eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
78.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
8.6هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5929048983140831801.mp3
3.77M
بیا دعا کنیم امام غایبو بانی روضه ی ام مصائبو 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5929048983140831808.mp3
7.48M
مهیار خلیل زاده 🎤 جدید ابدی دادا😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5929048983140831812.mp3
8.9M
فارسی گرشا رضایی🎤 صدای بارون 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5787368032204497557.mp3
6.5M
جواد نکایی🎤 گلستانی های عزیز😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
😍👌 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
برکت بوشه😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5929048983140831825.mp3
4.34M
مجید حسینی🎤 زار زار ناله ی من 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
به نام خالق پیدا و پنهان که پیدا و نهان داند به یکسان سخنرانی تن تِرِک بیایید و شلوغ نکنین به همه
به نام آن خدای پاک و سبحان که ازخاک آفرید اینگونه انسان سخنرانی آقاااااا در بدو استخدام به ما گفتن یک استان محروم برای خدمت انتخاب کن گفتیم هر استانی باشه؟ گفتن نه داداش بین کردستان و هرمزگان و ایلام و سیستان و بوشهر یکیو انتخاب کن ( البته اونموقع این استانها محروم حساب میشدن الان که تهرانو هم میذارن تو جیفشون) نشستیم در خانه و به اتفاق عیال بسی تفکر کردیم که بله کردستان زیادی سرده و هرمزگان بسی گرمه و سیستان باد صدوبیست روزه داره ایلام هم میگفتن آب شیرین نداره پس بوشهر خوبه هم میریم نی انبون یاد میگیریم و هم ساحل خلیج فارس ماهی میگیریم دوسال خوشگذرونی و تفریح 😍 عدل زدو اسممون بوشهر دراومد بار و بندیل و بستیم و طرف استان زیبای بوشهر حرکت کردیم چمدونو گرفتم عیال مربوطه بچه رو بغل کرد و گفتم بریم سرکوچه دربست بگیریم بهتره گفت پس وسیله چی گفتم وسیله ای چیه مگه همین چمدون نیست با یه کیف دستی گفت وسیله رو ایوونه آقا ته چش روز بد نوینه ایووونو نگاه کردم آهاهاهاهاها اتا نیسون مشت وسیله دچی بیه سه تا پتو برای تو راه گرفت چارتا بالش یه چمدون پر از لباس بچه دوتا گرج کیسه ظرف و ظروف برای آب و چایی خوردن تو راهمون حتی یه پنکه هم کنار وسایل بود که میگفت اگه تو ماشین گرمه روشن کنیم گفتم خانم پنکه ی شارژی هنوز اختراع نشد کوتاه بیا با کمی خشونت باتمه خانم اما دشّومی شهر اینا چیه گفت تورا دق بیفتد که هیچوقت برای من ارزش قائل نشدی (هنوز اوایل بود فارسی میگفت😜) گفتم ما تازه زندگیمونو شروع کردیم اینا چیه میگی گفت از پِچارت معلوم است که تو تا آخرشم همینی (و چه نیکو گفت😂) الغرض هر سواری که آوردیم گفتن ما بار نمی زنیم نشون به اون نشون که مزدا هزار دربست گرفتم بار رو دید گفت پلیس راه ماشینو میخوابونه منم پلنگ بازیم گل کرد و با تحکّم تمام مثل نقی پایتخت گفتم اع.... خانم هول خورد و گفت چه میدانم هرچی تو بگی گفتم آقای مزدا هرچی کرم شماست بار میزنیم بقیه رو ولش چمدون و دوتاکیف و یه گرج کیسه(گونی بزرگ )گذاشتم پشت ماشین آقای مزدا گفت داداش واسه خودم نمیگم ولی تا بوشهر اینارو ببری کرایه ش از قیمتش بالاتر میشه همونجا تو راه بخرین بصرفه است که خانم چنان بیز و بقاری کرد که گفتم داداش تو اگه میخوای زنده بمونی نظر ندی بهتره گفت خدا به دادت برسه خانم رو به من گفت وه چی باتّه(عصبانی که میشد محلی حرف میزد) گفتم میگه شما که دس در بردی خانم خوبی نصیبت شد خدا به داد ما برسه آقا تا ترمینال هرچی میوه ی خوب و غذای توراهی داشتیم بزور داد راننده خورد و پیاده که شدیم راننده گفت پس اینجوریه که حالت خوشه گفتم چجوری گفت از قول من الکی یه تعریف ازش کردی مه بتیم پوس دره پاره بونه از بس میوه شیرینی و شامی هدا بخردمه گفتم سخنرانی نکن بار رو پیاده کن که تا بوشهر غذایی نداریم ادامه دارد ارادتمند شماییم و تامام