@AHANGMAZANI ❤️علی میررضایی❤️ (1).mp3
5.7M
علی میررضایی🎤
میم مثل مادره 😍
🎶🕺💃💃🕺😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5838998512674541472.mp3
6.74M
دلم هواتو کرده
میخواد مثل کبوتر دور سرت بگرده
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5838998512674541474.mp3
8.35M
فارسی
محسن چاووشی😍
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5837064544735727789.mp3
5.44M
#زیر_خاکی
محمد دنیوی🎤
گلنسا
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5893185237420086099.mp3
3.7M
😱
فارسی
شاه صنم🎤
🎶🕺💃💃🕺😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
آقا دقت کردین همه ی خواننده های معروف مازندرانی ان بنظرم اگه بیشتر دقت کنیم محمد اصفهانی هم مازندر
دیدین میگم!!!!!! محمد اصفهانی هم یحتمل مازندرانی بلده ولی نمیخونه که شلوغ نشه😍😜
4_5839174559089039063.mp3
8.64M
جوادعباسی🎤
دل و دلبر ، عروس شهری
منه ابدی ، همیشه دری
مستی مستی هاکنم
منه دلبری
هیشکی مه یارنوونه
شاهکار خلقتی 😍
#جدید مستی مستی
🎶AHANGMAZANI❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آبشار مرانِ تنکابن را ببینید و لذت ببرید
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5917877700189498988.mp3
3.77M
عباس احمدی🎤
جانِ یار
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
انیمیشن زیبای عصر یخبندان (3) قسمت ششم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آ
45.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن زیبای عصر یخبندان (3)
قسمت هفتم (آخر)
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5838998512674541527.mp3
9.58M
فارسی
مرتضی جعفر زاده🎤
دردت به جونم(داداشی ۲)
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5838998512674541528.mp3
3.48M
سنتی عصرگاهی
اصغر کتولی
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
شفته سگ بدون شرح... 😂😂😂😂 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شِ بِ خِد😂😂😂
الان اگه من بودم خانمم میگفت شفته شدی😜
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
37.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از سریال طنز پایتخت
وات تو دو وات نات تو دو
چیکار میکنی چیکار نمیکنی😜
این رفته اونجا به زنه گفته زن من میشی
زنه هم گفته چوچانگ چوچانگ یعنی برو گم شو😂😂😂😂
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5841250312488227036.mp3
8.67M
ایمان فلاح🎤
زهرا قشنگه
بارک الله 😍
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5841250312488227054.mp3
7.22M
فارسی
علی رشوند🎤🌸 گل من🌸
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای لَله اِنه از بالاکوه
یلاقی کیجا هسّی مه چشِ سو
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5868369466139623334.mp3
3.69M
اسی بندپی🎤
یَلاقی کیجا
🎶🕺💃💃🕺😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5864201625580605855.mp3
3.26M
دادا همدانی😍
🎶😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸ترس🌸 قسمت دوم وقتی چشمامو باز کردم تو خونه بودم و پدر و مادر و برادرم با دایی الیاس بالای سر
داستان 🌸ترس🌸
قسمت سوم
اون شب وقتی احمد خیلی زود خداحافظی کرد که بره دایی الیاس دستشو محکم گرفت و گفت ازینکه داری زود میری مخالفتی ندارم اما هدیه ات چی؟
احمد سرخ و سفید شد و گفت آخه فکر کردم خانوادگی هدیه میدیم
دایی الیاس گفت تو مگه خانواده نیستی دست به جیب کن پس!
احمد دست کرد تو جیبشو چهار پنج تا اسکناس هزار تومنی درآورد و قسم خورد که پول زیادی همرام نیست هر چند که من تا اون شب هزارتومانی از نزدیک ندیده بودم و پول درشته ی ما ۱۰۰ تومنی بود که معمولا هم نداشتیم
دایی الیاس گفت همونی که تو دستته و چندبار گفتم دخترونه هست و نمازت اما و اگر دار میشه و گوش نکردی رو بده به دخترم
احمد می دونست مخالفت کنه پدرش همونجا آبروشو میبره با اکراه دستبد زیبای طلاییش رو باز کرد و گرفت سمت من
خواستم بگم نمیخوام اما دایی الیاس به شوخی چنان زد پس گردن احمد که حتی دلم درد اومد
وقتی دستبند را به من داد بدون اینکه نگاهی به من بیاندازد گفت تولدتون مبارک و با خداحافظی از مادرم و بقیه و بدون خداحافظی از من رفت
و جشن تولدم دقیقا در همان لحظه از نظر من تموم شد فقط خدا خدا میکردم هرچه سریعتر مهمونها برن و من دستبند طلایی که ازین لحظه برای من بود را تماشا کنم
دل تو دلم نبود و دیگه کادوهای دیگران برای من چندان جلوه ای نداشت هر چند که کادوی زیادی هم نگرفتم جز کادوی خانواده ی ما که یکدست لباس بود و همگی برای حفظ آبرو کل پس اندازمون رو داده بودیم پای این لباس و چند دست پارج و لیوان چیز دیگه ای نبود بقیه هم کادوی دایی الیاس بود که می دونستیم چیه چون از صبح آورده بود خونه ی ما!
دایی الیاس علاوه بر پولدار بودن خیلی به آداب و اخلاق پایبند بود و همه چیز را بلد بود
یعنی می دونست با کارگرش چگونه رفتار کنه نسبت به بزرگتر از خودش مخصوصا از نظر سرمایه تواضع نداشت با زیر دستانش چنان رفتار میکرد که کسی فکر نمیکرد زیردستش هست و همه رفاقتی و از ته دل براش کار میکردند
من دایی الیاس را همان روزی که اولین گاو را به ما و البته به اسم من هدیه داد
شناختم مردی فروتن اما بزرگمنش بود .چون در خانواده ای بزرگ شد که فقر را چشیده بودند فقرا را خوب می فهمید
بعد از فوت پدرم و حتی قبل از آن مردم زیادی به ما کمک میکردند اما کمکهای هیچکس برای من دلنشین نبود و حتی گاهی آزار دهنده بود و زجر می کشیدم عموی پدرم پیراهن دخترش را بعنوان عیدی به من داد و ذوق کرده بودم اما وقتی خواستم بپوشم دیدم آستینش طوری پاره شده بود که حتی پول رفوی آن پیراهن را نداشتیم و در آخرش دور انداختیم
یا اوستا مهدی خیاط که هر روز از مادرم یک تومان بعنوان ته کیسه ای میگرفت و غروبش دو تومان بر می گردوند بعدها متوجه شدیم چون فکر میکرد کاسبی زیادش بخاطر ته کیسه ایست که از مادرم می گیره و نمیشد گفت کمک بلکه نوعی معامله بود
حتی همین اوستا مهدی هر وقت بازارش کساد بود پول مادرم را نمیداد
اما دایی الیاس طوری به خانواده ی ما کمک میکرد که حتی خانواده اش هم متوجه نمیشدند و فکر میکردند یا به ما بدهکار است یا اینکه قرض داده
یادمه فردای شبی که میخواستم اول راهنمایی ثبت نام کنم دایی الیاس خونه ی ما بود و از پچ پچ های ما فهمیده بود که پول روپوش مدرسه و کتاب دفتر را نداریم از پدرم پرسید راستی پسرعمه رضا رو می بینی پدرم گفت آره معمولا یکی دو ماه در میون میاد طرف ما
گفت ای نامرد اصلا به من سر نمیزنه ۱۰۰ تومان پول داد دست پدرمو گفت من بهش بدهکارم اینو اگه ایدفعه دیدی بهش بده پدرم گفت چشم
اما موقع رفتن یواشکی به مادرم گفت پول برای دفتر و کتاب فاطمه خانمه و با خنده گفت الکی به اون کلاهبردار ندینا
اما این حرکت امشبش از نظر من دلنشین ترین کار بود من می دونستم رسیدن به احمد یه آرزوی احمقانه هست اما داشتن یادگاری از این عشق احمقانه تنها دوای دردم بود
وقتی مهمونها رفتن و دستبند را یک بار دیگر در دستم گرفتم انگار که دنیا رو به من دادند دستبند زیبایی که حرف اول نام احمد به انگلیسی روش حک شده بود و درخشش چنان بود که چشمم را خیره کرده بود
با احتیاط دستبند را به دستم بستم و اون شب با خیالهای خوش خوابیدم بعد از این مدت بیماری و دردسرها و خستگی از دارو ها و دمنوش ها اولین شبی بود که آرام خوابیدم
و از اینکه پدرم به کسی اعتماد کرده بود که ارزششو داشت به پدرم افتخار کردم
از فردا فکر و ذکرم شده بود دستبند و تا فرصتی پیش می اومد با دستبند درد و دل میکردم
ادامه دارد......
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸آهنگ مازنی🌸