eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
78.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
8.5هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍😍😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5794009657961877798.mp3
3.12M
عاشقی نکرد حال امیر چه دونده مزّیر جوون ناله ی پیر چه دونده چه دونده(چه میدونه؟!) 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
به نام خداوند روستا و شهر خداوند خشکی خداوند بَحر سخنرانی https://eitaa.com/ahangmazani/10235 قسمت
به نام خداوند خشکی و بَحر خداوند آشتی ، خداوند قهر سخنرانی شاید بگین که چرا اینقدر دیر سخنرانی کردی باید عرض کنم نمیدونم ساعت ۵ بود ۶ بود یا کمترک ویشترک که دیدم خانمم با بیز و بقار معروفش از کنارم رد شد و نمیدونم سهواً بود یا عمداً که بقول تهرونی ها پامو لقد کرد گفتم ای فقیریِ لعنتی همه ره شاب بزویی و آماره دَمِتی هیچی نگفت با خودم گفتم لابد خانم برای کادوی تولد ناراحته گفتم خانم! جواب نداد گفتم عزیز! جواب نداد مجبور شدم بگم زندگی من😂 گفت چیه گفتم خانم جان گل قهرکر شدی تا میگن چی قهر میکنی گفت من قهر نیستم گفتم پس ته سوآل بیز و بقار چی میگه گفت حتما از پیریه آقا دقیقا کشف کردم نیس که روز تولدش به بچه ها گفتم ما دیگه پیر شدیم تولد میخوایم چیکار یحتمل به تیریش قبای خانم بر خورده و قهر کرده گفتم خانم چرا نازک می ریسی گفت هیچی دست شه کهو اقبال گفتم اع اقبال من تویی ای از قبیله ی باران😍 تو که کهو نیستی سفیدی ولی چون تو آفتاب بودی وبرای ما زحمت کشیدی رنگ پوستت پرکلاغی شده 😂 آقا اینو من نگفتم و شیطان کور گفت با اخم گفت سفید میخواستی چرا نرفتی اون ایکبیری رو بگیری گفتم اون ایکبیری که از تو سیو تر بود کدومو میگی گفت مگه چندتان؟😱 گفتم من تازه بیدار شدم نمیدونم چی میگم تو حرفتو بزن من سراپاگوشم گفت کادو ته سر ره بخره امروز همه بیرونن گفتم همّه گفت همه گفتم ینی کل چک بنه زن همه بیرونن گفت آره گفتم پس ما چرا نیستیم گفت از بس بی خیالی ما برات ارزش نداریم که 😡 تو فقط ممبراتو چک میکنی یکی کم میشه میزنی تو سرت من دو ماه هم نباشم اصلا عین خیالت نیست گفتم چی میگی تو تو نباشی روز من شب است و شب من نیمه شب تو نباشی دنیای من تلِ زهرمار میشه😝 اصلا بریم بیرون حالت عوض بشه گفت بچه ها چی؟ گفتم ولش کن بچه ها بیان میگن بریم فلانجا و بهمانجا من و تو عصری میریم همین میدون یه دوری می زنیمو خرید میکنیم و بر میگردیم آقا خرید که گفتم چشاش مثل چشم تام که جری رو میبینه قلبی شد 😍 گفتم ای سید بازم ۵۰ تومن پیاده شدی البته اون نمیدونست شمام فعلا چیزی نگین بهش ادامه دارد .... ارادتمند شما -سید
4_5897688837047459722.mp3
4.04M
مهدی کارگر🎤 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
5_6149854716412035642.mp3
5.03M
سنتی عصرگاهی زنده یاد ابراهیم نبوی🎤 امیری و کتولی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
38.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از فیلم ماموریت دیباجی هستم 😂 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_6001354194928275486.mp3
7.93M
فارسی مرتضی جعفرزاده🎤 دلِ بیقرار (جدید) 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در
@AHANGMAZANI.mp3
4.65M
بیژن مختاری🎤 چند روزه خبرِ شه کوه ره نارمه بانوجان خبر از یار گفتگو ره نارمه بانوجان 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸ستاره های کاغذی🌸 قسمت هفدهم حمید وقتی چشمش به مادر مریم افتاد دوباره صدای گریه اش بلند شد و
داستان 🌸پسر ماشینی🌸 قسمت اول حامد پیراهن و شلوار مارک جدیدش را پوشید و با کتونی گرونقیمت قرمزرنگش که تصادفا با لباساش ست شده بود کوله اش را با بسته های تراول که همین امروز از بانک گرفته بود پر کرد و کارتهای بانکی و کارت ملی و شناسنامه شو گرفت اومد حیاط اما انگار یکهو چیزی یادش بیاد برگشت نوت بوکش را باز کرد و یاد داشتی به این مضمون ثبت کرد: " مامان من میرم بیرون شاید یمدت طولانی نیام منتظرم نباشید و لطفا سفر فرانسه تونو کنسل نکنید اگه تونستم خودم بعدا میام " پیامش را تو لیست هشدار گذاشت و عدد هشت و سه را برای تکرار پیام هر سه ساعت تنظیم کرد و ولومش را تا انتها برد و با بی حوصلگی یک بطری آب از یخچال برداشت و اومد حیاط ماشین قرمز رنگ و مدل بالایش را که تازه از کارواش آورده بودند سوار شد و بی هدف به راه افتاد و با خودش غرغر میکرد که چرا من باید فرانسه ازدواج کنم چرا وقتی که وضعمون خوبه باید از کشور فرار کنیم ما که مشکل اقتصادی نداریم کسی هم با ما کاری نداره درآمدمونم اینجا بیشتره چرا باید دوتا ایرانی بریم فرانسه ازدواج کنیم البته حامد دخترخاله شو چندین سال بود که میخواست و برای همین شاید بیش از ۲۰ بار به پاریس سفر کرد اما هر سال از علاقه اش نسبت به دخترخاله اش کمتر میشد و درست زمانی که در تدارک ازدواج بودند فهمید ته دلش اصلا دوستش ندارد چون دختر قدّ و یکدنده ای بود زیبا بود اما بسیار لجوج و خرافاتی بود جز فرانسه هم حاضر نبود هیچ جای دنیا زندگی کنه بقول خودش ایران براش کوچیک بود و جلوی رشدش را گرفته بود اما این چند سالی که فرانسه بود حتی یک خط هم مطالعه نکرده بود و هیچکاری هم نمیکرد شبها سالن های کنسرت خوانندگان جور و واجور بود و روزها تا نزدیک غروب می خوابید حامد ازین سبک زندگی حالش به هم می خورد و یا میگفت وقتی به یک ایرانی کمک میکنی میتونی ذوق را تو چشاش ببینی احساسات ما ایرانی ها نسبت به هم زیاده شاید گاهی با هم درگیر بشیم حرف بد بزنیم اما در آخر اکثر دعواها به دوستی ختم میشه و از اینکه دختر خاله اش میگفت ایرانی ها به همدیگه کار دارند کفرش در می اومد حامد همیشه بهش میگفت ایراد از توئه که فرق شوخی و جدی و محبت و بی تفاوتی رو نمی فهمی سوالهای شخصی ایرانی ها ۹۹ درصدش بخاطر دوستی و علاقه است و برای اینکه سر صحبت را باز کنند اصلا ما ایرانی ها به حرف زدن عادت کردیم ما نمیتونیم عین فرانسوی ها یکساعت تو مترو بشینیم و زل بزنیم به کف مترو ما حرف می زنیم که حال خودمون خوب بشه حرف میزنیم که از سلامت طرف مقابل مطمئن بشیم یادش اومد وقتی دخترخاله اش ایران بود یه خانم میانسالی ازش پرسید درس میخونی یا میخوای ازدواج کنی که اگه حامد نبود دخترخاله اش با فن جدید کاراته که تازه یاد گرفته بود ناکارش میکرد حامد گفت چته تو ؟! دختر خاله اش با عصبانیت گفت چرا باید فضولی کنند حامد گفت تو چرا فکرتو اصلاح نمیکنی بنده خدا سوال کرد جوابش یک کلمه بود یا می تونستی بگی لطفا نپرس بعدش هم به شوخی گفت چرا مثل لاکپشت نینجا بهش حمله میکنی حامد بعد از مرور این خاطرات آخرین تماسش را با دخترخاله اش که ضبط کرده بود پلی کرد و شروع کرد به حرکت " -ببین اِلی جون اگه واقعا منو بخوای ایران هم میشه زندگی کرد +نه حامد من از ایران متنفرم اینو چندبار بهت بگم - آخه ایران کی بهت بدی کرد +ولش کن سوال تکراری نپرس دوست ندارم من آزادم که برای خودم هرچی فکر کنم -بله الی خانم ولی اون در صورتی هست که ازدواج نکنیم ولی وقتی ازدواج میکنیم اجبارا یکسری از آزادی های یکنفره مون محدود میشه +نه کی گفته http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 👇👇👇