eitaa logo
عرفان ناب
548 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
88 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ▪️🔹ضايعه‌ي عظيم ويران شدن بناي قبور ائمّه‌ي بقيع علیهم السلام، ضايعه‌اي است كه جراحت آن همچنان بر قلوب شيعيان عالم و هر کس كه داراي درك انساني است و به ارزش هاي انساني احترام مي‌گذارد، باقی است؛ ◀️ چون شخصيت‌هاي ائمّه‌ي ما فقط محدود به قلمرو تشيّع نيست؛ هر مسلمان و حتّي هر غير مسلمان که آموزه‌هاي عميق اسلامي را، چه در قالب دعا كه ازجانب امام سجّاد علیه السلام ‌‌آمده است؛ چه علوم و معارف ديني یی كه از طرف امام باقر وامام صادق علیهم السلام به زبان كلاسيك بیان شده است و چه فضيلت هايي كه در امام مجتبی علیه السلام وجود دارد؛ از جمله بزرگواري ها، كرامت، حلم، سخاوت و عظمت ‌شخصيت انساني، ببيند، آنها را تجليل مي‌كند و به چنين شخصيت هايي علاقه‌مند مي‌‌شود؛ و وقتي مي بيند چنين جنايتي نسبت به قبور آنها روا داشته شده ‌است، قطعاً قلب او جريحه‌دار مي‌شود. ☑️ بعید نیست اگر بگوییم جان مايه‌ي، ماجراي سفياني در عصر ظهور، همين جریان و فتنه ی وهّابیت و تکفیری است؛ چون اگر روايات عصر ظهور را بخوانيد، می‌بینید ياران سفياني كه رو در روي امام‌ عصرارواحنافداه هستند، دقيقاً همين روحيات تكفيريون و سلفي‌ها را دارند. 🔹 اسم شخصی که در آخرالزّمان روبه روی امام عصرارواحنا فداه می ایستد و البتّه امام عصرارواحنا فداه او را از پا در مي‌آوردند و نابود مي‌كنند، هم سفياني است؛ يعني از بني‌اميّه ‌است. 🔹 اميدواريم خداي متعال، با لطف خود اين فتنه را سركوب كند و دنياي اسلام را، چه جهان تشيّع و چه جهان تسنّن، از اين فتنه‌ي بزرگ نجات دهد. 🎤 در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی 24 مرداد 92 @ahlevela
🔹 فرازی از مناجات تائبین @ahlevela
📔 شرح (قسمت 51) ✨(ادامه‌ي حديث): حضرت فرمودند: فَإِنِّي امرُؤٌ ضَنينٌ بِنَفسي: هرآينه من شخصي هستم كه در مورد خود بخيلم.✨ 🔸 مقصود حضرت اين بود كه نمي‌گذارم لحظه‌اي از لحظات عمرم به‌هدر رود. خيلي با خسّت وقتم را هزينه مي‌كنم. بيش از آنچه ضروري است براي كاري زمان نمي‌گذارم. وقتي كاري را در حدّ معقولِ زمان خودش انجام دادم، بلافاصله مشغول كار ديگر مي‌شوم. 🔸 اين نكته‌ي بسيار مهمّي است كه شخص فرصت عمرش را چگونه صرف مي‌كند. گاهي اوقات انسان در هزينه كردن فرصت‌ها‌ي خود با دست باز و با سخاوت عمل مي‌كند. خوب است انسان خودش را يك هفته زير نظر بگيرد. در پايان هر روز يا حتّي در وسط روز، هر فراغتي پيش آمد، كارهايي را كه انجام داده و زمان مفيد انجام آن كارها را ثبت كند. سپس حساب كند چهارده ساعت، شانزده ساعت، هجده ساعت كه وقت گذشته، هر كدام از كارها واقعاً چند دقيقه لازم داشته است. آن زمان‌ها را جمع بزند. اگر اين كار را بكند مي‌بيند در كنار وقت‌هاي مفيد صرف شده چه حجم عظيمي وقت تلف شده است و اگر اين وقت‌هاي تلف شده را درست استفاده كند، چقدر رشد مي‌كند. 🔸 زمان هدر رفته‌ي عمر ما خيلي زياد است. بايد سعي كرد از فرصت‌ها بهره‌ي شايسته برد. انسان بعضي از علما‌ي بزرگ را كه مي‌بيند حيرت مي‌كند كه در طول عمرشان مثلاً صد جلد كتاب نوشته‌اند. آن هم نه از كتاب‌هايي كه مطالب آنها از اين طرف و آن طرف جمع‌آوري شده و بيشتر كتاب‌سازي است تا تأليف و صرفاً براي فروش و كسب درآمد تهيه شده است. كتاب‌هاي تحقيقي عميق عالمانه‌اي نوشته‌اند كه حرف‌هاي تازه‌ي زيادي در خود دارند و نوشتن آنها واقعاً كار سنگين و دشواري است. كساني را مي‌بينيم مثلاً شصت سال عمر كرده‌اند، ولي متجاوز از صد جلد كتاب نوشته‌اند و هر كدام از آن كتاب‌ها را هم كه مي‌خوانيم مي‌بينيم مطالب عميق و نو در آن فراوان است. اينها نتيجه‌ي درست استفاده كردن از فرصت عمر است. 🔸 البتّه اين موفّقيّت علاوه بر استفاده‌ي صحيح و مقتصدانه از فرصت عمر و تلف نكردن و به‌هدر ندادن آن، جنبه‌ي معنوي هم دارد. يعني بركت عمر شخص بالا بوده است. خداي متعال به هر لحظه‌ي عمر او بركت داده كه چنين توفيق پيدا كرده است. 🔸 پس عمرمان را با خسّت هزينه كنيم. عمرمان را هدر ندهيم؛ خصوصاً در سنّ جواني. در دانشگاه‌ها كه اتلاف عمر واقعاً وحشتناك است. دانشجو مثلاً ساعت هشت صبح كلاس دارد. هفت و نيم به دانشگاه رسيده است. اين نيم ساعت را كمي در راهرو، بعد در حياط قدم مي‌زند تا بالأخره ساعت هشت شود و سر كلاس برود. اين نيم ساعت وقت، هدر داده شده است. يا مثلاً ساعت هشت تا ده كلاس داشته، كلاس بعدي او ساعت يك و نيم بعد از ظهر است. اين سه چهار ساعت را در دانشگاه با خوردن و نوشيدن و نشستن و بلند شدن و حرف‌هاي پراكنده زدن تلف مي‌كند. 🔸 اگر انسان بتواند براي اين زمان‌ها برنامه‌ريزي كند و از آنها استفاده‌ي خوب و مثبت نمايد، خيلي رشد مي‌كند. خوب است انسان از پيش برنامه‌ريزي كند. هر روز صبح كه از خانه بيرون مي‌آيد، براي اوقات روزش يك برنامه‌ي دقيق داشته باشد. اموري همچون تفريح، ديد و بازديد فاميلي و ورزش و هم مي‌تواند در آن گنجانده شود. اينها هم برنامه‌هاي مفيدند، منتها هر كدام در حدّ ضروري و معقول خود. حتّي در وقت‌هاي كوتاهي كه انسان كاري ندارد، مثل وقت‌هاي اندكي كه بين انجام دو كار است، اگر كتابي همراه انسان باشد مي‌تواند چند سطر يا چند صفحه از آن را بخواند و نكته‌ي جديدي بياموزد. وقتي هم انسان در شرايطي است كه نمي‌تواند كتاب بخواند، مثلاً وقتي كه در ماشين نشسته و ماشين در حركت است يا هنگام پياده‌روي، شخص در اين‌گونه اوقات مي‌تواند به يك موضوع جدّي و ارزشمند علمي، معنوي، اخلاقي، اجتماعي، سياسي و ...، هر موضوع مفيدي كه مورد علاقه‌اش است، فكر كند. فكرش را به صورت فعّال به كار گيرد و نفس را بيكار رها نكند. 🔸 بيكار رها كردنِ خود ضررهاي بزرگي دارد. يك ضررش اين است كه از فرصتي كه مي‌توانست استفاده‌ي سازنده كند غافل مي‌ماند و آن فرصت به هدر مي‌رود. ضرر ديگرش اينكه اگر نفس را رها كني، او تو را رها نمي‌كند. مي‌گويند كسي ديد يك خيك وسط رودخانه است. گفت: خيك را براي خودم مي‌گيرم. رفت و خيك را گرفت. مردم كه ديدند خيك دارد او را مي‌برد. گفتند: رها كن، داري غرق مي‌شوي. گفت: من رهايش كرده‌ام، او مرا رها نمي‌كند. چون خوك بود، خيك نبود. خوك او را گرفته بود. نفس هم اين‌گونه است؛ رهايش كني، او رهايت نمي‌كند. ادامه دارد... استاد مهدی طیب، ، 148-147. @ahlevela 📔فایل pdf کتاب ↙️ http://ahlevela.ir/pdf/hadise_doost.pdf
📔 شرح ( ادامه ی قسمت 51) 🔸 اميرالمؤمنين علیه السلام فرمودند: اَلنَّفسُ اِن لَم تَشغَلها شَغَلَتكَ: اگر را مشغول نكني او تو را مشغول مي‌سازد. نفس انسان به ‌گونه‌اي است كه اگر تو او را به كار مفيد و سازنده‌اي مشغول نكني، او با يك فكر معصيت‌آميز، آلوده و كثيف، تو را مشغول مي‌كند و روح تو را آلوده مي‌سازد. ⬅️ از اين رو نفس خود را بيكار رها نكنيد. كار كنيد، مطالعه كنيد، ورزش كنيد. براي تمام زمان‌هايتان برنامه‌اي داشته باشيد. براي هر لحظه‌تان از پيش برنامه‌ريزي كنيد كه در آن لحظه مي‌خواهيد چه كاري انجام دهيد. انسان مي‌تواند به صورت ارادي و فعّال لحظه‌هاي عمر را هزينه كند، نه به صورت غيرارادي و منفعل كه هر چه پيش آيد به آن بپردازد. 🔸 برخي اوقات ممكن است بگويي الآن ذهنم خسته است و نمي‌توانم فكر هم بكنم. عيبي ندارد، باز هم خود را رها نكن. ذهنت هم خسته است و نمي‌تواني فكر كني، ذكر بگو، صلوات بفرست، استغفار كن، با حمد، تسبيح، تكبير و تهليل خدا، خودت را مشغول نگه ‌دار و از فرصت‌هاي عمر خود بهره‌ي سازنده و رشدآفرين ببر. تنها جايي‌ كه سخاوت در آن زشت است، هزينه كردن لحظات عمر است. سخاوت همه‌جا خوب است، امّا اينجا خيلي زشت است. اينجا بايد بخيل بود. 🔸 امام صادق علیه السلام فرمودند: فَإِنِّي امرُؤٌ ضَنينٌ بِنَفسي: من كسي هستم كه در هزينه كردن عمر و جان خودم بخيلم. آن حدّي كه لازم بود با تو صحبت كنم تا دست‌مايه‌ي يك كامل به سوي در اختيارت قرار بگيرد، براي تو وقت صرف كردم. از اين پس هزينه كردن زمان، تلف كردن آن است. بلند شو. راه بيفت و عمرت را تلف نكن. به حرف‌هايي كه زدم عمل كن و بگذار من هم به كار مفيدي كه دارم مشغول شوم و عمرم تلف نشود. ادامه دارد... استاد مهدی طیب، ، 156_155. @ahlevela 📔فایل pdf کتاب ↙️ http://ahlevela.ir/pdf/hadise_doost.pdf
📔 شرح (قسمت پایانی) ✨(ادامه‌ي حديث): در پايان حضرت فرمودند: وَ السَّلامُ عَليٰ مَنِ اتَّبَعَ الهُديٰ: سلام و درود بر كسي‌ كه از هدايت تبعيّت ‌كند.✨   🔸 مقصود حضرت از اين جمله اين است كه مطالبي كه به تو گفتم، راه هدايت را به تو نشان داد. نفرمودند: وَ السَّلامُ عَلَيكَ؛ فرمودند: وَ السَّلامُ عَليٰ مَنِ اتَّبَعَ الهُديٰ. يعني حالا كه حرف‌هاي مرا شنيدي، اگر رفتي و به‌ كار بستي و تبعيّت كردي، درود بر تو. امّا اگر آمدي وقت مرا گرفتي و اين همه حرف برايت زدم، بعد هم رفتي، همه را بايگاني كردي يا رفتي اينها را نوشتي، كتاب چاپ كردي، اسم خودت را به عنوان مؤلّف محترم روي آن گذاشتي و در بازار فروختي، يا بالاي منبر حرف‌هاي مرا بيان كردي و حقّ منبر گرفتي، يا در كلاس تدريس كردي و حقّ‌التدريس گرفتي، يا در بين مردم تعريف كردي و كسب شهرت نمودي و ...، اگر اين‌گونه رفتار كردي، شايسته‌ي درود و سلام نيستي. فقط شنونده‌ي مطالب هدايت‌آموز نباش، بلكه پيروي كننده، عمل‌ كننده و به‌ كار برنده‌ي آن باش.   🔸 آخرين نكته‌اي كه در شرح حديث عنوان بصري به آن اشاره مي‌كنيم اين است كه باتوجّه به اينكه از عمر عنوان نود و چهار سال گذشته بود؛ ولي هنگامي كه نزد امام صادق علیه السلام براي گام نهادن در مسير سلوك ابراز تمايل كرد و از آن  حضرت خواست راهبري او را بپذيرند و به او دستورالعمل بدهند؛ حضرت بالا بودن سنّ او را مانعي براي اين امر نشمردند و بدان خاطر وي را از اين تصميم نهي نفرمودند؛ مي‌توان دريافت كه هرچند سنّ شخص بالا باشد، نبايد به گمان اينكه وقت سير و سلوك عرفاني براي او گذشته است، خود را از اين امر حياتي و گران‌بها محروم سازد. *** ✅ اميدواريم به بركت امام صادق علیه السلام  خداي متعال توفيق به‌ كار بستن آموزه‌هاي بلندي را كه در اين حديث شريف وجود دارد و به برخي از آنها به‌اختصار اشاره شد، به ما عنايت فرمايد و ما را به مقصد والايي كه اين نقشه‌ي راه به آنجا منتهي مي‌شود، واصل گرداند. استاد مهدی طیب، ، 157-156. @ahlevela 📔فایل pdf کتاب ↙️ http://ahlevela.ir/pdf/hadise_doost.pdf
💠▪️ اینکه گفته شده است هر کس علیه السّلام را زیارت کند، مثل کسی است که امام حسین علیه السّلام را زیارت کرده است، بدان راست است. حضرت عبدالعظیم خیلی بزرگ است. 📘 ، مبحث اسرار و حقایق گوناگون رضی الله عنه @ahlevela
🔷▪️ تحفه ایی از گنجینه ی معارف امام صادق علیه السلام 🔹امام صادق علیه السلام فرمودند: «اَرْبَعَةٌ مِنْ اَخْلاقِ الْاَنْبِياءِ» چهار چیز از اخلاق پیامبران است. اینها شاخصه‌های اخلاقی پیامبران است و اگر کسی می‌خواهد به افق انبیای الهی راه پیدا کند، راه باز است. نبوّت یک مأموریت و مسؤولیّت است؛ منتهی این مأموریت و مسؤولیّت به کسی محوّل می شود که صلاحیت هایی داشته باشد. با ختم نبوّت مأموریت و مسؤولیّت نبوّت تشریعی پایان یافت؛ امّا به این معنا نیست که بعد از خاتم النّبیّین انسانی که به صلاحیت های نبوّت نائل شود وجود ندارد. البتّه مأموریت نبوّت نخواهد بود؛ چون نبأیی باقی نماند تا نبیّ یی لازم باشد. خبرِ نیامده ای نماند تا خبرآوری لازم باشد. پس مأموریت نبوّت ختم شد؛ امّا باب صلاحیت های نبوّت که بسته نشد. لذا حدیث داریم که پیغمبرخدا ص فرمودند: در امّت من کسانی هستند که «لَيْسُوا بِاَنْبِياء يَغْبِطُهُمُ النُّبُوَّة» مقام نبوّت به حال آنها غبطه می خورد. می گوید ای کاش می شد آنها هم پیغمبر شوند؛ ولی نبوّت ختم است و آنها پیغمبر نیستند؛ ولی از نظر صلاحیت ها، صلاحیت نبوّت را دارند؛ از آن حدّ متعارف هم بالاتر دارند که مقام نبوّت به حالشان غبطه می خورد. لذا در احادیث داریم: «عُلَماءُ اُمَّتِی كَاَنْبِياءِ بَنِی اِسْرائِيلَ» عالمان امّت من مانند انبیای بنی‌اسرائیلند؛ یعنی در صلاحیت ها و کمالات و حتّی حدیث داریم: «عُلَماءُ اُمَّتِی اَفضَلَ مِن اَنْبِياءِ بَنِی اِسْرائِيل» راه به سوی صلاحیت های نبوّت مسدود نیست؛ گرچه مأموریت نبوّت بی معناست؛ چون خبری نماند که خبرآوری لازم باشد. جریان خبرآوری با پیغمبراکرم ص پایان یافت و ابداً پس از او خبرآوری نخواهد بود. چون خبری که آمدنی بود، توسّط پیغمبراکرم ص آمد؛ امّا صلاحیت ها دست‌یافتنی است. امام صادق علیه السلام فرمودند: «اَرْبَعَةٌ مِنْ اَخْلاقِ الْاَنْبِياءِ» چهار خُلق است که از اخلاق پیغمبران است. ⬅️ بنابراین اگر کسی می خواهد به افق آن صلاحیت ها راه پیدا کند، این چهار خلق را در خودش ایجاد کند. 1⃣ «الْبِرُّ» اهل نیکی و خوبی کردن باشد. 2⃣ «وَ السَّخاءُ» سخاوتمند باشد، بخیل نباشد. 3⃣ «وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ» صبر در برابر مصیبت ها، گرفتاری ها، دشواری ها و تلخی ها داشته باشد. از خود عجز و ضعف نشان ندهد. جزع و فزع و ابراز نارضایتی و ناراحتی نکند؛ بلکه در گرفتاری ها و مصایب صبر کند. 4⃣«وَ الْقِيامُ بِحَقِّ الْمُؤْمِنِ» حقوق مؤمنان را رعایت کند. مؤمن بر مؤمن حقوقی دارد. 🔹برادران و خوهران ایمانی حقوقی بر گردن هم دارند. حضرت فرمودند: چهارمین خلق از اخلاق انبیاء «الْقِيامُ بِحَقِّ الْمُؤْمِنِ» این است که انسان حقّ مؤمنی را ادا کند. قیام کند، راه بیفتد و برای اینکه حقّ مؤمن را ادا کند بلند شود. حقّ او را تضییع نکند و به او بی توجّهی نکند. 🔹امیدوارم خدای‌متعال به همه‌ی ما توفیق دهد که از این معارف بلند، زلال و نابی که امام صادق علیه السلام در دسترس ما قرار دادند و به این سهولت و زبان ساده برای ما بیان فرمودند، در عرصه‌ی عمل بهره بگیریم. در محضر استاد مهدی طیب - 86/08/17 @ahlevela
💠🔹 جعفر نام نهری در بهشت است و لذا امام صادق علیه السلام یک نهر بهشتی است که معارف زلال دینی و الهی از مجرای این نهر به تشنگان فضیلت و معرفت می‌رسد. @ahlevela #امام_صادق علیه السلام
⁉️ چرا مذهب تشیّع را، خصوصاً اهل سنّت، به نام مذهب جعفری می‌شناسند؟ (قسمت اول) 🔹 بنابه اعتقاد ما، تشیّع یعنی استمرار آموزه‌های رسول الله (ص)، و چیزی جدای از آن نیست. تشیّع در زمان حیات رسول الله (ص) آغاز شد. حتّی واژه‌ی را خود پیغمبر (ص) ذیل آیه‌ی شریفه‌ی «إنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ‏ هُمْ‏ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» در مورد یاران و همراهان امیرالمؤمنین (ع) به‌کار بردند. 🔹 اهل سنّت، در کتاب معتبر حدیثی‌شان از پیغمبر اکرم (ص)، نقل کرده‌اند که فرمودند: «يا عَلِيُّ أنْتَ‏ وَ شِيعَتُكَ‏ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» ای علی؛ تو و شیعیانت، بهترین خلایق خدا هستید. ⬅️ بنابراین واژه‌ی شیعه، توسّط خود پیغمبر اکرم (ص) وضع و به¬کار برده شد و تشیّع از زمان حیات ايشان مطرح بود. 🔹 در دوران حیات پیغمبر (ص) ، عدّه‌ای از اصحاب پیامبر (ص) دور امیرالمؤمنین (ع) جمع و با ايشان محشور بودند. کَما اینکه عدّه‌ای هم دور ابابکر و عمر و عثمان بودند. در واقع دو تیپ مختلف در بین صحابه‌ی پیغمبر (ص) دیده می‌شد. 🔹از همان زمان حیات رسول الله (ص)، کسانی با امیرالمؤمنین (ع) هم ‌روحيه و هم راه بودند و بعد از رحلت رسول الله (ص) هم شیعه خوانده شدند. ⬅️ پس تشیّع در زمان پیغمبر اکرم (ص) وجود داشت و در زمان امیرالمؤمنین (ع) ، در زمان حسنین (ع) ودر زمان امام سجّاد و امام باقر (ع) استمرار پیدا کرد؛ منتها به دلیل اینکه چهار مکتب فقهی اهل تسنّن در آن زمان شکل گرفت و به نام رؤسای آن مذاهب خوانده شد؛ مكتب تشيّع هم نام گرفت. ادامه دارد... در محضر استاد مهدی طیب-91/06/16 @ahlevela