eitaa logo
احمد رهبری ۴۷۰
148 دنبال‌کننده
276 عکس
415 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 شیطان با این پنج نفر مشکل دارد! ✨به نام هدایتگر قـلـبــ❤️ ـها 🔷امام صادق عليه السّلام می فرمایند: قال إبليس: خمسة (أشياء) ليس لي فيهن حيلة وسائر الناس في قبضتي ... 🔶ابليس گفت: پنج نفر هستند که هيچ چاره اي براي آنها ندارم اما ديگر مردمان در مشت من هستند: 1⃣ هر که با نيت درست به خدا پناه برد و در همه کارهايش به او تکيه کند 2⃣ کسي که شب و روز بسيار تسبيح خدا گويد 3⃣ کسي که براي برادر مؤمنش آن پسندد که براي خود مي پسندد 4⃣ کسي که هر گاه مصيبتي به او مي رسد، بي تابي نمي کند 5⃣ و هر کسي که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزيش را نمي خورد. 📚 الخصال، ج 1، ص 285 https://eitaa.com/AhmadRahbari470
🔸 نوشیدن آب و لعنت بر قاتلین امام حسین علیه‌السلام داوود رَقِّى گويد: نزد حضرت امام صادق عليه السّلام بودم كه ایشان آب خواستند. هنگامى كه آب نوشيدند، ديدم حالت گریه در حضرت پیدا شد و چشمان ايشان غرق اشك شد. آن‌گاه به من فرمود: اى داوود! خداوند قاتل حسين عليه السّلام را لعنت كند! شخصی كه آب بنوشد و به ياد حسين عليه السّلام و اهل بيتش بيفتد و قاتل او را لعنت كند، خداوند صد هزار حسنه برايش مى‌نويسد، صد هزار گناه از او محو می‌کند، صد هزار درجه مقامش را بالا مى‌برد و مانند آن است كه صد هزار برده آزاد كرده است، و خداوند او را در روز قيامت با قلب خنک [و آرام و مطمئن] محشور مى‌كند. [ يَا دَاوُدُ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ ع وَ مَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ ع وَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَاد] 📚 کافی ج۶ ص۳۹۱، ح6 ✅اللهم عجل لولیک الفرج ❇️ https://eitaa.com/AhmadRahbari470
امام مسلکش از مردمِ زمانه جداست امام مظهر احقاقِ حقِ دینِ خداست امام گرچه خودش بنده‌ی خداوند است درست مثلِ خداوند، بی همانند است یقین بدان که مُبری زِ شک و تردید است امام سایه ندارد، امام خورشید است امام کعبه‌ی سیار، و خَلق حُجاج‌اند خلایقند که او را همیشه محتاج‌اند خلایقند که باید به او سلام کنند به کعبه واجبِ شرعی‌ست احترام کنند خلایقند که باید گرامی‌اش دارند امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند اگرچه خلق بدونِ امام محرومند امام و خلقِ جهان لازمند و ملزومند اگرچه خلقِ جهان را ز اوست شأنیتی به هر امامِ جماعت، سزاست جمعیتی اگرچه دینِ خداوند بی نیاز از ماست بدونِ مردم دنیا، امام هم تنهاست! سر خلافت اگر خَلق اختلاف کند امام چاره ندارد مگر مَصاف کند بنا به نص روایت، امام چون کعبه‌ست که واجب است جهان گِرد او طواف کند مطیع امرِ امامت همیشه پشت ولی‌ست اگرچه خَلق علیه وی ائتلاف کند مطیعِ امرِ ولی بینِ کوچه‌ها باید بنا به‌خواست او تیغ را غلاف کند غلاف گفتم و بازویی آمده یادم مگر که قافیه اینک مرا معاف کند قیام همت و عزمی رفیع می‌خواهد امامِ شیعه، محب نه! مطیع می‌خواهد! امامِ شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش دمی به همهمه‌ی شیعیانِ مُنفعلش به شیعه‌ی خود امامی علاقه‌مند نشد بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد امام، شیعه‌ی خود را عزیز می‌خواهد سرِ برهنه و شمشیرِ تیز می‌خواهد حدیثِ دین خدا، حرف تیغ و پیکار است اطاعت از ولی‌ُالله سخت دشوار است مطیع، بهرِ اطاعت همیشه آماده‌ست چنان که حضرت صادق نشان‌ ما داده ست * روایتی‌ست که خالی ز هرچه اشکال است ثقه‌ست چون سندش مُنتَهیُ الآمال است که بود حضرت صادق به خانه دورانی رسید محضر او شیعه‌ای خراسانی گلایه کرد به حضرت، که یا امام ششم! برای معرکه آماده‌اند این مردم نظر کنید مساجد پُر از مسلمان‌اند کنون که شکر خدا شیعیان فراوان‌اند به خَلق، حُجت خود را دگر تمام کنید زمان آن نرسیده‌ست تا قیام کنید؟! سخن رسید بدین‌جا، کلام کامل شد غلامِ خانه‌ی حضرت به خانه داخل شد امام گفت بیا و اطاعت از من کن تنورِ خانه‌ی ما را بیا و روشن کن همین که گشت تنور از حرارتش آذین خلیل‌وار برو بینِ شعله‌ها بنشین غلامِ خانه که هارون مکی است اسمش بدون اینکه ببینند ترس در جسمش بدون حرفِ اضافه در آن تنور نشست امام صادق دربِ تنور را هم بست پس از گذشتِ زمانی میان خوف و رجا  امام گفت فلانی! تنور را بگشا همین که باز شد آن از شراره‌ها گلگون غلام، سالمِ سالم پرید از آن بیرون! امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی! نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟ تویی که دعوی یاری شیعه‌ها داری بگو که شیعه‌ی اینگونه چندتا داری؟ رها ز همهمه ی شیعیان صوری باش اگر که شیعه شدی، شیعه‌ی تنوری باش * تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود تنورِ حادثه تنها همین تنور نبود دوباره در تب و تابی عجیب افتادم تنور گفتم و آمد حکایتی یادم تنورِ حضرتِ صادق اگر گلستان شد تنورِ خولیِ ملعون ز شعله سوزان شد تنور حضرت صادق اگر که عِلم افروخت سر حسین میان تنور خولی سوخت سر عزیز خدا و تنور آن فاسق در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟ سری که بود سرآمد به کل مافیها سری که خُفت به دامانِ حضرت زهرا سری که دل ز تمام فرشته‌ها می‌بُرد سری که خنده‌ی آن دل ز مرتضی می‌بُرد سری چنان که به شب‌های شامیان کوکب سری که بود فقط روی شانه‌ی زینب سری که بود چنان خطبه‌ی نَبی، سخنش سری که گریه نمودند پنج تن به تنش چرا تمامی موهاش سخت سوخته‌اند؟ سر عزیز خدا را چه‌سان فروخته‌اند؟ صدای قرآنش را شنیده‌ای خولی؟ به چند درهم سر را خریده‌ای خولی؟ کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو کدام دست، دو دندان شکسته است از او؟ ✍️ https://eitaa.com/AhmadRahbari470
👆گریز داستان (هارون مکی) به روضه‌ی
مجلس_ابن_زیاد زینب به کوفه جا چو به دارالاماره کرد بی‌صبر شد چنان‌که به تن جامه پاره کرد لب پر ز خنده دید به هر کس که بنگریست کف پر خضاب دید به هر سو نظاره کرد پوشید رخ ز موی پریشان و ز اشک و آه گردون سیاه و خرمن مه پر ستاره کرد ابن زیاد روی به زینب نمود و گفت: حرفی که رخنه‌ها به دل سنگ خاره کرد دیری نماند تا ز غم کشتن حسین منّت خدای را که غمم زود چاره کرد دیدی که تیغ شحنه ی قدرم چو شد بلند نه رحم بر جوان و نه بر شیرخواره کرد دیدی که دل شکسته تو را پای تخت من حاضر زمانه با دف و چنگ و نقّاره کرد زینب چو رعد ناله ز دل برکشید و گفت: کای بی‌خبر ز حق ز تو باید کناره کرد کُشتی ز راه ظلم کسی را که از غمش خیرالنساء به خلد برین جامه پاره کرد کُشتی ز تیغ کینه کسی را که ذوالجلال وصفش به آیه آیه ی قرآن شماره کرد پس آن لعین به خشم شد و از ره غضب بر ظالمی به کشتن زینب اشاره کرد یک‌باره چاک زد به گریبان سکینه گفت: آه و فغان که چرخ یتیمم دوباره کرد "جودی" خموش باش که این آه آتشین خرگاه مهر پر شرر از یک اشاره کرد https://eitaa.com/AhmadRahbari470
هرچند فاتح همه ی جنگ ها شدم خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم آزرده از نگاه بد آشنا شدم خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم پایین نیزه ی تو به من پشت پا زدند دست خودم نبود که از تو جدا شدم ام‌ حبیبه آمد و‌ نشاخت زینبم! من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم لب باز کردم‌ و همه کوفه لال شد من‌ هم به احترام سرت بی صدا شدم https://eitaa.com/AhmadRahbari470
من زینب غم‌پرورم اُمّ‌ حبیبه ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه حق داشتی نشناختی که زینبم من شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه باور نمیکردی ببینی بی حسینم من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه در کربلا لب تشنه او را سر بریدند در پیش چشمان ترم اُمّ‌ حبیبه هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند از اصغرم تا اکبرم اُمّ‌ حبیبه بگو به اینها صدقه بر ما حرام است من دختر پیغمبرم اُمّ‌ حبیبه امروزِ زینب را نبین من روزگاری بودم در اینجا محترم اُمّ‌ حبیبه پرده نشین کوفه بودم من که حالا در کوچه ها دربه درم اُمّ‌ حبیبه یادت می آید موی ما را شانه میزد پهلو شکسته مادرم اُمّ‌ حبیبه یادت می آید در مدینه با تو گفتم هستی تو مثل خواهرم اُمّ‌ حبیبه سر بسته میگویم برایم خواهری کن فکری برای معجرم اُمّ‌ حبیبه https://eitaa.com/AhmadRahbari470
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانی شنیدنی یا مرگِ منو بده یا مرگِ اون مأمور رو که نذری مو از دستم گرفت https://eitaa.com/AhmadRahbari470
19.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥دوستانی که در گروه ها ی فضای مجازی عضو هستند قربة الي الله اين كليپ را نشر دهند تا بر همه اتمام حجت شود. https://eitaa.com/AhmadRahbari470
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 می‌خواهم بروم کربلا ولی نمیدونم تحمل گرمای کربلا را دارم یا نه؟! https://eitaa.com/AhmadRahbari470