eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
379 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی نامه پنجاه و چهارمین شهید محله زینبیه مسجد حضرت زینب علیها سلام که از طرف ستاد یادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده معززشان رسیدیم روحانی شهید؛ 🌷 سید ساعد هاشمی فشارکی🌷 سال تولد: 1340 محل تولد: اصفهان سال ورود به امور تربیتی: 1357 مدرک تحصیلی: لیسانس محل اشتغال: مدرسه تاریخ اعزام به جبهه: مهر 1360 محل اعزام: اصفهان نحوه شهادت: جهاد در جبهه‌های حق علیه باطل تاریخ شهادت: 1361/7/10 محل شهادت: سومار عملیات مسلم ابن عقیل محل دفن شهید: گلستان شهدای اصفهان زندگی‌نامه شهید: مسعود با طلوع خورشید چهاردهم بهمن ماه 1340 هجری شمسی، در خانواده ای روحانی به دنیا آمد.روح تشنه او پدر را وا داشت تا در 5 سالگی با گرفتن شناسنامه دیگری با نام ساعد، او را به دبستان روانه سازد. دوران تحصیل را در مدارس، زند، صیرفیان پور و دکتر چمران به پایان رسانید . در سال چهارم دبیرستان بارها در تظاهرات علیه رژیم جابر پهلوی شرکت نمود. در سال 1357 در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. در دانشگاه با زبان و قلم خود، خط منافقین و مارکسیست ها را افشا نمود. مدتی جهت آشنایی با علوم اسلامی به حوزه علمیه اصفهان وارد شد و در سال 1358 در کنار آیت الله مفتح در برپایی سمینارهای وحدت حوزه و دانشگاه فعالیت نمود. سپس در تشکیل دومین و بزرگترین سمینار انجمن ها و سازمان های اسلامی در قم، به همراه دوستان خود در دانشگاه نقش مؤثری ایفا نمود. با تعطیلی دانشگاه ها، سید ساعد به یادگیری علوم نقلی پرداخت و در تابستان 1359 به تهران عزیمت نمود و درس خود را در حوزه علمیه تهران در علم منطق ادامه داد و در کوتاهترین مدت، اعجاب اساتیدش را برانگیخت. او استعداد شگرفی در علم منطق داشت. به طوریکه پس از مدتی به عنوان مدرس علم منطق به شهر شهیدان بازگشت و در اداره آموزش و پرورش در سمت مربی تربیتی بکار مشغول شد. در نوروز 1360 برای اعزام به جبهه تلاش بسیاری کرد ولی موفق نشد. با آغاز سال تحصیلی برای زیارت مولایش امام رضا (ع) به مشهد مشرف شد و بعد به قم آمد. در بازگشت از قم، پس از آخرین وداع با یاران خود عازم جبهه شد. در عملیات مسلم ابن عقیل (ع) سید ساعد از سوی کمیته امداد و درمان جهاد سازندگی به عنوان راننده آمبولانس در لشگر عاشورا به یاری رزمندگان شتافت و در تاریخ شنبه 10 مهر ماه 1361 در اثر برخورد خمپاره ای به آمبولانس به فیض عظمای شهادت نائل گشت . وصیت‌نامه شهید : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون و این جملات را درلحظه ای می نویسم که ساعتی به نبرد مانده است و در شبی می نویسم که امید زنده ماندن تا شب دیگر را ندارم که رسول اکرم (ص) می فرمایند: و برترین شهداء آنانی هستند که در خط مقدم به شهادت رسند و تا هنگام کشته شدن روگردان نبرد نباشند، و اینان کسانی هستند که در غرفه های بلند بهشت آرمیده اند و خدا برویشان لبخند می زند و بر آنان حسابی نیست. آری! من نیز صف اول را برگزیده ام و روی بر نمیتابم تا آنکه جنازه پاره پاره شده ام را به موطنم باز آرند. اما قبل از هر سخنی باید این را بگویم که چرا به جبهه آمده ام و چرا شهادت را برگزیدم و چرا از درس و مدرسه بریدم و تا چند صباح دیگر با بازگشایی دانشگاه ها می توانستم ادامه تحصیل بدهم و با استفاده از این به دور از هیاهوی نبرد و جنگ در گوشه ای خزیده و تنها به درس خواندن و ادامه تحصیل بپردازم اما چرا چنین نکردم؟ پاسخ این سؤال را شاید تمام دوستان و اقوامم بدانند . شعری است که امیرالمؤمنین (ع) در روز ورود به صفین و امام حسین (ع) در روز ورود در صحرای کربلا باخویش زمزمه کرده است: اگر چه دنیا و آنچه در آن است دوست داشتنی است اما خانه آخرت زیباتر و برتر است و اگر قرار است اموال که فرد در دنیا جمع آوری می کنند باید کنار بگذارند و بروند پس چه بهتر آن ها را در راه خدا انفاق کند و اگر
قرار است روزی از این دنیا بروم چه بهتر که در را خدا با شمشیر قطعه قطعه بشوم و این بود که هر سه را برگزیدم تکه تکه شدن جسم در راه خدا، انفاق مال در راه خدا و ترجیح آخرت به دنیا را. من راهی را برگزیدم که در آن پاسخ نکیر و منکر قبل از موت و در صحنه رشادت و نبرد است، من راهی را انتخاب کردم که در صف اول به شهادت برسم. و جالب و شگفت انگیز در مورد شهادت شعر امام سید الشهداء است که در روز عاشورا می فرمایند: من به سوی مرگی می روم که مرگ برای جوانمردان ننگ نیست آنگاه که مرگ در راه اسلام و حقانیت باشد... چرا مرگ در راه خدا و شهادت را با آغوش باز پذیرا نباشم مگر نه اینکه عمری را پس از نماز صبح در فشارک پدربزرگ زیارت عهد برایم نمی خواند که نوید فجر و عشق به انتظار ظهور آقایم را در دل زنده کنم. من امشب آماده می شوم که فردا در صف شهداء باشم تا بلکه به لطف خداوندی در روز ظهور آخرین ذخیره الهی سربازش باشم درحالیکه خون کفنم را رنگین کرده است و این مقامات وعده داده شده کجا و مدرک مهندسی و ثروت و خود دنیا کجا، همش به عشق یک دیدار او که مولایم است زیر پا بگذارم. آری اگر رهبر بزرگ انقلابمان امام خمینی می گویند: آنان که حلقه ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزه ها و روحانیت را درک کرده اند، در خلسه حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده اند. و اما سخنی چند درباره دانشگاه؛ امیدوارم با بازگشایی دانشگاه ها در آنجا فضای اسلامی حاکم باشد. من در زمانی به تحصیل در دانشگاه پرداختم که در اتاق های آن به جای علم و تحصیل اطاق جنگ و فرماندهی شعبات مختلف گروه های چریکی در کردستان و خوزستان و محل جاسوسی و خیانت و وطن فروشی بود. جهان خواران غرب و شرق بهترین راه هجوم را هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف می دانستند که این را با تربیت معلمین و استادان غربی و بکار گماردن آنها در دبستان ها و دبیرستان ها و دانشگاه ها بدست می آورند و مهمترین این نمونه معلمین را در مدت کوتاه تدریسم دیده ام. امیدوارم در بهاران بازگشایی دانشگاه ها هوایی را تنفس کنید آکنده از اسلام و در راهی جز به پیشرفت ایران و عظمت اسلام گام برندارید. و اما سخنی با پدر و مادرم: ای پدر بزرگوار و ای مادر گرامیم آن هنگام که تن در خون غلطیتده مرا دیدید جزع نکنید که شما را صابر و بردبار یافته ام. من شما را به صبر می خوانم که امیر المؤمنین (ع) در سوگ رسول اکرم (ص) می فرمانید: همانا که شکیبایی بسیار زیباست جز در وفات رسول خدا. جزع زشت ست جز در وفات رسول خدا و پس از وفات رسول خدا تمام غمها آسان و سبک است. و بدانید که شهادت من برای آزمایش است. اگر چه برای من سعادت و رستگاری است که خداوند بندگانش را به کاهش در مال و از دست دادن فرزندان آزمایش می کند. و در پایان سخن از تمام دوستان و خویشاوندانم می خواهم که اگر از من خطائی دیده اند مرا ببخشید که خداوند بخشنده و مهربان است. خداوندا! مرا و پدر و مادرم و هر مؤمنی که بر خانه من وارد می شود و مردان و زنان مؤمنه را بیامرز و بر ستمکاران جز تباهی میفزای. سید ساعد هاشمی فشارکی راوی: سیده بتول هاشمی (مادر) سید ساعد از اینکه بچه های نیازمند و فقیر را می دید بسیار احساس ناراحتی و نگرانی می کرد. به همین دلیل تصمیم گرفت برای اینکه بصورت غیر مستقیم به آنها کمک کند، با بکار گیری آنها در کار نقاشی ساختمان مدارس هم به آنها کار یاد بدهد و هم کمک کند تا پولی بدست بیاورند. و به من میگفت : مادر این بچه ها غذای گرم ندارند که بخورند و با خرید مواد اولیه از من می خواست که برایشان غذا بپزم ⚘روحش شاد و یادش گرامی⚘ ⚘نثار ارواح طیبه شهداء و امام شهداء و اموات صلوات⚘
دیدار امشب (پنج شنبه) گروه تکریم بانوان ستاد یادواره امام زادگان عشق از خانواده سه شهید معزز شهیدان ؛ 🌷 ابراهیم اسماعیلیان 🌷 و 🌷 مهدی اسماعیلیان 🌷 و 🌷 محمد اسماعیلیان 🌷 ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات ⚘ ۱۳۹۷/۱۲/۹
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
رسول اڪرم صلے الله علیه و آله: 📝 إِنَّ الدِّینَارَ وَ الدِّرْهَمَ أَهْلَكَا مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ هُمَا مُهْلِكَاكُمْ. ترجمه : درهم و دینار آنان را که پیش از شما بودند هلاک کردند، و همان دو هلاک کننده شمایند. 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه:4 روایة:6
مختصر زندگی نامه شهید مرزدار؛ 🌷سعید غلامی شهروز 🌷 به روایت همسر محترمشان که برای ستاد یادواره امام زادگان عشق ارسال شده است . آقا سعید ۳۰ دیماه ۱۳۶۲ در قم به دنیا آمده و در ۲۸اسفند ۱۳۹۰ در حالیکه ۲۸ سال بیشتر نداشتند به شهادت رسیدند. از کودکی آرام ودر کارها منظم بودند بزرگتر که میشوند به عضویت بسیج درآمده و از اعضای فعال بسیج محلشان بودند که نماز اول وقت و کمک به اطرافیان و دوستان و کمک حال مادر در خانه بودند . چون مادرشان دختر نداشتند و در کارها کمک حال مادر بودند باعث شده بود که همه از ایشان تعریف کنند . با رسیدن سنشان به خدمت سربازی میروند و همزمان با بازگشتشان در سال ۸۳به عضویت رسمی سپاه نائل میشوند و لباس مقدس سپاه را بر تن میکنند .همکارانش میگویند که ایشان همه کارهایش را سر وقت وبا دقت انجام میداده حتی با شرایط سختی که در مناطق مرزی شمال غرب داشتند خودشان دست به کار میشده و با حوصله موتور برق را که قطع شده بوده روغن کاری و تعمیر میکنند تا سربازها و بقیه برای شب برق داشته باشند .شهید شهروز همیشه به خاطر کارهایی که وظیفه اش نبوده ولی انجام میداده مورد تعریف همکارانش بودند. ایشان نسبت به همه ادب را رعایت میکردند حتی با کوچکتر از خودشان هم مودب و مهربان بودند.عاشق تنها پسر کوچکمان آقا ابوالفضل بودند که بزرگ شود و بتواند با خودش همه جا ببرد ولی در ۳ سالگی ابوالفضل شهیدشدند. حتی در مقابل کسی که بهشون بی احترامی میکردند مودب و آرام بودند . او همیشه میگفت که نسبت به نونی که سرسفره زن و بچه اش می آورد وظیفه دارد. به خاطرهمین حلال و حرام بودن کار برایش مهم بود، به همین علت حتی بیشتر از وظیفش کار میکرد . پدر ومادرش را خیلی دوست داشت و همیشه از ماموریت که برمیگشت به دیدنشون میرفت و در ماموریت هم جویای حالشون بودند. به ماموریت های زیادی رفته بودند که سردشت آخرین آنها بود.به علت اینکه مناطقی که از دست ضد انقلاب پژاک گرفته بودند با آمدن فصل سرما دوباره از دست ندهند همانجا ماندگار شدند چرا که برای باز پس گیری همه ان کوهها شهیدان زیادی داده بودند . سرمای زمستان کردستان خیلی سخت است به زیر صفر درجه میرسد و در کوههای سردشت که آقا سعید و دو تن از دوستانش( شهیدان روح الله شکارچی و محمد سلیمانی) برای نگهبانی در سنگر مانده بودند ۲۰_۳۰ درجه زیرصفرمیرسیده و برف سنگینی شروع به باریدن می کند . بارش برف تا صبح ادامه پیدا می کند و سبب یخ زدگی هرسه آنها میشود و اینگونه تا آخرین نفسشان سنگر را ترک نکردند و به شهادت رسیدند . ⚘روحشان شاد و یادشان گرامی⚘ ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات⚘
🔴 نتیجه زنده نگهداشتن یاد شهدا، رویش جوانان مدافع حرم است 🔻 رهبر انقلاب در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای استان کرمان: 🎥 دشمنان میخواهند احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود. تجربه کرده‌اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده میشود، جوان امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را وقتی میفهمد که یکجایی در آنطرف منطقه دارند با دشمنان میجنگند، پا میشود میرود حلب، بوکمال، زینبیه، بنا میکند جنگیدن و به شهادت هم میرسد... ۹۷/۱۲/۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشجوی مشروطی: هوالحکیم « برای ایران از محمدجواد... تا محمدجواد...! » ◀️ هشت سال تمام اراده نظام سلطه در سوریه متمرکز شد تا کمر جبهه مقاومت را بشکند و...! ◀️ در این مدت به هر اقدام ناجوانمردنه ای متوسل شدند دهها هزار نفر ازملت سوریه و عراق و... را به خاک وخون کشیدندو... ! ◀️ به مردم ایران اینطور القا می کردند بگویید سوریه به ماچه ربطی دارد؟اما خودشان بافاصله هزاران کیلومتر ازسوریه می گویند: فقط هفت تریلیون دلار پول خرج کرده ایم و...! ◀️ ازشیطان بزرگ واذنابش غیر از این هم توقعی نبوده ونیست و بحمدالله مردان مردی همچون حاج قاسم درجبهه مقاومت ایستادند و مشمول نصرت الهی شدند وکمر اراده شیطان را شکستندو...! ◀️ محصول این ایستادگی ببارنشست وپس ازهشت سال حصر ، رییس جمهور منتخب وقانونی وشجاع سوریه به دیدار رهبرمعظم انقلاب آمدند ، این دیدار خود انقلابی درمنطقه وجهان بود لذاتحمل انتشار خبرش برای آمریکا و صهیونیستها خیلی گران آمد ، دشمن بشدت بدنبال کم کردن اثر سیاسی و رسانه ای این پیروزی عظیم بودو...! ◀️ اما محمدجوادظریف بعنوان وزیر امور خارجه دریک اقدام غیرمنتظره در تویتر استعفای خود را رسانه ای کرد و...!!! ◀️ براستی آقای ظریف که خود را یک دیپلمات کارکشته می داند و همکیشانش او راخدای دیپلماسی می دانند ، چرا و با چه استدلالی دراوج این پیروزی موجبات انحراف افکارعمومی و مفر رسانه ای برای فرافکنی دشمنان قسم خورده این نظام را فراهم کرد؟ ◀️ آیامی شود گفت آقای ظریف اثرمعکوس این اقدام را در چنین شرایطی نمی دانست؟ یا نه می داند ولی ... ؟ ◀️ من دیپلمات نیستم و نمی دانم توجیه آقای ظریف چیست دعوای قدرت درداخل دولت بودیا.... ! اماهرعقل سلیم ووجدان بیداری می فهمدکه آورده این آب به آسیاب دشمن ریخته شدو...! ◀️ در شرایطی که این سفر با این پیام تیتر یک رسانه های بزرگ دنیا می شود بلافاصله خبر استعفا و شکاف در دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی و... در کنارش شکل می گیرد و... ! ◀️ یادمردان مردی راپاس بداریم که معتقدوبی ادعا برای ایران ایستادند! یادش بخیر محمدجواد تندگویان وزیر نفت ! ◀️ ۳۱ شهریور۵۹ که صدام با تحریک نظام سلطه به ایران حمله کرد از اولین جاهای مهمی که هدف قرار گرفت صنعت نفت و پالایشگاه آبادان بود وزیر نفت وقتی دید بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه درآتش می سوزد و صدها نفراز کارکنان صنعت نفت درمحاصره آتشند ، در تهران ننشست و بخشنامه صادر کند و مصاحبه و... ! بلکه شخصا و رأسا برای مدیریت اوضاع به منطقه رفت و پس از نجات آخرین نفرات در راه بازگشت به اسارت نیروهای بعثی درآمد ، دشمن او را می شناخت و اسارت وزیر نفت ایران برای صدام امتیاز کمی نبود ، لذا صدام او را تحت شدیدترین شکنجه ها قرار داد ، روایتها در مورد شهادت او مختلف است ۷ یا ۹ یا ۱۱ سال دراین مدت غیرانسانی ترین شکنجه ها را به جان خرید، نقل است ساده ترین شکنجه اواین بودکه در این مدت نتوانست پاهایش را دراز کندچون ابعادطول وعرض سلولش محدودبود و...! ◀️ همه خواسته صدام این بود که محمدجواد چند دقیقه ای جلوی دوربین تلوزیون بغداد بایستد و یک مصاحبه و... همه چیز تمام می شود حتی گفتند ما میتوانیم بوسیله منافقین خانواده شما را هم از ایران خارج کنیم و تو را آزاد کنیم و...! ◀️ محمد جوادزنده زنده درآن سلول پوسید اماداغ آرزوی یک کلمه که مستمسکی برای دشمن علیه ایران باشد را در دل صدام و اربابانش گذاشت یاد این وزیر با مرام ایرانی بخیر! ◀️ بعد از۲۰ سال صدام حاضرشدجسدش را تحویل دهد ، یکی ازدوستانش نقل می کند:« در اواخر حکومت صدام ملعون با هیاتی به اتفاق پدرش ازایران رفتیم جسدمحمدجواد را ازبعثیها ها تحویل بگیریم دوستانی از وزارت بهداشت وامورخارجه و...هم بودند برای همه اعضای گروه سئوال بود پدری بعد از این همه سال با جسدپسرش مواجهه می شود که در سخترین شرایط وغربت بشهادت رسیده و..چه عکسل العملی دارد؟! ◀️ اما درکمال ناباوری پدر محمدجواد خیلی عادی برخورد کرد و همه متعجب شدیم ! ◀️ پیکرمطهر محمدجواد را بردیم کربلا و نجف و...آمدیم بسمت ایران وقتی که به مرز خسروی رسیدیم حاج آقاتندگویان بمحض رویت پرچم ایران روی پاسگاه مرزی گفت :رسیدیم ایران؟ گفتیم بله گفت:نگهدارید نگه داشتند، خودش را انداخت روی جنازه فرزند شهیدش و آنقدر گریه کرد تا از هوش رفت ، او را نصفه جان رساندیم بیمارستان ، پزشکان تلاش کردند و او را احیاکردند کمی حالش بهتر شد دکترا گفتند بعلت خود نگهداری از گریه و بغض این حالت خطرناک برای او رخ داده و... ما همه به او اعتراض کردیم و گفتیم حاج آقا این چند روز چرا گریه نمی کردید و...؟! ◀️ حاج آقا تندگویان گفت:نخواستم دشمنان ایران با گریه من شادشوند! ◀️ براستی بعضی ها با چه منطق و استدلالی برای ایران خنده ها و امیدها بر لبان اوباما و ترامپ و... گذاشتند و میگذاذرند؟ بهزادزارع دانشجوی مشروطی @daneshjoomashrtii
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
امام صادق علیه السلام: 📝 فِی مُنَاجَاةِ مُوسَى علیه السلام يَا مُوسَى إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ عُقُوبَةٍ عَاقَبْتُ فِیهَا آدَمَ عِنْدَ خَطِیئَتِهِ وَ جَعَلْتُهَا مَلْعُونَةً مَلْعُونٌ مَا فِیهَا إِلَّا مَا كَانَ فِیهَا لِى، يَا مُوسَى إِنَّ عِبَادِيَ الصَّالِحِینَ زَهِدُوا فِی الدُّنْيَا بِقَدْرِ عِلْمِهِمْ وَ سَائِرَ الْخَلْقِ رَغِبُوا فِیهَا بِقَدْرِ جَهْلِهِمْ... . در مناجات موسى علیه السلام آمده است که: اى موسى دنیا خانه کیفر است، من آدم را براى خطائى که از او سر زد به آن کیفر دادم، و دنیا را لعنت شده قرار دادم، آنچه در آن است لعنت شده، مگر آنچه براى من باشد، اى موسى بندگان شایسته من به اندازه دانششان در دنیا زهد ورزیدند، و دیگران باندازه نادانیشان بدان رغبت کردند. 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه:5 روایة:9
پنجاه و پنج و پنجاه وششمین شهید محلمون که ازطرف گروه تکریم ستادیادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده محترمشان رسیدیم شهیدان ؛ 🌷 شیدالله و مجید همتی🌷 شهید شیدالله درتاریخ 1340/4/10 درتهران(فیروز کوه)دیده به جهان گشود و در سال 1343 خداوند برادری کوچکتر را به جمع خانواده شان اضافه کرد . شیدالله تحصیل خودراتاپایان راهنمایی و مجید تا دوره ابتدایی را در تهران سپری کردند ودرسال1355 به همراه خانواده به ورامین نقل مکان کردندوشیداله دوران متوسطه رادررشته ریاضی-فیزیک و مجید در رشته فرهنگ و هنر به پایان رساندند .سال آخردبیرستان مقارن باشروع انقلاب اسلامی بود .آنان درتظاهرات شرکت نموده ودر درگیریها توسط عمال رژیم به همراه چندتن ازدوستان دستگیروراهی زندان می شوند وپس ازمدتی همزمان باآزادی زندانیان سیاسی از زندان آزاد می گردند . این دو برادر همچنان به مبارزات ادامه میداند تا اینکه در 22 بهمن 1357 انقلاب به رهبری امام خمینی پیروز شد. شهید شیداله در سال 1358 قبل از ورود به دانشگاه در جریان فعالیتهای تبلیغی مجلس خبرگان جهت نصب پلاکارد به بالای طاق نصرت رفته و در حین نصب،بر اثر تصادم با سیمهای فشار قوی دچار آتش سوزی شده و به شدت مجروح میشود و مدتی در بیمارستان بستری میشود. در تابستان 1362 باتاسی ازخطبه حاج آقا قرائتی ودرسالروزازدواج حضرت محمد(ص)تشکیل خانواده داد. شهید مجید که یکی از فعالین جبهه و جنگ بود سال1362/12/18 عازم منطقه جزیره مجنون شد و در همان منطقه جاویدالاثر باقی ماند . شهید شیداله بعد از شهادت برادرسنگر را خالی نکرد و در عملیاتهای زیادی شرکت نمود تا اینکه درشهریورسال1365درشرکت مخابرات استخدام شدوپس ازاستخدام درحالیکه فرزنداولش علی شش ماه بیشترنداشت،مجدداباکسب مجوزازشرکت مخابرات،عازم مناطق جنگی درشلمچه شدند. شش ماه پس از آخرین مرخصی درفروردین ماه 1366وقتی به ایشان متذکرشدیم که فعلا تسویه کنید،فرمودند:"اگرعملیات درپیش باشد شرکت می کنم ودرغیراین صورت موقتا تسویه کرده ودرپشت جبهه مشغول می شوم."اماگویا ایشان می خواست بادنیای فانی تسویه حساب کرده وبه سوی معبودش پرواز کند.لذا درآخرین روزهای مرخصی (دهه اول فروردین سال1366)روزی خطاب به فرزندش علی که یکسال داشت روبروی تمثال مبارک حضرت امام خمینی(ره)فرمودند:"علی جان بعدازمن امام عزیزپدر توخواهدبود.پدرت رادعاکن . طولی نکشید که در منطقه شلمچه ودرعملیات کربلاهشت به فیض عظمای شهادت نائل گشت و پیکر پاک و مطهرش در اسفند ماه 1373 پس از هشت سال دوری به موطن اسلامی بازگشت و به خاک سپرده شد . "اونمی دانست که علی کوچولو بزودی شاهد از دست دادن پدر امت خواهد بود و دراندک زمان برای همیشه اوودیگرفرزندان شاهدرا یتیم خواهد کرد . ✅خصوصیات اخلاقی شهیدان شیداله و مجید ؛ شهید شیداله روزی یک جزء قران قرائت می کردند.دراجتماعات سیاسی- مذهبی وزیارت عاشوراو....هرهفته شرکت میکردند.ازنظم خاصی برخورداربودندوحدیث شریف اوصیکم بتقوی الله ونظم امرکم رادرنظر داشتند.به خانواده توجه خاصی داشتندوهرشب اعمال خودرامحاسبه میکردندوبه دیگران یاداوری می کردند.نمازشب راحتی الامکان اقامه می کردند.اهل مطالعه کتابهای مذهبی-اخلاقی بودند. شهید مجید ؛ بسیار اهل مسجد بود . به خوش اخلاقی میان دوستان و همکلاسیهایش مشهور بود . در فعالیت های فرهنگی و جهاد سازندگی شرکت مداوم داشت . مراسمات مذهبی . نماز جمعه جزو برنامه های ثابت او بود . ✅خاطره ای ازشهید شیداله؛ روزی درمنزل بودیم قبل ازطلوع آفتاب .صدای دادوبیدادازاطراف به گوش رسید.ایشان به تجسس پرداخت وپس ازاندک زمانی بامردی ژولیده وظاهرادیوانه واردحیاط شدند.باتعجب پرسیدم کیست؟گفت یه بنده خدا.اوراحمام کرد،لباسهایش راتعویض کردصبحانه دادوبه مسئولین ذیربط تحویل دادوگفتنداین موضوع راپنهان کنید. 🌺توصیه شهید شیداله به جوانان: ازملت عزیزمی خواهم که این انقلاب راکه نقطه عطفی درتاریخ اسلام است باجان ودل ودراین مقطع حساس پاس دارندودرمقابل هجوم فرهنگی ونظامی دشمن مقاومت کنند وگوش به فرمان امام باشند.به نمازاهمیت دهندوحدیث امام صادق(ع)راآویزه گوش کنند که شفاعت مابه سبک شماران نماز نمی رسد.ازخواهران مسلمان عاجزانه می خواهم زینتهای خودراازدیدنامحرم بپوشانندوضمن داشتن وقارومتانت خودمواظب باشندباعث گمراهی جوانان وعذاب الهی برای خودبه خاطررعایت نکردن حجاب نشوند.خطاب به خواهرش فرمود:دوست دارم با رعایت حجاب خود روحم راشاد ومرابه داشتن چنین خواهرانی مفتخر سازید.
✅فرازی ازوصیتنامه شهید شیداله؛ ملت باید قدرخودش رابداندودراین زمان حساس،تاریخ رامرور کند.درطول تاریخ انسان ازلحاظ انسانیت یک بار دراوج خودقرار گرفت وباردوم این اوج، انقلاب ایران بود.امیدوارم ملت این رادرک کندوبداندکه این ملت نسبت به تمام مسلمانان طول تاریخ برتری داردوبایدآنچه درتوان دارددرین راه سرمایه گذاری کند،چراکه اینهاماندنی است برای آخرت خودشان وبرای پیروزی اسلام،وافتخاربزرگی درمقطع کنونی. خداونداین لیاقت رابه ملت ماداد که دینش به دست مردم ایران جهانی شود.ازخانواده واقوام وبستگان می خواهم سعی کنندبااعمالشان راه ماراادامه دهند. مباداخدای ناکرده خون ما که بخاطر اسلام ریخته شده بااعمال ناپسندشان پایمال شود. همسرم!شرمنده ام که نتوانستم آن طورکه باید به وظایفم عمل کنم.امیدوارم مراببخشی وزینب وار صبرکنی وبا تربیت فرزندمان علی که ان شاءالله رهرو مولایمان علی(ع)باشدودوست دارم اوبه مصداق کلام امام،طلبه ای شودکه ابر قدرتها ازآنها می ترسند. همسرم میدانم برایت سخت است ولی بایادخداو سعادت جاویدآخرت،غم وغصه را از دلت دورکن. یادمصائب بزرگ اهل بیت باش،چراکه مصائب بزرگ غصه های کوچک راازبین میبردوبه انسان آرامش می بخشد.بدان که لطف خداوند همیشه شامل حالتان است.پس به رضای خداراضی باش وازاوبخواه امام سالم وزنده بماند.به فرزندانم یادآوری کن که تا زنده هستند،دست ازیاری اسلام و امام بر ندارند . ⚘روحشان شاد و یادشان گرامی⚘ ⚘نثار ارواح شهداء و امام راحل (ره) صلوات ⚘ ✍ به قلم سرکار خانم طالقانی .