eitaa logo
سید احمد مدارایی
134 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🪨 سنگ راه دیگران نشوم 🪨 ☘شناخت وسعت☘ ما با شناخت مقدار و وسعت سرمايه‌ها به اين احساس‌ها مى‌رسيم و در نتيجه كار خود را احساس مى‌كنيم و نمى‌توانيم بازيگر يا بازيچه يا تماشاچى بمانيم. 🏃‍♂ کار من حرکت است🏃 كه كار من حركت است و دنيا راه است و من رهرو منزل عشقم و من طائر گلشن قدسم و آن قدر راه در پيش دارم كه پايم مى‌لنگد و پرواز مى‌بايدم كرد. 👀دنیا را چه می بینم؟ 👁 با اين احساس و عقيده دنيا را مى‌بينم و در نتيجه در اين راه به گونه‌اى مى‌روم كه گردى بر نخيزد و دلى اسير نگردد. 🚷نمی توانم دیگران را اسیر خود کنم🖇 دنيا راه است و من نمى‌توانم سنگ راه خلق باشم. و نمى‌توانم با چشم و صورت و گيسوان و ساق‌هايم و يا تن صدا و حركاتم خلق را به سوى خودم جذب كنم و براى خودم نگه دارم. ❕ایجاد فساد بزرگ❗️ مسأله اين نيست كه مثلا من فاسد نمى‌شوم و طلا كه پاكه چه منتش به خاكه! مسأله اين است كه ديگران نبايد آلوده شوند و نبايد دل‌هاشان اسير من باشد و نبايد من سنگ راهشان و بت بزرگشان باشم. با اين احساس من مى‌يابم كه خلق را به خود كشيدن و سنگ راه خلق شدن و استعدادها را ضايع كردن، فسادى نيست كه در يك جا حبس بشود و محدود بشود. كسى كه راه را گرفت كارش محدود نيست. 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
❤️ قلب شیعیان جایگاه اهل بیت❤️ پرسش روایاتی با تعبیر "قُلُوبُنا قُلُوبُ شِیعَتَنا" و "قُبورُنا قُلُوبُ شِیعَتِنا" در چه منبعی آمده و به لحاظ سندی چه وضعیتی دارند؟ پاسخ اجمالی با جست‌وجویی که داشتیم، عین جمله «قُبورُنا قُلُوبُ شِیعَتِنا» (مزارهای ما قلب‌های شیعیان ما است)، و یا جمله «قُلُوبُنا قُلُوبُ شِیعَتِنا»؛ (قلب‌های ما قلب‌های شیعیان ما است) را در منابع روایی معتبر نیافتیم، اگرچه در زیارتی که آن‌را تنها در منابع غیر قابل استناد مشاهده کردیم(زیارت مفجعه)، [1] فرازی مشابه وجود دارد: «السَّلَامُ عَلَیک یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... وَ فِی‏ قُلُوبِ‏ مَنْ‏ وَالاهُ‏ قَبْرُهُ‏ ...».[2] با این وجود، عبارت‌های یاد شده، محتوای صحیحی داشته و می‌توانند برداشت آزاد از روایات متعددی باشند که بیان می‌دارد قلب‌ شیعیان و امامان معصوم(ع) کاملاً به هم وابسته بوده و از یک منشأ سرچشمه گرفته‌اند و از این‌رو گویا مزار ائمه و دل‌هایشان در دل‌های دوست‌داران و شیعیانشان نهفته است:[3] پیامبر اسلام(ص): یا علی! خداوند قبر تو و فرزندانت را باغ‌ها و میدان‌هایی از باغ‌ها و میدان‌های بهشت قرار داده است و پروردگار، قلب‌ افراد نجیبی از آفریدگانش و افراد برگزیده‌ای از بندگانش را به گونه‌ای قرار داده که دلسوخته شمایند و در راه رسیدن به شما خواری و آزار را تحمل می‌کنند و قبرهای شما را آباد ساخته و برای نزدیک شدن به خدا و دوستی با پیامبرش، بسیار به زیارت آن مکان‌ها می‌شتابند.[4] امام باقر(ع): «خداوند قلوب شیعیان را از آنچه که ما را آفریده بود، آفرید و بدن‌هاى ایشان را از (طینتى) پایین‏تر از آن، پس قلوب ایشان به سوى ما مایل است؛ چون از (طینت) ما خلق شده‌اند.[5] امام صادق(ع): «خداوند شیعیان ما را رحمت کند، به خدا که آنان مؤمنان واقعى هستند، آنان‌که (به خدا سوگند) شریک مصیبت ما هستند و همواره در مصیبت ما غم می‌خورند و حسرت می‌برند».[6] امام صادق(ع): «خداوند ما را از اعلى علیین آفریده، و دل‌هاى شیعیان ما را از آنچه ما آفریده شدیم آفرید، و بدن‌هاى آنها را درجه‏اى پایین‏تر از آن خلق نمود، سپس دل‌هاى آنها به سوى ما معطوف و مشتاق گردید».[7] امام صادق(ع): «خدا (بدن و قلب) ما را از نوری که در أعلى علیین بود، خلق فرمود و قلوب شیعیان ما را از آنچه که بدن‌هاى ما را از آن آفریده بود، خلق فرمود و بدن‌هاى شیعیان ما را از طینتى غیر از طینت قلوب ایشان خلق نمود، به همین دلیل قلوب ایشان به ما تمایل دارد».[8]   [1]. «سند زیارت مفجعه»، 31602. [2]. مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد- مفتاح الجنان، محقق، اعلمی، علاء الدین، ص 510 – 511، بیروت، موسسه اعلمی، 1423ق. [3]. «علاقه شیعه به پیامبر اکرم(ص)»، 1893؛ «علاقه امامان(ع) نسبت به شیعیان»، 59537؛ «اثر پذیرش یا انکار نبوّت پیامبران و امامت ائمه اطهار(ع)»، 37512. [4]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 22، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 411، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق. [6]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص 217، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق. [7]. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 95 – 96، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق. [8]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 117، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش. منبع: اسلام کوئست نت 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
هدایت شده از کلیپ مذهبی
19.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 دستاوردهای انقلاب پس از ۴۴سال! ♦️ از پیشرفت‌های مختلف علمی تا ستون‌های متعدد قدرت نظامی 💢 کشوری که از نیاز به سیم خاردار به مجهز‌ترین موشک رسید!! امن‌ترین کشور دنیا در ناامن ترین نقطه دنیا 🔻 وضعیت ایران در مقالات پر استناد دنیا 🔸 بالاترین میزان امید به زندگی در بین کشور‌های منطقه ‼️ رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر ⭕️ نتیجه اعتماد به جوان انقلابی ⁉️ وضعیت سواد خانم‌ها در ۴۰ سال پیش ❌ رشد ۱۲ برابری پزشکان متخصص خانم 🔹 برشی از سخنرانی حجت‌ الاسلام راجی در خطبه‌های نماز جمعه تهران در سال۱۴۰۰ @clipmazhabi14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بِیتِ دِل❤
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده (حسن لطفی ۹۶/۰۴/۲۸) امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 @beharalashar کانال: بِیتِ دِل❤️ https://eitaa.com/bitedel
⁉️جواب مکاتب گوناگون به سوالهای مبهم انسان⁉️ تنها مكتبى استوار مى‏ماند كه بتواند در اين زمينه‏ها با اين دو شرط، طرحى عرضه بدارد. و بتواند سؤال‏هاى سردرگم و مبهم انسان را جوابگو باشد. چه سؤال‏هاى گنگى كه يك عمر انسان را مى‏خورند و يك عمر در او وِلوله مى‏اندازند، مگر آنكه آموخته باشد كه چگونه با اين سؤال‏ها روبرو بشود و به تنظيم آن دست بيابد. ❓چرا سؤال كنيم؟ ❓و چگونه سؤال كنيم؟ اين دو از سؤال‏هاى بنيادى هستند. مادام كه روش طرح سؤال را نياموخته باشيم به حل آن نمى‏رسيم؛ چون طرح صحيح سؤال، نيمى از جواب آن است. منبع: روش نقد ؛ ج‏1 ؛ ص66 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
⚠️ اگر سوال ها درست مطرح بشود ⚠️ ❇️اگر سؤال‏ها درست مطرح بشوند و از سرنخ شروع بشوند، با حل هر سؤال و باز شدن هر مشكل، سؤال‏ها و گره‏هاى ديگر هم باز می ‏شوند. ❇️ ❌ما در طرح سؤال از آخر شروع كرده‏ ايم، درست مثل كسى كه می خواست لباس را از آن طرف بشكافد. پيداست كه گره گره، يك عمر صرف می ‏شد و عاقبت هم نخ ‏ها تكه تكه و بريده بريده، به دست می رسيد.❌ هنگامى كه می ‏بينيم، با حل شدن يك سؤال، سؤال‏هاى ديگر حل‏ نمی ‏شوند، بايد بفهميم كه هنوز سرنخ را به دست نياورده ‏ايم.🧐 💠 ما هنگامى كه از رنگ برگ‏ها و شكل برگ‏ها می ‏پرسيم، بر فرض آن را بيابيم، وضع ساقه ‏ها و ريشه‏ ها مشخص نمی شود و همين است كه بارها گفته شده، 👈 مادام كه انسان مجهول است، اسلام معلوم نخواهد شد. مادام كه روش تفكر و معرفت را نمى‏دانيم به نورى نخواهيم رسيد. هر چند كه فلسفه ‏ى وضوء و حدث و نماز و روزه را هم يافته باشيم؛ چون بر فرض اين گره‏ها باز شدند، گره‏هاى ديگر را باز نمى‏ كنند. ضرورت ديندارى و اصالت دين را توضيح نمی ‏دهند و همين است كه پس از يك عمر بحث و ارزيابى باز هم در برابر يك تلنگر از پا می ‏افتيم و در برابر يك اشكال، شكست می خوريم. 👌 يك مكتب هنگامى ارزش می ‏يابد كه ما را از ريشه ‏ها كمك كند و با روش‏ هايش ما را، به؛ آزادى، تفكر، شناخت، احساس، عقيده (شناختى كه با احساس گره خورده) و نظام‏ها و دستورها (عمل) برساند. با اين روش و با اين برنامه‏ى بنيادى، مى‏توان مكتب‏ها را سنجيد و نقد زد و انتخاب كرد. منبع: روش نقد، ج‏1، ص: 69 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
🔍 پیش از وزن کردن نباید قضاوت کرد 🔎 قرآن در دو سوره ‏ى روم، آيه ‏ى 1 تا 8 و سوره ‏ى مدّثِّر، آيه ‏ى 18 تا 24، به من نشان می ‏دهد كه چگونه شروع كنم و از كجا پيش بيايم تا خودم و هستى و تاريخ و موضع اجتماعيم را بشناسم. 💛در سوره‏ى مدّثِّر به من می ‏آموزد، كه تفكر مقدّر، تفكرى كه از پيش اندازه‏ گيرى شده، دو مرگ همراه دارد. مرگ فكر و مرگ انتخاب.💛 💚 انَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ؛ 💚 او فكر كرد در حالى كه اندازه گرفته بود (واو حاليه است). مرده باد چگونه پيش از تفكر اندازه گرفته بود. باز هم مرده باد، آخر چگونه اندازه گرفته بود.❗️ گاهى من و تو، راجع به يك موضوع، خالى هستيم. هيچ پيش گويى نسبت به اين كيسه، به اين وزنه، نداشته‏ايم كه چند كيلو هست؟ در اين مرحله، هنگامى كه با هم آن را می كشيم، گرفتار هيچ حالتى نخواهيم شد؛ هيچ التهاب و فشار و جِر زدنى نخواهيم داشت. ولى آنجا كه با هم بحث‏ها كرده‏ايم و هر كدام، از پيش اندازه‏اى گذاشته ‏ايم و با آن تقديرهاى پيش گويى شده، به اندازه ‏گيرى پرداخته ‏ايم، در اين مرحله، تمام وجود ما التهاب است، ♨️هى می خواهم كارى بكنم كه حرف خودم درست در بيايد. می ‏خواهم جورى بكشم، كه همان وزن پيش بينى شده، بدست برسد.♨️ در اين مرحله، در من حالت‏هايى سبز می ‏شود. اين حالت‏ها بر روى‏ تفكر و نظر، بر روى فكر و تجربه، اثر می ‏گذارد. در نتيجه تفكرهاى مقدّر و نظرهاى بعدى، به ترشرويى و به ادبار و استكبار و تعصب می انجامد. 👈 ثمَّ نَظَرَ ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ. ثُمَّ ادْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ فَقالَ انْ هذا الَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ. انْ هذا الَّا قَوْلُ الْبَشَرِ. 👉 اين تأكيدها و اين جر زدن‏ها و اين استكبار و ادبار، همه به خاطر جبران كمبودهاى احساس شده است. اين حالت‏ها و التهاب‏ها، به خاطر پيش گويی ‏ها و از پيش اندازه گرفتن‏ هاست. در حالى كه انسان چگونه می تواند از پيش جلوتر از تفكر، اندازه بگيرد و موضع بگيرد. آيا اين چنينى موضعى و اندازه‏اى، با مرگ فكر و با مرگ سنجش و با مرگ انسان همراه نيست؟ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ. منبع: روش نقد، ج‏1، ص: 72 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
🔅 انتظارات امام صادق (علیه السلام) از شیعیان🔅 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
🌀 اجل داشتن دنیا با شناخت خودم 🌀 🟨من بدون واسطه خودم را می ‏يابم🟨 در نتيجه می ‏توانم از اين منع آگاهى و از اين معلومات بلاواسطه، بهره بردارى كنم و نتيجه‏ گيرى كنم و با تفكراتى در اين آگاهی ‏ها، كليد مجهول‏ ها را بدست بياورم. ✳️أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فى‏ أَنْفُسِهِم‏ ... با تفكر در خويش، به‏ قدر، به‏ اندازه‏ و ارزش‏ خودم، پى می ‏برم و در نتيجه، نقش خويش‏ و ادامه ‏ى خويش‏ را كشف می كنم و در بند شغل‏ هايم نمی مانم. آنچه تعيين كننده‏ ى شغل من می شود همان نقش من است، كه از ارزش و از قدر و از اندازه ‏ى من مايه می ‏گيرد.✳️ با اين شناخت از نفس، از قدر، از نقش، از ادامه ‏ى خود، به شناخت هستى نزديك می ‏شوم. با اين بينش از انسان، به بينش از جهان می ‏رسم و ديگر اين هستى را محدود به نُه ماه رحم و محدود به هفتاد سال رحم دوم، نمی بينم. من با شناخت قدر و نقش خودم به شناخت هستى می رسم، كه خلقت آن، با حق‏ و با اجل‏ همراه است. حق است، عبث نيست، باطل نيست، كه ادامه دارد و مرحله به مرحله است و هر مرحله مدت دارد و اجل دارد. 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
🟩 مومن آل فرعون کیست 🟩 مؤمن آل فرعون از شخصیت‌های قرآنی که پسرعمو و خزانه‌دار فرعون بود و ایمانش به خداوند را پنهان می‌کرد. او برای حفظ جان حضرت موسی(ع) ایمان خود را آشکار کرد و به جرم ایمان توسط فرعون کشته شد. آیات ۲۸ تا ۴۵ سوره غافر مربوط به داستان مؤمن آل فرعون است. در روایات شیعه از او در کنار امام علی(ع) به عنوان یکی از صدیقان و همچنین از رجعت او در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) یاد شده است. ♦️زندگی‌نامه♦️ نام او حزقیل یا حزبیل و یا خربیل بوده است.[۱] برخی مورخان، نام او را حزسل بن بوخاسل گفته‌اند.[۲] در بعضی متون او را پیامبر دانسته‌اند[یادداشت ۱][۳] حزقیل پسر عمو و خزانه‌دار فرعون بود که در مدت عمر طولانی خود ایمانش را از فرعون پنهان می‌کرد.[۴] زمانی که فرعون به او شک کرده بود تقیه می‌کند و با توریه ایمان خود را پنهان کرده و جانش را حفظ می‌کند.[۵] در زمان دعوت حضرت موسی و ایمان آوردن ساحران به موسی(ع)، مؤمن آل فرعون هم ایمان خود را آشکار می‌کند و مانند ساحران توسط فرعون کشته می‌شود. دست‌ها و انگشتان او بر روی صلیب خشک و فلج شده بود و با همان حال به قومش اشاره می‌کرد و می‌گفت: از من پیروی کنید تا شما را به راه رشد و کمال هدایت کنم.[۶] همسر حزقیل هم زنی مؤمن و معروف به صیانة الماشِطَة آرایشگر دختر فرعون بوده است که فرعون او و فرزندانش را به جرم ایمان به خدا در آتش سوزاند.[۷] مؤمن آل فرعون در سوره غافر 🟢وقَالَ رَ‌جُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یكْتُمُ إِیمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن یقُولَ رَبِّی اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَینَاتِ مِن رَّبِّكُمْ🟢 و مردی مؤمن از خاندان فرعون كه ایمان خود را نهان می‌داشت، گفت: «آیا مردی را می‌كشید كه می‌گوید: پروردگار من خداست؟ و مسلماً برای شما از جانب پروردگارتان دلایل آشكاری آورده است سوره غافر، آیه ۲۸. آیات ۲۸ تا ۴۵ سوره غافر به توصیف مؤمن آل فرعون می‌پردازد. نکاتی که از کتب تفسیری ذیل این آیات استفاده می‌شود به قرار زیر است: اولین وصفی که قرآن کریم برای مؤمن آل فرعون بکار برده کتمان ایمان است. ذیل این آیه روایتی درباره لزوم حفظ تقیه وارد شده است که امام صادق(ع) فرمود: تقیه سپر خداوند است همانطور که اگر مؤمن آل فرعون ایمان خود را آشکار می‌کرد کشته می‌شد.[۸] بعد از آنکه فرعون قصد کشتن موسی (ع) را داشت، مؤمن آل فرعون تلاش می‌کند او را نجات دهد و سخن خود با فرعونیان را در پنج موضوع زیر مطرح کرد. سخنان محتاطانه با قوم خود که لزومی به کشتن موسی(ع) نیست، اگر دروغ می‌گوید به زودی رسوا می‌شود و اگر راست بگوید نباید او را بکشیم. یادآوری سرنوشت اقوام پیشین که گرفتار عذاب الهی شدند. یادآوری نبوت حضرت یوسف(ع) و اینکه بعد از یوسف (ع) برای فرار از مسئولیت به خود می‌گفتید که بعد از او دیگر پیامبری نمی‌آید و اینگونه در اسراف و گمراهی غوطه‌ور شدید. همین سخنان باعث شد تصمیم فرعون بر کشتن موسی (ع) به تأخیر بیفتد و تصمیم بگیرد ساختمان بلندی بسازد و از آن بالا برود تا از خدای موسی اطلاعی پیدا کند. تذکر به گذرا بودن دنیا و یادآوری بهشتی که پاداش مؤمنین و افرادی است که عمل صالح دارند؛ در این پاداش تفاوتی بین زن و مرد نیست. مؤمن آل فرعون در نهایت ایمان خود را آشکار می‌کند و می‌گوید شما مرا به کفر دعوت می‌کنید و من شما را به ایمان به خداوند عزیز غفار دعوت می‌کنم. وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَی اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ترجمه: و كارم را به خدا می‌سپارم؛ خداست كه به [حال‌] بندگان [خود] بیناست. بعد از این سخنان بود که توسط فرعون به صلیب کشیده می‌شود.[۹] [۱۰] در حدیثی از امام صادق(ع) توصیه شده هنگام ترس از دشمن آیه وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَی اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ را بخوانید. نتیجه این تفویض در آیه بعد اینگونه آمده است که خداوند مؤمن آل فرعون را از مکر فرعونیان حفظ کرد. علامه طباطبایی مستند به روایات معتقد است که نتیجه آن تفویض و توکل حفظ ایمان مؤمن آل فرعون بود و نه حفظ جانش. عده‌ای بر اساس روایات اهل سنت معتقدند که خداوند جان او را حفظ کرد.[۱۱]امام صادق (ع) می‌فرماید: مؤمن آل فرعون را قطعه قطعه کردند و خداوند او را از لغزش در ایمان حفظ کرد.[۱۲] 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠
🔷مقام مؤمن آل فرعون در روایات🔷 در منابع شیعه و اهل سنت از پیامبر اکرم نقل می‌کنند که فرمودند: «صدیقون سه نفر هستند: حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزقیل مؤمن آل فرعون و علی بن ابی طالب که حضرت علی (ع) از آن دو نفر افضل است.»[۱۳] [۱۴] در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که مؤمن آل فرعون از هفده نفری است که زمان ظهور امام زمان(عج) رجعت خواهد کرد.[۱۵] زهیر بن قین در کربلا برای قومش سخن می‌گفت و نصیحت می‌کرد. امام حسین(ع) او را تشبیه به مؤمن آل فرعون کرد که مانند او بر قوم خود خیرخواهی کرده و برای ابلاغ حق همه تلاش خود را انجام می‌دهد.[۱۶] ▫️پانویس ▫️ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۴۷۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۷۵، ص۴۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۸۷. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۳،‌ ص۸۴. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۶۰۴. محلاتی، ریاحین الشریعة، دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص۱۵۳. مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۷۵، ص۴۰۲. قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۵۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۱۳، ص۱۶۲. مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۱۳، ص۱۶۳؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۴۳. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۹ق، ج۸، ص۵۲۱. سوره غافر، ۴۴. مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۹۷. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۸۲، ج۱۷، ص۵۱۳. قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۵۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۱۳، ص۱۶۲. متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۱. صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۴۷۶. عیاشی، تفسیر عیاشی، المکتبة العلمیة الاسلامیة، ج۲، ص۳۲، حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۵۵۰. قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۹ش، ص۲۴۲. 🔰سید احمد مدارایی🔰 💠https://eitaa.com/ahmadmodaraeiir💠