#بازنشر
#روز_روابط_عمومی_۲۷_اردیبهشت
«نقش روابط عمومی در مدیریت تصویر سازمان»
ارتباطات و توزیع داده با گسترش تکنولوژیهای ارتباطی بیش از همیشه فراگیر و متنوع شده و جامعه را محلی برای عبور، تقاطع و تقابل پیام تبدیل کرده است.
از طرف دیگر، پدیدههای اجتماعی لحظه به لحظه متفاوتتر، سریعتر و ذوابعاد در حال وقوع هستند و هرکدام برای خود یک پیامد وسیع رسانهای و ارتباطاتی را به همراه دارند.این پیامد گاهی در نظام توزیع رسانه خود را نشان میدهد و گاهی در خلال ارتباطات انسانی تبلور پیدا میکند.به عبارت دیگر مردم و آحاد جامعه چه در فضای مجازی و رسانههای جمعی و چه در ارتباطات انسانی خویش در مورد پدیدههای اجتماعی گفتوگو و تبادل داده و ایده میکنند. در این بین، سازمانها و نهادها اگر بخواهند در میان این نظام ارتباطاتی و تبادلی غائب باشند، به طور قطع از میدان جامعه حذف میشوند. این حذف میتواند یک طیف گسترده پیامدی از فراموشی سازمان در افکار تا حذف ساختاری و بودجهای سازمان را در بر داشته باشد. به نظر میرسد فارغ از تلاش بخشهای سازمان در تولید بهتر و مطلوبتر و تقویت تعاملات سازمانی، روابط عمومیها میتوانند نقش بهینه ای در کمک به سازمان در جهت دوام در میدان جامعه و جلوگیری از آن پیامدهای فوقالذکر ایفا کنند.
هرچند از ابتدای حضور انسان در اجتماع، بحث تبلیغات و به نوعی روابط عمومی آغاز شد و تا تلاشهای حرفهایتر مانند آنچه ای.وی.لی (Ivy Lee) روزنامه نگار آمریکایی و بنیانگذار اصول روابط عمومی و همچنین ادوارد برنِیز(Edward Bernays)، پدر روابط عمومی نوین انجام دادند، ادامه یافت اما همچنان روابط عمومی مسیر تکامل خود را طی میکند. البته متاسفانه باید گفت روابط عمومی در ایران امروز جایگاه چندانی ندارد. شاید در گفتهها همه اذعان داشته باشند که روابط عمومی بخش مهمی از یک سازمان است اما اساسا ارادهای برای بهره برداری از آن وجود ندارد. این ادعا به طور تقریبی استثنایی ندارد و در بیشتر سازمانها و نهادهای کشور میتوان این فقدان اراده را مشاهده کرد.
برای روابط عمومی حرفهای می توان دو کارکرد عمده نام برد، یکی ناظر به بیرون سازمان و دیگری ناظر به درون سازمان. اطلاعرسانی وقایع و اخبار سازمان و معرفی آن نسبت به هر دو بخش، مشترک است. یعنی روابط عمومی باید سازمان را به بیرون و درون خود معرفی کرده و اتفاقات و اخبار سازمان را به بیرون و درون سازمان اطلاعرسانی کند.
سازمانها برای یک یا چند کارکرد به وجود آمدهاند و کارکردها به طور معمول دو دستهاند. گاهی کارکردهای خدماتی اولیه مانند آب، برق، گاز، امور عمرانی و ... که در سازمانهایی مانند آب و شهرداری میشود مشاهده کرد. گاهی نیز کارکردها همانند کارکردهای فرهنگی، از جنس نرم و غیر محسوس هستند و از نگاه مردم شاید نیازهای اولیه نباشند.
در نوع اول، عدم معرفی سازمان شاید اثر سو آنچنانی نداشته باشد چرا که خدمات و کارکردهای سخت و عینی و محسوس آن سازمانها جبران معرفی را میکند، اما در سازمانهایی از جنس دوم، معرفی و اطلاعرسانی شرط بقا سازمان و توجیه حیات آن است.
واضح است که این معرفی اگر در جامعه به خوبی انجام شود، جامعه همچنان طالب بقای سازمان است و اگر در میان مسئولان و نهادهای بالادستی و بودجهریز به خوبی انجام گیرد، ضامن تامین بودجه و تقویت و تثبیت ساختاری سازمان است. در معرفی سازمان به درون خود نیز مزایایی از جمله افزایش حس موفقیت سازمانی، تقویت عرق سازمانی، هویتیابی نیروی انسانی و مانند این وجود دارد.
این یادداشت در صدد شمارش اهداف، وظایف و کارکردهای روابط عمومی نیست بلکه میخواهد به ضرورت آن برای سازمان اشاره کند. همانطور که بیان شد ادراک عمومی مردم به عنوان مخاطب اصلی سازمان در بهرهبرداری بی واسطه یا باواسطه از سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است و در کشاکش پدیدههای اجتماعی که این ادراک را بهطور دائم تغییر میدهند، سازمان نیاز به مدیریت تصویرش در جامعه دارد.
مدیریت تصویر (Image Management) دقیقا وظیفه اصلی روابط عمومی حرفهای است که تصویر سازمان در ادراک عمومی را میسازد و یا تصویر ساخته شده را به سمت تصویر مطلوب سوق میدهد.
با توجه به تعدد سازمانها، رقابت شدید نهادها، برخی استانداردهای دوگانه در تخصیص اعتبار و بودجه از سمت نهادهای تصمیمگیر، احساس بینیازی مردم به کارکرد برخی از سازمانها اهمیت حرکت رو به جلو در روابط عمومیها را دوچندان میسازد.
به امید روزی که ادراک مردم در نزد سازمانها دارای اهمیت شود و روابط عمومیهای خود را بیش از پیش برای شکلدهی به این ادراک نسبت به سازمان خود تقویت کنند. واضح است، با توجه به کارکردهای قابل ستایش بسیاری از این نهادها فعالیت روابط عمومیها میتواند مصداقی از جهاد تبیین باشد.
لینک یادداشت در خبرگزاری تسنیم:
https://tn.ai/2713618
@ahmad_olyaei
#بازنشر
#مصاحبه (این مصاحبه سال گذشته بمناسبت رحلت حضرت امام رحمت الله علیه انجام شد)
"چرا استقرار عدالت اجتماعی یکی از محورهای جدی نظام فکری امام خمینی (ره) بود؟"
🔸اندیشه عدالت اجتماعی حضرت امام خمینی قدس سره؛ به مناسبت سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی
🎙احمد اولیایی
لینک مطالعه در خبرگزاری ایکنا؛ https://iqna.ir/00HOU5
۱۴۰۲/۳/۱۴
@ahmad_olyaei
#بازنشر
بازی سالانه؛ بودجه نهادهای فرهنگی
🔹هر ساله در این ایام یا کمی قبل و بعدتر، بودجه مصوب نهادهای فرهنگی توسط برخی با این پرسش که «با این بودجه کلان، این نهادها چه کاری برای فرهنگ کرده اند؟!» پررنگ می شود. برای مواجهه معقول با این پرسش باید به چند نکته دقت کرد؛
۱. بودجه هایی در حد ۵۰۰ میلیارد تومان در مقیاس بودجه ریزی ملی برای کشور ۸۰ میلیونی عدد بالایی نیست. از نظر روانی نباید مبهوت اعداد شد.
۲. چرا فقط بودجه نهادهای فرهنگی پررنگ می شود. هیچگاه روی بودجه دانشگاه ها توسط اینها مانور داده نمی شود اما بودجه مثلا حوزه علمیه یا نهادهای دینی که بعضاً کمتر از یک دانشگاه هستند پررنگ میشود!
۳. اساسا «فناوری اثرسنجی فرهنگی» چیست؟ یعنی چگونه می توان فهمید کار فرهنگی اثر کرده است؟ فرض کنید یک نهاد فرهنگی کتابی با هدف کاهش طلاق منتشر می کند. کتاب هم توزیع می شود. چگونه می توان فهمید کتاب در کاهش طلاق موثر بوده است؟! یا به عنوان مثال، تلویزیون یک سریال درباب احترام به والدین پخش می کند. چگونه می توان فهمید احترام به والدین در ایران بر اثر این سریال تغییر کرده است؟! اساسا فناوری اثرسنجی فرهنگی نه تنها در ایران بلکه در جهان با چالش جدی روبروست. در مورد کارکرد نهادهای فرهنگی هم این چالش وجود دارد.
۴. جامعه ایران سالهاست مورد تهاجم فرهنگی ست و این تهاجم طی ده سال گذشته با توسعه شبکه های اجتماعی ضریب بیشتری پیدا کرده است. با این همه، چگونه زیست دینی و فرهنگی هنوز در ایران زنده است؟ به عنوان مثال: نوجوانان انبوهی که در اعتکاف حاضر میشوند، تعداد زوار حرم ائمه علیهم السلام که هیچگاه کاهش ندارد، هیئات مذهبی که مملو از جوانان است، دهه هفتادی و هشتادی هایی که مدافع حرم می شوند، مراجعات فرهنگی و دینی که به حوزویان و نهادهای فرهنگی میشود (در یک نمونه فقط یک مرکز ملی پاسخگویی دینی در قم روزانه هفت تا ده هزار تماس تلفنی برای پرسش دینی_فرهنگی دریافت میکند). اینها و دهها مثال دیگر همه نشان از زنده بودن زیست دینی و فرهنگی دارد. پس، همانطور که میتوان ادعا کرد نهادهای فرهنگی کاری نمیکنند، میتوان ادعا کرد این ها پس حاصل چیست؟! قطعا بخشی حاصل تلاش نهادهاست.
۵. عموما افرادی که این ایام بر روی خبر بودجهی نهادهای فرهنگی_دینی مانور میدهند آیا لزوما دغدغه فرهنگ دارند؟! آیا نمیدانند عدالت خواهی فقط به معنای افشا نیست؟ آیا نمیدانند مثلا افشای اینترنتی بحث مالی از یک عالِم نه تنها کمکی به عدالت نمیکند بلکه دینداری مردم را تحتالشعاع قرار میدهد؟ میدانند اما آنها لزوما دغدغه دین و فرهنگ ندارند. هدف مشخصتری را دنبال میکنند!
۶. این نکات به معنای عدم ضعف کارکردی نهادهای فرهنگی نیست. به معنای فقدان آسیب در بودجه ریزی فرهنگی کشور هم نیست. به معنای غلط بودن مطالبه از نهادهای فرهنگی هم نیست. بلکه غرض ازین یادداشت نشان دادن پیچیدگی های فهم اثرسنجی کار فرهنگی و لزوم مواجهه غیرهیجانی با اخبار مالی فرهنگی است.
@ahmad_olyaei