eitaa logo
نوشته‌ها
960 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
821 ویدیو
35 فایل
اینجا به یاری خدا از خانواده، زنان، سیاست، مبانی تمدن غرب و نقد اندیشه‌ها می‌نویسم. «اللهم اجْعَلنی مُجَدِّد دینک و مُحیِ شَریعَتِک» مریم اردویی طلبه سطح ۳، رشته مطالعات اسلامی زنان @ma_3461 ایتا اینستاگرام @maryam_ordouei
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشته‌ها
. شاید شما هم زیاد با قیاس‌هایی در مورد میزان دین‌داری مردم مواجه شده‌اید و شاهد محاورات عامیانه در مورد کاهش دین‌داری مردم بعد از انقلاب در قیاس با قبل از انقلاب بوده‌اید. معتقدم اساسا این نوع قیاس، قیاسی مع‌الفارق است؛ چراکه دین‌داری کنونی از نظر ماهیت با آنچه در زمان حکومت پهلوی جریان داشت بسیار متفاوت است. یکی از مهترین دلایل تفاوت این نوع دین‌داری را در حدیثی قدسی به نقل از امام محمد باقر علیه‌السلام می‌توان دریافت. حضرت می‌فرمایند:« خدا تبارك و تعالى فرمايدمحققاً من عذاب كنم هر فرد رعيتى را در اسلام كه گردن نهد به ولايت و حكومت هر پيشواى جائر و خلاف كار و ستم‌كارى كه از طرف خدا نيست و اگر چه رعيت در كردار خودش نيكوكار و با تقوى باشد و محققاً بگذرم از هر رعيتى كه در عالم مسلمانى گردن نهد به ولايت و حكومت امام عادل منصوب از طرف خدا و اگر چه خود آن فرد رعيت نسبت به خودش ستمكار و بد كردار باشد». تفاوت عمده‌ی این دین‌داری به بحث پذیرفتن ولایت طاغوت و یا ولایت الله برمی‌گردد، چرا که ولایت یکی از اصول پنج‌گانه‌ای است که اسلام بر آن بنا شده است. طبیعی است که با پذیرش چنین ولایتی، شما در خط مقدم جهادی قرار می‌گیرید که محل درگیری اصلی حق و باطل است. در واقع انقلاب اسلامی دین‌داری فردی را به یک دین‌داری جمعی و کلان تبدیل کرد و امت را در مقابل کفر مدرن به صحنه‌ی درگیری کشاند. عاشورا را از تکیه‌ها، در کوچه پس‌کوچه‌ها به عرصه‌ی بین المللی کشاند، و ملتی که روضه‌ی اباعبدالله را در حد دارالشفاء فهم کرده بودند به خالقان حماسه‌ی نه دی ارتقاء ایمان داد. آخرین نکته این‌که نمی‌توان بر حجم تبلیغات، گسترش رسانه‌ها، تغییر مراجع فکری، ترویج ادبیات مدرن در سطح جامعه، خیانت برخی کارگزاران، حماقت برخی دوستان، جهالت برخی مدعیان انقلابی‌گری و....هزار مؤلفه‌ی دیگر چشم بست و سپس در مورد دین‌داری مردم نظر داد. تمام فشارهایی که از سوی کفر مدرن به مردم وارد می‌شود به سبب نوع متفاوتی از دین‌داری است، که مردم نجیبانه جلوی این فشارها ایستاده‌اند. ✍مریم اردویی @aghletarif
نوشته‌ها
حضرت علی علیه‌السلام در جریان جنگ صفین وقتی که شرایط سخت شد به اصحابشون فرمودند به عده‌ای از شما خدا
. در کتاب طرح کلی اندیشه‌ی حضرت آقا در بخشی از کتاب که صحبت از ولایت است، در مورد چگونگی حفظ جمع مؤمنان در یک جامعه‌ی جاهلی آمده :« اگر بخواهند این جریان باریک که به نام اسلام و مسلمین به وجود آمده،در میان جامعه‌ی جاهلی پرتعارض و پر زحمت باقی بماند....هضم نشود، حل نشود..بایستی این عده مسلمان را مثل پولاد آبدیده به همدیگر بتابند». این حرف به این معناست که باید برای تقویت جبهه‌ی حق، پیوندهای ولایی بین مؤمنین و مؤمنات محکم شود. بر این اساس و از آنجایی که در عصر جاهلیت مدرن عِده و عُده‌ی سپاه جن و انس شیاطین و تهاجمات آن بیشتر می‌شود، ضرورت تحکیم این پیوند روز به روز بیشتر می‌شود. علت ضرورت حفظ و تحکیم این پیوند ولایی را حضرت آقا در ادامه‌ اینگونه بیان می‌کنند:« باید اینها را هر چه بیشتر به هم بچسبانند...هر چه بیشتر از جبهه‌های دیگر، از جریان‌های دیگر، از انگیزه‌های مختلف، دور نگه دارند؛ چون اینها در اقلیتند. جمعیتی که در اقلیتند، ممکن است فکرشان تحت‌الشعاع اکثریت قرار گیرد...در لابلای عمل‌های بقیه‌ی مردم، که احیانا مخالف با آنها هستند، گم بشود، هضم بشود و از بین برود». با کنار هم قرار دادن این بیانات و صحبت‌های آقای میرباقری در مورد فرمایش حضرت علی علیه‌السلام در جنگ صفین خطاب به افراد دارای «ربط قلب»، به این نتیجه می‌رسیم که ما در جبهه‌ی حق علاوه بر تقویت ایمان فردی مسئول حفظ ایمان بقیه‌ی مؤمنین نیز هستیم. مؤمنینی که به علت تهاجمات بی‌وقفه‌ی فرهنگی و فشار جو حاکم، امکان دارد از مرزهای ایمانی عقب‌نشینی کنند. و این وظیفه مرد و زن نمی‌شناسد. حضرت آقا در تفسیر آیه‌ی «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» این نسبت بین مومنین را همانند نسبتی که بین اعضاء و جوارح یک بدن وجود دارد شرح می‌دهند:« وقتی یک عده افراد هم‌فکر، حکم یک صف واحد را داشتند، کارهایشان همه با هم هماهنگ است. شما به قالب و جسد یک انسان نگاه کنید. فقط این نیست که چند عضو کنار هم قرار گرفته باشند...میان اعضاء نوعی هماهنگی و اتحاد نیز وجود دارد؛ یعنی وقتی در وجود انسان خلأیی افتاد..هر یک از آن اعضاء بتواند، نیاز را برطرف می‌کند.» به عبارت دقیق‌تر و بر طبق فرمایش ایشان زنان و مردان مؤمن علاوه بر محبت و نصرتی که نسبت به یکدیگر دارند، هماهنگ و متحد نیز هستند و از هم پشتیبانی و حمایت می‌کنند. نسبت به انحرافات هر یک از اعضاء حساسند، تذکر می‌دهند و دلسوزانه نقد می‌کنند و دستشان برای یاری یکدیگر گشاده است. ✍مریم اردویی @zananegiii
را فراهم می آورد. هدایتی که به دنبال هدایت ابتدایی ایجاد میشود که همان پذیرش راه حق است و به عبارتی تشویق خداوند به حساب می آید. از طرفی کسانی که ولایت طاغوت را بپذیرند و در مقابل، ولایت تکوینی مثبت و معنوی امام(ع)بر دل‌های مستعدّ و بندگان صالح خدا، شیطان نیز بر دوستانش ولایت تکوینی منفی دارد و در دل‌های آنان در راستای اهداف خودش تصرّف می‌کند و پیام‌هایی را به قلب‌های بیمار ارسال می‌کند. . قرآن می‌فرماید: وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَآئِهِمْ...: و شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا مى‏کنند... این ولایت منفی سبب می‌شود تا دوستان شیطان از نور خارج و به سمت ظلمت حرکت کنند یعنی درست در جهت عکس مسیر تکامل و سعادتی که خداوند برای انسان در نظر گرفته که همان مقام قرب و نزدیکی به خداوند است....وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ. با این توضیحات مشخص شد که هر چه فرد به ائمه نور نزدیک تر ، ولایت پذیرتر و پیوند عمیق تری با آنها داشته باشد؛ به همان میزان از هدایت بیشتری برخوردار خواهد بود و بالتبع خود می‌تواند هادی و راهنما گردد. با این اوصاف ولی‌فقیه را نمی توان تنها اعلم فقها و سیاست‌مداران شیعه دانست؛ بلکه ولی‌فقیه، نزدیک‌ترین شخص به ائمه‌ی‌نور هم هست و در بالاترین حد تولی نسبت به آنها قرار دارد. کسی که ولایتش ادامه ولایت رسول الله است و حلقه وصل امت رسول الله به آخرین یادگار مولا علی علیه السلام و امام حی (عج)؛ در نتیجه در عصر غیبت و کوران فتنه های آخرالزمان تنها تکیه گاه و هدایت گر به سمت نور اطاعت از ولی فقیه عادل و عالم می باشد. کسی که به واسطه معرفت بالا نسبت به معصومین(ع) و ملکه عدالت و تقوا تحت بالاترین سطح از ولایت تکوینی ائمه ع قرار دارد و می تواند در غیاب امام، امام باشد. باشد که قدر بدانیم. ✍مریم اردویی @zananegiii
هدایت شده از نوشته‌ها
. شاید شما هم زیاد با قیاس‌هایی در مورد میزان دین‌داری مردم مواجه شده‌اید و شاهد محاورات عامیانه در مورد کاهش دین‌داری مردم بعد از انقلاب در قیاس با قبل از انقلاب بوده‌اید. معتقدم اساسا این نوع قیاس، قیاسی مع‌الفارق است؛ چراکه دین‌داری کنونی از نظر ماهیت با آنچه در زمان حکومت پهلوی جریان داشت بسیار متفاوت است. یکی از مهترین دلایل تفاوت این نوع دین‌داری را در حدیثی قدسی به نقل از امام محمد باقر علیه‌السلام می‌توان دریافت. حضرت می‌فرمایند:« خدا تبارك و تعالى فرمايدمحققاً من عذاب كنم هر فرد رعيتى را در اسلام كه گردن نهد به ولايت و حكومت هر پيشواى جائر و خلاف كار و ستم‌كارى كه از طرف خدا نيست و اگر چه رعيت در كردار خودش نيكوكار و با تقوى باشد و محققاً بگذرم از هر رعيتى كه در عالم مسلمانى گردن نهد به ولايت و حكومت امام عادل منصوب از طرف خدا و اگر چه خود آن فرد رعيت نسبت به خودش ستمكار و بد كردار باشد». تفاوت عمده‌ی این دین‌داری به بحث پذیرفتن ولایت طاغوت و یا ولایت الله برمی‌گردد، چرا که ولایت یکی از اصول پنج‌گانه‌ای است که اسلام بر آن بنا شده است. طبیعی است که با پذیرش چنین ولایتی، شما در خط مقدم جهادی قرار می‌گیرید که محل درگیری اصلی حق و باطل است. در واقع انقلاب اسلامی دین‌داری فردی را به یک دین‌داری جمعی و کلان تبدیل کرد و امت را در مقابل کفر مدرن به صحنه‌ی درگیری کشاند. عاشورا را از تکیه‌ها، در کوچه پس‌کوچه‌ها به عرصه‌ی بین المللی کشاند، و ملتی که روضه‌ی اباعبدالله را در حد دارالشفاء فهم کرده بودند به خالقان حماسه‌ی نه دی ارتقاء ایمان داد. آخرین نکته این‌که نمی‌توان بر حجم تبلیغات، گسترش رسانه‌ها، تغییر مراجع فکری، ترویج ادبیات مدرن در سطح جامعه، خیانت برخی کارگزاران، حماقت برخی دوستان، جهالت برخی مدعیان انقلابی‌گری و....هزار مؤلفه‌ی دیگر چشم بست و سپس در مورد دین‌داری مردم نظر داد. تمام فشارهایی که از سوی کفر مدرن به مردم وارد می‌شود به سبب نوع متفاوتی از دین‌داری است، که مردم نجیبانه جلوی این فشارها ایستاده‌اند. ✍مریم اردویی @zananegiii
این روزها که یوم‌الله غدیر مصادف شده با ایام انتخابات و با توجه به فضای حاکم بر کشور که شاهد انواع و اقسام گناهان از تخریب گرفته تا تهمت و افترا و حرف بی‌اساس زدن، دیدم خالی از لطف نیست که این شرح شهید مطهری از آیه‌ی سوره مائده رو با هم مرور کنیم: « الیوم یئس الذین كفروا من دینكم؛ امروز( یا بگوییم آن روز) كافران از دین شما مایوس شدند. این را ما ضمیمه مى‏كنیم به یك سلسله آیات دیگرى در قرآن كه مسلمین را تحذیر مى‏كند، مى‏ترساند و مى‏گوید كافران دائما نقشه مى‏كشند و دوست دارند كه شما را از دینتان برگردانند و علیه دینتان اقدام مى‏كنند... از طرف دیگر مى‏بینیم در آن آیه مى‏گوید ولى امروز دیگر مایوس شدند، از امروز دیگر فعالیت كافران علیه دین شما به پایان رسید "فلا تخشوهم" دیگر از ناحیه آنها بیمى نداشته باشید "واخشون" از من بترسید! ... پس معنى" الیوم یئس الذى كفروا من دینكم فلا تخشوهم واخشون" این است كه دیگر كافرهاى بیرون جامعه اسلامى [از این كه دین شما را از بین ببرند] مایوسند، از ناحیه آنها دیگر خطرى براى عالم اسلامى نیست، از من بترسید، یعنى از خودتان بترسید. اى جماعت مسلمین! بعد از این اگر خطرى باشد آن است كه خودتان با نعمت اسلام بد عمل بكنید، كفران نعمت ‏بكنید، آن استفاده‏اى را كه باید ببرید نبرید، در نتیجه، قانون من در مورد شما اجرا شود: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم." از این روز، دیگر خطرى از خارج، جامعه اسلامى را تهدید نمى‏كند[ زیرا، امام و حافظ نظام، تعیین شد] خطر از داخل تهدید مى‏كند.» @aghletarif