ماشین رو که روشن کرد آهنگ پخش شد
گفتم ببخشید میشه صداشو قطع کنید؟ عزادارم...
گفت: ای وای ببخشید توروخدا چشم؛ خدا رحمتشون کنه از بستگان نزدیک بودن؟
گفتم: بله؛ مادرم...
گفت: وای خدا صبرتون بده داغ مادر خیلی سخته! بیماریای داشتن؟
گفتم: نه... کتکش زدن 😭
پاشو گذاشت رو ترمز!
با چشمای سرخ برگشت طرفم گفت: زدن؟ یعنی... چند نفر؟ بیشرفا دست روی یه زن بلند کردن؟!! اونقدر که جون دا...
صدای گریهام حرفشو قطع کرد!
دستاشو به فرمون گرفته بود و از گریه و خشم شونههاش میلرزید...
گفت: به خدا اگه مادر من بود...
گفتم: مادر شماهم بود...
مادرمون زهرا رو زدن... 😭🥀
#فاطمیه
مننمیگمهاتاریخمیگه:تایکماهبعد،مردمازهیزمهایدرخونهیعلیبرایگرمکردنتنورهاشوناستفادهمیکردن
بعدازفاطمهعلیچهدردیکشید:) 💔🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری مادرمونه:)