🔻حمله به خانه وحی ▪️یکی از زیدیه سخنی دارد که ابوجعفر نقیب آن را در پاسخ به جوینی کافی دانسته است: «... پس چگونه هتک ستر عایشه از گناهان کبیره‌ی موجب خلود در آتش است و بیزاری از عامل آن، از مؤکدترین پایه‌های ایمان، اما گشودن خانه فاطمه و وارد شدن بر او در خانه‌اش و جمع هیزم بر در خانه و تهدید فاطمه به آتش زدن از مؤکدترین پایه‌های ایمان؟!». (ر. ک. شرج نهج‌البلاغه، ج 20، صص 16- 17 ؛ رنج های حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) - سید جعفرمرتضی حسینی عاملی)

🔻حمله به خانه وحی ▪️مسعودی: پس راه خانه علی در پیش گرفتند و به او یورش بردند. در خانه‌اش را آتش زدند، و او را به زور بیرون کشیدند. (اثبات الوصیه، ص 143؛ بحارالانوار، ج 28، صص 308- 309 ؛ رنج های حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) - سید جعفرمرتضی حسینی عاملی)

🔻حمله به خانه وحی ▪️علامه مجلسی عهدنامه‌ای از خلیفه دوم برای معاویه در بحارالاوار آورده که ماجرای خود را با زهرا علیهاالسلام در آن حکایت کرده است. از جمله در آن آمده: «به خانه علی آمدم تا مگر او را به زبانی بیرون کشم. کنیزک فضّه که به او گفتم: به علی بگو برای بیعت با ابوبکر بیرون آید که مسلمانان بر خلافت او اجماع کرده‌اند؛ گفت: امیرالمؤمنین مشغول است. گفتم: این را فراموش کن و به او بگو بیرون آید و الّا داخل می‌شویم و او را به اکراه بیرون می‌آوریم. فاطمه بیرون آمد. پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغگو؛ چه می‌گویید؟ و چه می‌خواهید؟ گفتم: فاطمه! گفت: عمر! چه می‌خواهی؟! گفتم پسر عمویت را چه شده که تو را برای پاسخ فرستاده و خودش پشت پرده نشسته است؟ گفت: ای شقی! طغیان تو مرا بیرون آورد و حجت را بر تو تمام کرد... گفتم: این اباطیل و افسانه‌های زنانه را از سرت بیرون کن و به علی بگو بیرون بیاید. گفت مورد احترام ما نیستی، عمر! مرا از حزب شیطان می‌ترسانی؟ در حالی که حزب شیطان بس ضعیف است. گفتم: اگر علی نیاید، هیزم می‌آورم و خانه را به روی ساکنانش آتش می‌زنم، و آنان را به آتش می‌کشم یا علی را برای بیعت می‌بریم. تازیانه قنفذ را گرفتم و زدم. به خالد بن ولید گفتم: تو با مردان هیزم فراهم کنید. خودم خانه را آتش می‌زنم. فاطمه گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول او و دشمن امیرالمؤمنین. فاطمه دستهای خود را پشت در گذاشت تا مرا از باز کردن در بازدارد خواستم در را باز کنم. نتوانستم. پس با تازیانه به دستهایش زدم چنانکه دردش گرفت و من صدای ناله و گریه‌اش را می‌شنیدم. نزدیک بود که نرم شوم و از دم در بازگردم، اما کینه‌های علی و حرص او به خون دلیران عرب را به یاد آوردم... پس لگدی به در زدم که فاطمه شکمش را به آن چسبانده بود و پشت آن پنهان شده بود. چنان فریاد زد که گمان کردم که فریادش مدینه را زیر و رو کرد شنیدم که گفت: پدر! یا رسول‌اللَّه! اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می‌شود؟ آه: فضّه! مرا بگیر که به خدا قسم جنین داخل شکمم کشته شد. و شنیدم که او را درد زایمان گرفته است. او به دیوار تکیه داده بود. در را به داخل راندم و داخل شدم. به گونه‌ای در مقابلم ایستاد که جلوی دیدم را گرفت. از روی مقنعه چنان به گونه‌اش سیلی زدم که گوشواره‌اش کنده شد و روی زمین افتاد. علی بیرون آمد. چون احساس کردم که می‌آید، به سرعت بیرون دویدم و به خالد و قنفذ و کسانی که با آن دو بودند، گفتم: از خطر بزرگی نجات پیدا کردم». (بحارالانوار، ج 30، صص 293- 295؛ الهدایةالکبری، ص 417 ؛ رنج های حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) - سید جعفرمرتضی حسینی عاملی)

🔻حمله به خانه وحی ▪️در روایت دیگری آمده: «جنایت بزرگی مرتکب شدم و اینک بر خودم ایمن نیستم. این علی است که از خانه بیرون آمده. همه با هم طاقت او را نداریم. علی بیرون آمد. فاطمه دستانش را به سر برد تا آن را باز کند و از آنچه به او رسیده بود، از خدای بزرگ استغاثه کند. علی، پیراهنش را روی فاطمه انداخت و به او گفت: دختر رسول خدا! خداوند پدرت را برای جهانیان رحمت فرستاده است، پس تو نیز، ای سرور زنان! برای این خلق نگون‌بخت رحمت باش نه عذاب. درد زایمانش سخت شد. وارد خانه شد و جنینی را سقط کرد که علی او را محسن نامید. جمعیتی زیاد فراهم کردم نه برای مقابله با علی بلکه قلبم به آنان محکم شود. آمدم و او را که در محاصره قرار داشت، از خانه‌اش بیرون آوردم... ابوبکر می‌گفت: وای بر تو عمر! چه کاری بود که با فاطمه کردی؟!». (بحارالانوار، ج 39، صص 41- 42؛ معانی‌الاخبار، صص 205- 207 ؛ رنج های حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) - سید جعفرمرتضی حسینی عاملی)

🔻حمله به خانه وحی ▪️عبدالجلیل قزوینی رازی: «عمر در بر شکم فاطمه زد و فاطمه را منع کردند که بر پدر خود بگرید...». (النقص، ص 302 ؛ رنج های حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) - سید جعفرمرتضی حسینی عاملی)

از کسانی که از هجمه کنندگان به در خانه وحی دفاع می‌کنند یک سوال دارم: آیا رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آنچه را که در باره جانشینی خود نازل شده بود ابلاغ و تبيين فرمود یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است پس کسانی که آن را کتمان و جایگاه جانشین الهی را غصب کردند مصداق این آیه اند : إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ(بقره 159) ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻴﻢ ، ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﻟﻌﻨﺘﺸﺎﻥ ﻣﻰﻛﻨﺪ ، ﻭ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻫﻢ ﻟﻌﻨﺘﺸﺎﻥ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. و نیز: يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّىٰ بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا(نساء 42) ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ، ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺍی ﻛﺎﺵ ﺑﺎ ﺯﻣﻴﻦ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻣﻰﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﺳﺨﻨﻲ ﺭﺍ ﻧﻤﻰپوشاندند. چنین کسانی گناه کتمان ما انزل الله و معصیت رسولشان که مستلزم لعن ازل و ابد عذاب جاودان است بسیار عظیم‌تر از هجوم به خانه وحی است. دفاع از ایشان با وجود شواهد و اسناد قطعی که در حد تظافر و تواتر علیهشان هست و از مجموع آنها هجمه و تهدید و آتش زدن و لطمه و شهادت به روشنی اثبات می‌شود، نشانگر چه چیزی می‌تواند باشد؟

👆 عالم ربانی

✳️ #خارج_تفسیر (جلسه ۲) مباحث این جلسه: بررسی روایات فضایل سوره مبارکه فاتحه @alinasirigilani