eitaa logo
احکام و احادیث مهم‼️
41 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇸🇻 عصبانیت یهود! ♦️ غضب الیهود! 🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام ظله 🕌 نجف اشرف - سال ۱۴۴۳ هـ.ق { @AyatollahBahrololom }
‍ ✅ انجیر در روایات 🔸 خصوصیت انجیر بی‌هسته بودن آن است. میوه هایی که هسته ندارند میوه بهشتی و شبیه میوه های بهشتی هستند. چون میوه های بهشتی هسته ندارند. 👈 روایتی داریم که نقل می‌کند: برای پیامبر (ص) هدیه آوردند طبقی که روی آن انجیر است فرمود بخورید اگر قرار بود بگویم میوه‌ای از بهشت آمده است همانا می‌گفتم که همین انجیر است چراکه هسته ندارد. 📚 مکارم الاخلاق،ص173 روایات متعددی درمورد انجیر وارد شده است و دربیشتر این روایات پیامبر (ص) این میوه را به جهت هسته نداشتن آن به میوه‌های بهشتی تشبیه می‌کند. 👈 در روایتی می‌فرماید: انجیر بخورید چه تازه و چه خشک چراکه عمل همبستر شدن را زیاد می‌کند، بواسیر را قطع می‌کند و برای بیماری نقرس(ورم شصت پا) و برای سردی دست و پا مفید است. 📚 مکارم الاخلاق،ص174 👈 حضرت امیر (ع): خوردن انجیر راه بسته شده را نرم می‌کند و برای التهاب کولون (یعنی روده بزرگ) مفید است. روز زیاد بخورید اما در شب کم بخورید. (چون جلوی خواب راحت را می‌گیرد) 📚 مستدرک،نوری، ج16 ص403 مهمترین فایده انجیر باز کردن راه‌های بسته شده است. خواه روده باشد یا رگ خونی باشد یا چسبندگی روده باشد. انجیر ورم روده را نیز درمان می‌کند. بنابراین ممکن است راه مجاری ادرار و مجاری عرق و مجاری کبد و طحال را نیز باز کند. خلاصه به طور کلی مجاری بسته شده را باز می‌کند. 👈 پیامبر (ص): خوردن انجیر امان از ورم روده بزرگ است. 📚 طب النبی،مستغفری،ص27 روایاتی از حضرت امیر و امام رضا (ع) می‌فرماید برای قولنج مفید است. شاید از این روایات بیشتر از مسئله پیشگیری استفاده شود این هم به معنای درمان است. روایات اشاره دارد براینکه فواید انجیر زیاد است اگر ضعف سندی داشته باشد مضر نیست چون روایتی صحیح داریم که می‌فرماید: انجیر بدبویی دهان را از بین میبرد و دهان را محکم می‌کند استخوان را تقویت می‌کند و سبب رویش مو می‌شود و بیماری را دور می‌کند. 📚  الکافی، کلینی، ج6 ص358 🔸از اینکه می‌فرماید انجیر دهان را محکم می‌کند استفاده می‌شود انجیر برای کسانی که لقی فک دارند، مشکل لثه دارند، مشکلی در زبان کوچک دارند، مشکلی در گلو دارند و نمی‌توانند غذا را قورت دهند، غرره انجیر خصوصا اگر با شیر پخته شود مفید است. انجام این کار ورم لوزتین و لوزه سوم و گلو را می‌خواباند زبان کوچک را درمان می‌کند و مشکل بلع را حل برطرف می‌سازد. 🔸از اینکه می‌فرماید استخوان را محکم می‌کند استفاده می‌شود که انجیر استخان ساز است البته بهترین استخوان ساز برگ چغندر است اینجا هم می‌فرماید انجیر مفید است. بنابراین در داروی استخوان ساز می‌توان از هسته سنجد بهره گرفت چون پوکی استخوان را درمان می‌کند. 🔸از اینکه می‌فرماید مو می‌رویاند استفاده می‌شود که انجیر برای کسانی که ریزش مو و ریزش سکه ای و کسانی که موهای کم پشتی دارند مفید است. پس در تقویت کننده‌ی خوراکیِ مو یکی از ترکیبات آن انجیر است. 🔸از اینکه می‌فرماید با انجیر به داروی دیگری احتیاج پیدا نمی‌کنی استفاده می‌شود که انجیر در درمان بیماری عمومیت دارد. کلمه لایحتاج نکره در سیاق نفی است و دال بر عمومیت است پس درمان کل بیماری ها می‌باشد بطوری که نیازمند دارو نخواهیم بود. 🔸هر دارویی می‌تواند عوارضی داشته باشد. انجیر دارو است ولی عوارضی هم دارد انجیر سبب می‌شود که بدن مبتلا به شپش بشود 👈 امام رضا (ع): خوردن مداوم انجیر باعث می‌شود بدن مبتلا به شپش بشود. 📚 رساله ذهبیه،ص29 👈 در روایت می‌فرماید: کسی که میخواهد دل نازک شود یعنی قساوت قلبش از بین برود دائما انجیر بخورد. 📚 مکارم الاخلاق،ص173 🔸از این روایت استفاده می‌شود که قساوت قلب هم بیماری است که مربوط به قلب می‌شود. 🔸از روایات استفاده می‌شود که بیماری های بدنی و بیماری‌های روانی از یک سنخ هستند و درمان درهمه اینها می‌تواند موثر باشد.پس انجیر می‌تواند بیماری های اخلاقی را درمان کند. نکته آن است که این درسها را شاید بتوان از طبیعت استفاده کرد. زندگی میمون را برسی کردند دیدند که بیشتر خوراک آن انجیر است فرق میمون با انسان پرمویی آن است شاید بتوان نتیجه گرفت که انجیر باعث رشد مو می‌شود. راجع به نازک کردن قلب هم شاید بشود استفاده کرد چون میمون زیاد انجیر می‌خورد نسبت به فرزند خیلی محبت زیادی دارد تا جائیکه ممکن است جانش را در این راه از دست بدهد. این اثر انجیر است علاوه براینکه روایت داریم طبیعت هم این را ثابت کرده است. راجع به اهمیت انجیر همین کافی است که خداوند به انجیر قسم خورده و آن را بر زیتون مقدم کرده است زیتونی که این همه اهمیت دارد انجیر برآن مقدم شده است. البته در روایتی می‌فرماید تین مدینه است و زیتون شام است. @daroo100
🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ❌هلیله سیاه ارمغانی از بهشت❌ ✅ قسمت 1⃣ 🔘هلیله سیاه بدلیل فواید فوق العاده ای که برای سلامتی دارد، در هند به آن پادشاه داروها لقب داده اند. ✍هلیله سیاه با توجه به وجود فیتوکمیکال‌های مختلف مانند: 📌 پلی فنول‌ها، 📌فلاونوئیدها، 📌آنتوسیانین‌ها، 📌آلکالوئیدها، 📌ترپن‌ها 📌و گلیکوزیدها‌ به طور گسترده در سیستم های پزشکی آیورودا، یونانی و هومیوپاتی استفاده شده است و کاربردهای بالقوه‌ای در برابر بسیاری از بیماری‌ها دارد. ☑️هلیله سیاه حاوی بسیاری از اجزای شیمیایی با فواید آنتی اکسیدانی مانند: اسیدهای فنولیک، اسیدهای بنزوئیک، اسیدهای سینامیک، فلاونوئیدها، بتا سیتوسترول است. ⚠️اجزای تغذیه ای مانند اسیدهای آمینه، اسیدهای چرب و فروکتوز نیز به وفور در این گونه ارزشمند دارویی یافت می شود. 📚منبع: https://pharmeasy.in/blog/ayurveda-uses-benefits-side-effects-of-harad/ 🌐@DaftareAyatollahTabrizian 🔸🔹🔸🔹🔸🔹
⚜ امام رضا علیه السلام: «الهندباء شفاء من ألف داء ما من داء في جوف ابن آدم إلا قمعه الهندباء.» برگ کاسنی درمان هزار درد است. هیچ دردی در درون آدمیزاد نیست مگر اینکه کاسنی آن را در هم می‌کوبد. 📚 منبع : الکافی، ج۶، ص۳۶۳ 🟣 آدرس سایت ما : 🟢 WWW.DAROO100.COM ••  ••  ••  ••  •• 💢 مرکز طب اسلامی آیت الله تبریزیان 💢 @daroo100
❌ گوشت خواری مطلق و گیاه خواری مطلق در بینش اسلامی مردود و ممنوع است ❌ ⚜ امام صادق علیه السلام: «مَنْ تَرَكَ اللَّحْمَ اَرْبَعينَ صَباحا ساءَ خُلُقُهُ. مَنْ اَكَلَ اللَّحْمَ اَرْبَعينَ صَباحا، قَسا قَلْبُهُ» هر کس چهل روز پیوسته گوشت بخورد، سنگدل می‌شود و هر کس چهل روز، آن را واگذارد، بد خوی می‌گردد.... 📔 منبع : طب النبي، ص۵ بحارالانوار (ط_بیروت)، ج۵۹، ص۲۹۳ دانشنامه احادیث پزشکی، ج۲، ص۱۲۸ 🥩 🫀 🟣 آدرس سایت ما : 🟢 WWW.DAROO100.COM ••  ••  ••  ••  •• 💢 مرکز طب اسلامی آیت الله تبریزیان 💢 @daroo100
🟡 شروع اصلاح از خودمان است ... 🔴 قَالَ آيَةُ اَللهِ اَلْعُظْمَى أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِيُّ بْنُ ابي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهما: مَنْ لَمْ يُصْلِحْ نَفْسَهُ لَمْ يُصْلِحْ غَيْرَهُ. 🟠 حضرت آیت الله العظمی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما می فرمایند : هركس خودش را اصلاح نكند ، نمى تواند ديگران را اصلاح نمايد. 📚غررالحكم ح۸۹۹۰ 🆔 @jame_ahadis_shia
امام حسن عسکری ع،صادقی.mp3
9.92M
🌺حُدَیث، همسر امام هادی(ع) و مادر امام حسن عسکری(ع). او وصی (متولی موقوفات و صدقات) امام عسکری(ع) و واسطه بین امام زمان(عج) و مردم بود. منابع شیعی او را زنِ عفیف و کریم و در نهایتِ صلاح و ورع و تقوا معرفی کرده‌اند. حُدیث از آن رو که مادربزرگ امام زمان(عج) بوده، در منابع تاریخی به جده مشهور شده است. وی در حرم عسکریین در سامرا مدفون است./مسعود صادقی
🌺اسعد الله ایامکم 🌺☘ تحلیل  به مناسبت سالروز میلاد ابا الحجه علیه السلام♥️؛ روایتی جالب و تکان دهنده از امام حسن عسکری(ع)/ حق نداشتی او را از خود برانی! 🦋 در زمان حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام، اتفاق عجیبی افتاد و آن این بود که یکی از شیعیان سرشناس ایشان، به نام سید ابوالحسن بن حسن بن جعفر، شرابی نوشید. دوباره هم این کار را تکرار کرد. کار به جایی رسید که گاه او را، کف به لب آورده، گوشه‌ی کوی و برزن‌ها می‌دیدند. خبر کم‌کم داشت بین مردم، سر باز می‌کرد.  گروه فرهنگی جهان نيوز - سید محمدحسن لواسانی*: شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که کسی در کنار شما قرار بگیرد و به خاطر برخورد خوبتان، قفل ارتباط را بشکند و باب صحبت را باز کند و این، مقدمه ی خیلی از درد دل ها یا یک دوستی طولانی شود. برای من که زیاد اتفاق افتاده. مثلاً یک بار داشتم کنار خیابانی، وارد سوپرمارکتی می شدم. دیدم عده ای جوان جویای جام (!) دور هم ایستاده اند و حسابی سرخوشند. به همه شان سلام کردم و وارد مغازه شدم. یکی از آن ها که بهره‌ای از جمال داشت و سر و وضعش بیش تر از بقیه، مطابق مُد بود؛ پشت سر من وارد مغازه شد. مغازه دار که گویا با آن جوان رفاقتی داشت؛ به شوخی به او گفت: «زود بیا کارت را بگو و خرید کن و برو که برای حاج آقا مزاحمتی ایجاد نشه!» فوراً سرم را از لای اجناس بالا آوردم و گفتم: «نه آقای گل، منتظر من نباش. وقت شما بیش‌تر از من می‌ارزد!» آن‌ها که بدشان نمی‌آمد سر به سر بگذارند؛ رو به من گفتند: «آخه حاج آقا! بعضی ها، در کنار ما جوان ها راحت نیستند. ظاهرِ ما، اذیتشون میکنه.» خندیدم و گفتم: «بقیه رو نمی دونم. ولی از نظر من، ظاهر شما مشکلی نداره! اگر هم مشکلی داشت، من به خودم این اجازه رو نمی‌دم که از بودن در کنار جوانی مثل شما اکراه داشته باشم.» هنوز خیلی از مغازه فاصله ای نداشتم که صدای همان جوان، مرا نگه داشت. ـ آقا شما با همه فرق داری! ـ با همه که نه! فقط با اونائی که دین رو ارثِ آباء و اجدادی شون می دونن! و مدت طولانی با هم صحبت کردیم. بعد از خداحافظی، در فکر شده بودم که دل این جوان ها، عجب زمین صافی است که ما، گاه با کمباین به جانش می‌افتیم! ای کاش همه‌ی ما، زمین شناس بودیم! همین چند وقت پیش بود که در مشهد، کارت دعوتی به دستم رسید. می توانستم به آدرس آن کارت مراجعه کنم و از آن جا، قدری شله‌ نذری بگیرم. بنده هم با این که عادت به این کارها ندارم ولی احترام قائل شدم و به طرف آدرس حرکت کردم. جلوی حسینیه‌ی مقصد، صف کوتاهی بود و چند نفر خانم با حجاب نصفه نیمه، جلوی من بودند. نوبت که به آن‌ها رسید با کمال تعجب دیدم دو پیرمردی که مسئول دیگ بودند؛ با این دو خانم برخورد تندی کردند و جلوی همه داد زدند: «حالا که پوشش مناسبی ندارید، شله نمیدهیم!» و درگیری لفظی کوتاهی پیش آمد و آن دو خانم، شرمسار و عصبی راه خود را گرفتند و رفتند. صرف نظر از برخوردی که من آن‌جا انجام دادم؛ دیدن آن صحنه‌ی تأسّف‌انگیز، تا مدت‌ها ذهنم را به خود مشغول کرده بود. تا این که روزی روایتی جالب و تکان دهنده از حضرت عسکری علیه‌السلام دیدم. ببینید امام علیه‌السلام، در موردی مشابه ـ بلکه بسیار بدترـ چه عکس العملی نشان دادند: در زمان حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام، اتفاق عجیبی افتاد و آن این بود که یکی از شیعیان سرشناس ایشان، به نام سید ابوالحسن بن حسن بن جعفر، شرابی نوشید. دوباره هم این کار را تکرار کرد. کار به جایی رسید که گاه او را، کف به لب آورده، گوشه‌ی کوی و برزن‌ها می‌دیدند. خبر کم‌کم داشت بین مردم، سر باز می‌کرد. سید ابوالحسن، آدم کمی نبود. از مشایخ «قم» بود. همه او را می‌شناختند و همین باعث می‌شد که لغزش سنگین او، دهان به دهان بپیچد. او، در عین وابستگی به شراب، روز به روز فقیرتر هم می‌شد تا این که روزی از سر عسرت، به سمت خانه وکیل امام عسکری علیه السلام رفت و دقّ الباب کرد. وکیل امام عسکری علیه السلام، جناب احمد بن اسحاق، که خبرها به او رسیده بود؛ وقتی فهمید سید پشت در است، راهش نداد؛ و سید، غمین و افسرده، راه برگشت در پیش گرفت. مدتی گذشت. وکیل حضرت، طبق عادت هر ساله، بعد از ایام حج، راه سامرا را در پیش گرفت تا خدمت امام علیه السلام، برسد و نامه‌ها و وجوهات را به خدمت حضرتش تسلیم کند. بله، احمد بن اسحاق خدمت حضرت رسید و در کمال ناباوری، حضرت هم او را راه نداد. احمد بن اسحاق، با تمامِ جلالت شأنش پشت در خانه ی حضرت نشست و آن قدر حضرت را التماس کرد تا این که از طرف حضرت پیغام آمد: «داخل بیا!» احمدبن اسحاق، اشک چشمانش را پاک کرد و داخل دوید. ـ یابن‌ رسول ‌الله! من از عاشقان کویَت هستم. آیا از شیفته‌ات، خطائی سر زده است که این خسته‌ی راه را، این‌گونه عقوبت می کنی؟!