مجتبی زمانی🎤 بچه مازرونمه 😍🕺🕺 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

مصطفی لتر گازی🎤 من ندومّه که چی وه منه دست بی نمکه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 پیشنهاد دوستان

اتفاق جالب در نماز جماعت الجزایر http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

مجیدحسینی🎤 آی پسر شه بابای داا آی تی هیراهیرای داا شه آهو مونای دااا   آخ سختی بکشیای داا پسر شه آقای دااا شه جانِ بابای دااا های برمه رج هادای داااا جوون بمرده دای دااا پسرشه بابای دااا آخ بابا عجب دست بییتی تواماره بابا بوردی و مه دل بیقراره بابا دیگه کوچه بازی نکمّه بارفیق پِر دار بازی نکمه رفیق پِر دار ندونه مه درده پِر که ناری دنیا ته ور بَمرده😔😔 #جدید http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الاخلاص و الصَّلَوَاتِ   💔 اسم پنجشنبه كه می آيد ناخودآگاه  ياد مسافران بهشتی می افتيم ، با هدیه ای به زیبایی صلوات یادی کنیم از آنها،روحشون شاد و یادشون گرامی باد 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ••✾🌻🌻🍂🌻🌻✾••

دره توم بونه زار زار "دکلمه" http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

مه یارِ سِره بالای محلوئه سِره:خونه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

خاااااا اسااااااا چشم ته جا کل کل نکمّی😜😄

اسماء الحسنی که دم افطار گوش میکردیم حالا به زبان فارسی و با همون ریتم اجرا شد 😍 واقعا هنرمندانه ست 👌 🇮🇷آهنگ مازنی🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

اذان چهارگاه بسیار زیبا👌😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

استاد علی دیوسالار در گذشت 🖤 روحش شاد 🖤 @AHANGMAZANI 🖤

🖤 زنده یاد علی دیوسالار مشهور به(علی دوتار) مدح پیامبر اکرم (ص) http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

گویِ زنگ تال😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

یحیی اسکو🎤 مه دل ارمونی اَرمون :آرزو و هدف نلمه مازرون صدا بمیره مه دل ارمونی آسمونِ ماه و روجا بمیره مه دلِ ارمونی وطن من شه دلِّ تِنه کوتر سازمه شه بشکسّه تن ره تنه سنگر سازمه نلمه: نمیگذارم تنه: برای تو http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

مجید حسینی🎤 زار زار ناله ی من آنّا انّه بزومه گلی آنا بیته مه صدا امّه ته خواسگاری آنا پناه بر خدا http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

بریم طبیعت گردی 😍👌 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

#هر_شب_یک_شعر پیکر تراش پیرم و با تیشه ی خیال یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده‌ام تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم ناز هزار چشم سیه را ، خریده‌ام بر قامتت که وسوسه ی شستشو در اوست پاشیده‌ام شراب کف‌آلود ماه را تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم دزدیده‌ام ز چشم حسودان، نگاه را تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنم دست از سر نیاز به هر سو گشوده‌ام از هر زنی، تراش تنی وام کرده‌ام از هر قدی، کرشمه ی رقصی ربوده‌ام اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد در پیش پای خویش به خاکم فکنده‌ای مست از می غروری و دور از غم منی گویی دل از کسی که تو را ساخت، کنده‌ای هشدار!‌ زآنکه در پس این پرده ی نیاز آن بت تراش بلهوس چشم بسته‌ام یک شب که خشم عشق تو دیوانه‌ام کند ببینند سایه‌ها که تو را هم شکسته‌ام! "نادر نادرپور" http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

🌸داستان عشق کودکانه🌸 قسمت یازدهم سال دوم دانشگاه شروع شده بود و من هنوز آنچنان مستقل نشده بودم یعنی برای رفتن به نمایشگاه کتاب یا حتی خرید لباس از پدرم اجازه میگرفتم آخرین باری که برای کاردانشجویی قرار شد عید را تهران بمانم وقتی به پدرم زنگ زدم و ازش اجازه خواستم گفت پسرم تو دیگه بزرگ شدی برای هر کاری نیاز به اجازه نیست مگر برای کارهای خیلی مهم که به آینده ات ربط داره اونم فقط جهت مشورت با من در میون بذار! نمیدونم پدرم از اجازه گرفتنهای پی در پی من خسته شده بود یا واقعا حس کرد بزرگ شده ام به هرحال این اجازه اولین چیزی را که به ذهنم انداخت رفتن به تبریز بدون اذن پدر بود!!! ترم به پایان رسید اما کارهای کشاورزی اجازه ی سفر نمیداد و تابستان تمام شد و نشد که به تبریز برم ترم سوم را با معدلی عالی و تقریبا به راحتی به پایان رساندم تعطیلات پایان ترم فرا رسید و همزمان حق الزحمه ی کار دانشجویی و کمک هزینه ی دانشگاه به حسابم واریز شد و وسوسه ی سفر به تبریز بار دیگر در وجودم زنده شد با پدرم تماس گرفتم و موضوع سفر را با ایشان در میان گذاشتم پدر گفت تبریز خیلی سرده گفتم ولله تهرانم همچین گرم نبود شما تو شمال با یک پلیور گرم میشید ما اینجا با کاپشن و کلاه و شال گردن بازم داریم می لرزیم گفت باشه بچه تهرون! برو ولی برگشتنی بیا اینجا لااقل ما هم ببینیمت دلمون تنگ شده برات گفتم چشم پدرجان دوستداشتنی گفت پول مول میخوای مگه! گفتم نه متشکرم گفت متشکر باش فردا میرم بانک به حسابت ۵۰ تومن واریز میکنم ولی آت و آشغال نخریا گفتم آت و آشغال پولی نیست بابا گفت تهرون بهت ساخته ظاهرا صبح زود خواستم برم ترمینال جنوب که یکی از دوستان تبریزی گفت برو آزادی اتوبوس داد میزنه تبریز بپر بالا غروبش تبریزی منم همینکار رو کردم اما حدود ۱۰ شب رسیدم تبریز رفتم مسافرخونه تا شب را به صبح برسانم صبح اولین کاری که کردم رفتم دانشگاه چون رعنا گفت خونه ی عموش کنار دانشگاه هست منِ بچه شمال با اینکه یکسال و نیم تهران بودم اما به هوای شمال از یکی از بقالی های کنار دانشگاه پرسیدم شما اینجا آقای طاهری میشناسید گفت کدوم طاهری گفتم دقیقا نمیدونم اسمشون چیه شاگرد بقال خندید و گفت تازه اگه دقیق هم میدونستی ما نمی تونستیم راهنماییت کنیم اینجا شهر بزرگیه با این حالت چهارسال بعد هم نمیتونی پیداش کنی و خندید من هم خندیدم و گفتم چخ ممنون یه جمله به ترکی گفت هیچی متوجه نشدم گفت ترکیت هم مثل آدرسته که! بچه کجایی گفتم شمال گفت شمالی بودنتو که از کله ت میشه فهمید کدوم شهرش؟! گفتم آمل گفت اع مگه آمل روستا نبود کی شهر شد حال و حوصله شوخی نداشتم ازونجا دور شدم اون روز تا غروب در سی چهل تا از خونه های اطرافو زدم اما هیچکس طاهری رو نمیشناخت یا اگه میشناخت هم اونی نبود که من دنبالش بودم اسم رعنارو نمیتونستم بیارم ولی اسم خاله مینا و شوهرشو میاوردم که شاید شنیده باشند اما نه فرداش هم گفتم میگردم اگه نشد میرم اسفهلان همون روستایی که چندسال پیش زندگی میکردیم به هر دری زدم تا بالاخره خونه ی عموی رعنا را پیدا کردم پیرمردی اخمو که با لهجه ی بسیار غلیظ صحبت میکرد درو باز کرد و گفت با کی کار داری گفتم آقای طاهری شمایید گفت نه گفتم ولی یکی آدرس اینجارو به من داده بود گفت بله درست آدرس داده اما آقای طاهری الان سه ساله خونه شو فروخته رفته! خودشم سریع رفت و درو پشت سرش بست در خونه ی کناریشو زدم پیرزنی بسیار خوشرو و خوش اخلاق در رو باز کرد و بزور منو دعوت کرد خونه شون بعد از خوش و بش با خانم و آقای خانه از آقای طاهری پرسیدم گفتند حقیقتش آقای طاهری همسایه ی خوبی نبود اما یه کارگر داشتن که خیلی خیلی مهربون بود و خیلی خونه ی ما می اومد گفتم اسمشون چی بود گفت مینا و یه دختر بزرگ هم داشت اسمش یادم نیست اما شوهرش زود گفت رعنا!! گفتم ولی کارگرشون نبودن آقای طاهری عموی رعنا خانم بود گفت ولله نمیدونستیم البته عموجان صداش میزد اما حس کردیم بخاطر احترامه که عمو صداش میکنه ولی خیلی سخت زندگی میکردند خیلی مخصوصا این اواخر که مینا خانم بخاطر افتادن از نردبون خونه نشین شده بود حتی گاهی پول دوا و درمون نداشت و ما در حد وسعمون کمکش میکردیم گفتم خوب بعدش چی شد گفتن الان دو سه ساله که آقای طاهری و زن و بچه هاش رفتند آمریکا خبری نداریم ازشون گفتم طاهری رو نمیگم مینا خانم و دخترش چی شدند گفت ولله وقتی مینا خانوم از دنیا رفت رعنا خیلی دلش شکست گاهی می اومد پیش ما ولی حتی یک لبخند هم ازین دختر ندیدیم ما هم مینا خانمو به اندازه ی دخترمون دوست داشتیم ولی با تقدیر که نمیشه جنگید.... دلمون برای رعنا خیلی سوخت تنها پناهگاهش رو از دست داده بود و خیلی غصه میخورد گفتم شما مطمئنید؟! ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🍀 آهنگ مازنی🍀

امیر قمی🎤 من ته دیوانه بِمه دیوانه تر بَوِمه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

امیر فضلی منه دلخواه چه نِنِه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

کمیل نصری بانو بانو جانا http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

ته نالِ بنِ چلچلامه رفق ته مره پر نده http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

تصاویر از کانال کلبه ی هنری عمو صفر جمعه🌞🖼 ۱۳ ارکه  ماه    ۱۵۳۴   تبری ۱۸ فروردین     ۱۴۰۲ شمسی ۷  آوریل        ۲۰۲۳میلادی ۱۶ رمضان    ۱۴۴۴ قمری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

دانیال افرایی🎤 هارفق http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸