🔴از «فقه جامعهزده» تا «فقه جامعهپرداز»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است:
«اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عدهای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما میفرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.»
🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت #فقه و #فقیه «جامعهزده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرفزده» را با فقه و فقیه «جامعهپرداز»، «فعال»، «پیشرو» و «عرفساز» ابراز کرده است.
جمله فوق الذکر در واقع، باور کسانی است که میکوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فسادهای سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعهپسند یا عرفپسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد!
در کف شیر نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چارهای
و عجیب این است که چنین رخوت و بیتحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفهای شرعی و الهی نیز میدانند! احتمالاً فعالیتهای پیامبران در مواجهه با طاغوتهای زمان و ناهنجاریهای فرهنگی نهادینهشده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی میپندارند!
🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعهساز» و «ساختارساز» #امام_خمینی (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوقالذکر میبینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانهای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگسازی و جامعهپردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزهای مشروع و فقهپسند نبوده است!
نیازی به توضیح ندارد که
چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد.
چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزشهای اسلامی و الهی ندارد.
چنین فقهی هرگز فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینهشده یا منکرات جامعهپسند میکند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که
لیک دعوت واردست از کردگار
با قبول و ناقبول او را چه کار
نوح نهصد سال دعوت مینمود
دم به دم انکار قومش میفزود
هیچ از گفتن عنان واپس کشید
هیچ اندر غار خاموشی خزید
اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاریهای اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت میکرد که در مقابل رفتارهای ناهنجار قوم خود قیام نمیکرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین.
#حوزه_علمیه
#حوزه_سکولار
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹