eitaa logo
مطالعات تاریخ معاصر
439 دنبال‌کننده
56 عکس
36 ویدیو
2 فایل
مروری بر ناگفته ها و کمتر شنیده های تاریخ معاصر ایران پادکست یاداشت های کوتاه و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خالق هستی بخش سلام و احترام در باره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در روایات فراوان سفارش شده است؛ چرا که مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان؛ باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامه های آینده خواهد بود. از آنجایی که مطالعه تاریخی و عبرت آموزی از تاریخ یکی از توصیه های متون دینی و همچنین دغدغه های مقام معظم رهبری و از مطالبات ایشان است برآن شد تا بخش هایی از یاداشت ها و مطالعاتم در رابطه با تاریخ را با شما دوستان و عزیزان در میان بگذارم . با امید به اینکه مفید واقع شده و مورد استفاده قرار بگیرد . ارادتمند - احمد سلطانی شیخ علائی https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
قال علی علیه السلام : " مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِم"(نهج البلاغه نامه 208( هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا مى شود،کسى که بصیرت و بینایى پیدا کرد مى فهمد، و آن کس که فهمید عالم مىشود.
امام علی علیه السلام خطاب به فرزند برومندش امام حسن مجتبی سلام الله علیه که آن هنگام در آغاز زندگی قرار داشتند، فرمود: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكردهام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شدهام، بلكه با مطالعه تاريخ آنان، گويا از اوّل تا پايان عمرشان با آنان بودهام، پس قسمتهاى روشن و شيرين زندگى آنان را از دوران تيرگى شناختم، و زندگانى سودمند آنان را با دوران زيان بارش شناسايى كردم، سپس از هر چيزى مهم و ارزش مند آن را، و از هر حادثهاى، زيبا و شيرين آن را براى تو برگزيدم، و ناشناخته هاى آنان را دور كردم، پس آن گونه كه پدرى مهربان نيكىها را براى فرزندش مىپسندد، من نيز بر آن شدم تو را با خوبىها تربيت كنم، زيرا در آغاز زندگى قرار دارى، تازه به روزگار روى آوردهاى، نيّتى سالم و روحى با صفا دارى. https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
در نامه ای دیگر خطاب به فرزندش فرمود: براى امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعۀ قضایاى تحقّق یافته، حوادث یافت نشده را پیش بینى کن؛ زیرا امور جهان، همانند یک دیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد؛ زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند بپذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک، فرمان نمىبرند. https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
مقام معظم رهبری : «تاریخ، درس و گنجینه‌ی اطلاعات ما از گذشته‌ی بشریت است؛ سرگذشت ماست. مگر میشود نسبت به تاریخ بی‌اعتنا بود؟» «یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد.» من کلّاً به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاّب توصیه میکنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجروی‌هایی که شما ملاحظه میکنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطّلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر،( 79/12/22) واقعاً برنامه‌ریزی کنید و قدری از تاریخ معاصر، از جمله همین قضیه تنباکو را مطالعه کنید. کتابهایی هم درباره این موضوع نوشته شده که مناسبت است آنها را بخوانید. البته مطالعه کتابهای امین را میگویم. بعضیها هستند که چون پای روحانیت و دین در میان است، از عنادی که با دین دارند، حاضر نیستند به افتخار به این بزرگی اعتراف کنند و آن را مطرح نمایند. بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران‌ (77/2/22) https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
8/بهمن/1396 روز برفی 8 بهمن 96 و فرصت در منزل بودن به دلیل بارش شدید برف که مدتها بود چنین برفی رو تهران به خودش ندیده بود ، فرصتی شد تا بعد از چند روزی مجدد فرصت مطالعه شیرین کتاب اون هم از دسته تاریخ معاصر و بخش بسیار پر عبرت مشروطه رو پیدا کنم . کتاب آخرین آوز قو اثر استاد علی ابوالحسنی (منذر) در همون صفحات نخست چند نکته به نظر قابل تامل و جالب بود که خلاصه اش رو خدمتتون عرض میکنم : **مشروطیت با شعارهای آبدار و مطنطن شروع شد و بسیاری را نیز خصوصا در آغاز فریفت . وعده « نان و کباب» شیخ سلیم تبریزی که با لهن دهاتی وار در نطقهایش به تیره بختان و بیچیزان وعده می داد که : ( اگر در گرفتن مشروطه همدستی کنید مقدار آذوقه به قدری زیاد و ترتیب تقسیم آن به اندازه ای مرتب و سهل خواهد شد که کبابهای پهن را لای سنگک برشته گذارده در خانه تان تحویل خواهند داد .)! نصرت الله فتحی با بیان این مطلب می نویسد : « نهایت رقت قضیه در این بود که آن مرحوم پهنای دستش را – روی منبر یا در حال ایستاده – قدری پایین تر گرفته به مردم می گفته است : « آی یَتیم ، آی کاسب ، آی بینوا کباب بو اینده باخ ، بو اینده »یعنی : آی یتیم ، آی کاسب ، آی بینوا کباب به این پهنا ، نگاه کن به این پهنا » . **مشروطیت عملاً دو چیز را در ایران نیمه جان کرد: 1- سلسله قاجاریه که بافت استبدادی داشتند اما همچون پهلوی بافت استعماری نداشتند .2-روحانیت شیعه . که اگر این دو نیمه جان نشده بود بعید بود یک قزاق ( رضا خان) و یک روزنامه نگار (سید ضیاء الدین طباطبایی ) به مدد اجنبی بر کشور مسلط شوند . و این مشروطه در سیر برگشت ناپذیر خود منتهی به رژیم پهلوی شد . **سلسله قاجاریه با تمام بافت استبدادی و ظالمانه به شدت استعمار ستیز بود که موارد متعددی میشودذکر کرد از جمله مبارزه با لژهای فراماسونری و نیز فرق ضاله بابی و بهائی بود و ... اما یک نکته جالب اینکه استاد علی ابوالحسنی میفرمایند : « حقیر خود در یکی از تواریخ کهن بهائیت خواندم که نوشته بود « اگر ناصرالدین شاه نبود ما بر اهل اسلام جزیه می بستیم »! اساساً معرف رضا خان – سرنگون کننده قاجاریه – به اردشیر جی و انگلیسیها ، عین الملک بهایی مشهور و پدر هویدا بود . https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
جسارت اعتراف به خطا تاریخ یعنی عبرت بوی عطر باران خرداد و نسیم خنک سحر ماه مبارک رمضان روح آدمی را جلا میدهد ، قبل از اینکه چند خطی از تاریخ را با هم مرور کنیم دو نکته : اول:یکی از مکارم اخلاقی اعتراف به خطا و اشتباه و سعی در جبران آن است . دوم:اگر بنا است فردی را در تاریخ قضاوت کنیم و یا مطالعه باید تمام ابعاد او را دید و گفت، چرا که اقتضاء انصاف این است و شرط عبرت آموزی از تاریخ همین.
سحر 5/خرداد/1397 جسارت اعتراف به خطا تاریخ یعنی عبرت بوی عطر باران خرداد و نسیم خنک سحر ماه مبارک رمضان روح آدمی را جلا میدهد ، قبل از اینکه چند خطی از تاریخ را با هم مرور کنیم دو نکته : اول : یکی از مکارم اخلاقی اعتراف به خطا و اشتباه و سعی در جبران آن است . دوم : اگر بنا است فردی را در تاریخ قضاوت کنیم و یا مطالعه باید تمام ابعاد او را دید و گفت، چرا که اقتضاء انصاف این است و شرط عبرت آموزی از تاریخ همین. در چند روز اخیر مصاحبه های جالب اردشیر زاهدی داماد شاه مخلوع و آخرین سفیر ایران در امریکا اهل مطالعه را به این فکر وا داشته ای کاش شرایطی فراهم میشد تا از اسرار زاهدی به دلیل قرابت او با خاندان پهلوی پرده برداشته میشد و... اما اعترافات جالب او هر چند اندک و مختصر بود اما صفحاتی از تاریخ برخی رجال فعال در مشروطه برایم تداعی شد ، قصه اعترافات زاهدی بی شباهت با اعترافات تقی زاده نیست و البته فصل مشترک هر دو در پهلوی است یکی پهلوی پدر و دیگری پهلوی پسر اما سید حسن تقی زاده : ( ادامه در پست اول ) نام سید حسن تقی زاده در تاریخ معاصر ایران با خیانت و دلداگی به غرب و خطاهای بی شمار در مشروطه اعم از ، تلاش برای حذف واژه مشروعه و جایگزینی کلمه مشروطه ، تلاش برای عدم نظارت فقها و انطباق قوانین مجلس با شرع ، دفاع از پیمان منعقده میان روسیه و انگلستان برای تقسیم ایران در 1286 (موسوم به قرارداد 1907) ، تمدید قرارداد استعماری دارسی زمانی که منصب وزارت مالیه را داشت ، مخالفت با ستارخان و باقر خان و تهمت غارتگری به آنان ، پیگیری تغییر خط فارسی به خط لاتین به بهانه ترقی ، خباثت هایش در اعدام شیخ فضل الله و ... و جملات معروف او «ایران باید ظاهراً و باطناً و جسماً و روحاً فرنگی‌مآب شود و بس»-«از ناخن پا تا موی سر باید غربی شد» که معرف اندیشه و تفکر اوست ، شناخته می شود. اما او در نیمه دوم عمرش به تدریج بر بسیاری از افکار و مواضع گذشته خویش خط بطلان کشید و صراحتا به خطا و افراطی بودن نظریاتش در اوایل عمر اعتراف کرد از جمله : 1- اعتراف به آلت فعل بودن در تمدید قرارداد دارسی که هر چند آبروی خود را برد اما با همین اعتراف در مجلس اعلام لغو قرارداد شد و مصدق توانست بساط کمپانی را جمع کند و سه سال بعد در جواب دادگاه لاهه استناد کرد به اعتراف تقی زاده اما مصدق بعد از اعتراف تقی زاده به اشتباهش میگوید : با تمدید قرارداد دارسی شاید مادر روزگار نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند و می گوید : خبطها و خیانتهایی از تقی زاده صورت گرفته است که با این کارها پاک شدنی نیست . 2- وقتی برادر زاده شهید مدرس ( سید حسین مدرسی ) از او میپرسد : در تغییر سلطنت و انقراض قاجاریه مدرس ، شما (تقی زاده ) و دولت آبادی و علاء و دکتر مصدق شدیدا مخالفت نمودید و نطق همه شما در مجلس بسیار محکم و مستدل بود چه شد از بین جمع شما مخالفین تنها مدرس و مصدق مورد غضب قرار گرفته ، یکی شهید و دیگری زندانی شد ؟ تقی زاده می گوید : هیچ کدام از ما ، مدرس نبودیم و نمی شدیم . غیر از او بقیه ما صلاح دیدیم همراه سیل آمده حرکت کنیم ... ما این از خود گذشتگی و شجاعت را نداشتیم که تا مرز شهادت پیش رویم ، ولی او داشت . ( مدرس ، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران ، 239-2/238 . 3- تلاش برای ارائه شکایت (از روسها هنگام اشغال ایران در پایان جنگ جهانی دوم ) علیرغم ممانعت قوام السلطنه (نخست وزیر وقت ). (چهل سال در صحنه ...، خاطرات دکتر جلال عبده ، 237-1/236.) 4- خدمت بعدی تقی زاده و یارانش ( مجتبی مینوی و حبیب یغمایی و...) مبارزه با تغییر خط و به اصطلاح پاکسازی الفاظ عربی از زبان فارسی است که توسط کسروی و پور داود و ... پیگیری میشد . و نطق او در حفظ زبان فارسی فصیح و استغفار از اینکه خود روزی خواهان تغییر خط فارسی به لاتین بوده .( یادنامه تقی زاده ، ص 99-87-39 )-( آخرین آواز قو ص 142) 5- و در آخر اعتراف به خطا و افراطی بودن فتوای ایام جوانی ( لزوم فرنگی مآبی کامل ایرانیان) که آذر 1339 در باشگاه مهرگان انجام گرفت . او می گوید : من باید اقرار کنم که فتوای تند و انقلابی من در این امر ، در چهل سال قبل در روزنامه کاوه و بعضی مقالات بعدی مبنی بر تغییرات کلی انقلابی نیز، متضمن مقداری از این نوع افراط بوده ... ( ایرانیان و اندیشه تجدد ، دکتر جمشید بهنام ، صص 113-109) اما مبدء این تنبه را می توان چنگ و دندان نشان دادن دیکتاتوری رضاخان از نیمه دوم سلطنت اش گفت .(سراب زندگی ص10) ( آخرین آواز قو ص 144) https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
29/خرداد /1397 تاریخ و سرگذشت پژوهی واقعیت هایی از دوران پهلوی بعد از ظهر گرم روزهای آخر فصل بهار و باز هم کتاب و باز هم مطالعه یکی از منابع و مآخذ مورد استفاده در تدوین تاریخ ، خاطره های اشخاص است . با هم صفحاتی از خاطرات دکتر فرتوک زاده را مرور کنیم ...
29/خرداد /1397 تاریخ و سرگذشت پژوهی واقعیت هایی از دوران پهلوی بعد از ظهر گرم روزهای آخر فصل بهار و باز هم کتاب و باز هم مطالعه ، واقعا ً هیچ چیزی به اندازه مطالعه خستگی روحی از کارهای روزمره را نمی تواند از تن خارج کند اما مطلب امروز ؛ یکی از منابع و مآخذ مورد استفاده در تدوین تاریخ ، خاطره های اشخاص است . اما نکته قابل توجه در این خاطرات این است که باید به دیده ی احتیاط نگاه کرد و اصول و معیار نقد تاریخی را به دقت در استفاده از آنها به کار بست تا از قابل اعتماد بودن آنها مطمئن شد . یکی از این دست کتابهای خاطرات ، که قابل اعتماد نیز هست و به دلیل پیوند با کتاب خاطرات احمد احمد می تواند جذاب باشد کتاب خاطرات برادر همسر است .کتابی که از جهات مختلفی دارای ارزش هایی است از جمله آنها که از کتاب خاطرات احمد احمد را خوانده و به دنبال سرنوشت مبهم همسر او و پاسخ به شبهاتی که پیرامون آن زن مجاهد و شهیده بود ، هستند و یا دهه شصتی ها به بعد - و البته تا حدودی دهه پنجاهی ها هم – که تصویر درستی از شیوه مبارزاتی و البته وضعیت معیشتی مردم در دوران پهلوی ندارن می توانند با مطالعه این کتاب واقعیات موجود آن دوران را تا حدودی درک کنند و ببینند ، نه آنچه را که امروز در فضای مجازی برای بزک کردن و تطهیر حکومت پهلوی نمایش داده می شود را چشم بسته باور کنند . اتفاقاتی در دوران پهلوی برای مردم رخ میدهد که همه را در صفی متحد برای یک هدف قرار میدهد مردم یک هدف مشترک را دنبال میکنند و آن سرنگونی رژیم مستبد و حکومت دست نشانده پهلوی است . دکتر فرتوک زاده آن روزها را اینگونه ترسیم می کند : ( خانواده ما جزء اقشار متوسط به حساب می آمد ، اکثر مردم آن زمان فقیر بودند و اصلاً سطح زندگی مردم با الان قابل مقایسه نبود . خانه ما در سر آسیاب دولاب اطراف میدان ژاله بود . کودکی ام با فقر بیشتری توام بود آن زمان ها بیشتر مردم هفته ای یک مرتبه پلو می خوردند و برنج هایی که می خریدند ، شن های زیادی داشت ، لذا به سختی پاک می کردند تا بتوانند هفته ای یک مرتبه پلو بخورند ، بیشتر مردم به این صورت زندگی می کردند و از امکانت امروزی خبری نبود . ) گزارشاتی از این دست بسیار است که البته گزارشات هر چه به حواشی شهر ها و شهرستانهای دیگر میرسد از فقر عمومی بیشتر و شدیدتری پرده برمیدارد . این وضعیت را در کنار ولخرجی ها و سفرهای عجیب و جشن های پرخرج خاندان پهلوی قرار دهید جشن هایی که حتی در عصر حاظر نیز در بین ولخرج ترین حاکمان عرب هم سراغ نداریم . https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
خود محبوب پنداری دیکتاتورها !!! بیماری خودشیفتگی بیماری مشترک تمام دیکتاتورهای تاریخ است بیماری خودشیفتگی ....
20/خرداد / 1397 خود محبوب پنداری دیکتاتورها !!! بیماری خودشیفتگی بهترین کار بعد از روزی پر تلاطم از مسائل روزمره و عمدتاً بدون داشتن ارزش معنوی ، مطالعه است ، و واقعا چه مطالعه ای شیرین تر و عبرت آموز تر از مطالعات تاریخی به ویژه تاریخ معاصر ، اسداله خان علم کسی که در دهه پایان عمر زندگی خود و البته حکومت پهلوی بیش از هر کسی به خاندان و شخص محمد رضا نزدیک بود یاداشت های روزانه ای دارد خواندنی و قابل تامل ، یکی از بیماری هایی که روانشناسان در رابطه با آن سخن میگویند و هر کدام ریشه هایی - از دوران کودکی تا اختلالات مختلف - برای آن ذکر میکنند ، بیماری مشترک تمام دیکتاتورهای تاریخ است بیماری خودشیفتگی .... قیام 15 خرداد در سال 1342 رخ داد قیامی که دلیل آن دستگیر روحانی شجاعی بود که در قم بر علیه ظلم ظالم سخن گفته بود وقتی خبر دستگیری همه جا را فرا گرفت مردم شهرهای مختلف با شعارهای « یا مرگ یا خمینی » «مرگ بر شاه » به خیابان ها سرازیر شدن اما یکی از تلخ ترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران و فجیع‌ترین حادثه ، قتل عام دهقانان کفن‌پوش ورامینی رقم خورد که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آن‌ها روبرو شده و با سلاح‌های سنگین آن‌ها را قتل عام کردند . این جنایت به قدری تلخ و گسترده بوده که برخی رسانه های خارجی هم خبر آن را منعکس کردند : برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت:" در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمينی که عليه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد". روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "ديروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... اين، شديدترين تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دينی، روح الله خمينی و ياوران او دستگير گرديدند". اما سکوت خفت بار طبقه به اصطلاح روشنفکر که بعد از ماجرای تلخ قحطی بزرگ باردیگر نشان دادند نه مرهمی بر درد این مردم که خود زخمی بد خیم هستن بر پیکره ملت ؛ کسانی که مبانی فکری خود را وام دار غرب هستند و خود را تافته ای جدا بافته میدانند کسانی که حتی مورد اعتراض جلال آل احمد قرار گرفتند که البته جایی دیگر باید در رابطه با آن سخن گفت . اما یاداشت جالب اسداله خان علم هفت سال بعد از این واقعه است هفت سال بعد از اتفاقی که در دوران نخست وزیری او و به فرمان محمد رضا شاه در تهران جوی خون راه افتاد و حالا یاداشت عَلَم و خود محبوب پنداری شاه : دوشنبه 9 آذر 1349 در مورد نوشتن وصیت نامه اش صحبت کرد[محمدرضاشاه]و از من خواست که در پنهانی ترین شرایط اطلاعات لازم را فراهم بیاورم .... شاه گفت : « ثروت من باید به ملتم برسد ، فقط مقدار کمی از آن برای بچه ها بماند ....» گفتم :« ... سه چیز باعث بقاء ولیعهد بر تخت سلطنت می شود ؛ ذکاوت و کفایت مشاورینش ، کنترل بر ارتش ؛ و سرانجام ثروتش » شاه گفت : « خداوند خودش فراهم میکند » گفتم : تردید ندارم اما فراموش نکنید که خود شما متجاوز از 20 میلیون دلار از پدر فقیدتان به ارث بردید ؛ که امروز معادل 100 میلیون دلار است ...» شاه گفت : « مردم ایران امروز عاشق من هستند و هرگز به من پشت نخواهند کرد » گفتم « همینطور است که میفرمایید ... اما فراموش نکنید که همین مردم بودند که پشت سر مصدق هم قرار گرفتند و شما را وادار کردند که کشور را ترک کنید . ادعای شاه مبنی بر تعلق ثروت به ملتش با رفتار او در طول سلطنت و ثروتی که از ایران خارج کرد هیچ نسبتی ندارد . اشاره علم به ارث بیست میلیون دلاری خود بیانگر گوشه ای از این ثروت نامشروع شاه بود . دریافت رشوه از معاملات تسلیحاتی و ... ولخرجی های شاه و خانواده او دلیل دیگری بر بطلان چنین ادعاهایی است . https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor