eitaa logo
عرفان ناب
548 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
89 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادق عَنْ آبٰائِهِ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ لِأَهْلِ بَيْتِهِ إِنِّي أَمُوتُ بِالسَّمِّ كَمَا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ.‏ از جعفر بن محمد الصادق است که از پدرانش نقل فرمود که حسن بن علی به اهل بیت خود فرمود: من همانند رسول خدا با سم خواهم مرد. 📚راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 241؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 8 و مجلسی، مرآة العقول، ج 5، ص 355. ☑️ @OstadMahdiTayyeb ☑️ eitaa.com/ahlevela
🔳 روزهاي پاياني زندگي پيامبر صلي الله عليه و اله چگونه گذشت‼️ 🎤استاد مهدي طيب تاريخ : ١٦ اسفند ٨٦ مدت : ٩٠ دقيقه 🟦🔊 برای شنیدن فایل صوتی، لطفا روی بخش آبی ضربه بزنید @ahlevela
◾️از سخنان اميرالمومنين عليه‌السّلام هنگامی که پيامبر ( ص ) را غسل می‌داد و او را برای دفن مهيا می‌ساخت: خطبه شماره ٢٣٥ نهج البلاغه: و من کلام له عليه السلام قاله و هو يلي غسل رسول الله ، صلي الله عليه و آله ، و تجهيزه: ▪بِأَبِي أَنْتَ وأُمِّي، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَالاِْنْبَاءِ وأَخْبَارِ السَّماءِ، خَصَصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّياً عَمَّنْ سِوَاكَ، وَعَمَمْتَ حَتّى صَارَ النَّاسُ فِيكَ سَواءً، وَلَوْ لاَ أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعِ، لاََنْفَدْنَا عَلَيْكَ مَاءَ الشُّؤُونِ، وَلَكَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلاً، وَالْكَمَدُ مُحَالِفاً، وَقَلاَّ لَكَ! وَلكِنَّهُ مَا لاَ يُمْلَكُ رَدُّهُ، وَلاَ يُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ!بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّي! اذْكُرْنَا عِنْدَ رَبِّكَ، وَاجْعَلْنَا مِنْ بَالِكَ! ✔️ترجمه: ▪️پدر و مادرم فدايت ای پيامبر خدا با مرگ تو چيزي قطع شد که با مرگ ديگری قطع نگشت و آن نبوت و اخبار و آگاهی از آسمان بود ▪️مصيبت تو اين امتياز را دارد که از ناحيه اي تسلي دهنده است يعني پس از مصيبت تو ديگر مرگها اهميتي نداردو از سوي ديگر اين يک مصيبت همگاني است که عموم مردم به خاطر تو در سوگند. ▪️اگر نبود که امر به صبر و شکيبائي فرموده ای و از بيتابي نهي نموده ای آنقدر گريه می کردم که اشکهايم تمام شود و اين درد جانکاه هميشه برای من باقی بود و حزن و اندوهم دائمی و تازه اينها در مصيبت تو کم بود اما حيف نمی توان مرگ را بازگرداند و آن را دفع نمود. ▪️پدر و مادرم فدايت باد ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن و ما را هرگز فراموش منما! 🏴 @ahlevela
🟥 ‍ آیا امام حسین علیه‌السّلام از آغاز می‌دانستند به شهادت می‌رسند (بخش نوزدهم) یکی دیگر از کسانی که تلاش کرد امام حسین علیه‌السّلام را از مبارزه علیه دستگاه حکومت اموی منصرف کند، عبدالله‌بن‌عمر پسر همان عمر، خلیفه‌ی دوم بود. او هم جزو کسانی بود که با یزید بیعت نکرد. ماجرای عبدالله‌بن‌عمر هم از آن ماجراهای عجیب و غریب است. او با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرد؛ ولی وقتی علیّ‌بن‌ابیطالب علیه‌السّلام به خلافت رسیدند، با آن حضرت بیعت نکرد؛ تا آخرین روز عُمرِ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام هم با ایشان بیعت نکرد. وقتی امیرالمومنین علیه‌السّلام به شهادت رسیدند و بعد از چند ماه معاویه توانست حکومت را قبضه کند، عبدالله‌بن‌عمر با معاویه بیعت کرد. بعد از مرگ معاویه، عبدالله‌بن‌عمر با یزید بیعت نکرد. این در صورت ظاهر خیلی عجیب بود؛ چرا که با پدر بیعت کرده بود، امّا با پسرش یزید، بیعت نکرد. در واقع مأموریّت و نقشه‌ای داشت. هدف و مأموریّت او از بیعت نکردن این بود که امام حسین علیه‌السّلام را از نهضت و قیامش منصرف کند؛ بگوید من هم بیعت نکردم؛ منتها الان بیایید اینطور رفتار کنیم و این کار را کنیم؛ حالا بیاییم با حکومت بسازیم؛ درگیر نشویم؛ اگر بیعت هم کنیم ایرادی ندارد. یعنی خودش را هم‌جبه‌ی امام حسین علیه‌السّلام نشان دهد و امام حسین علیه‌السّلام را به پذیرش رسمیّت حکومت یزید راضی کند. چنین نقشه‌ای داشت؛ ولی بعد از اینکه از امام حسین علیه‌السّلام جواب منفی گرفت، به مدینه برگشت و در مدینه یک نامه به یزید نوشت و از حکومت او اعلام حمایت کرد. جالب این است که بعد از واقعه‌ی عاشورا، وقتی اسرا به مدینه برگشتند و خبر فجایعی را که در کربلا اتّفاق افتاده بود نقل کردند، مردم مدینه علیه حکومت یزید برآشفتند. در این موقعیّت، عبدالله‌بن‌عمر فامیل‌ها و هم‌قبیله‌ای‌های خودش را جمع می‌کند و برایشان سخنرانی می‌کند و آنها را به‌شدّت از برآشفتن علیه یزید نهی می‌کند؛ اینکه پیمان‌شکنی با خلیفه چقدر گناه دارد و غضب خدا را پیش می‌آورد و شما که با یزید بیعت کرده‌اید، نکند به فکر شکستن پیمانتان با یزید بیفتید و بخواهید پیمانتان را به‌خاطر واقعه‌ی کربلا بشکنید! امّا بعدها که یزید به دَرَک واصل می‌شود، معاویة‌بن‌یزید، در همان روزهای آغاز حکومتش بالای منبر رفت و گفت حق با امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بود؛ خدا جدّم معاویه را لعنت کند که حقّ او را غصب کرد. حق با امام حسین علیه‌السّلام بود؛ خدا پدرم یزید را لعنت کند که امام حسین علیه‌السّلام را به شهادت رساند. بعد هم گفت که من همین‌جا استعفا می‌دهم و حق با علیّ‌بن‌الحسین علیه‌السّلام است. امّا او در فاصله‌ی کمی از این ماجرا مُرد و به احتمال بسیار قوی خود بنی‌امیّه به‌خاطر این ضربه‌ای که به حکومت زد، به او سم دادند و او را کشتند. جالب اینجاست که بعد از اینکه عبدالملک مروان به حکومت می‌رسد، عبدالملک، حجّاج‌بن‌یوسف را به مدینه می‌فرستد. حال ببینید چقدر عبرت‌آموز است! این عبدالله‌بن‌عمری که با امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بیعت نکرد، شبانه به کاخ حجّاج‌بن‌یوسف می‌آید و می‌گوید من آمدم با شما بیعت کنم. او می‌‌گوید آقا این چه وضعش است؟ خوب می‌گذاشتی صبح می‌آمدی! عبدالله می‌گوید: نه! من از پیغمبر خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که می‌فرمود: مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً: هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد و با او بیعت نکند، به مرگ جاهلیّت مرده است. من می‌ترسم امشب بمیرم؛ فردای قیامت چگونه جواب خدا و پیغمبر خدا را بدهم؟! من آمده‌ام تا با شما بیعت کنم. حجّاج‌بن‌یوسف همان‌طور که دراز کشیده بود پایش را از زیر لحاف بیرون می‌دهد و می‌گوید فعلاً حال ندارم دستم را بدهم ببوسی؛ پای مرا ببوس! او هم کفِ پای حجّاج‌بن‌یوسف را می‌بوسد و با او بیعت می‌کند! ببینید کسی که به امیرالمؤمنین علیه‌السّلام سر نمی‌سپارد و به امام حسین علیه‌السّلام یاری نمی‌رساند، چه ذلّتی گریبان او را می‌گیرد!
🕊 بِأَبِي أَنْتَ وأُمِّي، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَالاِْنْبَاءِ وأَخْبَارِ السَّماءِ ┈┉┅━❀🏴❀━┅┉ @ahlevela
‼️ مواظب باشید...... ‍ حاج محمد اسماعيل دولابي: روزی پیامبر صلّی الله علیه و اله، برای اقامه ی نماز جماعت از کوچه به سمت مسجد عبور می کردند که به تعدادی بچه، برخورد نمودند که در کوچه مشغول بازی بودند. بچه ها از حضرت (ص) خواستند که با آن ها بازی کنند،ایشان هم پذیرفتند و مشغول بازی با بچه ها شدند.اذان گفته شد و مدتی مؤمنین در صفوف جماعت مسجد، منتظر آمدن (ص) بودند، ولی بچه ها حضرت را رها نکردند. ↩️ وقتی اصحاب مشاهده کردند که حضرت تشریف نیاوردند،از مسجد بیرون آمدند و برای پیدا کردن حضرت (ص) به راه افتادند تا اینکه دیدند، بچه ها مشغول بازی با حضرت هستند و ایشان را رها نمی کنند. پیش آمدند و ازپیامبر تقاضا کردند به مسجد تشریف بیاورند. ↩️ حضرت (ص) فرمودند: ببینید بچه ها حاضرند من را به شما بفروشند؟ بالاخره بچه ها راضی شدند با گرفتن تعدادی گردو دست از حضرت بردارند. پیامبر(ص) یکی از صحابه را به منزلشان فرستادند تا آن تعداد گردو را بیاورد و بالاخره بچه ها به قیمت چند گردو حضرت را فروختند و ایشان همراه اصحاب، راهی مسجد شدند. 📌 مواظب باشید ما هم مثل آن بچه ها، خدا و پیامبر و ائمه علیه السّلام را به چند گردو نفروشیم. 📘 صفحه ٢٨٧ @ahlevela
🟥 ‍ آیا امام حسین علیه‌السّلام از آغاز می‌دانستند به شهادت می‌رسند (بخش بیستم) عبدالله‌بن‌عمر در بَدو ورود امام حسین علیه‌السّلام به مکّه، نزد حضرت آمد و کوشید حضرت را از مبارزه علیه دستگاه حکومت منصرف کند. حضرت در پاسخ فرمودند: يا اَبا عَبْدِ الرَّحْمٰنِ‌ اَ ما عَلِمْتَ‌ اَنَّ‌ مِنْ‌ هَوانِ‌ الدُّنْيا عَلَى اللّٰهِ‌ اَنَّ‌ رَأْسَ‌ يَحْيَى بْنِ‌ زَكَرِيّا اُهْدِیَ‌ اِلىٰ بَغِیٍّ‌ مِنْ‌ بَغايا بَنِی اِسْرائِيلَ‌ اَ ما تَعْلَمُ‌ اَنَّ‌ بَنِی اِسْرائِيلَ‌ كانُوا يَقْتُلُونَ‌ ما بَيْنَ‌ طُلُوعِ‌ الْفَجْرِ اِلىٰ طُلُوعِ الشَّمْسِ‌ سَبْعِينَ‌ نَبِيّاً ثُمَّ‌ يَجْلِسُونَ‌ فِی اَسْواقِهِمْ‌ يَبِيعُونَ‌ وَ يَشْتَرُونَ‌ كَأَنْ‌ لَمْ‌ يَصْنَعُوا شَيْئاً فَلَمْ‌ يُعَجِّلِ‌ اللّٰهُ‌ عَلَيْهِمْ‌ بَلْ‌ اَمْهَلَهُمْ‌ وَ اَخَذَهُمْ‌ بَعْدَ ذٰلِكَ‌ اَخْذَ عَزِيزٍ ذِی انْتِقامٍ‌ اتَّقِ‌ اللّٰهَ‌ يا اَبا عَبْدِ الرَّحْمٰنِ‌ وَ لا تَدَعَنَّ‌ نُصْرَتِی: ای اباعبدالرحمان (کُنیه‌ی او بوده) آیا نمی‌دانی یکی از نشانه‌های بارز پستی دنیا، این است که سر یحیی پسر زکریّا، پیغمبر خدا را بریدند و به یکی از زنان زناکار بنی‌اسرائيل هدیه دادند؟ آیا نمی‌دانی که بنی‌اسرائیل بین طلوع فجر و طلوع شمس، هفتاد پیغمبر را سر می‌بریدند و می‌کشتند (ببینید چه فاصله‌ی کوتاهی! حدود یک یا یک‌ونیم ساعت!) و بعد که آفتاب می‌زد، به بازارها می‌آمدند، در مغازه‌هایشان می‌نشستند و می‌خریدند و می‌فروختند؛ مثل اینکه اصلاً هیچ کاری نکرده‌اند. خدا با وجود این‌همه جنایتی که بنی‌اسرائیل کردند، در عقوبت آنها شتاب نکرد. به آنها مهلت داد تا هرچه در باطنشان هست بیرون بریزند. ولی بعد خدا به‌شدّت از آنها انتقام کشید. بعد فرمودند ای عبدالله‌بن‌عمر! از خدا بترس و از حمایت من دست برندار و حمایت مرا رها نکن.  بعد از این ماجرا، محمّد حنفیّه از مدینه یک نامه به امام حسین علیه‌السّلام می‌نویسد تا بلکه بتواند امام حسین علیه‌السّلام را منصرف کند. امام حسین علیه‌السّلام پاسخ آن نامه را می‌دهند. نامه خیلی کوتاه است و خطاب به محمّد حنفیّه و همه‌ی بنی‌هاشم است که دور و بر محمّد حنفیّه هستند: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‏؛ مِنَ الْحُسَيْنِ ‌بْنِ‌ عَلِیٍّ اِلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ‌ عَلِیٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِی‌هاشِمٍ؛ اَمّا بَعْدُ فَاِنَّ‏ مَنْ‏ لَحِقَ‏ بِی‏ اِسْتُشْهِدَ وَ مَنْ لَمْ يَلْحَقْ بِی لَمْ يُدْرِكِ الْفَتْحَ؛ وَ السَّلامُ: به نام خداوند بخشنده‌ی بخشایش‌گر، از حسین فرزند علی، به محمّد فرزند علی (همان محمّد حنفیّه) و کسانی که از بنی‌هاشم همراه و اطراف او هستند. امّا بعد، هرکس به من ملحق شود، شهید خواهد شد. امّا بدانید هرکس هم تخلّف کند و به من ملحق نشود، فکر نکند پیروز می‌شود. فکر نکنید با ملحق نشدن به من به عزّتی دست پیدا می‌کنید. این کسانی که می‌گویند امام حسین علیه‌السّلام نمی‌دانستند شهید می‌شوند، این نامه در بدو ورود به مکّه است. امام حسین علیه‌السّلام از اوایل ماه شعبان تا حدود هشتم ماه ذی‌الحجّه در مکّه می‌مانند. در همان بدو ورود به مکّه این نامه را می‌نویسند و می‌گویند هرکس به من ملحق شود شهید خواهد شد. پس حضرت می‌دانند که شهید می‌شوند. در این سلسله نوشتار، به تحلیل دیدگاهی پرداختیم که معتقد است امام حسین علیه‌السّلام زمانی که حرکت خود را آغاز کردند، از اینکه به شهادت خواهند رسید، آگاه نبودند؛ وگرنه کاری که کردند، به هلاکت انداختن خویش، و خلاف دستور قرآن کریم بود و ایشان را از عدالت ساقط می‌کرد. ما دلایل و شواهدی ارائه کردیم که نشان می‌دهد اوّلاً حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام از شهادت خود آگاه بودند و ثانیاً، این آگاهی، ایشان را از عدالت ساقط نمی‌کند.  در ردّ دیدگاه مطرح شده، مطالب دیگری نیز داریم که به‌علّت پایان یافتن ایّام محرّم و صفر، مجال طرح آنها وجود ندارد. از علاقه‌مندان دعوت می‌کنیم لینک زیر را لمس و فایل صوتی را استماع بفرمایند. http://ahlevela.ir/mp3-sort/mabahese-sire-va-tarikh/06%20ashnaii-ba-shakhsiiat-va-zendegani-emam-hosein-alaihessalam/53%20emam%20hosein%20a%20az%20aghaz%20midanestand%20shahid%20mishavand%20(881122).mp3
⚫️ در همین دو سه روز آخر عمر پیغمبراکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم است، یکی از همین روزها به امیرالمؤمنین عليه السّلام می‌فرمایند: علی جان به مسجد برو. اصحاب در مسجد جمعند و پیام مرا به اصحاب ابلاغ کن (حال همه اصحاب منقلب است). اَلا مَن عَقَّ والِدَیْهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَیْهِ؛ اَلا مَنْ اَبَقَ مِنْ مَوالیهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَیْهِ؛ اَلا مَنْ ظَلَمَ اَجیراً اُجرَتَهُ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَیْهِ؛   اَلا مَن عَقَّ والِدَیْهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَیْهِ، آگاه باشید! کسی که عاقّ والدین شود، لعنت خدا بر او! کاری بکند که عاقّ والدین شود، لعنت خدا بر او! اَلا مَنْ اَبَقَ مِنْ مَوالیهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَیْهِ، کسی که در برابر مولای خودش سرکشی و نافرمانی کند، لعنت خدا بر او! اَلا مَنْ ظَلَمَ اَجیراً فَعَلَیهِم فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَیْهِ، کسی که کسی را برای کاری استخدام و اجیر کرده باشد و بعد به او ظلم کند، حقّ او را ندهد، لعنت خدا بر او باد! امیرالمؤمنین عليه السّلام می‌فرمایند من داخل مسجد آمدم؛ پیام رسول‌الله صلّي الله عليه و آله و سلّم را به اصحاب ابلاغ کردم؛ اصحاب تعجّب کردند؛ این چه پیامی است که پیغمبر صلّي الله عليه و آله و سلّم فرستاده‌اند؟ از امیرالمؤمنین عليه السّلام پرسیدند مقصود رسول‌الله صلّي الله عليه و آله و سلّم از این جملات چیست؟ امیرالمؤمنین عليه السّلام فرمودند من می‌روم از پیغمبر صلّي الله عليه و آله و سلّم می‌پرسم، برمی‌گردم و به ‌شما می‌گویم. امیرالمؤمنین عليه السّلام می‌دانستند که معنی جملات چیست؛ منتهی می‌خواهند آن را مستند به رسول‌الله صلّي الله عليه و آله و سلّم کنند. امیرالمؤمنین عليه السّلام آمدند؛ پیغمبر‌اکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: علی جان! برو به آنها بگو من و تو، دو پدر این امّت هستیم و هرکس کاری کند که عاقّ من و تو قرار بگیرد، لعنت خدا بر او باد! علی جان! من و تو، دو مولای این امّتیم؛ هرکس در برابر من و تو سرکشی و سرپیچی کند، لعنت خدا بر او باد! علی جان! من و تو، دو اجیر و خدمتگزارِ این امّتیم؛ هرکس به اجیر ظلم کند، لعنت خدا بر او باد! امیرالمؤمنین عليه السّلام به مسجد آمدند و فرمایش رسول‌الله صلّي الله عليه و آله و سلّم را بیان کردند. ببینید روزهای آخر کاملاً معلوم است پیغمبر صلّي الله عليه و آله و سلّم نگران چه فاجعه عظیمی هستند. استاد مهدی طیّب 🆔 @ahlevela
◾️اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِيآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْيارِ، وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْيمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ، وَسُلالَةَ النَّبِيّينَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلينَ، وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُاللهِ وَ بَرَكاتُهُ فرازهایی از ┈┉┅━❀🏴❀━┅┉ @ahlevela