eitaa logo
گروه جهادی گل نرگس🌼
110 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
5 فایل
گروه جهادی گل نرگس 🌼+مجموعه پشتیبان کار آفرینی، منتظر یاری و همراهی شما عزیزان برای فقر زدایی و ایجاد اشتغال در زمینه های مختلف می‌باشد. واریز کمک به شماره حساب: ۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۰۶۷۸۰۳ آیدی جهت هماهنگی: @Mirzayi_357 @aghniya
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🐚✨ بستہ‌ام عہد⛓ ڪه دࢪ ࢪاه شہیدان باشم💞 چادࢪ مشڪۍ من،🖤 ࢪنگ شہادٺ داࢪد…😌 🕊• ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
🕊🐚✨ بستہ‌ام عہد⛓ ڪه دࢪ ࢪاه شہیدان باشم💞 چادࢪ مشڪۍ من،🖤 ࢪنگ شہادٺ داࢪد…😌 🕊•
- میز و صندلی ریاست نداشت ولی رئیس منطقه بود... - هیچ‌وقت مدعی نبود ولی مُچ مدعیان را خواباند... - تنها و بدون تشریفات بود ولی عزیزدل میلیون‌ها انسان بود... - زندگی آنچنانی نکرد ولی به خیلی‌ها زندگی بخشید... - حاجیِ ما، مدیر و مدبر بود، مرد عمل بود و در یک کلام مخلص بود... ♥️ # شبهای جمعه شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات💐
🦋روایت عشق: ●همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمی‌کرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت. ●گاهی اوقات نمی‌گذاشت من متوجه کمک‌هایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش می‌گذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمع‌های خانوادگی می‌گفتند مسلم خیلی به زن و بچه‌اش می‌رسد. اگر مبینا گریه می‌کرد تا نیمه شب بغلش می‌کرد و راه می‌رفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمی‌گفت من خسته هستم. خیلی صبور بود. ‌✍راوی :همسرشهید 🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•