هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
رهبر معظم انقلاب:
هر وقت که دل امام حسین (علیهالسلام) براى پیامبر(صلیاللهعلیه وآله) تنگ مىشد، به حضرت علی اکبر(علیهالسلام) نگاه مىکرد.
@t_manzome_f_r
هدایت شده از اکبر ابدالی
🎯 رونق تولید در محرم
🏴 قربون امام حسین (ع) برم که هم به #بازار_خدا رونق داده هم به #بازار_بندگان_خدا
👌 بسیاری از کسب و کارها در محرم و اربعین رونق می گیرند. با تولیدات شیعه برای ارباب شیعیان عزاداری کنیم.
#رونق_تولید
#محرم
#اربعین
🆔 @mashgh626
🌷جانم میرود🌷
قسمت سیو ششم
✍ فاطمه امیری
مهیا به تیکه ی پارچه سبزی که دستش بود انداخت
ـــ بلات ببندم خاله
مهیا مچ دستش را جلو پسر بچه گرفت
ـــ ببند خاله
پسر بچه کارش که تمام شد رفت
مهیا نگاهی به گره ی شل پارچه انداخت با بغض رو به آسمون گفت
ـــ میشه اینو نشونه بدونم امام حسینم
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته
انگار دستی اومده از غیب روی دلم اینجور برات نوشته
مداحی تمام شد مهیا از جایش بلند شد به طرف شیر آبی رفت صورتش را شست تا کمی از سرخی چشمانش کم شود
صورتش را خشک کرد و به طرف دخترا رفت
ــــ سارا
سارا برگشت با دیدن چشم های مهیا شوکه شد ولی چیزی نگفت
ـــ جانم
ـــ کمک می خواید
ـــ آره دخترا تو آشپزخونن برو پیششون
با دست به دری اشاره کرد
مهیا به طرف در رفت در را زد
صدای زهرا اومد
ـــ کیه
ـــ منم زهرا باز کن درو
زهرا در را باز کرد
شهاب و حاج آقا موسوی و مرادی و چند تا پسر دیگر هم بودند که مشغول گذاشتن غذا تو ظرف ها بودند
شهاب و دخترا با دیدن مهیا شوکه شدند اما حرفی نزدند
زهرا دستکشی و ظرف زرشک را به او داد مهیا شروع به گذاشتن زرشک روی برنج ها شد. مریم ناراحت به شهاب نگاهی کرد شهاب هم با چشم هایش به او اشاره کرد که فعلا با مهیا صحبتی نکند
مریم سری تکون داد و مشغول شد
تقریبا چند ساعتی سر پا مشغول آماده ڪردن نهار بودند با شنیدن صدای اذان ڪار هایشان هم تمام شده بود
حاج آقا موسوی ــــ عزیزانم خدا قوت اجرتون با امام حسین برید نماز پخش غذا به عهده ی نفرات دیگه ای هست
دخترا با هم به طرف وضو خانه رفتند مهیا اینبار داوطلبانه به طرف وضو خانه رفت.
نماز هایشان را خواندند مهیا زودتر از همه نمازش را تمام کرد روی صندلی نشست و بقیه نگاه می کرد
از وقتی که آمده بود با هیچکس حرفی نزده بود با شنیدن صدای در به سمت در رفت در را که باز کرد شهاب را پشت در دید
ـــ بله
ـــ بفرمایید
مهیا کیسه های غذا را از دستش گرفت
می خواست به داخل پایگاه برود که با صدای شهاب ایستاد
ـــ خانم مهدوی
ـــ بله
ـــ می خواستم بابت حرف های زن عموم
مهیا اجازه صحبت به او را نداد
ــــ لازم نیست اینجا چیزی بگید اگه می خواستید حرفی بزنید می تونستید اونجا جلوی زن عموتون
ادامه دارد ...
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
هدایت شده از مرکز مشاوره ماوا
🔴بخش دوم) آسیبهای مردانه
1⃣شرکت انفرادی
بخشی از مسئولیت مردان در زندگی به سبک امام حسین(ع)، زمینه سازی برای پرورش نسلی سالم و دوستدار خاندان رسول خدا(ص) است. مردانی که شرکت خانوادگی در مراسم مذهبی را بخشی از برنامههای زندگی خود قرار نمیدهند و تنها به بهرهبرداری شخصی خود از این سفره نورانی بسنده میکنند، خطایی تربیتی را مرتکب میشوند؛ زیرا بخشی از رشد روانی، معنوی و اجتماعی فرزندان، از همراهی با پدر در برنامههای جمعی رقم میخورد.
@moshaveremava
هدایت شده از مرکز مشاوره ماوا
4⃣رها کردن فرزندان
🔻بر اساس تجربههای مشاورهای لازم است به یک نکته توجه کافی داشته باشیم.
🔺خانوادههایی که به بهانه حضور فرزندان خود در مراسم محرم، مراقبت و نظارت را نسبت به آنها حذف میکنند، ممکن است با آسیبهایی روبرو شوند.
🔻پسران و دختران نوجوانی که با دوستان خود و بدون هیچ اطلاعی از کم و کیف آن تا نیمه شب در هیئتها حضور مییابند، ممکن است در کنار این حضور خطاهایی مانند حضور در فضای نامناسب مجازی یا رفتارهای پنهان دیگری را مرتکب شوند.
🔺همچنین کودکی که به راحتی تا نیمههای شب اجازه بیرون ماندن از منزل را مییابد، سالهای بعد ممکن است فشار بیشتری بر خانواده برای بیرون ماندنهای شبانه داشته باشد.
🔻از این رو توصیه میشود که در این مسئله نیز احتیاط و استانداردهای لازم تعیین شود و ترجیحا فرزندان در محیطهای شناخته شده و همراه والدین حضور حسینی را تجربه نمایند.
@moshaveremava