مسائل ، دسته بندی آنها در چارچوب اصلی و فرعی و اولویت بندی آنها برای اجرا ،کرده باشد و برای همه این مسائل راهکار و راه حل داشته باشد ، زیرا اگر قرار باشد بعد از انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور تازه به سمت این شناخت و این دسته بندی پیش برود، عملا زمان زیادی را از دست خواهد داد و مسائل بسیاری برای کشور بابت این کسب تجربه و شناخت ایجاد خواهد شد.
انتخاب درست از این رو برای انتخاب رییس جمهور، نباید صرفا به فضاسازی های رسانه ای، موج سازی های مصنوعی و حاشیه سازی های بی فایده درباره ی افراد توجه کرد، برای انتخاب یک رییس جمهور طراز باید دید که او چه مقدار با مسائل کشور آشناست، این آشنایی ظاهری است و فهم عمیق دارد ، برای آنها چه راه حلی دارد، آیا مسائل اصلی را می شناسد؟ و اولویت بندی مسائل را انجام داده است و برای قبول این مسئولیت برنامه دارد و از سنگینی کار اطلاع دارد و یا صرفا به پشتوانه شناخته شده بودن یا فضاسازی رسانه ای و یا قول حمایت از جانب افراد و گروه ها پا به عرصه خطیر ریاست جمهوری گذاشته است و شناختی از مسائل نداشته و برنامه و راهکاری هم برای حل آنها ندارد. و من الله التوفیق علی سلیمانی
کارخانه موشکی تاسیسات هسته ای دیمونا شهرک های نزدیک غزه حمله هوایی انصارالله به سعودی... همه اینها در کمتر یک روز دست انتقام را اگر نبندند، اینگونه پاسخ کوبنده به جنایتکار ترین موجودات روی زمین خواهیم داد، این کمترین و کوچکترین واکنش بود.
یکی بزنید ده تا میخورید...تا اینجا فعلا شده است ۹ تا منتظر دهمی هم باشید.
دومین گزارش انتخاباتی صداوسیما که این بار نه تخریب جلیلی که حذف او را در دستور کار خود قرار داده بود و اصرار داشت که در کشور مستقل نداریم وهمه باید یا وابسته به چپ باشند یا راست و همچنان هم در حال پاس گل دادن به اصلاحطلبان درباره عدم حضور سید حسن خمینی!
سه جریان در حال اصرار به آیت الله رییسی برای حضور در انتخابات هستند. اول. بچه های دلسوز حزب اللهی که از سر خیرخواهی برای کشور این درخواست را دارند. دوم. جریان فاسد داخل قوه قضائیه تا با دور کردن ایشان از قوه،خطر برخورد با خود و نابودشدن شبکه های فسادی که ساخته اند را کاهش بدهند. ۳.جریان اصولگرا که دنبال این هستند تا با حضور ایشان قدرت را قبضه کرده و بتوانند قوه مجریه را در دست گرفته و هم یک اجماع اجباری ایجاد کرده و رقبای انقلابی که حاضر به ائتلاف(سهم دهی) به اصولگرایان نیستند را از رقابت حذف کنند. حالا باید دید دعوت از آقای رییسی بیشترین منفعت را برای چه کسانی دارد، واین اصرار دعوت از ایشان با احساسات پاک مردمی بازی در پازل چه جریانی است، آیا منفعتش برای انقلاب بیشتر است یا دو گروه دیگر؟ ومن‌الله التوفیق علی سلیمانی
دیپلماسی احمقانه به دنبال تخریب مرد میدان امروز فایل صوتی وزیر به اصطلاح خارجه ایران در شبکه سعودی منتشر شد. در بخش هایی از این صوت محرمانه که مشخص نیست چطور به آن سوی مرزها و شبکه سعودی رسیده، آقای وزیر اتهامات و حملاتی به حاج قاسم سلیمانی وارد می کند و او را متهم می کند که دیپلماسی را فدای میدان کرده است اما حاضر نشده از میدان برای دیپلماسی هزینه کند! آقای ظریف شما به اندازه کافی مولفه های قدرت این کشور را هزینه دیپلماسی ذلت بار خود کرده اید و تاوان این شاهکار ذلت بار شما را هم ۸۵میلیون نفر با گوشت وپوست خود درک کرده اند و در نقطه مقابل هم اثرات مثبت اقدامات میدانی حاج قاسم را هم به چشم دیده اند، نه فقط ۸۵میلیون ایرانی که مردمان سوریه وعراق هم از برکات وجود بهره مند بوده اند. تمام این سالها شما یک شوخی تلخ در نظام اسلامی بودید و اگر کسی به کوچک بودن شما برای حضور در جایگاه وزیر دستگاه سیاست خارجی نظام شک داشت، با انتشار این فایل صوتی این شک به یقین تبدیل شد. آقای ظریف شما کدام دستاورد را داشتید که بابت صله ی آن توقع داشتید حاج قاسم "میدان" را هزینه نرد عشق باختن شما با شیطان بزرگ کند؟ شما کدام خطوط قرمز "میدان" سیاست را رعایت کرده بودید که توقع داشتید خطوط قرمز "میدان" امنیت را هم به شما بسپارد. آقای ظریف شما تمام شده اید و فاجعه ی حضور ۸ساله شما در دولت از اذهان پاک نمی شود پس با خاک پاشیدن بر خورشید به دنبال تنفس مصنوعی و زتدگی نباتی در عرصه سیاسی کشور نباشید. تقابل با حاج قاسم نه گندم "پاستور" برایتان دارد و نه "جو"ی واشنگتن. ومن الله التوفیق علی سلیمانی
خطاب به برادران بزرگوارمون در کانال بیداری ملت برادرا ما شما را دوست داریم و احترام می‌گذاریم. حالا درسته متون ما را بدون نام و عنوان کانال منتشر می‌کنید و ما به جهت نشر محتوا، راضی هستیم ولی انصافاً دیگه از این کارا نکنید. من این مطلب شایسته‌گزینی رو درباره آقایان جلیلی و رئیسی نوشتم نه درباره آقای محمد و رئیسی. آقای محمد هم جزو نامزدهای جبهه انقلاب هست برای ما محترمه و ان‌شاءالله موفق و منصور باشه. قطعاً ایشون و ستادشون به این کار شما هم راضی نیستن. ولی رفتار شما اخلاقی نیست. محتوای نویسندگان رو به نام خودشون اگر منتشر نمی‌کنید به جهت اینکه اصل محتوا و مطالب بازنشر بشوند من ایرادی ندارم. (البته اگر نویسنده‌ای راضی نیست که اشکال دارد) ولی این مدل تغییر محتوا واقعاً اخلاقی نیست. چون بارها این روال تکرار شده علنی تذکر دادم. 🙏 ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عقل سرخ||علی سلیمانی
خطاب به برادران بزرگوارمون در کانال بیداری ملت برادرا ما شما را دوست داریم و احترام می‌گذاریم. حا
اخلاق که کنار برود ، کار سخت میشود و هدف وسیله را توجیه که می کند هیچ، وسیله ساز هم میشود! ما به دنبال سیاست اخلاقی هستیم نه اخلاق سیاسی شده.
باید کار را در دست گرفته و محکم پای در مسیر گام دوم انقلاب اسلامی بگذارند، وظیفه ما معرفی و شناساندن اصحاب ما می توانیم و شاخصه های آنهاست تا هرشخص و گروهی نتواند خود را به عنوان به مردم معرفی کرده و با کج روی و انحراف از این مسیر مردم را از این اصحاب ناامید سازد.
تخریب هوشمند از جانب مدعیان در این ایام که نزدیک انتخابات می شویم نحوه استقبال از انتخابات در گروه ها و جناح های مختلف جالب توجه و گاهی هم برخلاف مخالفت های این جناح ها باهم یک شکل است. اولین مورد در این هماهنگی میان جبهه اصلاحات وجریان اصولگرایی که صدا و سیما هم در حرکتی اشتباه برای آنها ریپرتاژ رفت، این بود که معتقدند شخص وجریانی خارج از این دو جریان وجود ندارد و هرکس این ادعا را دارد یا حرفهای فریبنده میزند یا بنیان نظری درستی ندارد و اصولا هیچکس خارج از این دو جریان قابل تعریف نیست! خب این حرف هم تخریب کسانی است که حاضر به پذیرش قبیله گرایی اینها نیستند و هم باعث کاهش مشارکت در انتخابات می شود زیرا این گزاره را مخابره می کند که طرحی نو در کار نیست و هرفردی بیاید وابسته به همان تفکرات قدیمی است. دومین مشابهت تخریب هوشمند است، که دو جریان فوق الذکر به آن می پردازند. این تخریب به این شکل است که در جریان اصلاحات ابتدا یک‌تفکر وگفتمان تخریب می شود و آن را مشکل ساز برای کشور معرفی می کنند و پس از آن شروع به معرفی یک شخص به عنوان نماینده آن گفتمان می کنند و به صورت غیر مستقیم و هوشمند دست به تخریب آن شخص میزنند، در جریان اصولگرایی تخریب به این صورت است که ابتدا یک جریان را تخریب کرده و آن را نماد تحجر و وحدت شکنی و نفاق جلوه می دهند و بعد به طور هوشمند به بررسی نامزدهای مدنظر آن جریان می پردازند و در این رهگذر تمام چهره هایی که مدنظر شان نیستند را به آن جریان متصل کرده و بصورت هوشمند آنها را تخریب کرده و به اصطلاح میسوزانند. سومین مورد تخریب که مختص جریان اصولگرایی است، ایجاد دوگانه های کاذب اصلح وصالح مقبول، رای دارد یا رای ندارد، رای از سر ترس و ایجاد رعب در میان جامعه که اگر به گزینه ما رای ندهید،رقیب ما رای می آورد و کسی که برخلاف این استدلال ما عمل کند وحدت شکن ، نفوذی و یا بی بصیرت است. با این استدلال جریان اصولگرایی همیشه حداقلی ترین گزینه را وارد میدان کرده است. سرکوب با چماق ائتلاف و بستن دست مردم برای انتخاب و محدود کردن قدرت انتخاب مردم یکی از خاصیت های جریان اصولگرایی است که همیشه تلاش دارد با مصادره کردن افراد به نفع خود با چماق ائتلاف مابقی نامزدها را از دور خارج کند تا بتواند برنامه های خود را پیش بگیرد و با همین فرمان و محدود کردن تعداد نامزدها عملا هم به سلیقه ی سیاسی مردم بی اعتنایی کرده است و هم باعث کاهش مشارکت می شود، زیرا هر شخصی که برخلاف این جریان حرکت کند با برچسب های مختلف منکوب می شود، حال که این سازوکار جریان اصولگرایی شکست هایش بسیار بیشتر از موفقیت هایش بوده است، مصادیقش هم کم نیستند از ۷۶ تا ۹۶ مثال هایش بسیار زیاد است. ان شاالله در بازه ی زمانی نزدیک به انتخابات از ترفندهای جریانات سیاسی باید بیشتر گفته شود و کلیات و الزامات مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح در انتخابات نیز باید موشکافانه بررسی شود. ومن الله التوفیق علی سلیمانی
عدم مسئولیت پذیری بزرگترین بحران کشور در تمامی سطوح جامعه.
امان از امنیتی زدگی و همه چیز را بحرانی جلوه دادن. آرامش روانی مردم را بازیچه شهرت و نام خود نکنید.
افغانستان، آیینه ی آنچه غربزدگان برای ایران میخواهند حوادث تلخ افغانستان در تمامی سالهای پس از اشغال آن توسط تروریست های آمریکایی در اذهان همه ما باقی مانده اتفاقات تلخی که مشابه آن تا قبل از این اشغال به مراتب کمتر از این بوده است. آنچه در افغانستان در حال وقوع است حاصل پیوند تکفیر وغربزدگی است. آنچه که ما امروز در افغانستان میبینیم، نه فقط حاصل وجود اندیشه های تکفیری در افغانستان که حاصل وجود غربزدگی در کنار تکفیر است، غربزدگی که پیشرفت ورهایی از وضع موجود را صرفا در گرایش به غرب میبیند و حاضر است کشورش تحت اشغال و استعمار باشد تا شاید از پس این تحقیر پیشرفتی نیز حاصل شود. جریان غربگرا یا بهتر است بگوییم غرب زده داخل ایران همیشه در سالهای بعد از اشغال افغانستان علنا غبطه افغانستان را خورده است و گاها افراد اسم ورسم دار و سابقا دارای مسئولیت در کشور غبطه افغانستان را میخورند و آرزو می کنند و پیشنهاد می کنند ای کاش در بعضی مسائل مانند افغانستان می بودیم، این جماعت در مسائل مختلفی مانند برپایی لویی جرگه یا فاجعه داشتن دو رییس جمهور بیشتر این خودباختگی را نمایش داده اند. ارمغان جریان غربگرا برای ایران و ایرانی چیزی بیشتر یا بهتر از آنچه که امروز در افغانستان رخ می دهد نخواهد بود، این جریان برای غربی کردن صدر تا ذیل کشور حاضر است روزی ده ها تن از فرزندان این مرز و بوم به کام مرگ کشیده شوند اما هر روز صبح لذت مشاهده سربازان آمریکایی در خیابان ها را احساس کنند. این جماعت حاضر هستند هر روز مردم این کشور در خیابان های وطن خود با استرس قدم بردارند و با آنها مانند تروریست ها برخورد شود اما آمریکا در داخل ایران سفارت داشته باشد وپایگاه نظامی برپا کند. خونریزی و کشتار در غرب آسیا بیش از آن که حاصل تفکرات تکفیری باشد حاصل تفکرات غربزدگی است، مرگ را نه تکفیری ها که غربزده ها با پشتوانه ی اتوپیای خود تبدیل به کسب و کار ساکنان غرب آسیا کرده اند. اگر امروز ایران در امنیت است،صرفا بخاطر توان امنیتی آن نیست بلکه بخاطر ایستادگی رهبری معظم انقلاب و جریان های فکری انقلابی در برابر تفکر غربزدگی است والا امروز وضع ایران ما هم چیزی شبیه به افغانستان بود. برای حفظ این امنیت و برای جلوگیری از حرکت کشور به سمت افغانستان شدن،ما مردم باید در انتخابمان دقت کنیم و همیشه این را به خاطر داشته باشیم که با عدم اعتماد و عدم انتخاب افراد غربگرا می توانیم در حفظ امنیت کشور سهیم بوده و از جان ومال وفرزندان خود در برابر سفاکان محافظت کنیم. ومن الله التوفیق علی سلیمانی
اندر احوالات قدرت طلبان و جریان تحریف که در تلاش برای کاهش مشارکت هستند، دقیقا در نقطه مقابل اندیشه و سیره ی رهبر معظم انقلاب. علی سلیمانی