امیرعوالم علی سلام الله علیه و آله فرموده اند:
«مَنْ مَکرَ بِالنّاسِ رَدَّ اللَّهُ سُبْحانَهُ مَکرَهُ فی عُنُقِهِ»
هرکس با مردم حیله کند، خدای سبحان حیله اش را به خودش بازمیگرداند.
📗غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 385
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
محمّدبنسلیمان از پدرش نقل کرده است: «کُنْتُ عِنْدَ أَبِیعَبْدِاللَّهِ علیهالسلام إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ أَبُوبَصِیرٍ وَ قَدْ خَفَرَهُ النَّفَسُ فَلَمَّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ لَهُ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیهالسلام یَا أَبَامُحَمَّدٍ مَا هَذَا النَّفَسُ الْعَالِی فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابنرَسُولِ اللَّهِ کَبِرَ سِنِّی وَ دَقَّ عَظْمِی وَ اقْتَرَبَ أَجَلِی مَعَ أَنَّنِی لَسْتُ أَدْرِی مَا أَرِدُ عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِی فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیهالسلام یَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ إِنَّکَ لَتَقُولُ هَذَا قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ کَیْفَ لَا أَقُولُ هَذَا فَقَالَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُکْرِمُ الشَّبَابَ مِنْکُمْ وَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْکُهُولِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَکَیْفَ یُکْرِمُ الشَّبَابَ وَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْکُهُولِ فَقَالَ یُکْرِمُ اللَّهُ الشَّبَابَ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْکُهُولِ أَنْ یُحَاسِبَهُمْ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا لَنَا خَاصَّهْ أَمْ لِأَهْلِ التَّوْحِیدِ قَالَ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا لَکُمْ خَاصَّهْ دُونَ الْعَالَم ... قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ زِدْنِی فَقَالَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ لَقَدْ ذَکَرَنَا اللَّهُ عزّوجل وَ شِیعَتَنَا وَ عَدُوَّنَا فِی آیَهْ مِنْ کِتَابِهِ فَقَالَ عزّوجل هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ فَنَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ عَدُوُّنَا الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ یَا أَبَامُحَمَّدٍ فَهَلْ سَرَرْتُک»
، «نزد امام صادق علیهالسلام بودم که ابوبصیر نفسزنان بر ایشان وارد شد، و وقتی که در جای خود نشست، امام علیهالسلام به ایشان فرمودند: ای ابا محمّد! چرا به این تندی نفس میزنی»؟ او در پاسخ عرض کرد: فدایت شوم ای فرزند پیامبر صلیاللهعلیهوآله! پیر شدم و استخوانم پوک شده است و مرگم نزدیک است و نمیدانم در آخرت چه وضعی خواهم داشت». امام علیهالسلام فرمودند: ای ابامحمّد! تو هم از این سخنان میگویی؟ عرض کرد: فدایت شوم! چرا چنین نگویم؟ حضرت علیهالسلام فرمودند: ای ابامحمّد! نمیدانی که خداوند متعال جوانان شما شیعه را گرامی میدارد و از سالخوردههای شما شرم دارد؟ عرض کرد: فدایت شوم! چگونه جوانان را گرامی میدارد و از سالخوردهها شرم دارد؟ فرمودند: جوانان را با این سخن که عذابشان نمیکند، کرامتشان کرده و از اینکه سالخوردگان
را مورد حساب و کتاب قرار دهد شرم میکند.
ابوبصیر گفت، عرض کردم: فدایت شوم! این کرامت مخصوص به ماست یا همه اهل توحید؟ فرمودند: نه به خدا سوگند که مخصوص شماست، نه همه مردم. عرض کردم: فدایت شوم! باز بفرمایید.
فرمودند: ای ابامحمّد! خداوند ما و شیعیان و دشمنان ما را در یک آیه قرآن یاد نموده و فرموده: «﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ منظور از اهل علم و دانش، ما و منظور از نادانان، دشمنان ما و شیعیان ما هم خردمندانند، آیا (از این خبر) خوشحال شدی؟!».
📗الکافی، ج۸، ص۳۵/
📗بحارالأنوار، ج۶۵، ص۵۰/
📗فرات الکوفی، ص۳۶۴
📗کنوزالبرائه، حسین رزاقی، ج1، ص615
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
عنه عليه السلام : فِقدانُ الرُّؤَساءِ أهوَنُ مِن رِياسَةِ السُّفَّلِ .
امیرالمومنین علی سلام الله علیه و آله فرمودند:
نبودِ رُؤَسا آسانتر از رياست فرومايگان است .
غرر الحكم : 6569 .
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
امام حسين سلام الله علیه فرمودند :
مااهلبیت كسانى هستيم كه علم قرآن، و بيان آنچه در آن است، نزد ماست و آنچه در نزد ماست نزد هيچيك از آفريدگان خدا نيست، زيرا ما مَحرم راز خداييم .
📓بحار الانوار، ج 44 ص 184 ح11
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
صفوان جمال از امام صادق (سلام الله علیه و آله) روایت کرده که فرمود:
وقتی نور خورشید بر زائر امام حسین(صلوات الله علیه و آله) می افتد گناهانش را از بین می برد و تمام میکند همانگونه که آتش هیزم را از بین می برد، خورشید تمام گناهان او را از بین می برد و بر میگردد، در حالی که هیچ گناهی ندارد و آنقدر رتبه اش بالا میرود که حتی کسی که در راه خدا به خون خود آغشته شده به مقام او نمی رسد.
📓کامل الزیارات،ص۴۹۵-۴۹۶
📓بحار،ج۱۰۱ص۱۴-۱۵
📓مستدرک الوسائل،ج۱۰ص۳۴۳
📓جامع احادیث الشیعه،ج۱۲ص۴۴۴
محمد بن مشهدی در کتاب مزار میگوید:
روایت شده که خداوند متعال از هر عرق زائر قبر امام حسین(سلام الله علیه و آله) هفتاد هزار فرشته خلق میکند که خداوند را تسبیح میگویند و برای امام حسین(صلوات الله علیه و آله) و زائرانش تا روزی که قیامت برپا می شود استغفار می کنند.
📓المزارکبیر،ص۴۱۷
📓بحار،ج۱۰۱ص۳۵۷
📓مستدرک الوسائل،ج۱۰ص۲۵۶
📓جامع احادیث الشیعه،ج۱۲ص۳۷۷
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
#امام_رضا علیه السلام فرمود:
هر گاه ماه محرم فرا مى رسید، پدرم #موسی_بن_جعفر علیه السلام دیگر خندان دیده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى یافت تا آن که ده روز از محرم مى گذشت، روز دهم محرم که مى شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود.
📚وسایل الشیعه ج 10 ص 505
حضرت رقیه سلام الله علیها در تواریخ🟢
اشعار سیف بن عمیره نخعی کوفی که در دوران امام صادق(سلام الله علیه) می زیسته است، در ضمن این قـصیده آشـکارا دوبـار، نام رقیه را آورده است:
وَسکینَةُ عَنْها السَّکینَةُ فـارَقَتْ
لَمَّا اَبـتَدَیتَ بِفُرقَةِ وَتَغَیرِ
وَ رُقَیةُ رَقَّ الْحَسُودُ لِضَعْفِها
وَ غدا لِیعْذِرَهَا الَّذِی لَمْ یعْذَرُ
وَ لِاُمِّ کلْثُومَ یجِدْ جَدِیدها
لثم عقیبٍ دَمُوعُها لَمْ یکرر
لَمْ اَنْسِها وَسَکینَة وَ رُقَیةَ
یبْکینَهُ بـَتَحسُّرٍ وَتـَزَفُّرٍ
یدْعُونَ اُمـَّهُم البتولة فاطماً
دعوی الحزین الواله المُتَحیرُ
یا اُمَّنا هَذا الْحُسَینُ مَجدلاً
مُلْقی عَفیراً مـَثْلُ بَدر فرهر...
وَ عَبیدُکمْ سَیفُ فَتی ابن عُمَیرة
عـَبْدٌ لِعـَبْدٍ عَبِید حِیدَر قَنْبَرُ...در اشعار فوق دو بار به نام رقیه اشاره شده است.
هلال بـن نـافع می گوید که در میان دو صف لشکر(دشمن) ایستاده بودم. کودکی از حرم امام حسین(صلوات الله علیه) بیرون آمد. امـام بـه سـوی میدان می آمد که کودک با گام های لرزان، دوان دوان خود را به امام رسانید و دامن آن حضرت را گرفت و گفت: «یا اَبَة! اُنـْظُرْ اِلَی فـَاِنِّی عَطْشانٌ؛ ای پدر! به من بنگر و ببین من تشنه ام.»این تقاضا آن چنان جانسوز بود که اشـک از دیدگـان امـام حسین(سلام الله علیه) جاری ساخت و فرمود: «بُنَیةُ اَللَّهُ یسْقِیک فَاِنَّهُ وَکیلِی؛ دخترم[می دانم تشنه ای]خداوند تو را سیراب کنـد که او وکیل[و پنـاهگاه] مـن است.» هلال گفت: «پرسیدم این دختر چه کسی بود و با امام حسین(صلوات الله علیه) چـه نـسبتی داشت؟» گفتند: «او رقیه دختر سه ساله امام حسین (سلام الله علیهما) بود.»در قصّۀ کربلا داستان به این صورت آمده اسـت که چـون حضرت خواست به میدان برود، التفاتی به سوی دخترش کرد. او از زنان جدا شـده بـود و در گوشه ای می گریست و ندبه می کرد. امام نزد او آمـد و وی را تـسلّی داد و این زبـان حال اوست:
هَذَا الْوَدَاعُ عَزیزَتِی وَ الْمَلْتَقَی
یوْمَ الْقِیامَۀِ عـِنْدَ حـَوْضِ الْکوْثَرِ
ای عزیز من! این آخرین وداع است و ملاقات روز قیامت نزد حـوض کوثـر خواهد بود.
#حضرت_رقیه_سلام الله علیها
فَدَعَی الْبُکاءَ وَ لِلْاَسـَارِ تـَهَییء
وَاسْتَشْعِرِی الصـَّبْرَ الْجَمِیلَ وَ بَادِرِی
گـریه را رهـا کن، برای اسارت مهیا بـاش و بـردباری نیکو را شعار خود قرار بده:
وَ اِذَا رَاَیتَنِی عَلَی وَجْهِ الثَّرَی
دامِی الْوَریدِ مُبَضَّعاً فَتَصَبِّرِی
و چون پیکر قطعه قطعۀ مـن را روی خـاک مشاهده کردی، در حالی که از رگ هایم خون جاری اسـت، شـکیبایی کن. در پاورقی، صـفحه ص 518، اضـافه کرده اسـت که در لحظه وداع، دخترکی از آن حضرت، آب مـطالبه کرد. حضرت به او فرمود که به نزد تو باز خواهم گشت و شاید مراد از بازگشت، سر مقدس آن حـضرت بوده است.[که نزد رقیه سلام الله علیها بازگشت]؛ واللّه العـالم.
الوقـایع والحـوادث، محمّد باقر ملبوبی، قم، انتشارات دین و دانـش، ج 3، ص 192؛ سوگنامه آل محمد(صلی الله علیه و آله)، محمدی اشـتهاردی، قـم، انتشارات ناصر، 1375 ش، ص 340،
نامبرده از انوار الشـهاده نـقل کرده است؛ سرگذشت جانسوز حضرت رقیه، ص 22و518و519سیف از اصحاب بزرگوار امام صادق (سلام الله علیه) و امام کاظم (صلوات الله علیه) و از راویان برجسته و مشهور شیعه بـوده اسـت که رجال شناسان بزرگی چون شیخ طوسی در فهرست، نجاشی در رجال، علّامه حـلّی در خـلاصة الاقوال، ابن داوود در رجال و علّامه مجلسی در وجیزه به وثاقت وی تصریح کرده اند.ابن ندیم در فهرست خویش، وی را از آن دسته از مـشایخ شـیعه مـی شمارد که فقه را از ائمه (علیهم السلام) روایت کرده اند. شیخ طوسی در رجال خویش، وی را صاحب کتابی می داند که در آن از امام صـادق(سلام الله علیه) روایت نـقل کرده اسـت. مرحوم سید بحر العلوم در الفوائد الرجالیه لیستی از راویان شهیر شیعه، همچون: محمّد بن أبی عمیر و یونـس بـن عـبد الرحمان را آورده است که از وی روایت نقل کرده اند. همچنین وی، طبق نقل امام باقر(صلوات الله علیه)از جمله راویان زیارت معروف عاشورا
سـیاهپوشی در سوگ ائمه نور، شیخ علی ابو الحسنی (منذر)، ص 140 و 141، به نقل از: ستاره درخشان شـام، ص 20..
المنتخب فی جمع المراثی والخطب المشتهر بالفخری، شیخ فخر الدین طریحی، بیروت، مـؤسسة الاعـلمی، 1412 ق / 1992م، ج 2، ص436؛ سیاهپوشی در سوگ ائمّه نور، هـمان، ص 320؛ اعـیان الشیعه، سـید مـحسن امـین، تحقیق سید حسن امین، بیروت، دار التـعارف للمـطبوعات، 1403 ق، ج 7، ص 326؛ ستاره درخشان شام، همان، ص 21 و ادب الطف، سید جواد شبّر، بیروت، مؤسسة البلاغ، ج 1، ص 196.
#حضرت_رقیه_سلام الله علیها
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
به حضرت امام صادق علیهالسلام عرض شد: آقای من! فدایتان شوم! وقتی کسی میمیرد یا کشته میشود جلسه نوحهای برای او میگیرند و من مشاهده میکنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه ماتم و عزاداری میکنید؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: این چه حرفی است؟
هنگامی که ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان میکنند.
در حالی که پاره پاره شده از ضربههای شمشیر و آغشته به خون است.
ما و شیعیان ما این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر میبینیم، پس اشکهای ما سرازیر میشود.
📓ثمرات الأعواد، ج۱، ص۳۶
#چرا_عزاداری
#دلیل_عزاداری_ائمه_اطهار_علیهم_السلام #و_شیعیان_از_اول_ماه_محرم
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
▪️و رُوِیَ: أَنَّ عَلِیَّ بْنَ سَالِمٍ الْجُعْفِیَّ قَالَ لِأَبِی جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) ادْعُ لِی فَقَالَ اللَّهُمَّ أَحْیِهِ مَحْیَانَا وَ أَمِتْهُ مَمَاتَنَا وَ اسْلُکْ بِهِ سَبِیلَنَا قَالَ فَاسْتُشْهِدَ.
◾️روایت است، علی بن سالم جعفیّ به امام باقر (صلوات الله علیه) عرض کردند: برایم دعا کنید، پس فرمود: خداوندا او را به زندگانی ما زنده بدار و به مرگ ما بمیران و او را در راه ما سلوک بده. روایت است: آن شخص شهید شد.
بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 92 صفحه 362
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: اَلْمُؤْمِنُونَ یُبْتَلَوْنَ ثُمَّ یُمَیِّزُهُمُ اَللَّهُ عِنْدَهُ إِنَّ اَللَّهَ لَمْ یُؤْمِنِ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ بَلاَءِ اَلدُّنْیَا وَ مَرَائِرِهَا وَ لَکِنْ آمَنَهُمْ فِیهَا مِنَ اَلْعَمَی وَ اَلشَّقَاءِ فِی اَلْآخِرَةِ ثُمَّ قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَضَعُ قَتْلاَهُ بَعْضَهُمْ إِلَی بَعْضٍ ثُمَّ یَقُولُ قَتْلاَنَا قَتْلَی اَلنَّبِیِّینَ.
*فضل بن ابی قرّۀ تفلیسیّ از امام صادق علیه السّلام روایت کرده و آن حضرت از پدر خویش (امام باقر علیه السّلام) روایت فرموده که آن حضرت فرمود: «مؤمنان گرفتار خواهند شد و خداوند در آن حال ایشان را مورد جداسازی از یک دیگر و بازشناسی قرار میدهد، همانا خدا هرگز مؤمنان را از بلای دنیا و تلخکامیهای آن در امان نداشته است، بلکه آنان را در این جهان از کوری در آخرت از سیه روزی در امان داشته، سپس فرمود علیّ بن الحسین علیهما السّلام کشته شدگان خود (اجساد کشتگان خانواده اش را که در روز عاشورا به شهادت رسیدند) بعضی را بر روی بعضی دیگر میگذاشت و میفرمود: کشتگان ما[همچون]کشتگان پیامبران هستند».*
📚الغیبة (للنعمانی) , جلد ۱ , صفحه ۲۱۱
وقتی یزید زنازاده کافر، علنا منکر نبوت و وحی و همه چیز دین می شود.
●رَوَى شَيْخٌ صَدُوقٌ مِنْ مَشَايِخِ بَنِي هَاشِمٍ وَ غَيْرُهُ مِنَ النَّاسِ: أَنَّهُ لَمَّا دَخَلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) وَ حَرَمُهُ عَلَى يَزِيدَ وَ جِيءَ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) وَ وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي طَسْتٍ فَجَعَلَ يَضْرِبُ ثَنَايَاهُ بِمِخْصَرَةٍ كَانَتْ فِي يَدِهِ وَ هُوَ يَقُولُ:
لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا
خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ
لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا
جَزَعَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الْأَسَلِ
لَأَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً
وَ لَقَالُوا يَا يَزِيدُ لَا تَشَلَ
فَجَزَيْنَاهُ بِبَدْرٍ مَثَلًا
وَ أَقَمْنَا مِثْلَ بَدْرٍ فَاعْتَدَلَ
لَسْتُ مِنْ خِنْدِفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ
مِنْ بَنِي أَحْمَدَ مَا كَانَ فَعَلَ
●الاحتجاج_ به نقل از پیرمردی راستگو از بزرگان بنی هاشم و نیز از کسان دیگری _: هنگامی که علی بن حسین (امام سجاد صلوات الله علیه) و اهل حرمش بر یزید (لعنه الله)، وارد شدند و سرِ امام حسین (صلوات الله علیه) را آوردند و پیشِ رویش در تَشت گذاشتند ، یزید با چوب دستی اش بر دندان های پیشِ (ثنایا) امام حسین (صلوات الله علیه) می زد و می خواند:
هاشمیان ، با فرمان روایی (حکومت) ، بازی کردند
وگرنه نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است
کاش پدرانم در بدر ، اکنون بودند
و بی تابی خزرج را از زخم سلاح می دیدند!
هلهله می کردند و از شادی ، فریاد می کشیدند
و می گفتند: ای یزید ! پاینده و سربلند باشی.
ما جزای بدر را به آنها دادیم
و مانند آن را بر سرشان در آوردیم و اکنون، برابریم
من از خِندِف (خِندِف ، تیره ای از قبیله مُضَر و لقب یکی از اجداد شاعر است .) نیستم ، اگر انتقام آنچه را خاندان احمد کرده اند ، از آنها نگیرم.
الإحتجاج جلد 2 صفحه 307
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء جلد 45 صفحه 157 روایت 5
#احترام_نام_مقدس_فاطمه
#حق_فرزندان
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنِ اَلسَّکُونِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ أَنَا مَغْمُومٌ مَکْرُوبٌ فَقَالَ لِی یَا سَکُونِیُّ مِمَّا غَمُّکَ قُلْتُ وُلِدَتْ لِی اِبْنَةٌ فَقَالَ یَا سَکُونِیُّ عَلَی اَلْأَرْضِ ثِقْلُهَا وَ عَلَی اَللَّهِ رِزْقُهَا تَعِیشُ فِی غَیْرِ أَجَلِکَ وَ تَأْکُلُ مِنْ غَیْرِ رِزْقِکَ فَسَرَّی وَ اَللَّهِ عَنِّی فَقَالَ لِی مَا سَمَّیْتَهَا قُلْتُ فَاطِمَةَ قَالَ آهِ آهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی جَبْهَتِهِ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقُّ اَلْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ إِذَا کَانَ ذَکَراً أَنْ یَسْتَفْرِهَ أُمَّهُ وَ یَسْتَحْسِنَ اِسْمَهُ وَ یُعَلِّمَهُ کِتَابَ اَللَّهِ وَ یُطَهِّرَهُ وَ یُعَلِّمَهُ اَلسِّبَاحَةَ وَ إِذَا کَانَتْ أُنْثَی أَنْ یَسْتَفْرِهَ أُمَّهَا وَ یَسْتَحْسِنَ اِسْمَهَا وَ یُعَلِّمَهَا سُورَةَ اَلنُّورِ وَ لاَ یُعَلِّمَهَا سُورَةَ یُوسُفَ وَ لاَ یُنْزِلَهَا اَلْغُرَفَ وَ یُعَجِّلَ سَرَاحَهَا إِلَی بَیْتِ زَوْجِهَا أَمَّا إِذَا سَمَّیْتَهَا فَاطِمَةَ فَلاَ تَسُبَّهَا وَ لاَ تَلْعَنْهَا وَ لاَ تَضْرِبْهَا.
سکونی گوید: روزی با اندوه خدمت امام صادق علیه السّلام شرف یاب شدم، فرمود:
ای سکونی! چرا اندوهگین هستی؟
عرض کردم:
#دختری برایم متولّد شده است.
فرمود: ای سکونی! سنگینی دخترت بر زمین و روزی او به عهده خداوند است؛ او در غیر زندگی تو زندگی میکند و خوردن او هم روزی تو را کم نمی کند.
سکونی گوید: به خدا سوگند! سخن حضرتش غم را از من زدود.
آن گاه فرمود:
نام او را چه گذاشته ای؟
عرض کردم: #فاطمه.
آن حضرت به یاد مظلومیّت حضرت زهرا علیها السّلام افتاد و فرمود: آه! آه.
سپس دست مبارک را بر پیشانی گذاشت و فرمود: پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
حق فرزند پسر بر پدرش این گونه است که برای او، مادر زیرک و با شرافتی انتخاب کند،(یا مادر او را خوشحال کند)،
برایش نام زیبا و #نیکویی بگذارد،
به او #قرآن بیاموزد،
او را #ختنه کند و بر او #شنا آموزش دهد.
و برای فرزند #دختر، مادر زیرک برگزیند،(یا مادرش را خوشحال کند)
برایش نام #زیبا و نیکویی انتخاب کند،
به او سورۀ #نور بیاموزد، سورۀ #یوسف را #نیاموزد
و او را در طبقه فوقانی خانه جای ندهد(او را در مکانی که در معرض دید و عبور مردمان است، قرار ندهد) و در فرستادن او به خانه شوهرش #شتاب کند.
آن گاه که نام دخترت را #فاطمه نهادی؛ به او دشنام نده، او را لعنت نکن و او را کتک نزن.
📚الکافی , جلد ۶ , صفحه ۴۸
سفارش امیرالمومنین صلوات الله علیه درباره یتیم ها 😭
●قال امیرالمومنین صلوات الله علیه: أَللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ، فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ، وَ لَايَضِيعُوا بِحَضرَتِكُمْ.
●امیرالمومنین صلوات الله علیه: خدا را! خدا را! در مورد «يتيمان»، نكند آنها گاهى سير و گاهى گرسنه بمانند، نكند آنها در حضور شما در اثر عدم رسيدگى از بين بروند!.
نهجالبلاغه، (وصيت) نامه 47
●...فَقُلنا لَهُ : نَنشُدُكَ اللّه َ في نَفسِكَ وأهلِ بَيتِكَ ، إلَا انصَرَفتَ مِن مَكانِكَ هذا ، فَإِنَّهُ لَيسَ لَكَ بِالكوفَةِ ناصِرٌ ولا شيعَةٌ ، بَل نَتَخَوَّفُ أن يَكونوا عَلَيكَ . فَنَظَرَ إلى بَني عَقيلٍ ، فَقالَ : ما تَرَونَ ؟ فَقَد قُتِلَ مُسلِمٌ؟ فَقالوا : وَاللّه ِ لا نَرجِعُ حَتّى نُصيبَ ثَأرَنا ، أو نَذوقَ ما ذاقَ . فَأَقبَلَ عَلَينَا الحُسَينُ عليه السلام وقالَ : لا خَيرَ فِي العَيشِ بَعدَ هؤُلاءِ ...
●از دو شخص روایت است گویند در منزل ثعلبیه (بین مکه و کوفه) بعد از خبر شهادت حضرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه سلام الله علیهما به او (امام حسین صلوات الله علیه) گفتیم: تو را به خدا ، جان خود و خانواده ات را دریاب و از این جا باز گرد ؛ زیرا که در کوفه ، یار و پیروی نداری ؛ بلکه می ترسیم بر ضدّ تو باشند. او به فرزندان عقیل نگریست و فرمود: «نظرتان چیست؟ مسلم ، کشته شد!» . گفتند: به خدا برنمی گردیم تا انتقام بگیریم و یا آنچه را او چشید ، بچشیم . حسین علیه السلام رو به ما کرد و فرمود : «پس از اینان ، زندگی، خیری ندارد» ...
الإرشاد جلد 2 صفحه 75
وقعة الطّف صفحه 165
إعلام الورى بأعلام الهدى جلد 1 صفحه 448
بحار الأنوار جلد 44 صفحه 373
الفوائد الرجالية (رجال السيد بحر العلوم) جلد 4 صفحه 31
رياض الأبرار جلد 1 صفحه 218
مقتل الحسین (خوارزمی) جلد 1 صفحه 328
مقتل مقرم صفحه 178
نفس المهموم صفحه 166
العوالم صفحه 224
أعيان الشيعة جلد 1 صفحه 590
روضة الشهداء صفحه 318
عنایت الهی به مجالس اهل بیت
●عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ: إِنَّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ فِي سَمَاءِ الدُّنْيَا لَيَطَّلِعُونَ عَلَى الْوَاحِدِ وَ الِاثْنَيْنِ وَ الثَّلَاثَةِ وَ هُمْ يَذْكُرُونَ فَضْلَ آلِ مُحَمَّدٍ فَيَقُولُونَ أَ مَا تَرَوْنَ هَؤُلَاءِ فِي قِلَّتِهِمْ وَ كَثْرَةِ عَدُوِّهِمْ يَصِفُونَ فَضْلَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَتَقُولُ الطَّائِفَةُ الْأُخْرَى مِنَ الْمَلَائِكَةِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (جمعه 4)
●امام صادق صلوات الله علیه: همانا بعضی از فرشتگانی که در آسمان دنیا هستند متوجه یک نفر و دو نفر و سه نفر [در زمین] میشوند که فضائل آل محمد -صلوات الله علیهم- را یاد میکنند، پس میگویند: آیا ایشان را میبینید که با وجود کمیِ تعدادشان و فراوانیِ دشمنشان فضائل آل محمد (صلی الله علیه و آله) را بیان میکنند؟ پس گروه دیگری از ملائکه گویند: «این فضل و بخشش خداست که به هر کس بخواهد آن را عطا میکند و خدا صاحب فضل عظیم است».
الكافي جلد 2 صفحه 187 بَابُ تَذَاكُرِ الْإِخْوَانِ حدیث 4
💎[علل الشرائع] الطَّالَقَانِیُّ عَنِ الْجَلُودِیِّ عَنِ الْجَوْهَرِیِّ عَنِ ابْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنْ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ وَ إِقْدَامِهِمْ عَلَی الْمَوْتِ فَقَالَ إِنَّهُمْ کُشِفَ لَهُمُ الْغِطَاءُ حَتَّی رَأَوْا مَنَازِلَهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ فَکَانَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ یُقْدِمُ عَلَی الْقَتْلِ لِیُبَادِرَ إِلَی حَوْرَاءَ یُعَانِقُهَا وَ إِلَی مَکَانِهِ مِنَ الْجَنَّةِ .
🔹 پدر ابو عماره می گوید: به امام جعفر صادق علیه السّلام گفتم: مرا از اینکه چرا یاران امام حسین علیه السّلام برای شهید شدن اقدام نمودند آگاه کن. فرمود: پرده از جلوی چشم آنان به گونه ای کنار رفت که جایگاه خویش را در بهشت دیدند. لذا بعضی از ایشان در شهید شدن بر دیگری سبقت میگرفت تا زودتر به حوریه ای که در انتظار او است برسد و او را در آغوش بگیرد و به جایگاه خود در بهشت برود.
📖علل الشرائع، ج ۱ ،ص ۲۲۹، باب ۱۶۳،ح۱
📖بحارالانوار، ج۴۴،ص۲۹۷،ح۱
لحطه سوزناک حلقه زدن اطفال امام حسین صلوات الله علیه حول ایشان
●روي انّ الحسين عليه السّلام لما نزل بقصر بني مقاتل و رأى فسطاط عبيد اللّه بن الحر أرسل إليه الحجاج بن مسروق و دعاه فلم يلبّ الدعوة، فجاء الحسين عليه السّلام بنفسه إليه، و ينقل عن عبيد اللّه بن الحر انّه قال:
دخل عليّ الحسين و لحيته سوداء كجناح الغراب فلم أر أحدا مثله قط في الحسن و الهيبة و لم أتأثر كتأثري حينما رأيت اجتماع صبيانه و أطفاله حوله.
●روایت شده چون حضرت امام حسین علیه السّلام به قصر بنی مُقاتل رسید و خیمه عبیداللّه بن حُرّ جُعْفی را دید، حجّاج بن مسروق را فرستاد به نزد او و او را طلبید و او نیامد خود حضرت به سوی او تشریف برد.از عبیداللّه بن حُرّ نقل است که وارد شد بر من حسین علیه السّلام و محاسنش مثل بال غُراب (کلاغ) سیاه بود، پس ندیدم احدی را هرگز نیکوتر از او نه مثل او کسی را که چشم را پر کند، و رقّت نکردم هرگز مانند رقّتی که بر آن حضرت کردم در وقتی که دیدم راه می رفت و صِبیانش (اطفالش) در دورش بودند.
منتهی الآمال بخش امام حسین صلوات الله علیه
🏴شهادت حضرت عبدالله ابن الحسن علیهالسلام
🔴فخَرَجَ إِلَيْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ ع فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ ع لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ لَا أُفَارِقُ عَمّی.
⚫️در همان لحظاتى كه حسين عليه السّلام بر شهادتگاه، خود با لب تشنه و غرق در خون در انتظار شهادت بود، «عبد اللَّه»، از سراپرده بانوان بيرون آمد و شتابان خود را به عموىش حسين عليه السّلام رسانيد تا عمو را يارى كند.
عمه اش «زينب» خود را به او رساند تا وى را به خيمه ها بازگرداند، امّا او پايدارى كرد و بازنگشت و فرياد بر آورد كه: به خداى سوگند از عمويم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت!
📚مثير الأحزان ابن نما حلي: ص ٧٣، روضة الواعظين ابن فتّال نيشابوري: ص ٢٠٨
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
🏴 #سرنوشت_قاتلان_امام_حسین_علیهالسلام
🔴 قالَ: کَانَ رَجُلٌ مِنْ أَبَانِ بْنِ دَارِمٍ یُقَالُ لَهُ زُرْعَةُ شَهِدَ قَتْلَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَرَمَی الْحُسَیْنَ بِسَهْمٍ فَأَصَابَ حَنَکَهُ فَجَعَلَ یَتَلَقَّی الدَّمَ ثُمَّ یَقُولُ هَکَذَا إِلَی السَّمَاءِ فَیَرْمِی بِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْحُسَیْنَ علیه السلام دَعَا بِمَاءٍ لِیَشْرَبَ فَلَمَّا رَمَاهُ حَالَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ ظَمِّئْهُ اللَّهُمَّ ظَمِّئْهُ قَالَ فَحَدَّثَنِی مَنْ شَهِدَهُ وَ هُوَ یَمُوتُ وَ هُوَ یَصِیحُ مِنَ الْحَرِّ فِی بَطْنِهِ وَ الْبَرْدِ فِی ظَهْرِهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ الْمَرَاوِحُ وَ الثَّلْجُ وَ خَلْفَهُ الْکَانُونُ وَ هُوَ یَقُولُ اسْقُونِی أَهْلَکَنِی الْعَطَشُ فَیُؤْتَی بِعُسٍّ عَظِیمٍ فِیهِ السَّوِیقُ وَ الْمَاءُ وَ اللَّبَنُ لَوْ شَرِبَهُ خَمْسَةٌ لَکَفَاهُمْ قَالَ فَیَشْرَبُهُ ثُمَّ یَعُودُ فَیَقُولُ اسْقُونِی أَهْلَکَنِی الْعَطَشُ قَالَ فَانْقَدَّ بَطْنُهُ کَانْقِدَادِ الْبَعِیرِ. وَ ذَکَرَ أَعْثَمُ الْکُوفِیُّ هَذَا الْحَدِیثَ مُخْتَصَراً قَالَ: اسْمُ الرَّامِی لَعَنَهُ اللَّهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ الْأَزْدِیُّ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام اللَّهُمَّ اقْتُلْهُ عَطَشاً وَ لَا تَغْفِرْ لَهُ أَبَداً قَالَ الْقَاسِمُ بْنُ أَصْبَغَ لَقَدْ رَأَیْتُنِی عِنْدَ ذَلِکَ الرَّجُلِ وَ هُوَ یَصِیحُ وَ الْمَاءُ یُبَرَّدُ لَهُ فِیهِ السُّکَّرُ وَ الْأَعْسَاسُ فِیهَا اللَّبَنُ وَ هُوَ یَقُولُ وَیْلَکُمْ اسْقُونِی فَقَدْ قَتَلَنِیَ الْعَطَشُ فَیُعْطَی الْقُلَّةَ أَوِ الْعُسَّ فَإِذَا نَزَعَهُ مِنْ فِیهِ یَصِیحُ حَتَّی انْقَدَّ بَطْنُهُ وَ مَاتَ شَرَّ مِیتَةٍ لَعَنَهُ اللَّهُ.
⚫️محمد کوفی میگوید: مردی از قبیله ابان بن دارم که به او زرعه گفته میشد، در قتل حسین علیه السّلام شرکت کرده بود و تیری به سمت امام انداخته بود که به گلوی حضرت اصابت کرده بود! این مرد خون بالا میآورد و سپس میگفت: این چنین به آسمان میرود، پس او را با آن رمی میکنند! و علت آن بود که امام حسین علیه السّلام آب طلب کرد تا بنوشد، وقتی به حضرت تیر زد، بین امام و آب جدایی انداخت. پس حضرت عرض کرد: خدایا او را تشنه فرما! خدایا او را تشنه فرما! راوی میگوید: کسی که این مرد را در حال مرگ دیده بود، برای من حدیث کرد که از حرارت در شکمش فریاد میزد و در مقابلش بادبزن و یخ بود و پشت سرش حرارت بود و میگفت: آبم دهید که عطش مرا کشت! برایش قدح عظیمی که آب گوشت و آب و شیر بود میآوردند که اگر پنج نفر آن را میخوردند برایشان کافی بود! آن مرد این طعام را میخورد و سپس میگفت: آبم دهید که عطش مرا کشت. راوی میگوید: شکمش مثل شکافتن شکم شتر شکافته شد. اعثم کوفی این حدیث را به اختصار نقل نموده و گفته: اسم پرتاب کننده تیر عبدالرحمان ازدی لعنه الله بود. پس امام حسین علیه السّلام در حق او چنین دعا کرد: خدایا او را به عطش بکش و ابدا او را نیامرز! قاسم بن اصبغ میگوید: من خویش را نزد آن مرد دیدم که فریاد میزد و آب برایش خنک میکردند و در آن شکر و ظرفی که شیر داشت میآوردند، اما او میگفت: وای بر شما! مرا آب دهید که عطش مرا کشت! پس به او کوزه و قدح داده میشد. وقتی این ظروف را از دهانش جدا میکرد، فریاد میزد تا شکمش میشکافت و به بدترین مردن جان داد! لعنت خدا بر او باد!
📚مناقب ابن شهر آشوب ۴: ۵۷
🏴هفتاد هزار ملک در عزای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام
🔴عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: وَکَّلَ اللَّهُ بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ کُلَّ یَوْمٍ شُعْثاً غُبْراً مُنْذُ یَوْمَ قُتِلَ إِلَی مَا شَاءَ اللَّهُ یَعْنِی بِذَلِکَ قِیَامَ الْقَائِمِ علیه السلام.
⚫️امام صادق علیه السّلام فرمودند: خدا بر حسین بن علی علیهما السّلام هفتاد هزار فرشته موکل فرموده که از روزی که شهید شد تا روزی که خدا بخواهد یعنی تا قیام قائم علیه السّلام، هر روز پراکنده موی و غبارآلوده بر او درود میفرستند.
📚کامل الزیاره: ۸۴
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
🔴 قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ علیه السلام: إِنَّ أَرْبَعَةَ آلَافِ مَلَکٍ هَبَطُوا یُرِیدُونَ الْقِتَالَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُمْ فِی الْقِتَالِ فَرَجَعُوا فِی الِاسْتِئْذَانِ وَ هَبَطُوا وَ قَدْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ رَئِیسُهُمْ مَلَکٌ یُقَالُ لَهُ مَنْصُورٌ.
⚫️امام جعفر صادق علیه السّلام فرمودند: تعداد چهار هزار ملک به زمین هبوط کردند تا در رکاب حسین بن علی علیهما السّلام قتال کنند، ولی چون آن حضرت اجازه قتال به آنان نداد، لذا ایشان مراجعت کردند و هنگامی به زمین هبوط نمودند که امام حسین علیه السّلام شهید شده بود. آنان در حالی که غبار آلوده اند، تا روز قیامت نزد قبر امام حسین علیه السّلام گریه میکنند و رئیس ایشان ملکی به نام منصور است.
📚کامل الزیاره: ۱۱۹
📚کامل الزیاره: ۸۳
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
🏴دشمنی مروان لعنت الله علیه
با اهل بیت علیهم السلام
🔴عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ أَنَّهُ قَالَ: قَالَ مَرْوَانُ بْنُ الْحَکَمِ یَوْماً لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام لَوْ لَا فَخْرُکُمْ بِفَاطِمَةَ بِمَا کُنْتُمْ تَفْتَخِرُونَ عَلَیْنَا فَوَثَبَ الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ کَانَ علیه السلام شَدِیدَ الْقَبْضَةِ فَقَبَضَ عَلَی حَلْقِهِ فَعَصَرَهُ وَ لَوَی عِمَامَتَهُ عَلَی عُنُقِهِ حَتَّی غُشِیَ عَلَیْهِ ثُمَّ تَرَکَهُ وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام عَلَی جَمَاعَةٍ مِنْ قُرَیْشٍ فَقَالَ أَنْشُدُکُمْ بِاللَّهِ إِلَّا صَدَّقْتُمُونِی إِنْ صَدَقْتُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ فِی الْأَرْضِ حَبِیبَیْنِ کَانَا أَحَبَّ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ مِنِّی وَ مِنْ أَخِی أَوْ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ ابْنَ بِنْتِ نَبِیٍّ غَیْرِی وَ غَیْرَ أَخِی قَالُوا لَا قَالَ وَ إِنِّی لَا أَعْلَمُ أَنَّ فِی الْأَرْضِ مَلْعُونَ بْنَ مَلْعُونٍ غَیْرَ هَذَا وَ أَبِیهِ طَرِیدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ اللَّهِ مَا بَیْنَ جَابَرَسَ وَ جَابَلَقَ أَحَدُهُمَا بِبَابِ الْمَشْرِقِ وَ الْآخَرُ بِبَابِ الْمَغْرِبِ رَجُلَانِ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ الْإِسْلَامَ أَعْدَی لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَهْلِ بَیْتِهِ مِنْکَ وَ مِنْ أَبِیکَ إِذْ کَانَ وَ عَلَامَةُ قَوْلِی فِیکَ أَنَّکَ إِذَا غَضِبْتَ سَقَطَ رِدَاؤُکَ عَنْ مَنْکِبِکَ قَالَ فَوَ اللَّهِ مَا قَامَ مَرْوَانُ مِنْ مَجْلِسِهِ حَتَّی غَضِبَ فَانْتَقَضَ وَ سَقَطَ رِدَاؤُهُ عَنْ عَاتِقِهِ .
⚫️یک روز مروان بن حکم به امام حسین گفت: اگر فخر و مباهات شما بر ما به واسطه فاطمه زهرا [سلام الله علیها] نباشد، پس به چه وسیله ای به ما تفاخر خواهید کرد؟ امام حسین علیه السّلام از جای برجست و به شدت گلوی مروان را گرفت و فشار داد. آنگاه عمامه مروان را به گردنش پیچید. کار به جایی رسید که مروان غش کرد. سپس امام حسین علیه السّلام نزد گروهی از قریش آمد و فرمود: شما را به خدا قسم میدهم، اگر این سخنانی که من میگویم صحیح است سخن مرا تصدیق کنید: آیا شما در زمین دو محبوبی که از من و برادرم نزد پیامبر خدا محبوب تر باشند سراغ دارید؟ و یا اینکه روی زمین کسی را غیر از من و برادرم که پسر دختر پیغمبر باشند میشناسید؟ گفتند: نه. فرمود: من هم در روی زمین کسی را که ملعون بن ملعون باشد نمی شناسم غیر از مروان بن حکم و پدرش که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله او را طرد کرده بود. به خدا قسم بین جابرس و جابلق که یکی از آنها در مشرق و دیگری در مغرب است، مردی نیست که خود را به اسلام منسوب بداند و از تو و پدرت نسبت به خدا و رسول و اهل بیتش خصومت بیشتری داشته باشد. نشانه درست بودن سخن من درباره تو این است که هر گاه خشمگین میشوی عبای تو از دوش تو میافتد. راوی میگوید: به خدا قسم مروان خشمگین شد و هنوز از جای خود برنخاسته بود که عبایش از دوشش افتاد.
📚الاحتجاج: ص ۱۵۳
📚مناقب آل أبی طالب ج ۴ ص ۵۱
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
🏴 نامگذاری فرزندان در اهل بیت علیهم السلام
🔴 عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَرْزَمِیِّ قَالَ: اسْتَعْمَلَ مُعَاوِیَةُ مَرْوَانَ بْنَ الْحَکَمِ عَلَی الْمَدِینَةِ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَفْرِضَ لِشَبَابِ قُرَیْشٍ فَفَرَضَ لَهُمْ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام فَأَتَیْتُهُ فَقَالَ مَا اسْمُکَ فَقُلْتُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَقَالَ مَا اسْمُ أَخِیکَ فَقُلْتُ عَلِیٌّ فَقَالَ عَلِیٌّ وَ عَلِیٌّ مَا یُرِیدُ أَبُوکَ أَنْ یَدَعَ أَحَداً مِنْ وُلْدِهِ إِلَّا سَمَّاهُ عَلِیّاً ثُمَّ فَرَضَ لِی فَرَجَعْتُ إِلَی أَبِی علیه السلام فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ وَیْلِی عَلَی ابْنِ الزَّرْقَاءِ دَبَّاغَةِ الْأُدُمِ لَوْ وُلِدَ لِی مِائَةٌ لَأَحْبَبْتُ أَنْ لَا أُسَمِّیَ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا عَلِیّاً .
⚫️معاویه مروان بن حکم را عامل مدینه قرار داد و به وی دستور داد به جوانان مدینه جایزه ای بپردازد، مروان اطاعت نمود. علی بن الحسین علیهما السّلام میفرماید: هنگامی که من نزد مروان رفتم گفت: نام تو چیست؟ گفتم: علی بن الحسین گفت: نام برادرت چیست؟ گفتم: علی. مروان گفت: چه خبر است! علی علی؟ منظور پدرت چیست که نام تمام فرزندان خود را علی میگذارد! سپس جایزه ای به من داد و من به سوی پدرم بازگشتم و جریان را برایش شرح دادم. پدرم فرمود: وای بر پسر زن کبود چشم دباغ باد! اگر صد پسر برای من متولد شود، دوست دارم نام همه آنان را علی بگذارم.
📚الکافی ج ۶ ص ۱۹
🏴 بیست سال گریه ...
🔴 قَالَ آيَةَ اَللهِ اَلْعُظْمَى اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : بکی علیّ بن الحسین علیه السّلام عشرین سنة و ما وضع بین یدیه طعام الاّ بکی.
⚫️ حضرت آیت الله العظمی امام صادق صلوات الله علیه می فرمایند : امام زین العابدین علیه السّلام بیست ساله (به یاد عاشورا) گریست و هرگز طعامی پیش روی او نمی گذاشتند مگر اینکه گریه میکرد.
📚بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۰۸
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان