eitaa logo
احمد اولیایی
652 دنبال‌کننده
257 عکس
67 ویدیو
9 فایل
دانش آموخته حوزه علمیه و دکتری فرهنگ و ارتباطات عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می‌نویسم از خودم... و درباره سه گانه «جامعه، فرهنگ و عدالت»؛ شاید و إن شاء الله تلاشی باشد در جهت کاستن فاصله نظر و عمل ارتباط با بنده: @Ahmadolyaei
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ زائر یعنی کسی که میل به شخص یا مکان مورد نظر دارد و از دیگران دل می کند. و او هم اکنون از همه زائرتر است. اگر ما در «مسیر» حسینیم، او مدت هاست در «مصیر» حسین است. با این حال اگر امسال مشرف می شویم، نائب الزیاره اش باشیم. @ahmad_olyaei
هدایت شده از دیده‌بان اندیشه
❇️ از خَلوَت تا جَلوَت؛ همراه با مسافر سوادکوه ✴️ برخی از مهمترین عناوین دیده‌بان ۵۰ 🖇 کوچ از علم به عشق؛ میراث عماد؛ 📌سردبیر 🖇 در رثای روشنفکر تراز انقلاب اسلامی؛ 📌محسن الویری 🖇 مبناگرایی در عین ساختارشکنی؛ 📌سید عباس صالحی 🖇 در تکاپوی عدالت‌طلبی فرهنگی؛ 📌احمد اولیایی 🖇 فرار از ماکیاولیسم مذهبی؛ 📌محسن ابراهیمی 🖇 عماد علوم اجتماعی انقلاب اسلامی؛ 📌علی اصغر اسلامی‌تنها 🖇 آشتی پست‌مدرنیسم با الهیات؛ 📌حسیب احسانی 🖇 موتور محرکه طراحی مُد؛ 📌ناهید موسوی 🆔 @Didebane_Andisheh
اربعینیات (۳)؛ امتداد 🔹پیاده روی اربعین یک بار در سال است اما قابلیت امتداد دارد. اساسا اگر با تمام ماهیت و ابعاد و رسالاتش امتداد نیابد در حد مناسک باقی می ماند و اگر امتداد یابد فرهنگ خواهد بود. اربعین را به مثابه «فرهنگ» باید دید نه اتفاق مناسکی موسمی. 🔸 همدلی، عشق و محبت در میان زواری که برای امر مقدس در کنار هم عرض ادب می کنند، با عبور از مرزها در برگشت، نباید در عراق بماند بلکه می بایست در جامعه اصلی زائر امتداد پیدا کند. این امتداد، خود را در همه حوزه های زندگی مانند اقتصاد و سیاست و فرهنگ نشان می دهد. 🔹به عنوان مثال در اقتصاد اربعینی خبری از منفعت گرایی فردی نیست. اقتصاد اربعین، اوج اقتصاد مردمی ست؛ مردمی که مواسات، زیربنای حرکت جمعی آن ها در آن ایام است. اگر این مدل از اقتصاد امتداد پیدا کند تأثیرات بسزایی در اقتصاد جامعه خواهد داشت. 🔸در حوزه فرهنگ که تفاوت، بسیار است. در فرهنگ اربعین، اساسا سبک زندگی متفاوت است و ارتباطات اجتماعی اربعینی به این سبک زندگی رنگ و بویی دگر می دهد. در این فرهنگ، چون یک خیر فرهنگی عظیم برای همه متصور است و زوار برای رسید به آن «خیر» کنار هم حرکت می کنند، ما با یک جامعه سراسر پیوسته روبرو هستیم. اگر این فرهنگ بتواند با فرهنگ فردگرای دنیای امروز مدرن که در زندگی روزمره اینترنت محور ما حاکم است، میان دو اربعین چالش کند و امتداد یابد، جامعه تغییر خواهد کرد. 🔹اربعین همه اش فضیلت است چه همین ایام در عراق تمام شود و چه در جامعه خودمان تا سال بعد امتداد یابد اما اگر امتداد یابد، وجه جامعه ساز اربعین و تمدن ساز اربعین تکمیل می شود. ▪️قسمت های قبلی را بخوانید؛ ✔️اربعینیات (۱)؛ التفات https://eitaa.com/ahmad_olyaei/236 ✔️اربعینیات (۲)؛ احیای اجتماعی نو https://eitaa.com/ahmad_olyaei/237 @Ahmad_olyaei
اربعینیات (۴)؛ وسعت 🔹امسال اربعین متفاوتی را تجربه می کنم؛ در کنار کسانی هستم که از کیلومترها آن طرف تر علیرغم مشقت ها و هزینه ها به سمت معشوق حرکت کرده اند تا دل در گرو عشق حسین علیه السلام و دست در دست شیعیان و محبین حضرت با پای پیاده طی طریق کنند و در مسیر حسین قدم بردارند. 🔸انگلستان، فرانسه، روسیه، هلند و کشورهای دیگر اروپا با سبک زندگی غربی همچنان دانشجویانی را از ایران عزیز میزبانی می کنند که سبک زندگی حسینی را در بلاد لذت های دنیوی و مادی، از دست نداده اند. این عزیزان در «اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا» در کنار تحصیل، برای اعتلای فرهنگ مطلوب خود و جامعه دانشجویی تلاش می کنند و اکنون در کنار آن ها در اربعین، مشق اراده می کنم و غیرت. 🔹ابی عبدالله علیه السلام نقطه اشتراک فرهنگ شیعی در جهان و اربعین، میعادگاه نسل جوان جامعه ساز و تمدن ساز است. ظرفیت این دانشجویان که عموما نخبه و علاقمند به بازگشت و خدمت به ایران اند، چه اکنون که پیام آور فرهنگ ایرانی_ اسلامی در اروپا هستند و چه در آینده که ایران را می سازند، بینظیر است. 🔸البته بنظر می رسد قدر آن ها آنطور که باید و شاید دانسته نمی شود. مفهوم «نخبه» و «بازگشت علمی» باید در نهادهای مرتبط مانند بنیاد نخبگان، وزارت علوم، وزارت بهداشت و مانند آن ها بازخوانی شود. پ.ن: عکس مربوط به امروز، اربعین ۱۴۰۲، نجف اشرف؛ در کنار محمد حسین از انگلستان و محمدرضا از فرانسه. @ahmad_olyaei
انعکاس یادداشت های «اربعینیات» در روزنامه فرهیختگان 🌐https://farhikhtegandaily.com/page/241873/ @ahmad_olyaei
🎙خبرگزاری_ایکنا 🗓 تاریخ انتشار؛ ۱۴۰۲/۶/۱۴ «اتحاد مسلمانان؛ فراروایتی از اربعین که باید برای جهانیان مخابره کنیم» 🌐لینک مصاحبه؛ https://iqna.ir/fa/news/4166823 @ahmad_olyaei
هدایت شده از حبیب‌اله بابائی
«امید معکوس» مصطفی ملکیان جناب استاد ملکیان اخیرا پرسشی را مطرح کرده‌اند که «چرا به آیندۀ ایران امیدوارم؟» ایشان بهانۀ امیدواری به آینده ایران را در این می‌دانند که نسل جوان ما غرب، فلسفه غرب، علوم غربی،هنر غربی و فنون غربی را شناخته است به گونه‌ای برتر و بالاتر از دیگر کشورهای اسلامی و حتی بیشتر از اندازۀ خودِ غربیان. اینکه مثل ایشان به مقوله «امید» می‌پردازند واقعا جای امیدواری است، ولی آنجا که می‌بینید همین امید، زمینه را برای انحطاط و پس‌رفت می‌گشاید مایۀ ناامیدی و حسرت است. از این رو، باید نکاتی را متذکر شد: 1. آیا خواندن مدرنیته (آنهم ترجمه‌های مغلوط مدرنیته در ایران، آنهم هم گزیده‌های سکولار از مدرنیته، و نیز آنهم قسمت‌های تاریخ‌گذشتۀ از غرب) به شناخت از غرب منتهی می شود یا ما را به تعبیر برخی از محققان «انباردار کالاهای مصرفی غرب» قرار می‌دهد. چه‌طور جامعه‌ حوزوی و دانشگاهی که اندازۀ یک واحد درسی، غرب‌شناسی نمی خواند و به اندازه یک کتاب محققانه در باره شناخت غرب (نه مدرنیته) نمی‌نویسد، می تواند ادعای غرب‌شناسی پیدا ‌کند؟ 2. از استاد ملکیان باید پرسید که آینده ما در گرو کدامین نسل است، نسلی که غرب را شناخته است، یا نسلی که «خود» را می‌شناسد؟ در میانۀ «خود» و «غرب» اولویت ما برای آینده کدام است؟ چرا ایشان در این امیدواری، هیچ و هیچ به شناخت «خود» اشاره نمی‌کند. اساسا از نظر ایشان، نسبت شناخت ما از غرب با شناخت ما از خود چیست و ما چسان از مسیر شناخت غرب به شکوفایی و آیندۀ درخشان خود می‌رسیم؟ 3. از نظر جناب ملکیان، ما در مدرن شدگی ترقی کرده ایم و باید به آینده‌ای بازتر همچنان امیدوار باشیم. مثال‌های ایشان را توجه کنید: اینکه چون الان خانم‌های ما مجبور نیستند پوشیه بزنند پس رو به رشدیم؛ اینکه ما در خانه ویدئو داریم پس آینده‌ای خوب در انتظار ماست. جناب ملکیان به این سئوال پاسخ نمی دهند که غرب در ایران کدامین امیدهای ما را در حوزه آموزش، در حوزه فرهنگ عمومی و اخلاقیات اجتماعی، در تأمین ارزش‌های خانوادگی، در ساخت عدالت اجتماعی، در عرصه رفاه عمومی و اقتصادی، برآورده کرده است؟ همین‌طور معلوم نیست جناب ایشان در امیدواری‌شان و در میزان ترقی انسان ایرانی در این چهل و اندی سال چرا به «استقلال سیاسی و استقلال اجتماعی»، به «رشد علمی»، به «امنیت فراگیر در منطقه» و نیز به «رشد و توسعۀ معنویت» اشاره‌ای نمی‌کند و آنها را در پازل امیدواری خود نمی‌گنجاند و از آنها الهامی برای خوشینی دریافت نمی‌کند؟! 4. آقای ملکیان، در مورد کشورهای اسلامی واقعا به گزاف سخن گفته است. به نظرم جناب ملکیان اندیشه‌های نوین ترک‌های امروز در دانشگاه های جدید ترکیه، محققان مسلمان در موسسات علمی جهان عرب، پژوهشگران شبه قاره و نیز اندیشمندان شرق آسیا در جاهایی مثل ISTAC را نمی‌شناسد و از این رو خود را به راحتی بالا می‌بیند. برخی از نخبگان جهان عرب در همین کشورهای عربی مثل قطر، مثل تونس، حتی مثل سوریه گاه چندین دهه از امثال ماها و نیز از اساتیدی مثل ملکیان جلوتر، غربی‌تر (در ادبیات سکولار) و مسلمان‌تر (در ادبیات دینی‌شان) هستند. اساتیدی مثل جناب ملکیان که به تواضع شهرت دارند، نباید مخاطبین و دانشجویان خود را متوهم بار بیاورند و در غرور تاریخی‌ و گاه جهل مرکب‌ نسل امروز، که از کشورهای پیرامون و از زبان آنها هیچ نمی‌داند، بدمند. 5. دوگانۀ «تجدد» و «تمدن» را همواره باید در نظر داشت. واقعیت این است که «تجدد» در ایران در یک فرایند کاریکاتوری شکل گرفته است به گونه‌ای که به جدّ می‌توان گفت که «تجدد غربی در غرب» تفاوت‌های بنیادین و اساسی‌ای دارد با «تجدد غربی در شرق» از جمله در ایران. یعنی همان میزان از پیشرفت غربی در غرب، برای شرقیِ در شرق حاصل نشده است. آنچه جناب ملکیان همچنان بدان امیدوار است، تجدد شکسته‌ و آب‌رفته‌ای است که نه مدرنیتۀ اورجینال غربی است و نه مدرنیتۀ بومی شدۀ شرقی (ببینید همین وضعیت حجاب ما را که از پوشیه عبور کرده‌ایم و پوشش استاندارد لیبرال را هم پیدا نکرده ایم و حالا از جناب ملکیان بخواهید هویت یا بی هویتی همین حجاب موجود امروز را که نه غربی است و نه شرقی، تعریف کند و آینده‌ای برای آن ترسیم نماید.) حال در این سیر معیوب تجدد، جناب استاد ما را به چه آینده‌ای از غربی شدن امیدوار می‌سازد؟ 6. بله باید به آینده امید داشت، ولی نه به آینده تجدد غربی در ایران، بلکه باید به آینده تمدن ایرانی و اسلامی امیدوار بود. تمدنی که صبغۀ ایرانی بودن، مسلمان بودن، و معاصر بودن در آن جامعه، شاخص و برجسته باشد. ما امید داریم به ساخت آیندۀ خود، آینده‌ای که از رهگذر شناخت خود (نه از رهگذر صِرف ترجمۀ دیگران) و تکیه بر دارایی‌های خود و الگوهای خودی حاصل می‌شود. @Habibollah_Babai
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸🔸🔸یک کار فرهنگی تمیز...؛ روایت آینده ولنگاری🔸🔸🔸 ✍چگونه بی حجابی آغاز خواسته های غیر انسانی و ضد جامعه خواهد شد؟! 🎥 تیزر فرهنگی «غیر عادی» 🔹سرپرست گویندگان این کار بر عهده دوست خوبم علی زکریایی بوده. 📎دریافت اثر با کیفیت بالاتر: https://eitaa.com/gheyre_aaddi/17 @ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۱)؛ راهبرد 🔹تاریخ جهان آنچنان پیچ و خم های عجیبی دارد که تصمیم گیری و انتخاب را در بزنگاه های امروز سخت می کند. این سختی هم برای دولت (state) هاست و هم برای ملت ها. چرا که دولت و ملت فقط در کنار یکدیگر می توانند به موفقیت دست یابند. 🔹 رابطه ایران و روسیه یکی از همان بزنگاه هایی ست که اگر به خوبی فهم نشود، به بدی در تاریخ جهان ثبت خواهد شد. 🔹اکنون نیاز به راهبری همه جانبه داریم تا این فرصت تاریخی از بین نرود. 🔹سفری اخیرا به این کشور داشتم، هر چند کوتاه بود اما در تعدادی یادداشت اهم برداشت هایم را تقدیم می کنم. @ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۲)؛ هویت بصری 🔹تمام ملت ها برای نشان دادن و حفظ هویت خود تلاش می کنند اما آنچه در روسیه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد هویت بصری است. 🔸هویت بصری (Visual identity) یعنی بازنمایی هویت از طریق تصویر و نماد به گونه ای که گویای فرهنگ ملی و مذهبی و تاریخی جامعه باشد.‌ این هویت را میتوان در سطح شهر، مترو، دیوارها، درب ها و ... مشاهده کرد. 🔹روسیه مملو ازین هویت است. شاید بتوان گفت وقتی در مسکو یا سن پترزبورگ قدم می زنید در جایی راه رفته اید که مشابهی در جهان ندارد. بعبارتی یک «انحصار هویتی» را مشاهده می کنید. 🔸اساسا تصویر، نوعی ارتباطات دیداری ایجاد می کند که سریع تر، شفاف تر و سهل تر از ارتباطات مبتنی بر کلام، پیام را منتقل می کند. در ایران ما بیشتر شاهد «کلام» و «متن» هستیم. در مساجد و مدارس و خیابان و فضای شهر عمدتا کلام (آیه، روایت، شعر، سخن) دیده می شود و کمتر از نماد و تصویر استفاده می شود و حال آنکه روسیه، جامعه ای مملو از هویت تصویری ست. 🔹چند مثال؛ تصویر یک؛ نمادی برای نشان دادن اینکه استفاده از موبایل انسان را از کتاب دور می کند. نصب شده در رستورانی در کازان تصویر دو؛ درب یک کلیسای بزرگ در سن پترزبورگ تصویر سه؛ تابلویی نصب شده در مترو سن پترزبورگ @ahmad_olyaei