eitaa logo
احباب الحجه (عج)
260 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوشنبه ۱۰ تیر از نماز مغرب منزل سخنران: ساعت ۲۰ از مقابل حسینیه تجمع و دسته جمع حرکت میکنیم.
جلسه عج جشن س جمعه ۱۴ تیر ساعت ۱۹:۱۵ منزل متشرعی سخنران: حجت الاسلام و المسلمین ذاکرین: و
جشن س در دوشنبه ۱۷ تیر تز نماز مغرب سخنران: حجت الاسلام و المسلمین
جشن ع دوشنبه۲۴ تیر از نماز معرب سخنران:
هدایت شده از پویش مردمی رزق علوی
با سلام دوستان عزیز بیایم از الان تصمیم بگیریم حداقل یک وعده غذا در روز عید غدیرخم به یک نیازمند یا اطرافیان خود بدهیم و دوستان خود را هم به این کار تشویق نمایم . امام صادق(ع) که فرموده اند: «غذا دادن به یک مومن در روز عید غدیر ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق و یک میلیون شهید و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد» (بحارالنوار ج۶ ص ۳۰۳) @rezgh_alavi لینک پویش در اینستاگرام 👇👇 https://instagram.com/rezgh_alavi?igshid=wwn0cjlwaw52
جلسه عج روضه و ع جمعه ۱۸ مرداد ساعت ۱۹ منزل متشرعی قرائت سخنران:
جشن دوشنبه ۲۸ مرداد از نماز مغرب منزل محمدی سخنران:
. ۵ 🇮🇷 شهدا بعد از فتنه ۱۸ تیر ۷۸ چه کردند؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 بعد از اون غائله 18 تیر 78 تهران و اتفاقاتی که افتاد، سردار باقرزاده از تهران تماس گرفت و گفت: "فلانی! با این اتفاقاتی که توی تهران افتاده، بچه های مذهبی بغض کرده اند و دارن تماس میگیرند که آقا یه تشییعی بذارید تا عطر شهدا توی این شهر پراکنده بشه و یه کم بچه ها آروم بشن" گفتم: "سردار! چیزی اینجا نیست! شهید نداریم " چند روزی گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد. خود سردار باقرزاده اومد اهواز و گفت: " برید توی سرزمینهایی که دارید تفحص میکنید؛ توی بیابونها داد بزنید و بگید: آی شهدا! اگه ولایت بر حقه، اگه ولایت رو قبول دارید، الان مملکت به شما نیاز داره. پاشید بیاید" گفتیم حالا شعاره دیگه، شعار قشنگیه... سردار کارش رو کرد و برگشت تهران ما هم رفتیم سر کارمون. چند روزی گذشت و آقای باقرزاده دوباره تماس گرفت با من که : "فلانی! خبری نشد؟" گفتم: "نه سردار!" گفت: "اون کاری که من گفتم رو کردید؟ رفتید داد بزنید؟" گفتم: " سردار بچه ها دارن زحمت خودشون رو میکشند. کسی پیدا نشده" گفت: "گفتم برید داااد بزنید و بگید آی شهدا به شما نیاز داریم، پاشید بیایید" من با دو سه تا سرباز رفتیم توی منطقه هور ، سرم رو از ماشین بیرون بردم مثل دیوونه ها داد میزدم و میگفتم: "آی شهدا به ما گفتن داد بزنیم و بهتون بگیم مملکت به شما نیاز داره. اگه ولایت رو قبول دارید پاشید بیایید." ما اینو گفتیم و برگشتیم اهواز وقتی رسیدیم بچه ها گفتند:"فلانی! از شلمچه خبر دادند که 16 تا شهید پیدا شده!" رفتیم شلمچه 16 تا پیکر رو برداشتیم و برگشتیم اهواز ، گفتند:"آقا! از هور هم 15 تا شهید پیدا شده!... شرهانی هم چند تا شهید پیدا شده." آقا شهدا شروع کردند به اومدن... یه شب من از منطقه برگشته بودم که سردار تماس گرفت که: "فلانی! چه خبر؟" گفتم: " سردار! بحمدالله خبرهایی شده و داره اتفاقاتی میفته" گفت: " چند تا شدن؟" گفتم: "هنوز نشمردم" گفت:" همین امشب راه بیفت و بیارشون تهران" گفتم:"یه چند روز صبر کنین..." گفت: "همین امشب راه بیفت بیا. حالا چند تا شدن؟" گفتم: "گوشی در گوشمه دارم میشمرم" شمردم. یه وقتی گفتم: "سردار به خدا قسم 72 تا...." اون طرف خط سردار به گریه افتاد و گفت: " الله اکبر! روز عاشورا هم 72 نفر پای ولایت ایستادند…" گفتم: "سردار من خودم بچه جنگم. ممکنه بگن شما دارین فیلم بازی میکنین. بذار 73 تا بشن. یا 74 تا .... بذار 70 تاشون کنیم... سردار باقرزاده گفت: ول کن! هر کسی هر چی میخواد بگه. ورشون دار بیار... 🍁 صوتی این خاطره از زبان آقای احمدیان. دانلود کنید: bayanbox.ir/info/578110431811074992/احمدیان . ✍ کانال خاطرات ناب شهدا: @khakriz1
عزاداری ۱۴۴۱ نهم الی بیست و یکم شهریور۹۸ از سخنرانان آیت الله شیخ حجت الاسلام از نماز مغرب