eitaa logo
احادیث زندگی
3.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
8 فایل
تبلیغ، ارسال سوژه و ارتباط با مدیر👇 @admin40 کانال های ما در سروش👇 https://splus.ir/bohloool https://splus.ir/ahadiis کانال های دیگه ما در ایتا👇 @bohlool @emptyy
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی خان آبادی
تابلوهای میلیون‌دلاری اما بدون محتوا/ فروش بی‌سوادی به نام هنر 🔺 این‌ها آثار سی تامبلی، یکی از ارزشمندترین هنرمندان زمان ماست. هزینه هر تابلو بین ۲ تا ۷۵میلیون دلار متغیره. 🔸فکر کنم از همیناست که ته سطل رنگ رو در حالی که آویزونه سوراخ می‌کنن. ⁉️ می‌خوای گند بزنی به فرهنگ یه جامعه؟ چهار تا دیوونه رو بیار بگو هنرمندن! اگه هم کسی حرف زد بگو تو اصلا می‌دونی هنر چیه؟ @alikhanabadi
🌟امام على عليه السلام :  💎ألا إنَّ الذُّلَّ فِي طاعَةِ اللّه ِ أقرَبُ إلَى العِزِّ مِنَ التَّعاوُنِ بِمَعصِيَةِ اللّه ِ ؛  📚[ . تحف العقول ، ص 217 .] 🌟امام على عليه السلام : 💎آگاه باشيد كه خوارى در راه اطاعت خدا به عزّت نزديك تر است از يارى كردن يكديگر براى نافرمانى خدا @ahadiis
💕🌸💞 پیامبر خدا (ص): ‌ 🔴 کسى كه غيبتى را از برادرش در مجلسى بشنود و ردّ كند، خداوند درب هزار شر دنيوى واخروى را بروى او مى بندد، واگر ردنكند وخوشش بيايد، گناه او همانند گناه كننده است. ‌ 📚 وسائل الشيعه 8: 607 ح 5🍃 @ahadiis
🌷 به امام باقر(علیه السلام) عرض شد : ✍ من  نماز و روزه مستحبّی كم به جا مى‏ آورم اما سعى مى‏ كنم جز حلال نخورم 🖋 فرمودند : چه جهادى برتر از پاك نگه داشتن شكم ؟! 📚 محاسن ، ص292 @ahadiis
🔅 ✍ معجزه ستارالعیوب فرد ثروتمند و در عین حال خیّری بود که در مشهد بازار معروفی داشت. مسجد، مدرسه، آب انبار، پل و دارالایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشت. به او خبر داده بودند در حوزه علمیه‌ای که با پول او ساخته شده، طلبه‌ای شراب می‌خورد! ناگهان همهمه‌ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می‌زدند حاج‌آقاست که به مدرسه وارد شده. در این وقت روز چه‌کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است! فرد خیر یک‌سره به حجره‌ من آمد و بقیه همراهان هم دنبالش. داخل حجره همه نشستند. ناگهان حا‌ج‌آقا به‌تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت: لطفاً بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی. دلم در سینه بدجوری می‌زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می‌لرزید. اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ فرد خیر دستش را آرام به‌سوی کتاب‌های دیگر دراز کرد و پرسید: ببخشید، نام این کتاب چیست؟ گفتم: بحارالانوار. گفت: عجب، این یکی چطور؟ گفتم: گلستان سعدی. گفت: چه خوب! این یکی چیست؟ پاسخ دادم: مکاسب. لحظاتی بعد، آنچه نباید بشود، به وقوع پیوست و آنچه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت: این چه نوع کتابی‌ست، اسمش چیست؟ معلوم بود که پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود. برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید. چشم‌هایم سیاهی رفت. زانوهایم سست شد. آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم. خوشبختانه همراهان فرد خیر هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی‌دیدند. اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود، چه باید کرد؟ دوباره پرسید: بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ گفتم: چرا آقا، الآن می‌گم. داشتم آب می‌شدم. خدایا! دستم به دامنت. در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: یا ستارالعیوب. و گفتم: نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا! فاصله سؤال آمرانه فرد خیر و جواب التماس‌آمیز من چند لحظه بیشتر نبود. شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته‌دلان و متنبه‌شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت فرد خیر بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش. شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم‌هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابه‌لای پلک‌هایش چکید. ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یک‌باره کتاب ستارالعیوب را سر جایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آن‌ها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و فرد خیر هم هیچ‌گاه به روی خودش نیاورد که چه دیده است. اما آن محصلِ آن مدرسه، همان‌دم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت. محصل آن روز، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی‌اش را برای شاگردانش تعریف کرد که زندگی من معجزه ستارالعیوب است. ستارالعیوب یکی از نام‌های احیاگر و معجزه‌آفرین خداست و من آزادشده و تربیت‌یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی آن فرد خیر هستم که باعث تغییر و تحول سازنده‌ام شد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ahadiis
🕊شب و روزم همه با از تو شنیدن سپری شد عمرم ای دوست به روی تو ندیدن سپری شد همه گفتند زِ بازار گذر کردی و رفتی دیده ام کور شد و وقتِ خریدن سپری شد همه جا بودی و یک ثانیه هم با تو نبودم گرچه ایّام برایم به دویدن سپری شد نِشتَری هست نیازم که وَرَم کرده رَگِ غم با خبر باش، وصالم به بُریدن سپری شد دست بر دامنِ هرکس که رسیدم زدم امّا راه ها بی تو، به مقصد نرسیدن سپری شد اوّلِ عاشقی ام را دَمی از یاد نبردم سحری را که به از خواب پَریدن سپری شد رضا رسول زده ❣️ @ahadiis
صدرنشیتی بانک‌ها در احتکار مسکن ❗️براساس آمارهای غیر رسمی حدود یک میلیون و هفتصدهزار خانه خالی در کل کشور وجود دارد که 80% آن مربوط به شرکت‌های حقوقی به ویژه بانک‌ها است. بنابر اعلام وزرات راه و شهرسازی فقط یک بانک به تنهایی مالک 1000 واحد مسکونی خالی است. عضو کمیسیون عمران مجلس  نیز بیان کرده است که سه بانک مسکن، ملت و ملی در حال حاضر بیش از ۳۰ هزار خانه خالی دارند. ورود بانک‌ها به حوزه مسکن باعث بی ثباتی بازار و افزایش فشار به مردم شده است. اقدامی که می بایست به صورت جدی با آن مقابله کرد. @ahadiis
خودسازی(کمک به مضطر) امام علی علیه السلام: محروم نکن مضطر و ناچار را، اگرچه اسراف کرده باشد. ترجمه غررالحکم/ج2/ص16 شیطان از هر راهی وارد می شود تا جلوی انفاق را بگیرد. یکی از راهها این است که بگوید: فلانی اهل اسراف و ریخت و پاش است. @ahadiis
هدایت شده از علی خان آبادی
عکس رو کامل باز کنید، تیر خلاص اون آخره :) @alikhanabadi
هدایت شده از علی خان آبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ با (اَنبر) چه کاری میشود انجام داد؟ 🎬 این کلیپ کوتاه و دردناک را ببینید @alikhanabadi
🌕 آیت الله : همین‌طور که ما انتظار فرج داریم، امام زمان (عج) نیز انتظار فرج دارند و خودشان بارها فرمودند که من منتظر این هستم که شما مهیا شوید و من بیایم، ما هم باید انتظار فرج داشته باشیم، بالاترین عبادت‌ها انتظار فرج است، اما این وعده خدا چه وقت محقق می‌شود؟ زمانی که در زندگیت نباشد، اگر یک‌دفعه گناه آمد، فوراً جبران و توبه کنید. @ahadiis
🌟 انتظار حرکت است، سکون نیست ❄️ ( مد ظله العالی): انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ی واقعی خدا بکند. ❄️ باید برای این کار آماده بود... انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. ❄️ انتظار حرکت است، انتظار آمادگی است، انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. ❄️ آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت، و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است. 📆 ۱۳۸۷/۰۵/۲۷ @ahadiis
🔅امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍️ ذَوُوا العُيُوبِ يُحِبُّونَ إِشاعَةَ مَعايِبِ النّاسِلِيَتـَّسِعَ لَهُمُ الْعـُذْرُ فى مـَعايِبِهِمْ. 💠 رسوايانِ آلوده، پخش و شيوع عيب‌هاى مردم را دوست دارند تا براى بدنامى‌هاى خود زمينه عذرتراشى داشته باشند. 📚 چهل حدیث و گهرهای علوی علیه‌السلام، حدیث شماره ۲۳۸ @ahadiis
🔅 ✍ آدمیزاد هم سر دارد، هم مغز! 🔹ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ «ﺳﺮ» ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ «ﻣﻐﺰ» ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🔸ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ.   🔹ﻫﻤﻪ ﻣﺎ «ﺳﺮ» ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ «ﻣﻐﺰ» ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. 🔸ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁن است ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻭﺍﮐﻨﺶ نشان ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ahadiis
🌹 ﷽؛ 💠سخنران‌های پرطمطراق کم‌خاصیت💠 🌟 آيت الله بهاءالدينى گويد: يكى از منبری‌هايى كه در سطح عالى بودند به محدث قمى (شیخ عباس قمی؛ نویسنده کتاب مفاتیح الجنان) اعتراض مىكند كه اين چه منبرى است كه دارى، پى در پى روىِ منبر از كتب علماى سابق روايات جهنم و بهشت را مىخوانى. منبر خطابى و فنى نمي روى؟ 🌟 محدث قمى گفته بود: شما با آن منابر خطابى و آن همه لفّاظى بفرمائيد؛ چند نفر نماز خوان و متدين درست كرده ايد؟ در حالى كه من با همين شیوه [بیان روایات قیامت و جهنم و بهشت] چقدر نماز خوان درست كرده‌ام و چقدر افراد را به راه آورده و توبه داده‌ام. 📚 اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۸۲۳ @ahadiis
🌟امیرالمؤمنین علیه السلام: 💎 مَن مَنَعَ المالَ مَن يَحمَدُهُ، وَرَّثَهُ مَن لا يَحمَدُهُ 💎 آن كه مال را از كسى كه او را سپاس مى‌گويد، دريغ دارد، آن را براى كسى به ميراث مى‌گذارد كه او را سپاس نگويد. 📚 غررالحكم حدیث ۸۷۷۶ @ahadiis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: این بالا پایین پریدن در هیأت چه فایده‌ای داره ؟! این کجاش عزاداریه ؟! @ahadiis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴این دو پسر ناشنوا هستند، پدر می‌شنود، برای ایشان با اشاره توضیح می‌ده پسر بچه‌ها گریه می‌کنند. @ahadiis
استعمار قاره سیاه توسط اروپا به روایت تصویر! @ahadiis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «شهید عباس بابایی» خلبان ایرانی که در اتاق ژنرال آمریکایی نماز خواند! شهید بابایی خاطره این نماز را اینگونه تعریف کرده بود: 🔻به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاءالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز شدم. 🔻در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد. 📌بازنشر به مناسبت ۱۵ مرداد سالروز شهادت عباس بابایی @ahadiis
هدایت شده از علی خان آبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگاه کاربردی "مدیریت گفتگوهای دشوار و حساس" @alikhanabadi
خواهر داشتن از شما انسان سالم تری می‌سازد! 👩🏻 طبق آخرین تحقیقات دانشمندان داشتن خواهر برای سلامت روان مفید است و به فرد کمک می‌کند انسان مستقل‌تر و خوش‌بین‌تری باشد و در رشد و ارتقاء زندگی خود موفق‌تر عمل کند. @ahadiis
‍ ‍ 💠خاطره ای از رفتارهای مخالفان عرفان !💠 استاد آیت الله حسن رمضانی نقل می کردند که یکی از آقایان تفکیکی مشربِ مشهد (که مخالف عرفان بود) برای من نقل کرد و گفت : من زمانی رانندۀ علاّمه طباطبایی (ره) بودم و ایشان را از مشهد به زُشک می‌ بردم. زُشک یکی از ییلاقات اطراف مشهد است و یکی از شاگردان علاّمه، یعنی حضرت آیت‌الله آقا عزالدین زنجانی (ره) در آنجا باغی را اجاره کرده بود و تابستان را در آنجا به سر می‌ برد و از آن رو که علاّمه به ایشان ارادت داشت، از آن آقا که با آقا عزالدین رابطۀ نزدیکی داشت، ‌خواسته بودند که ایشان را برای دیدن آقا عزالدین به زُشک ببرد. آن آقا می‌گفت: من در میان راه به علاّمه گفتم: آقا! آیا شما من را اهل نجات می‌ دانید؟ علاّمه ‌فرمودند: «شما که اهل ولایت هستید، اگر اهل نجات نباشید پس چه کسی اهل نجات است؟!» (این، ادب علامه بود.) بعد آن آقای مخالف عرفان گفت: من متقابلاً به علاّمه گفتم: أمّا من، شما را به خاطر گرایش‌ های فلسفی و عرفانی‌ که دارید، اهل نجات نمی‌ دانم!!! آیت الله رمضانی می گفت با تعجب به آن آقا گفتم: علاّمه در برابر سخن شما چه واکنشی از خود نشان داد؟! آن آقا گفت: فقط سکوت! فقط سکوت! استاد رمضانی می گفت: اینجا بود که من برای مظلومیّت حضرت علاّمه به شدّت متاثّر شده و اشک ریختم! 📚کتاب عرفان علامه طباطبایی @ahadiis