فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
چهار شنبه 🌞 🖼
۱۹ نورزماه(عیدماه) ۱۵۳۴ تبری
۲۱ تیر ۱۴۰۲ شمسی
۱۲ جولای ۲۰۲۳میلادی
۲۳ ذی الحجه ۱۴۴۴ قمری
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5868528379929562344.mp3
6.15M
وحید و هومن حیدری🎤
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5868621889957531917.mp3
10.36M
علی حمیدی🎤
ریمیکس آدم و حوا(مازندرانی)😍
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_6001243960297660144.mp3
3.3M
عادل قربانی🎤
آفتاب شعله
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موسیقی فولکلور مازندران
قطعه زیبا و شنیدنی #کتولی
#حسن_علی_تبار
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5868621889957531932.mp3
4.31M
زنده یاد ابوالحسن خوشرو🎤
عاروس میچکا
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5868621889957531935.mp3
1.68M
سوری سوری نازدار
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5870873689771217079.mp3
3.02M
جدید فارسی
اشوان🎤
ذره ذره
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5868621889957531930.mp3
3.81M
اسی بندپی🎤
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
انیمیشن زیبای شرک 1😍 قسمت پایانی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن زیبای خرگوش بلا و گرگ ناقلا😍
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید خانم جان😍😄
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5983366206172701349.mp3
3.05M
شهرام و کیانوش حیدری🎤
دلبر تره یاد اِنه
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5868621889957531938.mp3
18.89M
سنتی عصرگاهی
استاد اسحاقی🎤
حضرت یوسف(ع)
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
42.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از سریال طنز پایتخت یک
قسمت ۳
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️AHANGMAZANI_️.mp3
8.23M
سعید نصیری🎤
پخش شده درقسمت سوم پایتخت(۵)🌺
#بازپخش
AHANGMAZANI❤️
👆 🌸کانال آهنگ مازنی🌸👆
4_6026339870820028186.mp3
2.88M
علیرضا رحیم پور🎤
اگه تو حوا بووشی بومه ته آدم😍
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
۸ در انتظار #محرم علیرضا قربانی🎤 محو سیمای برادر گشته بودم هر روز یک مداحی تا محرم http://eitaa.com
AHANGMAZANI مداحی مازندرانی.mp3
2.36M
۷
در انتظار #محرم
مهران فردوسی پور🎤
زینبمه
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5809750348029500324.mp3
2.86M
ابی عالی🎤
گزلیم سر می
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸ترس🌸 قسمت یازدهم داداشم کمی زودتر کارهایی که میگفت را انجام داد و اومد خونه سریع براش ناه
داستان 🌸ترس🌸
قسمت دوازدهم
بعد از عروسی ناهید عمه خانم یه روز اومد خونه مون و بعد از کلی حرف زدن گفت فردا صبح میتونی بیای مطب اجاره کنیم؟ گفتم من که از این چیزا سر در نمیارم الکی پول کرایه م میفته گردنتون
گفت نگران نباش با ماشین خودم میریم گفتم اگه مزاحم نیستم باعث افتخارمه در خدمتتون باشم
صبح زود با صدای بوق ماشین بیدار شدم عمه خانم بود گفت به به منشی مارو ببین
گفتم عمه جان شما تا یه چایی تازه دم بخورین من آماده میشم
عمه هم بدون فیس و افاده اومد خونه
تنها یکدست لباس مدرسه ام مناسب بنظر می رسید با اینکه خجالت میکشیدم اما چاره ای نبود تنها سه دست لباس داشتم دوتاش که لباس بندری بودن و مناسب بیرون نبود و یکی هم همین روپوش مدرسه
پوشیدم و آماده و سرحال اومدم پیش عمه خانم با اینکه از لباسم تعجب کرده بود ولی عین دایی الیاس میدونست چجوری رفتار کنه که طرفش خجالت نکشه
گفت به به به دختر گلمون که تو هر لباسی قشنگه گفتم لطف دارید عمه جان گفت فعلا هرچی دلت میخواد عمه جان صدام کن که تو مطب ازین خبرا نیست گفتم میدونم خانم دکتر
اون روز کل شهر رو گشتیم و بالاخره یه مطب خوب تو یه جای محروم پیدا کردیم
گفتم عمه جان شما که مشکل مالی ندارید چرا اینجا مطب اجاره کردید
گفت مریض های من اکثرا پولدارند و خودشون میان اما وقتی اینجا مطب داریم اونایی که دستشون تنگه با ما احساس راحتی میکنن و یک سری هم به بهانه ی اینکه اشتباه گرفتن میان تو یادت باشه اونایی که با شنیدن مبلغ ویزیت از اومدن به مطب پشیمون میشن رو حتما باید بفرستی پیش من
از قیافه نمیشه تشخیص داد اما طبقه ی ضعیف از ظاهرش تا حدودی مشخصه سعی کن با همه راه بیای من نیاز مالی ندارم ولی کاملا رایگان کار نمیکنم دلیل دارم
به فقیر صد تومن پول بدی پولدار نمیشه اما اگه کار بدی بهش یا خونه داشته باشه رایگان بشینه پولشو جمع میکنه و میزنه به زخم زندگیش
مطب رو تمیز کردم و تمام در و پنجره رو شستم عمه هم کمکم میکرد هرچی میگفتم شما کار نکن گفت من و تو از امروز دوتا دوستیم بحث منشیگری جداست ولی غیر از ساعات رسمی کار بقیه ی ساعت منو مثل دوست خودت بدون رفیق پیر دوست نداری
گفتم شما عشقی عمه جان
خندید و گفت نه ظاهرا کار که میکنی زبونت باز میشه
زمانی که داشتم مطبو تمیز میکردم عمدا لباسامو کثیف و خاکی کرد و موقع برگشتن گفت با این وضع بریم خونه مادرت خون مونو می ریزه اول بریم بازار
رفتیم بازار هر لباسی رو که خوشم اومد بدون توجه به قیمتش برام خرید نو نوار شده بودم گفتم حقوق یکسالم رفت که
گفت نگران نباش قسطی از حقوقت کم میکنم
بعدش رفتیم خونه ش حموم کردیم و سفارش داد غذا بیارن
از من پرسید چی میخوری گفتم فرقی نمیکنه هرچی شما میخورین
گفت دخترر من پیرم غذام رژیمیه خودم از خوردنش بیزارم تو چرا میگی
گفتم جدی فرقی نداره برام گفت باشه خودم برات سفارش میدم
چهار پنج نوع غذا سفارش داد و وقتی غذا رو آوردند تعجب کردم
اولین بارم بود که غذای بیرون میخوردم و چقدرم به من چسبید
وقتی کارمو شروع کردم عمه خانم تو ساعت کاری خیلی خشک و رسمی بود و واقعا کارش طاقت فرسا بود اما به عشق ساعت تعطیلی و حرف زدنهامون تحمل میکردم البته ازینکه عمه ی احمد بود در تحملم بی تاثیر نبود
دو سه ماهی که گذشت منو تو مدرسه ی شبانه ثبت نام کرد و خودش کتاب و دفتر و وسایلی که نیاز داشتمو خرید
تو این دو سه ماه دایی الیاس تقریبا هر روز به ما سر میزد از وقتی می اومد تا موقع رفتن فقط به من آفرین میگفت و منم ذوق میکردم احمد هم چندین بار به هوای دیدن عمه به مطب اومد و چون تو ساعت کاری بود و عمه شو میشناخت خیلی رسمی برخورد میکرد
من با دیدن احمد کمی هول میشدم و عمه یکی دوبار سر حواس پرتیم درست زمانی که احمد هنوز تو مطب بود دعوام کرد البته بعدش عذرخواهی کرد و گفت من میخوام از تو یه آدم قوی و با اراده بسازم که آرزوهای دیگران براش خاطره بشه و این استعداد رو در تو می بینم ولی نمیدونم چرا گاهی هول و حواس پرت میشی
یک شب که تا دیروقت مطب بودیم و مدرسه هم نرفته بودم دستمو گرفت و گفت تو عاشق شدی حقیقتش ترسیدم حس دزدی را داشتم که درست موقع دزدی گرفتنش
گفتم نه عاشق کی آخه عشق چیه به ما که عشق نیومده همونقدر که بتونیم یه لقمه نون در بیاریم خدارو شکر
عشق مال اونایی است که دغدغه ای ندارن
گفت ماشالله سخنران خوبی هستی ولی دخترم عشق که گناه نیست اگه آلوده نشی و اگه شخصیتت زیر سوال نره عشق هم مثل غذاست منتها غذای روح
با حرف زدن خیلی از مشکلاتت حل میشه یا اگه حل نشد لااقل تحملش راحت تر میشه با من عین یک دوست صمیمی باش
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸آهنگ مازنی🌸
👇👇👇