eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
383 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
486 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حامیان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برس به تهش😭😭 👌👌 پیشنهاد دانلود بسیییییار زیبا😭😭😭
هدایت شده از اکبر ابدالی
📌 شاخصی برای ارزیابی مجلس یازدهم ♨️ مشق مقاومتی👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1832648704C5216a28a1a
هدایت شده از اکبر ابدالی
📍 سوال و استیضاح رئیس جمهور و وزرا حق مجلس است اما ... 🆔 @mashgh626
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
در خانه قرآن بخوانید 🖌 (ص) فرمود: خانه‏ هاى خود را به تلاوت قرآن روشن کنید و آنها را گورستان (تاریک) نکنید چنانچه یهود و نصارى کردند، در کلیساها و عبادتگاههاى خود عبادت کنند، ولى خانه های خویش را رها کنند. 🖌 قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله: نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ لَا تَتَّخِذُوهَا قُبُوراً كَمَا فَعَلَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى صَلَّوْا فِی الْكَنَائِسِ وَ الْبِيَعِ وَ عَطَّلُوا بُيُوتَهُمْ. 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 413 روایة: 1
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت عجیب "حجت السلام فاطمی‌نیا" از آیت الله سید محمدتقی‌خوانساری! با یک نماز باران سیل راه می‌افتد😳 @BisimchiMedia
🌺🌺 پایـی که جا مانـد 🌺🌺 🇮🇷 قسمت سی‌ و دوم 🇮🇷 قسمت قبل: https://eitaa.com/salonemotalee/157 ✅ علی، مظلوم‌ترین مجروحی بود که در اسارت دیدم. اصلا نفهمیدم چطور شهید شد. بچه ها‌ّ دور جنازه‌اش حلقه زدند. کسی نبود گریه نکند. نگهبان‌ها و پرستارها با صدای گریه وارد آسایشگاه شدند. هادی بلند شد و در حالی که بغض گلویش را گرفته بود و اشک می‌ریخت، گفت: «من طلبنی وجدنی...آن‌کس که مرا طلب کند، مرا می‌یابد. هرکس مرا یافت، می‌شناسد مرا، و کسی که مرا شناخت، عاشقم می‌شود. هرکس که عاشقم شد، عاشق او می‌شوم و هرکس را که عاشقش شدم، او را می‌کُشم، خون‌بهایش به عهده من است. کسی را که دیه‌اش به عهده‌ام است، خودم خون‌بهای او هستم» هادی ادامه داد: «بچه‌ها خوش به حال علی و امثال علی که خداوند خودش خون بهای آن‌هاست. خوش به حال علی که رفت. ما که موندیم، آدم‌های بی‌عرضه‌ای بودیم، موندیم تا ناراحتی اماممون رو ببینیم، موندیم تا جام زهر نوشیدن اماممون رو ببینیم. ماها سربازها و بسیجی‌های خوبی برای اماممون نبودیم» ✅ امروز سوم شهریور ۱۳۶۷. توفیق احمد وارد آسایشگاه شد. از تمام شدن جنگ خوشحال بود. گفت: «من نمیدانم شما بسیجی‌ها هشت سال چطوری در مقابل ارتش عراق مقاومت کردید، صدام خواب بدی برای شما دیده بود. سال ۱۳۵۹ عراق فقط شش لشکر پیاده و زرهی و مکانیزه داشت.در صورتی که سال ۱۳۶۳ به چهل و چهار لشکر رسید. شما در برابر این همه لشکر زرهی،مکانیزه و پیاده چه جوری مقاومت کردید!؟» گفتم: «با توکل به خدا و اهل بیت» ✅ بعد از ظهر، ما را در حیاط بیمارستان جمع کردند.گفتند میخواهند ما را اردوگاه ببرند. گویا آن بخش از بیمارستان برای همیشه از وجود مجروحان ایرانی خالی می‌شد. از اینکه می‌خواستند ما را به اردوگاه ببرند،خوشحال بودم. لطیف دهقان گفته بود: «اردوگاه بهتر از زندان و بیمارستان الرشید است!» ماشین فولکس استیشن کرم‌رنگی کنار درِ ورودی منتظرمان بود. ✅ امروز شنبه پنجم شهریور ۱۳۶۷- مقصد بعدی را نمی‌دانستیم. هشت نفر بودیم. از فولکس استیشن پیاده شدیم. پارچه روی چشم‌هایمان را باز کردند.تا چشمم به زندان الرشید افتاد، تعجب کردم! با خودم گفتم: «دوباره زندان الرشید؟!» زندانی که در و دیوارش خاطراتی تلخ برای بچه‌های پد خندق داشت. زندانی که از دژبان‌هایش بیزار بودیم. ما را به زندان شماره یک بردند. دفعه قبل زندان شماره دو بودم! بچه‌های پدخندق را به اردوگاه ۱۳ رمادیه برده بودند. دیگر هیچ‌وقت آن‌ها را ندیدم. یکی دو بار که بچه‌های پدخندق از جمله الله‌بخش حافظی، در نامه‌هایی که به خانواده‌هایشان نوشتند، وضعیت مرا هم نوشته بودند، بخش سانسور اداره استخبارات عراق،از ارسال آن‌ نامه‌ها به ایران جلوگیری کرده بود. ✅ با صدای نکره یکی از نگهبان‌ها که گفت: «یالا بسرعه، یالا ادخل، یالا سریع داخل شید» وارد سلول‌ها شدیم. بیشتر اسرای زندان شماره یک ارتشی بودند. تعدادی از بچه‌های سپاه و بسیج که دو ماه قبل، در شلمچه اسیر شده بودند، هنوز آنجا بودند. قیافه‌هایشان به هم ریخته بود. عراقی‌ها روزی چهار،پنج ساعت آن‌ها را در حیاط زندان جلوی آفتاب سوزان نگه می‌داشتند. شب‌، بچه‌ها روی موزائیک می‌خوابیدند. به ما تازه واردها پتو نمی‌دادند. عباس پتوی خودش را به ما داد.پتو را برای متکا لوله کردیم. شب‌های الرشید خیلی گرم بود،اما محبت و همدلی بچه‌ها گرم‌تر. ◀️ ادامه دارد . . . قسمت بعد: https://eitaa.com/salonemotalee/159
هدایت شده از اکبر ابدالی
✅ اعلام توسط سیدحسن نصرالله 🔸 گفتمان به لبنان رسید سخنان سیدحسن نصرالله در آستانه سالگرد جنگ 33 روزه: 🔹 طی دو دهه گذشته سیاست‌های اقتصادی در کشور بر نقش لبنان در قالب صلح منطقه‌ای استوار بود تا کشور بر بخش خدماتی تکیه کند و با این کار بخش‌های و به چند دلیل ضربه خوردند.‎ 🔹 باید از طریق تبدیل لبنان به یک کشور بعد از آن‌که سالهای متمادی تنها بود، تهدید را به فرصت تبدیل کنیم. 🔹 از پیش‌شرط‌های زندگی عزتمند برای هر ملتی آن است که کشوری تولیدکننده باشد، کشاورزی و صنعت برای هر ملتی مانند آب و اکسیژن است. تبدیل لبنان به یک کشور تولیدکننده مسئولیتی است که هم به‌عهده دولت و هم بر دوش ملت قرار دارد. 🔹 ما در حزب‌الله لبنانی‌ها را دعوت به ورود به عرصه احیای بخش‌های صنعت و کشاورزی می‌کنیم، این امر شرط اساسی بقا و زندگی آبرومندانه ما خواهد بود. ما در حزب‌الله تصمیم به مقابله با جنگ فروپاشی و گرسنگی گرفته‌ایم، حزب‌الله با تمام امکانات، توانمندی‌ها، دوستان و متحدانش در قلب این تقابل قرار خواهد گرفت. 🔹 ما امروز در جنگ صنعت و کشاورزی هستیم باید اینجا باشیم و این میدان جدیدی است که باید در آن حاضر باشیم. 👌👌 پس روز 2020.7.7 (سه‌شنبه 17 تیر 1399) باید تاریخ اعلام و و در دو سطح کشاورزی و صنعتی باشد. 🆔 @mashgh626
هدایت شده از اکبر ابدالی
📌استیضاح در ماههای پایانی دولت هیچ سودی برای كشور ندارد و ... 🔹 راههای دیگری هم برای مجاب کردن دولت به فعالیت بیشتر وجود دارد. استیضاح آخرین گام است نه اولین. 🆔 @mashgh626
هدایت شده از  امام زادگان عشق
 سالروز كشف و خنثي سازي كودتاي نوژه ! ۱۹ تير ماه سال ۵۹بود كه خبر كشف و خنثي سازي يك كودتاي نظامي كه قصد براندازي نظام نوپاي جمهوري اسلامي را داشت و اتاق جنگ آن در پايگاه هوايي خلبان شهيد محمد نوژه بود، منتشر مي شود. بر اساس اين اخبار تعداد زيادي از ارتشياني كه عمدتاً نيروهاي كلاه سبز بودند و با پيروزي انقلاب از ايران گريخته و بعداً با كمك دولت عراق به صورت قاچاقي وارد كشور شده بودند، قرار بود با هماهنگي عناصري كه هنوز در ارتش ايران حضور داشتند تحت حمايت دولت ايالات متحده و دولت عراق، با حمله هوايي به بيت امام و دفتر رياست جمهوري و مجلس و چند نقطه مهم ديگر در كشور و واگذاري حكومت به شاپور بختيار دست به كودتاي نظامي بزنند. اين كودتا به خاطر آن كه فرماندهي آن در پايگاه نظامي اي با نام شهيد نوژه بود به كودتاي نوژه معروف گشت. نسل جديد شايد از اين كودتا فقط نام آن را مي شناسند و شايد ندانند كه نوژه نام يك شهيد است! ؟ در آستانه سالروز كشف و خنثي سازي اين كودتا بر آن شديم تا پرده از اين مسئله برداريم و شهيد مظلومي چون شهيد محمد نوژهكه به حقيقت در غبار غفلت و كج سليقگي فراموش شده را معرفي كنيم.  🌷شهيد محمد نوژه🌷  محمد در سال 1324 در شهر تهران متولد شد، خانواده اش متدين و مذهبي بودند و او در ميان اين جمع مهربان و عاشق اهل بيت (ع) پرورش يافت. محمد در سن هفت سالگي به مدرسه رفت و تحصيلات خود را تا اخذ مدرك ديپلم رياضي در سال 1342 به پايان رساند و وارد دانشكده افسري شد و پس از اتمام دانشكده افسري جهت طي دوره سامانه هاي كنترل اسلحه به آمريكا رفت
هدایت شده از  امام زادگان عشق
در سال 1351 با اخذ نشان و مدرک خلبانی به جمع خلبانان اف-4 پیوست. وی در طول دوران خدمت خویش به عنوان افسر سامانه‌های کنترل اسلحه گردان 101 شکاری، رئیس شعبه عملیات مشترک، معاونت عملیات پایگاه ششم، فرمانده گردان 31 شکاری پایگاه سوم در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عهده‌دار مسؤولیت‌هایی بوده که در کمال صداقت به انجام رسانیده است. سرلشکر خلبان محمد نوژه مأموریت‌های بسیاری را انجام داد تا سرانجام در پی فرمان امام(ره) برای کمک به دکتر مصطفی چمران که در ماموریتی پرمخاطره هلی کوپتر او مورد اصابت گلوله واقع شده و در نتیجه وی در محاصره مهاجمان مسلّح گرفتار آمده بود، داوطلبانه به این عملیات اعزام شد. وی در تاریخ 25/ 5/ 1358 به همراه ستوان یکم خلبان بشیر موسوی(کابین عقب) که به جهت پشتیبانی از بالگردهای نیروی زمینی ارتش و ستون اعزامی کرمانشاه به پاوه اعزام شده بود پس از انجام عملیات، در حین انجام گشت‌های هوایی، هواپیمای آنها مورد اصابت آتشبار عناصر ضد انقلاب قرار گرفت و از کنترل خارج شد. درحالی که دست راست خلبان کابین جلو در اثر اصابت گلوله به درون کابین قطع شده بود، متأسفانه هیچیک از خلبانان فرصت استفاده از صندلی‌پران را نیافتند و هواپیما به کوه اصابت کرد و در منطقه قشلاق بین پاوه و روانسر سقوط کرد و در حالی که سرگرد خلبان محمد نوژه روزه بود با خون خویش افطار کرد. در پی این واقعه و به پاس اولین شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه سوم شکاری همدان که قبل از انقلاب به پایگاه شاهرخی و بعد از پیروزی انقلاب به پایگاه حر معروف بود به پایگاه شهید سرلشکر خلبان محمد نوژه تغییر نام یافت. ⚘روحش شاد و یادش گرامی ⚘ ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات ⚘
هدایت شده از  امام زادگان عشق
با سلام 💠قابل توجه همسایه های محترم در محله زینبیه به اطلاع می رساند خادمان شما در مسجد حضرت زینب علیها السلام در نظر دارند جشن بزرگی به میمنت روز ازدواج (ازدواج حضرت زهرا "سلام الله علیها" با حضرت علی" علیه السلام ") مصادف با اول ماه ذی الحجه برگزار نمایند . بدینوسیله از زوجهایی که در سال ۱۳۹۹ عقد کرده یا در شرف عقد هستند دعوت میگردد جهت ثبت نام در بانک اطلاعاتی و حضور در این جشن با شکوه نام و نام خانوادگی . تاریخ ثبت عقد . نام همسر و شماره تماس خود را به شماره 09125533018 پیامک نمایند . 🔺مهلت ثبت نام جهت دعوت در جشن : ۱۳۹۹/۴/۳۰ ⬅️ همچنین از تاریخ ۱۳۹۹/۵/۱جهت تکمیل بانک اطلاعات مزدوجین در طول سال ، ثبت نام صورت می گیرد . با تشکر قرارگاه فرهنگی اجتماعی مسجد حضرت زینب علیها السلام
هدایت شده از اکبر ابدالی
⛔️ سفته بازی در بورس ممنوع! 🔸 نیازمند حضور و دخالت جدی دولت است تا کسانی با سرمایه های مردم بازی نکنند. ✅ باید از مجلس جدید مطالبه کرد تا جلوگیری از سفته بازی در بورس را به جد از دولت پیگیری نماید. 🆔 @mashgh626
هدایت شده از اکبر ابدالی
◀️ 20 شرکت آماده عرضه اولیه در بورس 📌 خوب اما ناکافی مدیر نظارت بر بورس‌های سازمان بورس و اوراق بهادار با اشاره به اینکه امسال تاکنون ۷ شرکت وارد بازار سرمایه شده اند، گفت: حدود ۲۰ شرکت در مرحله ورود به بازار سرمایه هستند. با توجه به اینکه ممکن است شفاف شدن فعالیت‌های مالی شرکت‌ها برای آن‌ها هزینه‌هایی از جمله مالیات داشته باشد بنابراین برخی از شرکت‌ها تمایلی برای ورود به بازار سرمایه ندارند. پ.ن: برای تعمیق بازار و هدایت نقدینگی آن به سمت تولید، دولت و مجلس باید زیرساختی را فراهم نمایند تا نقدینگی بورس به سمت شرکتهای تولیدی و پروژه های عمرانی هدایت شود. 🆔 @mashgh626
🌸مسابقه ی دلنوشته با موضوع « چرا من حجاب را دوست دارم»🌸 🔸به زیباترین متن های ارسالی هدیه ای به رسم یاد بود تقدیم می شود جملات خود را تا تاریخ 21 تیرماه به نشانی زیر ارسال نمایید. @rahpoyan_zeynab ✅پایگاه بسیج عقیله بنی هاشم علیها سلام
کلاس والیبال ۸۰ تومان برای بچه های حلقه صالحین ۵۵ بقیه کلاسهای ورزشی۶۵ تومان برای بچه های حلقه صالحین ۵۰ تومان شروع کلاسها ۱۵ تیر زمان ثبت‌نام: از ساعت ۱۱ الی ۱۳ و یک ساعت قبل از اذان مغرب ثبت نام تا ۲۰ تیر تمدید شد @rahpoyanzeynabi
طرحی داریم برات تا همدم تنهایی ها باشه پر کننده اوقات فراغتت. «طرح بچه های خاص» بسته های کتاب در چندنوبت،بصورت رایگان و بهداشتی درب منزلتون تحویل داده میشن.کتابها مناسب دختران و پسران ۱۳ سال به بالا و مادران هست. اگه دوست دارید عضو طرح باشید اسم و آدرستون روبه شماره۰۹۳۵۴۰۲۴۴۰۴ پیامک کنید. «فرهنگی مسجد حضرت زینب(س)» @rahpoyanzeynabi
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود 🖌 حضرت علیه السلام: از امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ... خانه ه‏ایى که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خداى عزوجل در آن نشود برکتش کم شود، و فرشتگان از آن دور شوند و شیاطین در آن حاضر گردند. 🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع ... وَ إِنَّ الْبَيْتَ الَّذِی لَا يُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ لَا يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَحْضُرُهُ الشَّيَاطِینُ‏ 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 413 روایة: 3
🌺🌺 پایـی که جا مانـد 🌺🌺 قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/158 🇮🇷 قسمت سی‌ و سوم 🇮🇷 هوا خیلی گرم بود. بازداشتگاه پنگه سقفی نداشت. عراقی‌ها از جای حلقه پنکه سقفی سلول آخری که ابعادش از دیگر سلول‌ها بزرگتر بود، برای آویزان کردن اسرایی که در بازجویی حقیقت را نمی‌ گفتند، استفاده می‌کردند. جیره بندی که کردند، سهمیه آب امشب من یک لیوان شد. آب لیوانم را با قاسم فقیه نصف کردم. از قاسم خواستم سهمیه آبش را زیر پایمان بریزد، تا جای خوابمان خنک باشد. هرچند خنکی زودگذری بود، اما در آن گرما دلچسب بود. سرنگهبان وارد بازداشتگاه شد و اسم مرا خواند. فرمانده بازداشتگاه انگشت شصت دستش را به فانوسقه‌اش قلاب کرده بود و دود سیگارش را از بیرون می‌داد. - انت ناصر سلیمان منصور؟! -نعم سیدی ! - تو استخبارات کار می‌کردی؟! بند دلم ناگهان پاره شد. سرنگهبان بیرون درِ زندان مرا تحویل دژبان دیگری داد. دو دژبان کلاه قرمز مرا بردند. مرا از سالنی طولانی به عرض دو متر عبور دادند. طول آن بیشتر از پنجاه متر می‌شد.از درهای آهنی که هرکدام کمتر از نیم متر با دیگری فاصله داشت، فهمیدم زندان انفرادی است. وارد یک سلول مانده به آخر شدم، سلول فقط جای خواب یک نفر را داشت. بیش از شش، هفت ساعت کسی سراغم نیامد. گرسنه بودم و تشنه، بیشتر تشنه بودم. فک می‌کنم یکی، دو ساعتی از اذان ظهر گذشته بود. جهت قبله را نمیدانستم. با تیمم و بدون مهر نمازم را رو به چهار طرف سلول خواندم. بعد از نماز، خوابم برد. با باز شدن در سلول از خواب پریدم. نمیدانم چقدر زمان گذشته بود با اشاره و صحبت زندانبان فهمیدم می‌گوید باید با او بروم. مرا به اتاق بزرگی که در همان قسمت ورودی راهرو بود، بردند. وارد اتاق که شدم، سه نفر بودند. افسرعراقی که درجه نظامی نداشت، پرسید: «انت ناصر سلیمان منصور؟!» - نعم سیدی ! - شما در المیمونه گفتید، تو واحد اطلاعات یگانتون کار میکردید، درسته؟! - بله درسته! با خود گفتم: «جنگ تمام شده، یه نیروی اطلاعات و عملیات که اطلاعاتش به درد عراقی‌ها نمیخوره.» افسر بازجو شروع به مقدمه چینی کرد و گفت: «جنگ دیگه تموم شده.اطلاعات نظامی مناطق جنگی سوخته. اون چیزی که برای ما مهمه اطلاعات آدم‌های شما تو خاک عراقه! اون اطلاعات سوخته نیس! نیروهای اطلاعات و شناسایی شما تو ایام جنگ برای شناسایی میومدن تو خاک عراق، وارد خاک ما که میشدند بعضی وقت‌ها روزها و ماه‌ها تو خاک ما می‌موندن. بیشتر اونا عوامل و بستگان مجاهدین عراقی لشکر ۹ بدر هستند. نیروهای اطلاعات یگان شما توی روستاهای سلف، الحمدان، سلف‌الدین، حمیدان و . . . هم آدم داشتند. اونا این جاهایی که اسم بردم خونه‌ی کیا می‌رفتند، ما اسم اونایی که به شما جا می‌دادند رو می‌خوایم. همینطور نام دقیق روستاهاشون رو!» مانده بودم چه بگویم، که ادامه داد: «به سوالمون جواب بده، دروغ هم نگو. نمیتونی بگی نمی‌دونی!» وقتی این صحبتها را از زبان بازجوها شنیدم. فهمیدم استخبارات عراق بعد از جنگ فراغتی پیدا کرده تا با مجاهدین عراقی، بستگان و دوستان آن‌ها که در سال‌های جنگ با ایران همکاری می‌کردند تسویه حساب کنند. افسر بازجو درست می‌گفت. اینکه بچه‌های اطلاعات و عملیات یگان‌های سپاه، با کمک مجاهدین عراقی لشکر ۹ بدر به شناسایی اماکن نظامی دشمن می‌رفتند و در عراق روزها و ماه‌ها پناه داده می‌شدند،درست بود. به افسر بازجو گفتم: . . . ◀️ ادامه دارد . . . قسمت بعد: https://eitaa.com/salonemotalee/160