eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
78.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
8.6هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
24.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسماء الحسنی که دم افطار گوش میکردیم حالا به زبان فارسی و با همون ریتم اجرا شد 😍 واقعا هنرمندانه ست 👌 🇮🇷آهنگ مازنی🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
azan1 (1).mp3
2.02M
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
🌸داستان عشق کودکانه🌸 قسمت دوم وقتی رفتند تو اتاق مادرم با اینکه خسته بود با خوشرویی تمام با اونها
🌸عشق کودکانه 🌸 قسمت سوم وقتی مینا خانم و دخترش رعنا رفتند من مثل قحطی زدگان آدیس آبابا به ماست حمله کردم و از پنیر و گردو هم غافل نشدم مادرم طبق معمول گفت مگه سار بودی و من هنوزم که هنوزه معنی لغوی سار را نمیدونم اما یه چیزی تو مایه های قحطی زده و گرسنگی بیش از حد رو میگن سار بودن بخاطر خستگی زیاد هنوز ساعت ۷ شب نشده بود که خوابیدم و صبح علی الطلوع بیدار شدم دنبال بهانه ای بودم که برم بیرون و با محیط جدید آشنا بشم اما مادرم ازون مادرهایی نبود که بذاره یه توپ بگیریم دستمونو صبح خروسخون بریم بیرون ظهر بیایم یه ناهار سرپایی بزنیم و بعد از ناهار بریم شغالخون (تاریکی شب ) برگردیم اما چون خرید نون از همان عنفوان بچگی جزو وظایف این حقیر بود لحظه شماری میکردم که زودتر ساعت ۷ بشه برم نون بخرم اما دقایقی بعد در وا شد و پدرم با سه تا نون بربری کنجدی داغ وارد شد بعد از صبحانه پدر رفت دنبال کارهای خودش و مادرم شروع کرد به نقشه کشیدن برای چیدمان خانه میگفت جلال من میگم تلویزیونو ببریم اونور مبل ینفره رو بیاریم اینور تا خواستم نظر بدم میگفت نه مبل سه نفره رو با دو نفره جابجا کنیم بهتر نیست متوجه شدم که جلال گفتنش طبق عادت بود اول و آخر نقشه ی چیدمان با خودشه از فرصت استفاده کردمو زدم بیرون چه جای قشنگی درختهای گردو و انار زینت بخش کوچه ها بود مردمی که سر و ظاهرشون کمی با محل ما فرق داشت ولی برخوردشان مهربانانه و خوب بود هر کسی که رد میشد با صدای سلامم روشو به طرفم میکرد و با سلام پسرجان و حالت خوبه قضیه رو فیصله میداد .یه چندتایی شونم انگار از صدای ناگهانی سلام من یکه می خوردند ولی جواب سلاممو میدادن و میرفتن دنیای کودکانه ی من خیلی طول نکشید یکدفعه یاد نگاههای قشنگ رعنا و خنده هاش افتادمو و یادم اومد که فرشته ی مهربون دنیای اول ابتداییم برگشته از پسر کوچکی که نون به دست از کنارم داشت رد میشد پرسیدم نونوایی کجاست گفت پیش خونه ی محمدعلی گفتم خوب خونه ی محمد علی کجاست گفت چمیدونم اون پایینا گفتم خونه ی خاله مینارو بلدی گفت خاله مینا نیست عمه س گفتم خونه ی عمه مینا کجاست گفت اون خونه ی روبرو همونی که گوشه ی سقفش ریخته و درخت انار بزرگ وسط حیاطشونه گفتم شوهر عمه ات چیکاره است گفت شوهر عمه ندارم دیدم گفتگوی من و این بچه به جایی نمیرسه گفتم ممنون گفت نون میخوری گفتم نه صبحانه خوردم گفت چقدر زود و رفت همینجور بی هدف خواستم حرکت کنم که به سمتی برم دیدم خاله مینا با سطل کوچکی دردست بطرف خانه ی ما میاد سلام کردم و حال رعنا رو پرسیدم گفت خوبه خداروشکر الان هم رفته دانشگاه دیگه بیرون موندن رو بی فایده دیدم و همراه با خاله مینا وارد خونه شدم خاله مینا با صدای بلند گفت همسایه ی جدید سلام شیر گاومیش دوست دارین من گفتم چرا که نه مادرم چادر به کمر اومد بیرون و گفت بفرما میناخانم چرا زحمت میکشید آخه خاله مینا سطل شیر را به مادرم داد و گفت ظرفش باشه پیش شما هر وقت شیر خواستین بیارین و خودش رفت اونروز انگیزه ی زیادی برای بیرون رفتن نداشتم نشستم به تلویزیون دیدن و جلد کردن کتاب ها که خوابم برد وقتی بیدار شدم بوی ناهار و سروصدای خواهرام نشان از جا افتادن خانواده در محل جدید بود پدرم در زد و وارد شد یه خسته نباشید به همه گفت رفت سر قابلمه ی غذا مادرم گفت بشینین ناهار بیارم بدون خطاب کردن به کسی گفت خوب چه خبرا؟ پدرم گفت عالی بود هم اداره جای خوب و سرراستیه هم همکارام همه خوشرو و سرزنده راستی یه چیزی اون خانمه که دیروز غروب برامون غذا آورد میگن شوهرش مشکل حرکتی داره و این خانم خودش کار میکنه و خرج زندگی شونو در میاره یادت باشه وقتی سینی رو بر میگردونی کمی برنج بعنوان سوغاتی براشون ببری مادرم گفت اتفاقا صبح هم یه سطل شیر آورد برامون پدرم گفت چرا قبول کردی؟ میگن وضعش زیاد خوب نیست از هیشکی هم کمک مالی قبول نمیکنه مردم هم به بهانه های مختلف یواشکی کمکش میکنن مادرم گفت : چجوری میشه یواشکی کمکش کرد پدرم گفت چون تحت پوشش کمیته ی امداده مردم با مامورین کمیته هماهنگ میکنن کمکهاشونو ازونطریق بهش می رسونن مینا خانمم فکر میکنه از طرف امداده مادر گفت: چجوری به این زودی این چیزارو فهمیدی گفت هیچی همین نیمساعت پیش که بقالی بودم اومد ماکارونی گرفت هرکاری کردم حساب کنم قبول نکرد بقال سیر تا پیاز ماجرارو به من گفت گفت مهندس اگه دستت میرسه میخوای کمکش کنی بیا تو گروه ما گفتم مهندس که نیستم و مثل شماها هم نمیتونم خیر باشم ولی در حد توانم دوست دارم کمک کنم و من اینبار با حالتی غمبار به یاد رعنا افتادم رعنایی که میخندید و چشمانش شبیه همون ستاره هایی بود که تو محلمون شبها از پنجره ی اتاقم میدیدم ادامه دارد .... http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️عاشق که بشی_️.mp3
3.35M
احسان خواجه امیری🎤 عاشق که بشی حالت حال دل مجنونه دست خود آدم نیست فکرت همه جا اونه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️علی براری_️.mp3
1.28M
علی براری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️AHANGMAZANI_️ (1).mp3
2.45M
علی براری🎤 فقیری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
AHANGMAZANI (21).mp3
11.24M
مجید احمدی🎤 😍🕺💃💃🕺😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
@AHANGMAZANI (16).mp3
4.16M
جواد نکایی🎤 دنیا ندمه تره ولله ندمه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
226296240 (10).mp3
4.59M
فارسی قدیمی شاد آغاسی🎤 واویلا لیلی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
@AHANGMAZANI(8).mp3
1.64M
ابی عالی🎤 من ارمون شه دلِ دا http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️کجوری&عالی_️.mp3
2.83M
ابی عالی🎤 محمد کجوری🎤 😍🕺💃💃🕺😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸