هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت صد و هشتم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/745
فصل نهم
من، مهتاب، مین(۱۸)
از سومار عازم جنو ب شدیم
در مسیر از همدان گذشتیم
حتی برای یک ساعت هم در همدان نماندم
شرم دیدار با خانواده علی محمدی تمام وجودم را گرفته بود
به جنوب رسیدیم
اردوگاه شهید محرمی در جاده اهواز خرمشهر و نزدیک کارون
همان شب علی آقا پیغام داد همه جلوی ستاد جمع شوند
نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده
فقط رادیو خبر میداد که عملیاتی به نام بدر در مردابهای هور آغاز شده
و رزمندگان اسلام با گذر از هور به جاده آسفالته العماره به بصره رسیدهاند
تمام نیروهای تیپ یک جا جمع شدند
همه در آن تاریکی همهمه میکردند که چه اتفاقی افتاده
فرمانده تیپ حاج آقا همدانی جلو افتاد
مثل یک تکتیرانداز لباس رزم پوشیده بود
یک اسلحه کلاش تاشو روی دوشش و در دست دیگرش یک بلندگوی دستی
گفت: "بچهها آن جلو در محاصره دشمناند
عملیات شکست خورده
عراقیها روی پیکر شهدای ما پایکوبی میکنند
امام فرموده است محسن و صیاد هم باید بروند
همه باید برویم
خودمان را به قلب سپاه دشمن بزنیم
اما این راه، راه بی بازگشت است
هر کس بیاید، حتماً شهید میشود
مجال و فرصت سازماندهی نیست
باید به کمک مهدی باکری در لشکر عاشورا برویم
امشب شب عاشورای ماست
شب عاشورای انصارالحسین
هیچ اجباری برای آمدن نیست
شب تاریک است و هرکس مختار که برگردد
کمکم سخنان فرمانده بوی روضه گرفت
چشم ها خیس شد
حسن ترک زیر یک فانوس کمسو گوشهای نشست و جماعت پشت سرش نشستند و زیارت عاشورا خواندند
آن شب هر کسی خود را در سال ۶۱ هجری در رکاب امام حسین دید
فرمانده تیپ گفته بود هیچ اجباری برای آمدن نیست
اما بیشتر بچه ها حاضر شدند
حمایل بستند
فشنگ و نارنجک و آرپیجی گرفتند
از فرمانده تیپ تا یک نیروی بسیجی همه حکم تکور پیدا کردند
دوربین تبلیغات هم لحظههای ناب گریه و وداع را شکار میکرد
حسن ترک سوار تویوتا شد
فرمانده تیپ از او خواسته بود جلوتر از بقیه به محل درگیری برود
اصرار کردم مرا هم با خود ببرد
از حادثه مجروحیت او در میدان مین رفاقت ما بسیار عمیق شده بود
حرفی نزد
پشت تیوتا کیسه خواب را باز کردم خوابیدم
ظاهراً به اسکلهی رسیدیم
باید بقیه مسیر را با قایق میرفتیم
حسن ترک گفت: "پاشو! باید برگردیم."
اسم برگشتن که آمد چشمانم گرد شد:
"چرا برگردیم!؟"
گفت: "از قرارگاه ابلاغ کردند که انصارالحسین برگردد!"
دور و برم را نگاه کردم
جائی مثل جزیره مجنون بود
پر از نیزار و آبراه
محیط نشان میداد که کار از کار گذشته و از نیروهای پیاده کمکی کاری برنمیآید
هر قایقی که به اسکله میرسید پر بود از شهید و مجروح
نماز صبح را که خواندیم، برگشتیم
◀️ ادامه دارد ...
هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوشلفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
ملاطفتِ خجسته
🖌 حضرت # رسول_الله (ص) فرمود: ملاطفت با شگون و خشونت نحس است.
🖌 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْمٌ .
📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۸۲ روایة:۴
#حدیث #ملاطفت
@hadith_daily
هدایت شده از ۱۱
🔻۵ دلیل رشد قیمت ماکارونی
🔰اصلاح هدررفت سالی ۳۰ هزار میلیارد تومان یارانه آرد صنعتی
🔹یارانه هزاران میلیاردی آرد صنعتی:
دولت سالانه ۳۰ هزار میلیارد تومان تنها به گندم و آرد بخش صنعت یارانه میداد که محصولات غذایی مانند ماکارونی، بیسکوییت و انواع شیرینی به قیمت پایین تری دست مردم برسد اما بررسیها نشان داد که نه تنها این یارانه سر سفره مردم نرسید بلکه به صورت قاچاق و یا صادرات محصولات یارانهدار از مرزها خارج می شد.
🔹افزایش قیمت های جهانی:
از سوی دیگر قیمت گندم روز به روز در بازارهای جهانی افزایش مییابد، گزارش بلومبرگ نشان میدهد که در یک سال گذشته نرخ جهانی گندم از ۶۰۹ دلار و ۵۰ سنت به ۱۳۶۳ دلار و ۵۰ سنت یعنی رشدی معادل ۱۲۳ درصد یا بیش از دو برابر داشته است. از آنجایی که دولت گندم را با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد می کند میزان ارز دولتی برای واردات گندم هم دوبرابر باید باشد، یعنی روز به روز ارز یارانه ای که از خزانه دولت بیرون می آید بیشتر می شود.
افزایش قیمت های جهانی پس از درگیری نظامی بین روسیه و اوکراین تشدید شده است، این درگیری ها در تردد کشتیها اختلال ایجاد کرده و امکان بارگیری و تخلیه بار در بندر دریای سیاه که بندر مشترک دو کشور روسیه و اوکراین است میسر نمیشود، این دو کشور ۳۰ درصد تامین غلات جهان را برعهده دارند.
🔹قاچاق آرد صنعتی یارانهای:
تخصیص یارانه در داخل به آرد صنعتی و نیز افزایش ندادن قیمتهای داخل در چند سال اخیر با وجود رشد شدید قیمتهای جهانی موجب شد شکاف زیاد قیمتی با کشورهای دیگر و از جمله همسایگان ایجاد شود، این شکاف قیمتی حداقل ۱۲ هزار تومان در هر کیلو بود، یعنی اگر یک دستگاه خودرو نیسانوانت دو تن قاچاق آرد انجام میداد، حداقل ۲۴ میلیون تومان به جیب قاچاقچی وارد میکرد. سردار سرتیپ اشتری فرمانده نیروی انتظامی چند روز پیش اعلام کرد: سال گذشته بیش از ۳۵۰ هزار تن آرد یارانه ای قاچاق کشف شد که نسبت به مدت مشابه قبل بیش از ۲۰۰۰ درصد افزایش یافته است.
🔹صادرات ماکارونی با آرد یارانهای:
بخش مهمی از آرد یارانهدار از طریق صادرات ماکارونی از کشور خارج می شد. صنایع ماکارونی آرد را به یک پنجم قیمت از دولت میخریدند و با تولید ماکارونی به کشورهای دیگر صادر میکردند یعنی این یارانه به سر سفره خارجیها می رفت. محمدرضا مرتضوی، رئیس کانون انجمنهای صنایع غذایی گفته کارخانه ها ماکارونی سالانه ۳۰۰ هزار تن ماکارونی صادر میکنند که همه از همین آردهای یارانه ای درست شدهاند. به گفته وی، بخش صنعت هم آرد یارانهدار میگیرد و هم محصول خود را از جمله بیسکوئیت و انواع شیرینی را به قیمتهای گرانتری در داخل میفروشد و یا به خارج صادر میکند که هر دو به از دست رفتن یارانهها و نیامدن آن به سر سفره ملت منجر می شود. دولت این یارانه را پرداخت میکند که از منافع آن مردم منتفع شوند، در حالی که سود آن فقط به جیب عدهای خاص و یا مصرفکنندگان کشورهای خارجی میرود.
🔹فروش آرد یارانهای به نرخ آزاد:
تفاوت زیادی که بین قیمت آرد یارانهای و نرخ آرد وجود دارد بسیاری از دلالان را وسوسه میکند که این آرد را به نرخ آزاد بفروشند که هم در صنف صنعت و نیز نانوایی کاملا مشهود است. مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران در اینباره میگوید واحدهای نانوایی یک کیسه آرد یارانه ای ۴۰ کیلویی را حدود ۳۵ تا ۳۶ هزار تومان خریداری میکنند، درحالی که در بازار آزاد با نرخ ۶۰۰ هزار تومان خرید و فروش می شود. که البته این موضع در صنف صنعت هم مصداق دارد. فروش به نرخ آزاد خیلی هم دردسر ندارد و آنها با تبانی با کارخانه ها بدون اینکه گندم یارانه دار را بگیرند پول به نرخ آزاد را از آنها دریافت می کنند. مدیر یک کارخانه آرد میگوید نانوایان و یا بخش صنعت که آرد یارانه ای میگیرند، به دو حالت آرد را به ما می فروشند، یا به جای آرد پول به نرخ آزاد از ما میگیرند و یا آرد خود را به ما میدهند و ما پس از تعویض کیسه که ظاهر دولتی دارد، به نرخ آزاد میفروشیم.
🔹گرچه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی میتواند در کوتاهمدت تبعاتی برای معیشت مردم ایجاد کند، اما در طولانیمدت اثرات پایداری در اقتصاد ملی خواهد داشت که حذف رانت، فساد و جلوگیری از خروج ارز و تک نرخی شدن قیمتها و شفافیت در بازار از جمله آنها است. نکته مهم آن است که حذف ارز ترجیحی باید تدریجی باشد تا اثر آن بر بازار ملایم باشد.
❌ متاسفانه باقی ماندن مدیران لیبرال باعث شده اصلاحات اقتصادی و ... به بدترین روش ممکن انجام شود، یعنی بدون اقناع افکار عمومی، مراعات زمان مناسب، اول گران کنند و بعد پرداخت یارانه را اعلام کنند و ... که باعث ایجاد نا رضایتی می شود.
دولت انقلابی باید فکرب برای مدیران لیبرال کند.
#اقتصاد
#آرد_صنعتی
#مدیریت_لیبرال
#دولت_انقلابی
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت صد و نهم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/749
فصل نهم
من، مهتاب، مین(۱۹)
مدتی گذشت
حالت بلاتکلیفی خستهام کرد
رفتم پیش علیآقا و گفتم: "حالا که شناسایی نداریم، اجازه بده به گردان پیاده بروم"
او متوجه بود که بعد از شهادت علی محمدی آرام و قرار ندارم
پذیرفت
اما شرط کرد که به اطلاعات عملیات برگردم
حمید رهبر فرمانده گردان مرا به گروهان یکم فرستاد
فرماندهی آن به عهده مظاهر مجیدی بود
او هم مسئولیت یکی از دستهها را به من سپرد
محیط گردان، محیطی متفاوت با اطلاعات عملیات بود
صبح بعد از نماز صبحگاه داشتیم
ورزش صبحگاهی
بعد صبحانه
و آموزش پشت آموزش
و مانور پشت مانور
شبها هم هنگامه دعا و مناجات و شب زنده داری
از لحاظ معنوی، بچههای گردان مثل نیروهای اطلاعات عملیات بودند
برای خودشان قبر میکندند
شبها داخل قبر میرفتند
اصلاً این کار یک فرهنگ شده بود
بی هیچ پیرایه و پنهانکاری
گاهی هم رنگ شوخی می گرفت
گاهی داخل چادر اجتماعی یکی را با ملافه سفید کفن پوش میکردند
دورش حلقه میزدند یعنی تو مردهای
آنجا صحنههای عجیبی اتفاق میافتاد
گاهی کسی که داخل کفن بود زار زار گریه میکرد
گویی داخل قبر و برزخ است
و گاهی آنقدر میخندید که بچهها با مشت و لگد به جانش میافتادند
بیچارهی دست و پا بسته را تا آنجا که جا داشت میزدند
حس و حال بچههای دور و بر آن فرد کفنپوش هم متفاوت بود
عدهای میخندیدند
و عدهای به یاد قیامت میگریستند.
فصل دهم
نبرد فاو
سال ۶۴ رسید
بیآنکه بدانیم که سال تحویل شد
فقط پیام نوروزی امام را که تبلیغات گردان میان بچهها توزیع کرد، فهمیدیم که دو سه روز از سال نو گذشته است
کمکم ذهنم به قدری از بچههای اطلاعات عملیات تیپ دور شد که انگار سالهاست در گردان پیادهام
تنها چیزی که رهایم نمیکرد یاد علی محمدی و آن شب مهتابی بود
بعد از ۴۰ روز که خبری از عملیات نشد، علیآقا سراغم آمد و گفت: "برگرد واحد!"
گفتم: "همین جا میمانم!"
گفت: "با بچههای واحد میرویم همدان منزل شهید علی محمدی"
پای رفتن نداشتم
اما علیآقا قانعم کرد که بیا و گوشهای بنشین و چیزی نگو"
وقتی جلوی در خانه علی محمدی رسیدیم، پاهایم سست شد
پدرش کفنپوش جلوی در ایستاده بود و یقه پیراهن سیاه از کفن بیرون زده بود
چشمش که به من افتاد، بلندبلند گریست و گفت:
"ای رفیق! علی من چه شد؟! چرا پسرم را نیاوردی؟!"
بهتزده به زمین خیره شدم
درونم غوغا بود
میخواستم بگویم: "دور از عدالت خدا بود که علی شهید نشود!"
میخواستم فریاد بزنم: "به خدا تمام وجود من با او در همان میدان مین جا مانده است"
میخواستم بگویم: "به خدا تنها بودم! و اگر تنها هم نبودم، آوردن پیکر علی از آن معرکه محال بود."
رفتیم داخل اطاق نشستیم
علی آقا از خصوصیات علی محمدی و نحوه شهادتش آن قدر دلنشین و محزون گفت که خاطره به سمت روضه رفت
چراغ ها خاموش شد و تاریک ...
موقع خداحافظی پدر علی جلوی در ایستاده و بدرقهمان کرد.
یاد انگشتر علی افتادم
آن را به پدرش دادم
گرفت
روی چشمش کشید
گریه کرد و آرام شد
◀️ ادامه دارد ...
هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوشلفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از سالن مطالعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️ ببینید؛
اتفاقی عجیب در لحظهی اعلام خبر شهادت استاد مطهری در رادیو!
لحظه رسیدن خبر شهادت استاد مطهری بامداد ۵۸/۲/۱۲ به استودیوی برنامه زنده رادیو و تاثر شدید حمید عاملی هنرمند مشهور که بر حسب اتفاق در حال خواندن کتاب داستان راستان بود را بشنوید.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
سلام و احترام
امروز؛ ۴شنبه
۱۴م اردیبهشت و ۳م مه
سالروز استقرار پرتغالیها در جزیرهی هرمز و آغاز مداخلهی غرب در خاورمیانه (سال ۸۹۴ هجری شمسی، ۹۲۱ هجری قمری و ۱۵۱۵ میلادی) است.
به همین مناسبت مقالهای در وقایع آن سالها را روزانه و تا چند قسمت در "سالن مطالعه محله زینبیه" بارگذاری میکنیم.
برای آگاهی از تاریخ جنایات غربیها در منطقهمان که تا امروز نیز ادامه دارد، به آدرس زیر مراجعه کنید:
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
یاعلی
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
ملاطفت =ایمان
🖌 حضرت # امام_باقر (ع) : هرکه مهربانی با دیگران قسمتش شد، ایمان هم قسمتش شده.
🖌 قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِیمَانُ.
📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۸۱ روایة:۲
#حدیث #ملاطفت
@hadith_daily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 وقتی رئیس استاندارد حافظ منافع #خودروسازان میشود
۲۰ سال پیش تایید #استاندارد یک خودرو رو دادند😳
🔺پاسخهای صریح رئیس پلیس #راهور به اظهارات رئیس سازمان استاندارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند صداوسیما از خیانت هایی که محمد هاشمی رفسنجانی و ظریف و روحانی در حق #نادر_طالب_زاده کردند...
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت صد و دهم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/753
فصل دهم
نبرد فاو(۱)
روز بعد وقت حرکت به سمت جبهه به علیآقا گفتم:
میخواهم به لشکر دیگری بروم."
به شوخی گفت: "باز هم که قات زدی! ایندفعه کجا؟!"
گفتم: "شما راضی باش! جایش پیدا میشود."
گفت: "حتماً میخواهی تهرانی شوی! و بروی پیش رفقای قدیم ۲۷یها!"
گفتم: "نه! اگر قسمت باشد به لشکر ۱۰ سیدالشهدا میروم."
گفت: "برو! ولی الوعده وفا!"وقتش شد برگرد. دست پر هم بیا. دو سه تا علیمحمدی پیدا کن و با خودت به واحد بیاور! البته اگر تا آن وقت شهید نشوی!"
حکم ماموریت بنا به هماهنگی چیتساز و ستاد تیپ، به سپاه منطقه ۱۰ تهران نوشته شد
آنجا گفتند: "لشکر سیدالشهدا نیاز به نیرو ندارد و در حال حاضر نیروی جدید را فقط به لشکر ۲۷ معرفی میکنیم."
نام لشکر ۲۷ خاطراتِ خوشِ کار با حاج احمد متوسلیان، حاج محمود شهبازی و حاج همت را برایم تداعی میکرد.
داخل قطار فکر و فکر
حالا چطور جلوی بچههای اطلاعات عملیات ۲۷ آفتابی نشوم
حتماً گردانهای پیاده جای بهتری برای خدمت بیهیاهو بود
وقتی به دوکوهه رسیدم بوی تمام شهدا را استشمام کردم
رفتم کارگزینی
ازم پرسیدند: "چه کار بلدی؟"
گفتم: "تک تیرانداز! آرپیجی زن! یا هر کاری دیگری در گردان پیاده!"
غیر از گردان مسلمبنعقیل، هر گردان دیگری که بفرمایید، میروم!"
گفت: "برو گردان شهادت!"
نامه را گرفتم و رفتم پیش فرمانده گردان و تجهیزات انفرادی دریافت کردم.
آن روزها نماز جماعت عمومی در حسینیه حاج همت برگزار میشد
بعد از نماز ظهر و عصر، نفر بغل دستی دستش را دراز کرد و گفت: "تقبل الله!"
خون در رگهایم خشکید!
باور نمیکردم!
همان اندازه که او خندان بود من گرفته و درهم شدم!
برادر موسی بود!
معاون اطلاعات عملیات لشکر ۲۷
با تبسم گفت: "شما که کارت راهکار پیدا کردن بود! اما مثل اینکه این دفعه راه را گم کردهای! شما کجا؟ اینجا کجا؟!"
گفتم: "نیروی گردان شهادتم! همین امروز آمدهام."
منتظر من نشد
دستم را گرفت و برد چادر خودش
ناهار مهمانم کرد
با تلفن به جعفر تهرانی -مسئول عمل اطلاعات عملیات لشکر ۲۷- گفت: "خوش لفظ آمده اینجا!"
او هم با فرمانده گردان شهادت صحبت کرد
ماموریت یک روزه من در گردان تمام شد
به رغم میل قلبیام دوباره شدم نیروی اطلاعات عملیات!
پرسیدم: "از برادران قدیمی چه کسانی ماندهاند؟"
برادر موسی جواب داد: "احتمالا هیچ کس را نمیشناسم. چرا که بیشتر بچههای اطلاعات طی این چند سال یا شهید شدهاند یا رفتهاند جای دیگر."
از این جهت کمی آرام شدم و گفتم: "کدام منطقه کار میکنید؟"
گفت: "هم غرب، هم جنوب. البته در غرب قرار است زودتر عملیات بشود."
یک آن خندهام گرفت!
برادر موسی با تعجب پرسید: "به چه میخندی!؟"
گفتم: "به این بخت نامراد! هرجا تقدیر باشد، آدم را به همانجا میکشد! من از غرب آمدهام، اما انگار قسمت است دوباره برگردم!"
◀️ ادامه دارد ...
هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوشلفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
رفاقت را از خدا بیاموریم
🖌 حضرت # امام_صادق (ع) : خداى تبارک و تعالى ملایم است و ملایمت را دوست دارد، از ملایمت او نسبت به بندگانش، بیرون ساختن کینه ها از دلهاست.
🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَفِیقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِیلُهُ أَضْغَانَهُمْ .
📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۸۱ روایة:۳
#حدیث #ملاطفت
@hadith_daily
هدایت شده از ۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منظور از #جهاد_تبیین چیست؟
#جهاد_تبیین تا چه زمانی؟
از زبان مؤلف کتاب #صعود_چهل_ساله
خیلی جالبه حتما ببینید
هدایت شده از 🇮🇷 نیمه پنهان 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الان هیچ ابهامی برای ما نیست!
هیچ عذری هم نیست!
روز قیامت خدای ناکرده اگر یک ذره ناشکری کنیم، یک ذره ته دلمون بیاد که ای بابا این هم شد وضع؟!!
در همه حال باید بدانیم بدهکار خداییم! بدهکار انقلابیم!
💬 شهید باقری
🇮🇷نیمه پنهان
🇮🇷@nimeyepenhan
هدایت شده از احمدرضا
📢 یادآوری مهم هفتگی
پرداخت ۱۰ هزار تومانِ خانوادهی خود در شب جمعه، برای کمک به مردم مظلوم یمن را فراموش نکنید.
از جمله هممکاریهای برجسته مؤسسهی توسعهی بنیان یمن و گروه جهادی اویس قرنی:
- توزیع ۵۰ هزار بسته غذایی هر بسته به ارزش ۵۰ دلار
_سرپرستی و کفالت بیش از ۱۰۰ یتیم
_ کمک به تولید نانوایی صنعتی و ساخت ادوات کشاورزی
_ کمک در درمان بیماری وبا ،مالاریاو تب زنکی
اطلاعات بیشتر:
🌐 https://owaisqarani.com
💳| شماره کارت به نام گروه جهادی اویس قرنی:
💳|
6273 8170 1007 2290(روی شمارهکارت بزنید کپی میشه) شمارهی شبا:
IR850150050398011502 323180(روی شماره شبا بزنید کپی میشه) برای عضویت در کانال ایتا پویش، به لینک زیر مراجعه کنید: @owaisqarani_com 📢 لطفاً این پیام را با حداقل ۲ سرپرست خانوادهای که میشناسید، به اشتراک بگذارید. 🔴 اینجا یمن است. تنها درگاه رسمی ارتباط با یمن https://eitaa.com/joinchat/1015808046C4da3eb31ef