eitaa logo
حکمش چیه؟
98.2هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
2.5هزار ویدیو
156 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 سلام. ❓️آیا اگر یقین صد درصد داریم که شخصی که حق غیر مادی گردن ما داره به هیچ عنوان مارو حلال نمیکنه آیا باز هم باید ازش تقاضای حلالیت کنیم ؟ یقین داریم که محاله حلال کنه نه‌بخاطر اندازه و نوع بدی که بهش کردیم ..بلکه‌خصوصیت اخلاقیش این‌طوره .یعنی یقین دارم حتی اگر برفرض محال زبانی هم بگه بخشیدم واقعی نیس و از ته دل نیس ..حتی یقین‌دارم زبانی هم نمیگه‌..آیا باید حتما ازش حلالیت بخام .یا نه همون براشون استعفار کنم و دعا کنم کفایت میکنه؟ سلام ✅️ اگر این یقین را دارید که مستقیماً مطرح شود حلال نمیکند، برای او استغفار کنید و یا اگر امکان دارد به اندازه کفایت، در رفتار خود، جبران کنید. ⚜️ @Ahkaam ⚜️
📚 🌟عنوان:رهیده🌟 ✍به قلم:طاهره ابو فاضلی 🖨ناشر:نشر اطراف 💠🖋💠🖋💠🖋💠🖋💠🖋 🌟رهیده روایت جست‌وجوگران سرگردان و لرزان است. دورترهایی که می‌خواهند جلوتر بیایند، دست‌شان برسد به یک مفهوم، و مضمونی را زیارت کنند. روایت روح‌های ناآرامی که تکرار و عادت اقناع‌شان نمی‌کند و می‌خواهند خودشان آن آزادگی را لمس کنند. رهیده روایت آن‌ها است که از مسیر گزارش صادقانهٔ احوال‌شان می‌خواهند به رهایی لایزال حضرتش نزدیک‌تر شوند. 📓رهیده کتاب چهارم از مجموعهٔ کاشوب است. مجموعه‌ای که بنا دارد اگر خدا بخواهد هر سال از منظری نو و زاویهٔ دید آدم‌هایی دیگر به حال‌وهوای امروز ما و روضه‌هایمان نگاه کند. در کتاب رهیده، هجده نفر از تجربه‌هایی نوشته‌اند که در دل سنت عزا و در همین کوچه‌ها و تکیه‌ها شکل گرفته‌اند و دریافت و برداشتی تازه با خود آورده‌اند. گردآورنده امیدوار است این روایت‌ها هم در کنار شعرها و نوحه‌ها در درگاه این واقعهٔ بزرگ عاشورا پذیرفته شود. 🌟لطفِ روایت این نویسندگان به شرحِ دقیقِ مسیر جستجو است. آن‌ها با این محبت درونی راهی طی کرده‌اند، با این ارادت، اتفاقی برایشان افتاده و با این دلبستگی از پسِ تلاطمی برآمده‌اند. ⚜️ @Ahkaam ⚜️
🏴 بیا لیلا تماشا کن مقام و صبر زینب را که در یک لحظه داده در ره دین دو علی‌اکبر را ⚜️ @Ahkaam ⚜️
هدایت شده از قاصدک
🍯عسلت رو مستقیم از کندودار بخر🍯 🍯آب از سرچشمه نوشیدن خوش است🍯 https://eitaa.com/Natural_Honey0
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 💠 سرمه کشیدن و حنا بستن در ایام عزاداری ❓️آیا سرمه کشیدن و حنا بستن در ایام عزاداری نیز مستحب است یا ترک آن در این گونه موارد بهتر است؟ ✅️ آیت الله خامنه ای: حرام نیست، اما نباید به گونه ای باشد که عرفا هتک حرمت محسوب شود. 🔹آیت الله سیستانی: حنا بستن معمولا برای مجالس شادی و ایام شادی استفاده می شود و مناسب است ترک شود. 🔹آیت الله مکارم شیرازی: سرمه کشیدن مانعی ندارد؛ولی حنا بستن چون نشانه شادی است، بهتر است در ایام عزاداری ترک شود. 📚پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری 📚سید علی سیستانی،استفتای کتبی موجود در هیئت علمی اداره پاسخگویی حرم مطهر رضوی 📚ناصر مکارم شیرازی،احکام عزاداری،ص 119،سوال 174. ⚜️ @Ahkaam ⚜️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 ❓️مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مداح چیست؟ ❓️آیا مجالس اهل بیت علیهم السلام باید ویژگی خاصی داشته باشد؟ 💠استاد محمدی نژاد ⚜️ @Ahkaam ⚜️
YEKNET.IR - zamzame - 7 safar 1400 - motiee.mp3
5.77M
غریب کوچه‌ها شدن با من غریب کربلا شدن با تو دیدن مادر روی خاک با من شهید سر جدا شدن با تو 💔 ⚜️ @Ahkaam ⚜️
🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ⚜️ @Ahkaam ⚜️
🕯 توسل به حضرت زینب سلام الله علیها در تعجیل در فرج 🔰از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیاء اهل منبر در عراق بودند، نقل شده است: ▫️ در آن ایامی که در سامرا مشرف بودم، روز جمعه طرف عصر در سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من کسی نیست و من حال و توجهی پیدا کرده و متوسل به حضرت ولی عصر (عج) شدم در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: 🔸 «به شیعیان و دوستان ما بگویید خدا را قسم دهند به حق عمه ام زینب که فرج مرا نزدیک گرداند.» 📚 شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۲۵۱ ⚜️ @Ahkaam ⚜️
💚 طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی من باشم و در حسرت سقا بمانی من عبد تو بودم که عبدالله گشتم نعم الامیری، عالی اعلا بمانی فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟! 🖤شبتون در پناه خدا🖤 💔🥀 💔🥀 ⚜️ @Ahkaam ⚜️