May 11
به نام خالق هستی بخش
سلام و احترام
در باره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در روایات فراوان سفارش شده است؛ چرا که مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان؛ باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامه های آینده خواهد بود.
از آنجایی که مطالعه تاریخی و عبرت آموزی از تاریخ یکی از توصیه های متون دینی و همچنین دغدغه های مقام معظم رهبری و از مطالبات ایشان است برآن شد تا بخش هایی از یاداشت ها و مطالعاتم در رابطه با تاریخ را با شما دوستان و عزیزان در میان بگذارم .
با امید به اینکه مفید واقع شده و مورد استفاده قرار بگیرد .
ارادتمند - احمد سلطانی شیخ علائی
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
قال علی علیه السلام : " مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِم"(نهج البلاغه نامه 208(
هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا مى شود،کسى که بصیرت و بینایى پیدا کرد مى فهمد، و آن کس که فهمید عالم مىشود.
امام علی علیه السلام خطاب به فرزند برومندش امام حسن مجتبی سلام الله علیه که آن هنگام در آغاز زندگی قرار داشتند، فرمود:
پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكردهام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شدهام، بلكه با مطالعه تاريخ آنان، گويا از اوّل تا پايان عمرشان با آنان بودهام، پس قسمتهاى روشن و شيرين زندگى آنان را از دوران تيرگى شناختم، و زندگانى سودمند آنان را با دوران زيان بارش شناسايى كردم، سپس از هر چيزى مهم و ارزش مند آن را، و از هر حادثهاى، زيبا و شيرين آن را براى تو برگزيدم، و ناشناخته هاى آنان را دور كردم، پس آن گونه كه پدرى مهربان نيكىها را براى فرزندش مىپسندد، من نيز بر آن شدم تو را با خوبىها تربيت كنم، زيرا در آغاز زندگى قرار دارى، تازه به روزگار روى آوردهاى، نيّتى سالم و روحى با صفا دارى.
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
در نامه ای دیگر خطاب به فرزندش فرمود:
براى امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعۀ قضایاى تحقّق یافته، حوادث یافت نشده را پیش بینى کن؛ زیرا امور جهان، همانند یک دیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد؛ زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند بپذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک، فرمان نمىبرند.
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
مقام معظم رهبری :
«تاریخ، درس و گنجینهی اطلاعات ما از گذشتهی بشریت است؛ سرگذشت ماست. مگر میشود نسبت به تاریخ بیاعتنا بود؟»
«یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالندهی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده بهکار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد.»
من کلّاً به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاّب توصیه میکنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجرویهایی که شما ملاحظه میکنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - بهویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطّلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر،( 79/12/22)
واقعاً برنامهریزی کنید و قدری از تاریخ معاصر، از جمله همین قضیه تنباکو را مطالعه کنید. کتابهایی هم درباره این موضوع نوشته شده که مناسبت است آنها را بخوانید. البته مطالعه کتابهای امین را میگویم. بعضیها هستند که چون پای روحانیت و دین در میان است، از عنادی که با دین دارند، حاضر نیستند به افتخار به این بزرگی اعتراف کنند و آن را مطرح نمایند.
بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران (77/2/22)
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
8/بهمن/1396
روز برفی 8 بهمن 96 و فرصت در منزل بودن به دلیل بارش شدید برف که مدتها بود چنین برفی رو تهران به خودش ندیده بود ، فرصتی شد تا بعد از چند روزی مجدد فرصت مطالعه شیرین کتاب اون هم از دسته تاریخ معاصر و بخش بسیار پر عبرت مشروطه رو پیدا کنم .
کتاب آخرین آوز قو اثر استاد علی ابوالحسنی (منذر)
در همون صفحات نخست چند نکته به نظر قابل تامل و جالب بود که خلاصه اش رو خدمتتون عرض میکنم :
**مشروطیت با شعارهای آبدار و مطنطن شروع شد و بسیاری را نیز خصوصا در آغاز فریفت . وعده « نان و کباب» شیخ سلیم تبریزی که با لهن دهاتی وار در نطقهایش به تیره بختان و بیچیزان وعده می داد که : ( اگر در گرفتن مشروطه همدستی کنید مقدار آذوقه به قدری زیاد و ترتیب تقسیم آن به اندازه ای مرتب و سهل خواهد شد که کبابهای پهن را لای سنگک برشته گذارده در خانه تان تحویل خواهند داد .)!
نصرت الله فتحی با بیان این مطلب می نویسد : « نهایت رقت قضیه در این بود که آن مرحوم پهنای دستش را – روی منبر یا در حال ایستاده – قدری پایین تر گرفته به مردم می گفته است : « آی یَتیم ، آی کاسب ، آی بینوا کباب بو اینده باخ ، بو اینده »یعنی : آی یتیم ، آی کاسب ، آی بینوا کباب به این پهنا ، نگاه کن به این پهنا » .
**مشروطیت عملاً دو چیز را در ایران نیمه جان کرد:
1- سلسله قاجاریه که بافت استبدادی داشتند اما همچون پهلوی بافت استعماری نداشتند .2-روحانیت شیعه .
که اگر این دو نیمه جان نشده بود بعید بود یک قزاق ( رضا خان) و یک روزنامه نگار (سید ضیاء الدین طباطبایی ) به مدد اجنبی بر کشور مسلط شوند . و این مشروطه در سیر برگشت ناپذیر خود منتهی به رژیم پهلوی شد .
**سلسله قاجاریه با تمام بافت استبدادی و ظالمانه به شدت استعمار ستیز بود که موارد متعددی میشودذکر کرد از جمله مبارزه با لژهای فراماسونری و نیز فرق ضاله بابی و بهائی بود و ... اما یک نکته جالب اینکه استاد علی ابوالحسنی میفرمایند : « حقیر خود در یکی از تواریخ کهن بهائیت خواندم که نوشته بود « اگر ناصرالدین شاه نبود ما بر اهل اسلام جزیه می بستیم »! اساساً معرف رضا خان – سرنگون کننده قاجاریه – به اردشیر جی و انگلیسیها ، عین الملک بهایی مشهور و پدر هویدا بود .
#مشروطه
#شیخ_فضل_الله_نوری
#قاجاریه
#پهلوی
#علی_ابوالحسنی_منذر
#آخرین_آواز_قو
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
جسارت اعتراف به خطا
تاریخ یعنی عبرت
بوی عطر باران خرداد و نسیم خنک سحر ماه مبارک رمضان روح آدمی را جلا میدهد ، قبل از اینکه چند خطی از تاریخ را با هم مرور کنیم دو نکته :
اول:یکی از مکارم اخلاقی اعتراف به خطا و اشتباه و سعی در جبران آن است .
دوم:اگر بنا است فردی را در تاریخ قضاوت کنیم و یا مطالعه باید تمام ابعاد او را دید و گفت، چرا که اقتضاء انصاف این است و شرط عبرت آموزی از تاریخ همین.
سحر 5/خرداد/1397
جسارت اعتراف به خطا
تاریخ یعنی عبرت
بوی عطر باران خرداد و نسیم خنک سحر ماه مبارک رمضان روح آدمی را جلا میدهد ، قبل از اینکه چند خطی از تاریخ را با هم مرور کنیم دو نکته :
اول : یکی از مکارم اخلاقی اعتراف به خطا و اشتباه و سعی در جبران آن است .
دوم : اگر بنا است فردی را در تاریخ قضاوت کنیم و یا مطالعه باید تمام ابعاد او را دید و گفت، چرا که اقتضاء انصاف این است و شرط عبرت آموزی از تاریخ همین.
در چند روز اخیر مصاحبه های جالب اردشیر زاهدی داماد شاه مخلوع و آخرین سفیر ایران در امریکا اهل مطالعه را به این فکر وا داشته ای کاش شرایطی فراهم میشد تا از اسرار زاهدی به دلیل قرابت او با خاندان پهلوی پرده برداشته میشد و... اما اعترافات جالب او هر چند اندک و مختصر بود اما صفحاتی از تاریخ برخی رجال فعال در مشروطه برایم تداعی شد ، قصه اعترافات زاهدی بی شباهت با اعترافات تقی زاده نیست و البته فصل مشترک هر دو در پهلوی است یکی پهلوی پدر و دیگری پهلوی پسر اما سید حسن تقی زاده : ( ادامه در پست اول )
نام سید حسن تقی زاده در تاریخ معاصر ایران با خیانت و دلداگی به غرب و خطاهای بی شمار در مشروطه اعم از ، تلاش برای حذف واژه مشروعه و جایگزینی کلمه مشروطه ، تلاش برای عدم نظارت فقها و انطباق قوانین مجلس با شرع ، دفاع از پیمان منعقده میان روسیه و انگلستان برای تقسیم ایران در 1286 (موسوم به قرارداد 1907) ، تمدید قرارداد استعماری دارسی زمانی که منصب وزارت مالیه را داشت ، مخالفت با ستارخان و باقر خان و تهمت غارتگری به آنان ، پیگیری تغییر خط فارسی به خط لاتین به بهانه ترقی ، خباثت هایش در اعدام شیخ فضل الله و ... و جملات معروف او «ایران باید ظاهراً و باطناً و جسماً و روحاً فرنگیمآب شود و بس»-«از ناخن پا تا موی سر باید غربی شد» که معرف اندیشه و تفکر اوست ، شناخته می شود.
اما او در نیمه دوم عمرش به تدریج بر بسیاری از افکار و مواضع گذشته خویش خط بطلان کشید و صراحتا به خطا و افراطی بودن نظریاتش در اوایل عمر اعتراف کرد از جمله :
1- اعتراف به آلت فعل بودن در تمدید قرارداد دارسی که هر چند آبروی خود را برد اما با همین اعتراف در مجلس اعلام لغو قرارداد شد و مصدق توانست بساط کمپانی را جمع کند و سه سال بعد در جواب دادگاه لاهه استناد کرد به اعتراف تقی زاده اما مصدق بعد از اعتراف تقی زاده به اشتباهش میگوید : با تمدید قرارداد دارسی شاید مادر روزگار نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند و می گوید : خبطها و خیانتهایی از تقی زاده صورت گرفته است که با این کارها پاک شدنی نیست .
2- وقتی برادر زاده شهید مدرس ( سید حسین مدرسی ) از او میپرسد : در تغییر سلطنت و انقراض قاجاریه مدرس ، شما (تقی زاده ) و دولت آبادی و علاء و دکتر مصدق شدیدا مخالفت نمودید و نطق همه شما در مجلس بسیار محکم و مستدل بود چه شد از بین جمع شما مخالفین تنها مدرس و مصدق مورد غضب قرار گرفته ، یکی شهید و دیگری زندانی شد ؟
تقی زاده می گوید : هیچ کدام از ما ، مدرس نبودیم و نمی شدیم . غیر از او بقیه ما صلاح دیدیم همراه سیل آمده حرکت کنیم ... ما این از خود گذشتگی و شجاعت را نداشتیم که تا مرز شهادت پیش رویم ، ولی او داشت . ( مدرس ، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران ، 239-2/238 .
3- تلاش برای ارائه شکایت (از روسها هنگام اشغال ایران در پایان جنگ جهانی دوم ) علیرغم ممانعت قوام السلطنه (نخست وزیر وقت ). (چهل سال در صحنه ...، خاطرات دکتر جلال عبده ، 237-1/236.)
4- خدمت بعدی تقی زاده و یارانش ( مجتبی مینوی و حبیب یغمایی و...) مبارزه با تغییر خط و به اصطلاح پاکسازی الفاظ عربی از زبان فارسی است که توسط کسروی و پور داود و ... پیگیری میشد . و نطق او در حفظ زبان فارسی فصیح و استغفار از اینکه خود روزی خواهان تغییر خط فارسی به لاتین بوده .( یادنامه تقی زاده ، ص 99-87-39 )-( آخرین آواز قو ص 142)
5- و در آخر اعتراف به خطا و افراطی بودن فتوای ایام جوانی ( لزوم فرنگی مآبی کامل ایرانیان) که آذر 1339 در باشگاه مهرگان انجام گرفت . او می گوید : من باید اقرار کنم که فتوای تند و انقلابی من در این امر ، در چهل سال قبل در روزنامه کاوه و بعضی مقالات بعدی مبنی بر تغییرات کلی انقلابی نیز، متضمن مقداری از این نوع افراط بوده ... ( ایرانیان و اندیشه تجدد ، دکتر جمشید بهنام ، صص 113-109)
اما مبدء این تنبه را می توان چنگ و دندان نشان دادن دیکتاتوری رضاخان از نیمه دوم سلطنت اش گفت .(سراب زندگی ص10) ( آخرین آواز قو ص 144)
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
29/خرداد /1397
تاریخ و سرگذشت پژوهی
واقعیت هایی از دوران پهلوی
بعد از ظهر گرم روزهای آخر فصل بهار و باز هم کتاب و باز هم مطالعه ، واقعا ً هیچ چیزی به اندازه مطالعه خستگی روحی از کارهای روزمره را نمی تواند از تن خارج کند اما مطلب امروز ؛ یکی از منابع و مآخذ مورد استفاده در تدوین تاریخ ، خاطره های اشخاص است . اما نکته قابل توجه در این خاطرات این است که باید به دیده ی احتیاط نگاه کرد و اصول و معیار نقد تاریخی را به دقت در استفاده از آنها به کار بست تا از قابل اعتماد بودن آنها مطمئن شد .
یکی از این دست کتابهای خاطرات ، که قابل اعتماد نیز هست و به دلیل پیوند با کتاب خاطرات احمد احمد می تواند جذاب باشد کتاب#تب_و_تاب خاطرات #دکتر_محمدرضا_فرتوک_زاده برادر #فاطمه_فرتوک_زاده همسر #احمد_احمد است .کتابی که از جهات مختلفی دارای ارزش هایی است از جمله آنها که از کتاب خاطرات احمد احمد را خوانده و به دنبال سرنوشت مبهم همسر او و پاسخ به شبهاتی که پیرامون آن زن مجاهد و شهیده بود ، هستند و یا دهه شصتی ها به بعد - و البته تا حدودی دهه پنجاهی ها هم – که تصویر درستی از شیوه مبارزاتی و البته وضعیت معیشتی مردم در دوران پهلوی ندارن می توانند با مطالعه این کتاب واقعیات موجود آن دوران را تا حدودی درک کنند و ببینند ، نه آنچه را که امروز در فضای مجازی برای بزک کردن و تطهیر حکومت پهلوی نمایش داده می شود را چشم بسته باور کنند .
اتفاقاتی در دوران پهلوی برای مردم رخ میدهد که همه را در صفی متحد برای یک هدف قرار میدهد مردم یک هدف مشترک را دنبال میکنند و آن سرنگونی رژیم مستبد و حکومت دست نشانده پهلوی است .
دکتر فرتوک زاده آن روزها را اینگونه ترسیم می کند : ( خانواده ما جزء اقشار متوسط به حساب می آمد ، اکثر مردم آن زمان فقیر بودند و اصلاً سطح زندگی مردم با الان قابل مقایسه نبود . خانه ما در سر آسیاب دولاب اطراف میدان ژاله بود . کودکی ام با فقر بیشتری توام بود آن زمان ها بیشتر مردم هفته ای یک مرتبه پلو می خوردند و برنج هایی که می خریدند ، شن های زیادی داشت ، لذا به سختی پاک می کردند تا بتوانند هفته ای یک مرتبه پلو بخورند ، بیشتر مردم به این صورت زندگی می کردند و از امکانت امروزی خبری نبود . )
گزارشاتی از این دست بسیار است که البته گزارشات هر چه به حواشی شهر ها و شهرستانهای دیگر میرسد از فقر عمومی بیشتر و شدیدتری پرده برمیدارد . این وضعیت را در کنار ولخرجی ها و سفرهای عجیب و جشن های پرخرج خاندان پهلوی قرار دهید جشن هایی که حتی در عصر حاظر نیز در بین ولخرج ترین حاکمان عرب هم سراغ نداریم .
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
20/خرداد / 1397
خود محبوب پنداری دیکتاتورها !!!
بیماری خودشیفتگی
بهترین کار بعد از روزی پر تلاطم از مسائل روزمره و عمدتاً بدون داشتن ارزش معنوی ، مطالعه است ، و واقعا چه مطالعه ای شیرین تر و عبرت آموز تر از مطالعات تاریخی به ویژه تاریخ معاصر ، اسداله خان علم کسی که در دهه پایان عمر زندگی خود و البته حکومت پهلوی بیش از هر کسی به خاندان و شخص محمد رضا نزدیک بود یاداشت های روزانه ای دارد خواندنی و قابل تامل ، یکی از بیماری هایی که روانشناسان در رابطه با آن سخن میگویند و هر کدام ریشه هایی - از دوران کودکی تا اختلالات مختلف - برای آن ذکر میکنند ، بیماری مشترک تمام دیکتاتورهای تاریخ است بیماری خودشیفتگی ....
قیام 15 خرداد در سال 1342 رخ داد قیامی که دلیل آن دستگیر روحانی شجاعی بود که در قم بر علیه ظلم ظالم سخن گفته بود وقتی خبر دستگیری همه جا را فرا گرفت مردم شهرهای مختلف با شعارهای « یا مرگ یا خمینی » «مرگ بر شاه » به خیابان ها سرازیر شدن اما یکی از تلخ ترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران و فجیعترین حادثه ، قتل عام دهقانان کفنپوش ورامینی رقم خورد که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاحهای سنگین آنها را قتل عام کردند .
این جنایت به قدری تلخ و گسترده بوده که برخی رسانه های خارجی هم خبر آن را منعکس کردند :
برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت:" در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمينی که عليه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد".
روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "ديروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... اين، شديدترين تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دينی، روح الله خمينی و ياوران او دستگير گرديدند".
اما سکوت خفت بار طبقه به اصطلاح روشنفکر که بعد از ماجرای تلخ قحطی بزرگ باردیگر نشان دادند نه مرهمی بر درد این مردم که خود زخمی بد خیم هستن بر پیکره ملت ؛ کسانی که مبانی فکری خود را وام دار غرب هستند و خود را تافته ای جدا بافته میدانند کسانی که حتی مورد اعتراض جلال آل احمد قرار گرفتند که البته جایی دیگر باید در رابطه با آن سخن گفت .
اما یاداشت جالب اسداله خان علم هفت سال بعد از این واقعه است هفت سال بعد از اتفاقی که در دوران نخست وزیری او و به فرمان محمد رضا شاه در تهران جوی خون راه افتاد و حالا یاداشت عَلَم و خود محبوب پنداری شاه :
دوشنبه 9 آذر 1349
در مورد نوشتن وصیت نامه اش صحبت کرد[محمدرضاشاه]و از من خواست که در پنهانی ترین شرایط اطلاعات لازم را فراهم بیاورم ....
شاه گفت : « ثروت من باید به ملتم برسد ، فقط مقدار کمی از آن برای بچه ها بماند ....»
گفتم :« ... سه چیز باعث بقاء ولیعهد بر تخت سلطنت می شود ؛ ذکاوت و کفایت مشاورینش ، کنترل بر ارتش ؛ و سرانجام ثروتش »
شاه گفت : « خداوند خودش فراهم میکند »
گفتم : تردید ندارم اما فراموش نکنید که خود شما متجاوز از 20 میلیون دلار از پدر فقیدتان به ارث بردید ؛ که امروز معادل 100 میلیون دلار است ...»
شاه گفت : « مردم ایران امروز عاشق من هستند و هرگز به من پشت نخواهند کرد »
گفتم « همینطور است که میفرمایید ... اما فراموش نکنید که همین مردم بودند که پشت سر مصدق هم قرار گرفتند و شما را وادار کردند که کشور را ترک کنید .
ادعای شاه مبنی بر تعلق ثروت به ملتش با رفتار او در طول سلطنت و ثروتی که از ایران خارج کرد هیچ نسبتی ندارد . اشاره علم به ارث بیست میلیون دلاری خود بیانگر گوشه ای از این ثروت نامشروع شاه بود . دریافت رشوه از معاملات تسلیحاتی و ... ولخرجی های شاه و خانواده او دلیل دیگری بر بطلان چنین ادعاهایی است .
#رضا_خان
#محمد_رضا_شاه
#اسدالله_خان_علم
#خود_شیفتگی
#ثروت_نامشروع
#ویلای_لواسان
#آقازاده_ها
#ویلاهای_مصادره_ای
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
26/مرداد/1397
تحریم ... تحریم ... تحریم
کمک دُول غربی به ایران
دولت انگلیس به ما مقرری میدهد !!!
وثوقالدوله نماد مزدوری، نفوذی و خیانت به مملکت
تابستان داغ 1397 خورشیدی این خورشید خانم با تمام وجود محبت خودش رو در عرصه زمین پهن کرده و حرارت کره خاکی رو بالا برده اما چند وقتی هستش که قطعی مرتب آب و برق اون هم چند ساعت در روز همه رو کلافه کرده ، و بدترین زمان برای قطع برق ظهرهای داغ این روزها است که معلوم نیست قسمت کدوم ناحیه و منطقه میشه ، علی کل حال برخی این وضعیت رو از مصرف بالای مشترکین عنوان میکنند و البته قول دیگه ای هم از کند بودن و بی تدبیری دولت در افزایش ظرفیت تولید نیروگاهها و پیمان پاریس و ... به هر حال دلیل این قصه هر چی که باشه یکبار دیگه اهمیت انرژی هسته ای و استفاده از این انرژی برای تولید برق و شیرین کردن آب و .. بیش از هر زمان دیگه ای به ما اثبات میشه که بیست دقیقه ای با بتن در مقابل هیچ فعلا دادیم رفته علی برکه الله ...
القصه اونچه که بیش از هر واژه ای در ادبیات عامیانه و عالمانه ما کاربرد داره و از خُرد تا کلان در رابطه باهاش حرف و نظر دارن و هر کس به نحوی خودش رو درگیر اون میدونه واژه تحریم هستش وا ژه ای که دیگه مثل سلامُ علیک روزانه قرین و همنیشن تمام مجالس و محافل دو نفره و چند نفره و پس و پیش پرده شده ، واژه ای که بعد از انقلاب 57 مردم این سرزمین در مقابل حکومت مستبد و خود رای #پهلوی و طلب #استقلال#آزادی#جمهوری_اسلامی همیشه با ضعف و قدرت بوده که البته هر دفعه به بهانه و شکل جدیدی به اسم فشار بر حاکمیت مستقیم مردم رو هدف قرار داده تا اونها رو به زانو در بیاره تا مردم پشت کنند به آرمانهاشون و...
حالا واقعا نمیشه کاری کرد تا از این وضعیت خلاص شد و مردم نفس راحتی بکشن و در تامین برخی کالاها و داروها و استفاده از امکاناتی مثل هواپیما (از همونا که بعد برجام باهاش عکس انداختن و قرار بود چند ده جین برامون با بسته بندی لاکچری بفرستن ها)و... دچار مشکل نشن ؟
چرا امکانش هست و میشه حتی از غربی ها مقرری ماهیانه گرفت با هم تاریخ رو مرور کنیم و یاد بیاریم زمانی رو که علاوه بر اینکه تحریم نبود حتی دولت انگلیس به دولت حاکم مقرری میداد !!!
#وایت #کاردار_سفارت_امریکا: ( در ظاهر کابینه فعلی (وثوق الدوله در زمان احمد شاه قاجار مامور تشکیل کابینه بود او که دست نشانده دولت انگلستان بود، از همان اول که نخست وزیری را پذیرفت برای اینکه بتواند دولت باثباتی داشته باشد از آنها کمک مالی گرفت، در این زمان برای اولین بار ایران به مجمع جهانی ملل دعوت شد، اما مهمترین کار او در این دوره بستن قراداد ننگین 1919میلادی، با دولت انگلستان بود که از اين طريق ایران به تحت الحمایگی این دولت استعماری در آمد. وي برای بستن این قراداد پول هنگفتی نیز از دولت انگلستان به عنوان رشوه دریافت کرد و به خاطر این خدمتی که برای دولت انگلستان انجام داد تا آخر عمرش در حفظ جان و مال او و کسانش، بیشتر از هر کس دیگر کوشش و حمایت صورت گرفت. انگلیسی ها سعی داشتند او را سالها برای رسیدن به اهداف خود در این پست حفظ کنند، اما سرانجام با کار شکنی روسها و مخالفت زیادی که در داخل با او به خاطر بستن قراداد 1919م شد، به اجبار او را از نخست وزیری برکنار کردند.صفائی، ابراهیم؛ وثوق الدوله، تهران ، چاپ اول، 1374، کتاب سرا، 77. ) زمام امور را به دست دارد اما در پس پرده کاملا پیرو تمنیات این قدرت _انگلیس _ خارجی است . انگلیس ماهانه سیصدو پنجاه هزار تومان به ایران کمک مالی میکند که این رقم تنها هزینه های جاری این کشور را برآورده می سازد ؛ در مقابل انگلیس انتظار دارد کابینه بر اساس خواسته های او رفتار کند ... اکنون تردیدی نیست که سفارت انگلیس مانع سفر هیات ایرانی به ایالات متحده شده .... به عنوان مثال : وزیر مختار انگلیس در ایران ، به یک تاجر معتبر زرتشتی گوشزد کرد که انگلستان تنها کشوری است که به ایران کمک می کند و او نباید در معاملات خارجی خود منافع انگلستان را در نظر نگیرد . چندی بعد سفارت انگلستان به بهانه اینکه این تاجر زرتشتی با اهداف سیاسی به امریکا سفر می کند و... از اعطای تسهیلات به وی دریغ کرد و مانع سفر او شد . کلنل والاس نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس ، برای کسب امتیازات بیشتر به تهران آمد . مهم ترین مساله امتیاز تاسیس خط آهن از محمره ، یا هر بندر دیگر در خلیج فارس به سمت لرستان و ادامه آن از طریق سلطان آباد یا همدان به سمت تهران ، بود مجد،محمد قلی؛از قاجار به پهلوی،تهران چاپ سوم،زمستان،1395موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 35)
چند نکته دیگر در رابطه با وثوق الدوله خلاصه عرض میکنم که توضیح هر کدام نیاز به فرصت دیگری است .
الف ) او در تیرماه 1274ه.ش همراه پدرش نزد ناصرالدین شاه رفت، معلومات و استعداد او درجوانی توجه شاه را به خود جلب کرد و این باعث شد فرمان استیفای آذربایجان و به همراه آن لقب وثوق الدوله به او داده شود[صفائی، ابراهیم؛ رهبران مشروطه ،تهران چاپ سوم ، خرداد 1363،جاویدان ،1/415]
ب) وثوق الدوله بعد از انقلاب مشروطه حضور مستمری در سیاست داخلی داشت، او از آغاز نهضت، گرایشی به نهضت و اعتقاد به برقراری حکومت پارلمانی داشت و نیز به وسیله برادر خود که منشی مخصوص شاه بود آگاهی های بیشتری از روند و پیشرفت نهضت به دست می آورد و با این حرکت همراه شده و از سوی صنف بازرگان به نمایندگی تهران انتخاب شد. [بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران، تهران ، چاپ اول ، 1357،زوار،1/ 350]
ج) در دورۀ استبداد صغیر و بسته شدن مجلس اول وثوق الدوله منزوی بود و اوقات خود را بیشتر به مطالعه می گذرانید و با مشروطه خواهان ارتباط داشت. [صفائی، ابراهیم؛ وثوق الدوله، تهران، چاپ اول، 1374، کتاب سرا،ص27،28]
د) بعد از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمد علی شاه قاجار از قدرت، هیأتی 20 نفره تشکیل شد که قدرت را در ادارۀ امور کشور به دست گرفت، به نام هیأت مدیره موقت که در کاخ شمس العماره شروع بکار کرد و وثوق الدوله به ریاست این هیأت برگزیده شد. او یکی از کسانی بود که با محمد علی شاه مذاکره کرد، مذاكره اي كه قرار شد شاه با گرفتن مستمری و حقوق ماهانه از ایران به روسیه تبعید شود. وثوق الدوله پس از منحل شدن این هیأت مدیره به وزارت دادگستری رسید[شرح حال رجال ایران، پیشین،1 / 349. ]
هـ ) دو دوره نخست وزیر بود که در دوره اول تفنگدارانی که در جنوب به کمک انگلیسیها تشکیل یافته بودند، منظم تر شده و بنام پلیس جنوب معروف گشتند اما بعد از 8 ماه استعفا داد . اما در دوره دوم در اولین اقدام خود بعد از نخست وزیری کلیه اعضای کمیته مجازات را دستگیر و زندانی کرد و با تشکیل دادگاه، این تشکیلات را منحل کرد. در مرحله بعدی راههای کشور را که پر از راهزن و غارتگر شده بود پاکسازی کرد، وامنیت را در بیشتر مناطق بر قرار کرد . در زمان نخست وزیری وی قیام جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در شمال کشور بوقوع پیوست و او در سرکوبی این قیام ناموفق بود وا ین نهضت تا بعد از نخست وزیری وی نیز ادامه داشت.
د ) انعقاد قرار داد فروش ایران ( قرار داد 1919 ) که انگلیسیها برای تسهیل امضای قرارداد مبلغ چهارصد هزار تومان (به پول آن زمان مبلغ بسیار هنگفتی میشد) میان سه وزیر عاقد قرارداد به شرح زیر تقسیم کرده بودند:
1- نخستوزیر (وثوقالدوله) 200 هزار تومان؛
2- وزیر خارجه (شاهزاده فیروز میرزا نصرت الدوله) 100 هزار تومان؛
3- وزیر دارایی (شاهزاده اکبر میرزا صارم الدوله) 100 هزار تومان.
پیش از تقسیم این پولها، از لندن به «سر پرسی کاکس» (وزیرمختار انگلیس در ایران) دستور داده شد حتیالمقدور چانه بزند تا شاید حقالعمل وزرای رشوهگیر را تقلیل بدهد!
#وثوق_الدوله
#مزدورها
#نفوذی
#روباه_پیر
#رشوه_به_وزیر
#قرارداد
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
🍷سرکه انداختیم شراب شد ....
🖋 "من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم كه به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد"
(#جلال_آل_احمد)
#مطالعات_تاریخ_معاصر_ایتا
eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
#مطالعات_تاریخ_معاصر_تلگرام
https://t.me/+Lrl453FuqmZjMzg0
#مطالعات_تاریخ_معاصر_بله
https://ble.ir/AhmadSoltani_contemporary_histor
شیخ شهید بر دار شد
روز ۱۲ مرداد ماه یکی از غمبار ترین روزهای تاریخ معاصر ایران است روزی که پس از 16 روز از فتح تهران توسط مشروطه خواهان آیت الله شیخ فضل الله نوری که در 8 مرداد بازداشت شده بود در مرکز شهر شیعه نشین تهران در پایتخت به دار آویخته میشود توسط یپرم خان ارمنی و عده ای پای دار او کف و سوت میزنند و بعد هم از هیچ جسارتی به جسد او مضایقه نمیکنند.
خلاصه اینکه چه شد شیخ بر دار شد :
وقتی شیخ فضل الله که خود از حامیان و رهبران نهضت عدالتخانه و مقابله با استبداد در زمان مظفر الدین شاه بود ، دید عده ای از روشنفکران غربگرا مانند میرزا فتحعلی آخوند زاده و سید حسن تقی زاده و...و كمپرادورهایی مانند حاج معينالتجار بوشهري و حاج محمدحسن امينالضرب و ارباب كيخسرو جهانيان و ارباب جمشيد جمشيديان و خاندان فروغي که نياي اين خاندان به نام آقا محمدمهدي ارباباصفهاني كار خود را به عنوان كارگزار كمپانيهاي جهانوطن ترياك، از جمله كمپاني ساسون بمبئي، شروع كرد و فرزندان او به رجال درجة اوّل دوران مشروطه بدل شدند ، دو تجارتخانه جمشيديان و جهانيان در زمان فعاليت براي خلع محمدعلي شاه مخفيانه مقادير فراواني اسلحه وارد ايران كردند.
بر این موج حق طلبی سوار شده و در راستای اهداف شوم خود با نام مبارزه با ظلم و استبداد در پی ایجاد خفقان و زدودن دین و باور مردم هستند در مقابل آنان ایستاد و خطرات این جریان را با صدای رسا فریاد زد اما مردم که هیچ، عده ای از علما و بزرگان و مراجع که از قضا از صحنه مبارزات دور بودند فریب تلگراف ها و اخبار غلط را خورده و همچنان بر حمایت خود از جریان مشروطه اصرار نمودند و فتوای به دفع استبداد محمد علی شاه دادند فتوایی از سر خیر خواهی ولی بدون تحلیل صحیح از موقعیت ، فتوایی که از اول عامل به آن ستار خان و باقر خان بودند و فتوا محمد علی شاه را ساقط کرد اما به جای او مستبد دیگری نشست و شیخ فضل الله در تهران بر دار شد و قریب یکسال بعد از آن همان ها حکم به اعدام شیخ داده بودند با سید عبدالله بهبهانی روحانی همراه و مدافع مشروطه را ترور کردند و 16 ماه بعد از به دار شدن شیخ شهید وقتی آخوند خراسانی متوجه انحراف مشروطه از اهداف اولیه خود شد و قصد عزیمت به تهران را کرد در مرگی مشکوک از دنیا رفت و سید محمد طباطبائی از دیگر موافقان و مدافعان مشروطه به گوشه ای تبعید و در فراموشی از دنیا رفت . و ستارخان با نیرنگ یپرم خان در پارک اتابک خان به شدت مجروح شد و در اثر همان جراحت به شهادت رسید و باقر خان نیز به شدت مضروب شد .
نتیجه :
اگر تحلیل صحیح از وقایع نداشته باشیم و دچار اقدامات و تصمیمات هیجانی بشویم خناثان از خواسته های به حق ما به نفع خود سود برده و از سلاح ما برای تسلط بر ما سود خواهند برد .
پیوند عده ای دنیا طلب که حد یقفی برای کسب دنیا ندارند با شیفتگان غرب که جز لامذهبی و فرنگی مآبی و از نوک پا تا فرق سر فرنگی شدن آن ها را رازی نمیکند همیشه برای ملت ایران خطرناک بوده آنها با تابلوی خواسته های به حق مردم برای جلب حمایت مردم به میدان می آیند اما وقتی که به اهداف خود از قدرت و ثروت رسیدن آنچه که برای آنان کمترین ارزش و اهمیتی دارد دین و دنیای مردم است .
در مشروطه مردم به دنبال شعارها و وعده های پر طمطراق که نشانه عدم صداقت و نبود عقلانیت بود به بلایی بدتر و شدید تر مبتلا شدند . و خواص و بزرگان هم به دلیل عدم تحلیل صحیح و دقیق وضعیت حاکم دچار خطای در تشخیص و عملکرد شدند و شد آنچه نباید میشد .
جمله ای که بسیاری از علما بعد از مشاهده انحراف مشروطه به زبان جاری کردند این بود که : ما انگور انداختیم که سرکه شود آن را شراب کردند.
اما چه سود! شد، آنچه که نباید میشد . دیگر پشیمانی کسی سود نداشت بعد از چند سال حتی کسی جرات گفتن لفظ مشروطه را نداشت ، ابراز پشیمانی مرحوم نائینی - مرحوم آیتالله شیخ عبدالله مازندرانی- آخوند خراسانی- حاج آقا نورالله اصفهانی - آیتالله سید عبدالحسین لاری - سیدمحمد طباطبایی ناظمالاسلام - محمدمهدی شریف کاشانی - ناظمالاسلام کرمانی - ادیب الممالک فراهانی - نسیم شمال سپهدار تنکابنی - علیاکبر دهخدا و... دیگر حاصلی نداشت شیخ بر دار شد و مشروطه از کف رفت .
ودر آخر سخن یکی از نادمین : سپهدار تنکابنی ( بعدها: سپهدار اعظم) فاتح تهران و رئیس الوزرای مکرّر مشروطه است که هنگام شهادت شیخ، شخص اول دولت بود. وی، تنها 2 سال و اندی پس از شهادت شیخ یعنی در ذیحجه 1329 نوشت: «هر ساعت این اوضاع را مشاهده، و آرزوی مرگ میکنم. و افسوس نه میمیریم و نه میکشند مرا ... و اگر هم خودم را تلف کنم خلاف شرع است و خَسِرَ الدُّنیا و الآخره میشوم»!
#شیخ_شهید
#تحلیل_صحیح
#آخوند_خراسانی
#مشروطه
#علما_و_مردم
#وضعیت_کنونی
#استبداد
كمپرادور: (واژهای در زبان پرتغالی به معنای «خریدار» است. این واژه در گذشته نام عمومی بازرگانانی بود که در چین و هند و دیگر کشورهای جنوب آسیا به عنوان واسطه سرمایهداران و شرکتهای خارجی (عمدتا اروپایی) عمل میکردند. بعدها این واژه همراه با واژه «بورژوازی» به صورت بورژوازی کمپرادور در متنهای سیاسی و اقتصادی (عمدتا مارکسیستی) رایج شد که منظور از آن اشاره به واسطهها و دلالان سرمایهداران خارجی در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین بود.) در دوران محمدشاه قاجار و اوايل عهد ناصری در ايران برای اولين بار بازارهای ايران مورد هجوم گسترده كالاهای انگليسی، به ويژه منسوجات پنبهای، قرار گرفت و اين موج باعث ورشكستگی صنعتگران و تجار ايرانی شد.
به عنوان نمونه ، در دهة 1840 بارون دوبد(سیاح روسی- که در 1841 م . حجاری های تنگ سااولک در کوههای بختیاری را کشف کرد.) از ورشكستگی صنايع نساجی خوزستان خبر می دهد. هجوم كالاهای غربی به بازار ايران با واسطه تجار بزرگی صورت می گرفت كه منافع آنها به كلی با منافع بازاريان و تجار متوسط و كسبه تفاوت داشت.
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor