دو داستان آموزنده
ابراهیم (پسر مالک اشتر) سرهای بریده ابن زیاد و سران دشمن را برای مختار فرستاد. مختار در حال غذا خوردن بود که سرهای بریده دشمنان را در کنار وی به زمین ریختند.
مختار گفت:
- سر مقدس حسین علیه السلام را هنگامی که ابن زیاد غذا می خورد نزدش آوردند، اکنون حمد و سپاس خداوند را که سر نحس ابن زیاد در هنگام غذا خوردن نزد من آورده شده است!
در این هنگام، مار سفیدی در میان سرها پیدا شد و درون سوراخ بینی ابن زیاد رفت و از سوراخ گوش او بیرون آمد، و این عمل چندین بار تکرار شد!
مختار پس از صرف غذا برخاست و با کفشی که در پایش بود به صورت نحس ابن زیاد زد، سپس کفشش را نزد غلامش انداخت و گفت:
- این کفش را بشوی که آن را بر صورت کافری نجس نهادم!
مختار سرهای نحس دشمنان را برای محمد حنفیه در حجاز فرستاد.
محمد حنفیه نیز سر ابن زیاد را نزد امام سجاد علیه السلام فرستاد، امام علیه السلام در آن هنگام مشغول غذا خوردن بودند، فرمودند:
- روزی که سر مقدس پدرم را نزد ابن زیاد آوردند او غذا می خورد. از خداوند خواستم، مرا زنده نگهدارد تا سر بریده ابن زیاد را در کنار سفره غذا بنگرم. خداوند را سپاس که اکنون دعایم مستجاب شد.
داستان دوم
روزی امام سجاد علیه السلام در منی به حسن بصری برخورد که مردم را موعظه می کرد امام علیه السلام فرمود:
- ای حسن! ساکت باش تا من سؤالی از تو کنم!
آیا در سرانجام کار از این حال که بین خود و خدا داری راضی خواهی بود؟
پاسخ داد:
- خیر! راضی نخواهم بود.
- آیا در فکر تغییر این وضع خود هستی تا به وضع و حال شایسته ای که مورد رضایت تو باشد؟
حسن بصری مدتی سر به زیر انداخت، سپس گفت:
- هر بار با خود عهد می کنم که این حال را تغییر دهم ولی متأسفانه چنین نمی شود و فقط در حد حرف باقی می ماند.
حضرت فرمود:
- آیا امیدواری بعد از محمد صلی الله علیه وآله پیغمبری بیاید که با تو سابقه آشنایی داشته باشد؟
- خیر!
- آیا امیدواری غیر از این، جهان دیگری باشد که در آن کارهای نیک انجام دهی؟
- خیر!
- آیا اگر کسی مختصر عقلی داشته باشد، به همین اندازه که تو راضی هستی، از خود راضی بود، تویی که به طور جدی سعی در تغییر حال خود نمی کنی - و امید هم نداری پیامبر دیگری بیاید و دنیای دیگری باشد که در آنجا به اعمال شایسته مشغول شوی! - حال، مردم را نیز موعظه می کنی؟
همین که امام علیه السلام رد شد، حسن بصری پرسید:
- این شخص که بود؟
گفتند:
- علی بن حسین علیه السلام
گفت:
- اینان (اهل بیت) منبع علم و دانش اند.
از آن پس دیگر کسی ندید حسن بصری موعظه ای بکند.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
💬 سؤال:
استفاده از رُژ لب و پمادهایی مانند «ویتامین آ» روی لب ها برای روزه دار چه حکمی دارد؟
✅ پاسخ:
استفاده از رُژ لب هنگام روزه داری، آن را باطل نمی کند، مگر آن که وارد دهان شده و فرو داده شود.
🔸 همچنین استفاده از پماد، چنانچه با آب دهان مخلوط نشود و از گلو پایین نرود، اشکال ندارد.
📚 پی نوشت:
آموزش مصوّر احکام آیت الله خامنه ای، ص 360.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬چقدر دیر آمدی ...
🎙️آیت الله #مجتهدی(ره)
.@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔅#پندانه
✍️ دو خاطره متفاوت از گمشدن مداد سیاه در مدرسه
🔻مرد اول میگفت:
🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بیمسئولیت و بیحواس هستم.
🔸آنقدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچوقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم.
🔹روز بعد نقشهام را عملی کردم. هر روز یکیدو مداد کش میرفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم.
🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم، ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم.
🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم.
🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفهای شدم!
🔻مرد دوم میگفت:
🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم:
مداد سیاهم را گم کردم.
🔸مادرم گفت:
خب چه کار کردی بدون مداد؟
🔹گفتم:
از دوستم مداد گرفتم.
🔸مادرم گفت:
خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟
🔹گفتم:
نه. چیزی از من نخواست.
🔸مادرم گفت:
پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟
🔹گفتم:
چگونه نیکی کنم؟
🔸مادرم گفت:
دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم میشود، میدهی و بعد از پایان درس عپس میگیری.
🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملیکردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آنقدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم.
🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند.
🔹حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر هستم.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✨﷽✨
🔸شب پذیرش توبهها به احترام علی (علیه السلام)
✍آیت الله حائری شیرازی:خداوند، هم در روز ضربت علی و هم در روز شهادتش، به احترام علی (علیه السلام)، توبۀ خیلیها را قبول میکند. دیشب توبههای بسیاری پذیرفته شد و فردا شب هم همین طور خواهد بود. این قانون خداست. این دو شب مقدمۀ شب سوم هستند. شب قدر سوم از دستتان نرود. لَیلَهُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ (سورۀ قدر آیه 3).
چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و میگوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟!
خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو میدهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را میکند؟ این از خوش مرامی و بزرگی اوست. میداند که نمیتوانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم.
هیچ مولایی نسبت به بندگانش این طور رفتار نمیکند. امامان ما راست گفتهاند: فَلَمْ آر مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک: خدایا هیچ مولای کریمی چون تو ندیدهام که صبور باشد و بندۀ پستی چون من را تحمل کند.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
#صلوات
✍از امـام صادق علیه السلام پرسیدند: یوم الحسره ، کدام روز است که خدا می فرمایـد بـترسان ایشـان را از روز حسرت. حضرت جواب دادنـد آن روز قیامـت است کـه حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردنـد که چـرا بیشتر نیکی نکردند
سوال کردند آیا کسی هست که در آن روز حسـرت نداشتـه باشـد؟ آقا امـام صادق علیه السلام فرمود آری ، کسی که در ایـن دنیا مدام بر رسـول خدا وآل او صلوات فرستاده باشد
📚وسائل الشیعه، جلد ۷ ، ص ۱۹۸
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
.
✳️ داستانی از مرجع راحل، مرحوم آیت اللّه سیّد ابوالقاسم کوکبی تبریزی رضوان اللّه علیه درباره اجر زائر امام حسین سلام اللّه علیه
🔹 استاد معظّم آقای حاج سیّد باقر موسوی درچهای مینویسد: حجة الاسلام شیخ غلامرضا توکّلی - از خطبا و اصدقاء - نقل کرد: یکی از مرتبطین با حضرت آیت اللّه سیّد ابوالقاسم کوکبی به نام سیّد حسین موسوی گفت: «هنگام رفتن برای سفر تبلیغ، نزد ایشان رفتم تا کلامی برای توشه راه بفرمایند.»
▪️ ایشان (آیت اللّه کوکبی) فرمودند: قصّهای برای خود من اتّفاق افتاده، آن را در منبر برای مردم بگویید تا بدانند برای چه کسی گریه میکنند.
سفری پیاده به کربلا رفتیم و خیلی اذیت شدیم. پای ما زخم و خونی شد و تاول زد. وقتی به کربلا رسیدیم، بعد از شستشو و غسل، به حرم اباعبداللّه سلام اللّه علیه مشرّف شدیم. نگاهی به ضریح انداختم و خطاب به حضرت عرض کردم: «برای زیارت شما ثواب و فضیلت زیادی در روایات نقل شده است، ولی من میخواهم یک چیزی از فضائل را به من نشان دهید که با چشم خودم ببینم.»
🔸 بعد از زیارت به استراحتگاه برگشتم، و بعد از غذا خوابیدم. در عالم رؤیا دیدم محشر به پا شده و اسم مرا برای عبور از پل صراط خواندند. من رفتم و دیدم پل صراط مثل مویی است که قابل تصوّر نیست، امّا با این وجود، مرتّب دستور به عبور میدهند. بعد، از شدّت دستور فهمیدم که باید رد شد. من هم پایم را روی پل صراط که به شکل مو بود گذاشتم، ولی تا پا را روی آن گذاشتم، دیدم تبدیل به فرش کناره مخملی شد که در تبریز میبافتند. به راحتی پای روی آن گذاشتم و حرکت کردم.
🔻 همین طور که میرفتم احساس کردم کسی پشت سر من است. وقتی نگاه کردم، دیدم حضرت اباعبدالله سلام اللّه علیه است که مرا نگاه میکنند.
بعد [حضرت] فرمودند: «سیّد ابوالقاسم میخواستی اجر و پاداش زائر را ببینی؟ ببین. پل صراط برای زائرم چنین حالتی پیدا میکند.»
🔰 كتاب العین الحلوة: صفحة ۱۵۴-۱۵۵ .
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌺🌺🌺حدیث 2084
بوسیدن بچه ها از روی شهوت
732 - وَ قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: مَنْ قَبَّلَ غُلامًا مِنْ شَهْوَةٍ أَلْجَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِلِجامٍ مِنْ نارٍ.
@ahadis_tollab
(از امام صادق عليه السلام نقل شده كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود) هر كه پسرى را از روى شهوت ببوسد، روز قيامت خدا او را با دهانه آتشين، افسار خواهد كرد.
کتاب احادیث الطلاب ص 230
🌺🌺🌺🌺🌺
@ahadis_tollab
💠 مواردی که قضا و کفاره عمد واجب است
1️⃣ هرگاه در ماه مبارک رمضان کارهایی که روزه را باطل می کند از روی عمد و اختیار و بدون عذر شرعی انجام شود، علاوه بر اینکه روزه باطل می شود و قضا دارد، کفاره عمد نیز بر انسان واجب می شود، چه بداند کفاره دارد و چه نداند؛
2️⃣ اگر کاری را که می داند حرام است ولی نمی داند روزه را باطل می کند انجام دهد، علاوه بر قضا، بنابر احتیاط واجب باید کفاره بدهد؛
3️⃣ اگر در ماه رمضان به گفته کسی که می گوید مغرب شده و اعتمادی به گفته او نیست، افطار کند، سپس متوجه شود مغرب نبوده، قضا و کفاره بر او واجب می شود.
📚 پی نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
خانمها بدانند
🔹 خانمهایی که کارمند هستید، مبادا تمام اولویت خود را روی کار کردن در بیرون از خانه بگذارید. فراموش نکنید که اولویت اصلی و اول شما فقط همسرتان هست.
🔸 اگر اولویت اصلی را فراموش کنید روابطتان بعد از مدتی بدون اینکه خود متوجه باشید سرد خواهد شد و شما آنقدر درگیر کار و پول خواهید شد که رفتار لطیف و زنانهتان را از دست میدهید و تبدیل به یک مرد میشوید.
🔹 یادتان باشد این مساله سم زندگی زناشویی است و رفته رفته همسر شما از شما دور خواهد شد. و زندگی زناشوییتان رو به زوال خواهد رفت. پس هیچ چیز در زندگی مهمتر از روابط عاشقانه شما با همسر و حفظ لطافت زنانهتان نیست.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
#تربیت_کودک
#دخالت_اطرافیان
وقتی كودک می بيند که در خانه، يک روش تربیتی وجود ندارد و بچه ها به وسيله چند نفر بزرگ می شوند، به اين نتيجه ميرسد که چيزی به اسم درست و غلط وجود ندارد.
👈 مثلا مادر ميگوید: "نميتونی بستنی بخوری" ولی پدر ميگوید: "بعد از غذا ميتونی بخوری" و مادربزرگ می گوید:" عزيزم بيا الان بخور".
⭕️ حتی اگر همه افراد يکدست اشتباه رفتار كنند، بهتر از آن است که در خانه يكی رفتار اشتباهی داشته باشد و ديگری رفتار درست.
✅ یکدستی و هماهنگی بزرگترين عامل آرامش كودک است.
📢 کسانی که به مادر در نگهداری کودک کمک می کنند، بهتر است از خودشان قانون جدید نگذارند. بهترین راه تکرار کاری است که مادر با کودک انجام میدهد.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب