هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🌷🌷🌷مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که «این دختر صبح که از خواب بلند میشه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته».
اما خدا میدونه مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمیخورد همیشه برای من قهوه درست میکرد.
میگفتم: «واسه چی این کارو میکنی؟ راضی به زحمتت نیستم».
میگفت: «من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم».
همین عشق و محبت هاش رو میدیدم که احساس میکردم رنگ خدایی به زندگیمون داده.🌷🌷🌷
🔻بیشتر بخوانید:
👇
goo.gl/cYRGxY
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یادی_از_شهدا
🎥 ببینید / خاطرهای عجیب از زبان شهید تهرانی مقدم؛ پدر موشکی ایران
🌷 #شهید_حسن_تهرانی_مقدم 🌷
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🌷شهید مرتضی آوینی: دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین🌷
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🌷می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آن را می پذیرم، اما می گویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست🌷
#شهید_مصطفی_چمران
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
📸 عکسی معروف
🌷 مشق هایش را نوشت و رفت
در والفجر هشت شیمیایی شد
در کربلای چهار مجروح شد
در کربلای پنج جلوی چند تانک فریاد میزد:
"یا اباعبدالله! شاهد باش جلوی دشمنانت ایستادم"
درحالی که پانزده سال بیشتر نداشت
پر کشید🌷
#شهید_هادی_ثنایی_مقدم
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🌷ما همیشه فکر میکنیم شهدا یه کار خاصی کردن که شهید شدن...
ولی نه رفیق...
واقعیتش اینه که "خیلی کارها رو نکردن" که شهید شدن...
از خیلی لـــــــذت ها گذشــتند...🌷
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
📝 خاطره ای از سردار شهید حاج احمد کاظمی
🍌 یک کیلو موز به جای یک موز
🔹 خیلی کم پیش می آید که بچه هایش را همراه خود لشکر بیاورد. آن روز ظاهراً خانواده حاجی جای رفته بود و حاجی مجبور شده بود، محمد مهدی را همراه خود بیاورد. از صبح که آمد خودش رفت جلسه و محمد مهدی را پیش ما گذاشت.
🔹جلسه که تمام شد مقداری موز اضافه آمده بود یکی را به محمد مهدی دادم تا لااقل از او نیز پذیرایی کرده باشم نمی دانم چه کاری داشت که مرا احضار کرد. محمدمهدی هم پشت سر من وارد دفتر او شد.
🔹 وقتی بچه را دید چهره اش برافروخته شد، طوری که تا حالا اینقدر او را عصبانی ندیده بودم، با صدای بلند گفت: کی به شما گفت به او موز بدهید؟
گفتم: حاجی این بچه صبح تا حالا هیچ چیز نخورده یه موز که بیشتر به او نداده ایم تازه از سهم خودم هم بوده.
🔹 نگذاشت صحبتم تمام شود دست در جیبش کرد و هزار تومان به من داد و گفت: همین الان می روی و جای آن موز را می خری و می گذاری البته گفت به جای یک موز یک کیلو!؟
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🔹خاطره ای از شهید جهان آرا به نقل از پدر بزرگوارشان
تابستون ها هوای خرمشهر خیلی گرم و زجرآوره، اون قدیما تو خرمشهر مردم خیلی فقیر بودند و کسی تو خونه اش کولر نداشت، شاید چند تا خانواده بودن که کولر داشتن تو خونشون. ماهم جزء اون چند تا خانواده بودیم.
وقتی شبها می خواستیم بخوابیم، کولر روشن می کردیم و همین که کولر روشن می شد، محمد می رفت روی ایوان، رختخوابش رو پهن می کرد و می خوابید.
برام سوال شده بود که این بچه چرا نمیاد توی خونه زیر کولر بگیر بخوابه؟ رفتم بهش گفتم: بابا جان! بیا تو خونه، روی ایوان گرمه اذیت می شی.
گفت: نمیام، رو ایوان راحت ترم، زیر کولر خوابم نمی گیره.
این کار محمد همش برام سوال بود. یک شب ازش خواستم دلیل این کارش رو برام بگه. خلاصه با کلی اصرار بهم گفت:
باباجان! تو خرمشهر فقط چند تا خانواده هستند که کولر دارن، می دونی چقدر بدبخت بیچاره ها هستند که کولر ندارن و شبها به سختی و با زجر می خوابند؟ دوست ندارم زیر کولر بخوابم و با بدخت بیچاره ها فرق کنم، دوست دارم مثل اونها باشم.
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
فرازی از وصیت نامه شهید حجت اصغری
✅ کسانے که ولی فقیه را نپذیرند در عصرظهور،
امام زمان (عج) را نشناخته و نخواهند پذیرفت.
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🌷 شهید میثمی: توان ما به اندازهی امکاناتِ در دستِ ما نیست، توان ما به اندازهی اتّصال ما با خداست...🌷
#شهید_عبدالله_میثمی
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از تبیان
#یادی_از_شهدا
🔹بخشی از وصیتنامه شهیدمجیدمحمدی:
ما که رفتیم!
مادری پیر دارم و زنی و۳بچه قدو نیم قد!
از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام!
✅یقه تان را میگیریم اگر ولایت فقیه راتنها بگذارید.
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline