قبلا هم گفتم همانطور که با انتصاب زنگنه به وزارت در پرونده کرسنت محکوم شدیم و هزینه پرداخت کردیم در مورد ظریف هم در همین خصوص هزینه پرداخت خواهیم کرد.
الان شاهد هستیم بعد از اینهمه هزینه و حمایت از مردم فلسطین، توسط مردم ایران در حال حاضر این صحبتهای یک مسئول ارشد ایرانی به عنوان مواضع ایران در کل جهان در حال معرفی شدن هست.
امان از حماقت و نادانی و خودخواهی عده ای
گویا خداوند بر چشم و گوش و قلبشون مهر زده تا حقیقت براشون قابل درک نباشه
#شهدا
🌹غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد.
🌷سردار مدافع حرم «حاجمهدی نیساری» که در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد!فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهیدحججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت.
🌷ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی👉
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
▫️هرگزشهدایی را که امنیت مان رامدیون شان هستیم،فراموش نکنیم.روحش شاد یادش گرامی.
۱۸مردادشهادت شهیدحججی
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 ماجرای تکان دهنده نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها
پ.ن: در نقل دیگر این ماجرا ،فرد مذکور بجای سید هاشم خراسانی ،سید ابراهیم دمشقی خادم حرم حضرت رقیه(س) عنوان شده است
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
@Quran124
࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
#یکی میاره ده تا میخوره😍
✍️#س_کامجو
👌#قربون زمان شاه را برم، یه نفر
کار می کرد، ده نفرررر میخوردن!😍
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفر نون دوغ، اشکنه، عدسی،
می خوردن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفری از آب چشمه می خوردن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده بچه از شیر مادر می خوردن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده بچه با پارچه کُهنه،
پوشک می شدن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده تا بچه روی یه تشک،
توی یه اتاق می خوابیدن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفری هفته ای یه بار حمام
عمومی می رفتین و هفتهای یه
بار لباس می شستن!
😊#یه نفر کار می کرده،
ده نفر زیر یه کرسی گرم می شدن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفر با یه جارو علفی، جارو می کردن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفری از نور یه چراغ نفتی بهره می بردن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفری، با یه بادبزن حصیری، خنک می شدن!
😊#یه نفر کار می کرد، ده نفری تا ده سال، یه لباس را می پوشیدن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفر غذا رو آتیش می پختن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفر با الاغ و قاطر، بار می بردن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفر تا ده سال، سفر نمی رفتن!
😊#یه نفر کار می کرد،
ده نفری، کفشای پلاستیکی می پوشیدن!
😜واقعا زمان شاه، چجوری یه نفر جُور ده نفر را می کشیده؟
❇️
✋#امروزه زن و شوهر کار می کنن تا خرج عروسی تالار، مبل و تخت خواب، زایشگاه، آرایشگاه، باشگاه، دانشگاه، استخر یه بچه را بده، تا خرج انواع غذای خانگی، رستورانی و ساندویچ ها، عصرونه میان وعده، دسر و انواع میوه های گرمسیری و سردسیری و خارجی و داخلی یه بچه را بده، تا خرج کالسکه، دوچرخه، موتور، ماشین و بنزین و پارکینگ و بیمه ی و خرج سفرهای تابستانی و زمستانی و به شمال و جنوب کشور و خارج از کشور یه بچه را بده، تا خرج پوشک و دستمال توالت و کاغذی و مرطوب، جعبه آرایش و عمل های زیبایی، تلفن ثابت و گوشی همراه، کامپیوتر، لپ تاپ، تبلت، اینتریت و آب و برق گاز، شهریه مهد کودک تا دانشگاه و...یه بچه را بده!
و...
نتیجه:
هرکه بامش بیشتر، برفش بیشتر👌😍
┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - دعایگشایشدرکارهاو رزق۩امامزمان ع.mp3
748.1K
💠 سه سفارش امام زمان (عج)
برای گشایش در کارها و رزق و روزی
1️⃣ بعد از فجر صبح دست بر سینه گذارد و هفتاد مرتبه بگوید👈"یا فَتّاح"
2️⃣ بعد از نماز صبح این دعا را بخواند:
❇️ وَ أُفَوِّضُ أَمرِي إِلَى اللَّهِ
❇️ إنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ
❇️فوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَامَكَرُوا لاَإِلَهَإِلاَّ أَنتَ
❇️ سُبحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
❇️ فَاستَجَبنَا لَهُ وَ نَجَّينَاهُ مِنَ الغَمِّ
❇️ و كَذَلِكَ نُنجِي المُؤمِنِينَ
❇️ حَسبُنَا اللَّهُ وَ نِعمَ الوَكِيلُ
❇️ فانقَلَبُوابِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضلٍ
❇️ لم يَمسَسهُم سُوءٌ
❇️ مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَولَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ
❇️ مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ مَا شَاءَ النَّاسُ
❇️ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِن كَرِهَ النَّاسُ
❇️ حَسبِيَ الرَّبُّ مِنَ المَربُوبِينَ
❇️ حسبِيَ الخَالِقُ مِنَ المَخلُوقِينَ
❇️ حَسبِيَ الرَّازِقُ مِنَ المَرزُوقِينَ
❇️ حسبِيَ اللَّهُ رَبُّ العَالَمِينَ
❇️ حَسبِي مَن هُوَ حَسبِي
❇️ حسبِي مَن لَم يَزَل حَسبِي
❇️حَسبِي مَنكَانَ مُذكُنتُ لَم يَزَل حَسبِي
❇️ حسبِيَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ
❇️علَيهِ تَوَكَّلتُ وَهُوَ رَبُّ العَرشِ العَظِيمِ
3️⃣ مواظبت کن به خواندن این دعا👇
لاحَولَ وَلاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ الَّذی لایَمُوتُ وَ اَلحَمدُللِهِ الَّذی لَم یَتَّخِذ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شَریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرهُ تَکبیرا
امام_زمان عج
┄═🌼💠🦋🌸💠🌼═┄
تحلیل #غیرخودیها در بیان رهبری
👈غیر خودی کسی است که دستورش را از بیگانه میگیرد؛ دلش برای بیگانه میتپد؛ دلش برای برگشتن امریکا میتپد.
آن کسی است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطهی دوستانه با امریکا بود.
به امام اهانت میکرد؛ اما برای امریکا اظهار علاقه مینمود! کسی به امام اهانت میکرد، ناراحت نمیشد؛ اما اگر کسی به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آنها اهانت میکرد، ناراحت میشد! اینها غریبهاند.
‼️اسمشان چیست، هرچه باشد؛ چه کسی هستند، به ما ربطی ندارد...
🎙خطبههای نماز جمعهی تهران به امامت مقام معظم رهبری 08/05/1378
(تبیین بحث خودی و غیرخودی)
روانشناسی ژاپنی میگوید :
سومین حرف در اسم هرکس ، نشانی از شخصیت او دارد ...
اسم خودتو به لاتین چک کن و بنویس ...
A : رمانتیک
B : مغرور
C : معصوم
D : دوست داشتنی
E : خوب و درد آور
F : احساساتی برای دیگران
G : منطقی
H : رهبر و پیشرو
I : مفید
J : خوشگذران ، هرچه پیش آید خوش آید
K : آزاردهنده
L : با نمک
M : احساساتی
N : معقول
O : پشتیبان
P : شوریده
Q : دمدمی مزاج
R : اهل عمل
S : با محبت
T : حساس
U : تقلیدگر
V : با استعداد
W : آرام
X : آسانگیر
Y : باهوش
Z : خوشگذران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدم آقای همتی وزیر پیشنهادی اقتصاد دولت چهاردهم هستن، یاد این فیلم افتادم!
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_حسین (ع)
#فلسطین
🔻 آقا به شما چه که می خواین جهانی عمل کنید⁉️
⬅️ وقتی استکبار جهانی است، ضداستکبار هم باید جهانی باشد.
🏴