#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#مربع_ترکیب
چون کویرِ بدون باران بود
سیلی صورتش نمایان بود
همه موهای او پریشان بود
بیقرار حسینِ عطشان بود
کفنی پاره مانده در مُشتش
درد شلاق و نیزه ها کُشتش!
حال و روزی عجیب و درهم داشت
در رجب غصهء مُحرّم داشت
گرچه در زینبیه مَحرم داشت
دم آخر، حسین را کم داشت
حرز زهرا "وَ اِن یَکادَش" بود
لحظه های وداع، یادش بود
قلب زارش ز کار می افتاد
یاد حلقوم یار می افتاد
بین آن نیزه زار می افتاد
پیش ده تا سوار می افتاد
آنهمه شور و شین را کشتند
زنده زنده حسین را کشتند
یوسفش را که برنگرداند و
پیکرش بین گرگ ها ماند و
شب شد و عرش را که لرزاند و
یا اُخیَّ اِلیَّ می خواند و
زیر نیزه شکسته تب می کرد
آب از خواهرش طلب می کرد
بین هفت آسمان قمر می سوخت
خیمه ها تا دم سحر می سوخت
دل زهرای خونجگر می سوخت
در میان تنور، سر می سوخت
بعد آن بی حیایی دشمن
مطبخ خانه اش نشد روشن
تنِ بی سایه بان عوض شده بود
نیّت ساربان عوض شده بود
لحن زجر و سنان عوض شده بود
سر و وضع زنان عوض شده بود
گوش های بدون زیور، وای!
دختران بدون معجر، وای!
مُشت و سیلی ز پیش و پی خورده
سنگ عُشاقِ مُلک ری خورده
بعد هر گریه، کعب نی خورده
پیش او یک سپاه، مِی خورده
ناله هایش به آسمان رفته
بین بازار شامیان رفته
بی علمدار خود، کشیده عذاب
رفته در کوچه ها بدون نقاب
شده آب از غم و جنایت آب
خواب گهواره دیده مثل رباب
چون رباب ز جنگ، برگشته...
صورتش بوده رنگ، برگشته
رنج دیده میان دستهء خود
خار دیده به پای خستهء خود
زخم خورد از سرِ شکستهء خود
مُشت خورد از دو دست بستهء خود
دیده با چشم خواب آلوده
قاری اش را شراب آلوده
گذرش در خرابه ها افتاد
دم دیوار، بی عصا افتاد
سر که آمد، طبق جدا افتاد
دختری از سر و صدا افتاد
مثل بابا شکست حرمت او
جای بوسه نداشت صورت او
#رضا_دین_پرور
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
نام تو حسین مشق هر شب باشد
این سینه ز مهر تو لبالب باشد
ما را چه به لاف عشقبازی با تو
تا سینه زن غم تو زینب باشد
#الیاس_کریمی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
کوه درهم خُرد شد تسخیرِ زینب را که دید
سایهای از سایهی تصویرِ زینب را که دید
نیمهشب باید بیاید تا نسوزد آفتاب
آب شد خورشید تا تاثیرِ زینب را که دید
مَا رَأَیْت إِلَّا جَمِیلا گفت حیرت کرد عشق
کربلا شد کربلا تفسیرِ زینب را که دید
غیرتش مثل خودش میساخت از اهل حرم
دشمنش مغلوب شد تکثیرِ زینب را که دید
ذوالفقارِ مرتضی با خطبههایش شد یکی
شام یکجا خاک شد شمشیرِ زینب را که دید
فاطمه إِنّٰا فَتَحْنٰا خواند دنبالِ سرش
کوفه شد مخروبهای تکبیرِ زینب را که دید
حق بده با شش برادر آمد و بی کَس گذشت
غم به حالش زار زد تقدیرِ زینب را که دید
پیش عباسش چرا دستان او را بستهاید
هِی زمین اُفتاد سر زنجیرِ زینب را که دید
اینکه اُفتادهاست در این بی کَسیها خواهر است
آه با پیراهنی پاره نگاهش بر در است
آنقدر غم دید تابِ داغِ دیگر را نداشت
تابِ جان دادن ولی در بین بستر را نداشت
ماهها میشد مُهیا بود تا جانش رود
کاش میشد جان دهد اما برادر را نداشت
کاش میشد لااقل مثلِ رقیه جان دهد
یادِ آن لبهاست اما در بغل سر را نداشت
چند روزِ آخری میخورد خانوم بر زمین
پیر بود و بینِ دستش دستِ اکبر را نداشت
تشنه است و بسترش در آفتاب و سایه نیست
حیف ایندفعه کنارش آب آور را نداشت
طاقتِ هر داغ را او داشت اما با حسین
طاقتِ گودال را آن ضربِ آخر را نداشت
طاقت آوارگی را داشت اما قامتش
طاقت بوسیدن از رگهای حنجر را نداشت
صبر بر اینها اگر هم کرد اما طاقتِ
شام و بازار و حراج چند دختر را نداشت....
#حسن_لطفی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#غزل
گرچه درخت خشک دلم نا اُمید نیست
گویا بهار ، در دل این سَررسید نیست
جشنی که در نبودِ تو بر پا شود ، عزاست
این عیدها بدون حضور تو عید نیست
تقدیرمان به خال سیاه تو رفته است...
انگار بخت منتظرانت سپید نیست!
هفتاد پُشت من ، همگی عاشق تواَند
پس ماجرای عشق من و تو جدید نیست
بابابزرگم آرزویت را به گور بُرد
مَردی که از فراق تو قدَّش خمید..،نیست
در راهِ دوست جان بدهی..،بُرد کرده ای
هر کس که پای یار نمیرد ، شهید نیست
دست گناهکار مرا رو نمی کنی...
اینگونه پردهپوشیات اصلاً بعید نیست
خیلی کُمیت بندگیام لنگ می زند
این پا شبیه آنکه به سمتت دوید..،نیست
من در کمال خیرهسری ، دوست دارمت
این روسیاه هرچه که باشد..، پلید نیست
قفل دلم به دست علی باز می شود
مثل نجف برای دل من کلید نیست
انگورِ حیدریست دلیل جنون من
عقل از سرم کنار ضریحش پَرید..، نیست!
چیزی نمانده دق کنم از داغ کربلا
جز دوری از حسین..،عذابی شدید نیست
جانِ لبی که چوب شد از تشنگی..،بیا
جان تنی که گم شده..،در خطِّ دید نیست
▪️
وللّه اوجِ روضه همین مصرع است و بس:
جای عقیله در دل بزم یزید نیست
#بردیا_محمدی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#زمینه
#جمعه
🗓سروده: ۱۴۰۲/۱۱/۶
🏴بند اول:
کجائی صاحب زمانم
کجایی عشق جاودانم
به لب رسیده جونم آقا
کجائی جلوه ی نهانم
امید آخر همه
کجائی یا بن فاطمه
بیا به این جداییمون
آقا بده تو خاتمه
عمریه از فراقت عزیزم
کنج هیئت دارم اشک میریزم
جمعه که هیچ همه سالو واست، مریضم
یا بن الزهرا کجایی کجایی
مُردم از این جدایی جدایی
🏴بند دوم:
بیا امام مهربونم
بده جمال تو نشونم
تا کی باید بشینم و هی
دعا برا فرج بخونم
بیا که خیلی دیر شده
دلا به غم اسیر شده
جوون چِش به راه تو
بیا که دیگه پیر شده
دنیا رو داره ظلمت میگیره
بی تو حتی بهشت هم کویره
گل اگه نور خورشید نباشه، میمیره
الامان الامان یا بن الزهرا
العجل العجل یا بن الزهرا
🏴بند سوم:
با اینکه نوکر تو هستم
در انتظار تو نشستم
ولی همیشه با گناهام
دلتو میدونم شکستم
ببخش که بی وفا شدم
رفیق نیمه را شدم
شرمنده ی نگاهتم
ببخش که بی حیا شدم
آبرومو همیشه خریدی
رو گناهام همش خط کشیدی
از خطاهام گذشتی و چیزی، ندیدی
الامان الامان یا بن الزهرا
العجل العجل یا بن الزهرا
✍️ #یاحسین
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
ای پیامآور خون شهدا یا زینب
با پیامت همه جا کرب و بلا یا زینب
ای نماز شب تو برده دل از چار امام
ای همه فاطمه هنگام دعا یا زینب
خطبۀ تو، سخن خون خدا بر سر نی
یک پیام است ولی با دو صدا یا زینب
چه بیارم؟ چه بگویم؟ چه بخوانم به ثنات؟
که خدا زینت اَب خوانده تو را یا زینب
اگر از اشک شود ملک جهان دریائی
نشود حق تو یک قطره ادا یا زینب
تا قیامت همه مردان جهان میگیرند
از تو درس شرف و صبر و رضا یا زینب
گوهر اشک تو و خون حسین ابن علی
هر دو بخشید به اسلام بقا یا زینب
سَر آن سرّ خدا گرچه جدا از تن شد
نگهش از تو نگردید جدا یا زینب
از قفا چشم تو در مقتل و پیش نگهت
شد جدا رأس حسینت ز قفا یا زینب
از تو زیبنده بُوَد ذکر "تقبّل منّا"
بر سر نعش امام شهدا یا زینب
مظهر صبر خدا خواست دهد جان از دست
تو شدی از دل او عقده گشا یا زینب
سعی تو با سر خونین برادر رفتن
مروه گودال و صفا طشت طلا یا زینب
در دل محمل خود چون دل خورشید بسوز
که هلالت شده انگشت نما یا زینب
خطبههایت همه یادآور زهرای بتول
سخنانت چو علی روح فزا یا زینب
پور مرجانه به تو خنده زد و گفت: گرفت
قلبم از قتل حسین تو شفا یا زینب
آن ستم پیشه پی پاسخ دندان شکنت
شادیاش گشت مبدّل به عزا یا زینب
دختر وحی کجا؟ كوچه و بازار کجا؟
آیت نور کجا؟ شام کجا؟ یا زینب
از تو زیبد که بکوبی به دهان دشمن
مشت، با غرّش "یابن الطلّقا" یا زینب
پیش چشم تو به لبهای عزیز زهرا
به خدا، چوب زدن نیست روا یا زینب
جز تو کی خوانده نماز شب خود بنشسته
دل شب گوشۀ ویرانهسرا یا زینب
ماهِ روی تو چو از جور فلک نیلی شد
روی خورشید نشد تیره چرا یا زینب؟!
خصم بر اشک تو خندید ولی بر سرِ نی
گریه کردند برایت شهدا یا زینب...
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_زینب_س_مدح
کیست زینب همیشه بی همتا
نورِ مستورِ عالمِ بالا
کیست زینب نفس نفس حیدر
کیست زینب تپش تپش زهرا
کیست زینب حسینِ پرده نشین
کیست زینب حسن به زیرِ کسا
کیست زینب کسی چه میداند
غیر آن پنج آفتاب هُدی
کیست زینب تلاطمِ عباس
کیست زینب تموّج دریا
ذوالفقار علی میانِ نیام
اوجِ نهجالبلاغهای شیوا
کیست زینب فراتر از مریم
روشنی بخشِ هاجر و حوّا
کیست زینب حجابِ جلوهی غیب
صبر اعظم، صلابت عظما
قلمم بشکند چه میگویم
من و اوصافِ زینب کبری؟!
من چه گویم که گفت اربابم
حضرت عشق! التماس دعا
السلام ای شُکوهِ نام حسین
دومین فاطمه، تمامِ حسین
✍ #حسن_لطفی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#ترحیم
#دوبیتی
بسان بلبلی از غم فِسُردم
غم هجران تو بر شانه بردم
خوشی از خانه و کاشانه ام رفت
از اون روزی که در خاکت سپردم
گلای خونمون بی تو خزونه
چشام از داغ تو همرنگ خونه
انیس و مونسم بعد از تو اشکه
امان از دست این دور زمونه
خودم دیدم که در گِل جا گرفتی
که روی دوش ما مأوا گرفتی
تو رفتی و ولی با رفتن خود
که جون از مادر و بابا گرفتی
خودم بر شانه ها بردم تنت را
که شاید بشنوم خندیدنت را
الهی کاش می مردم ، ولیکن
نمی دیدم کفن پوشیدنت را
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_زینب_س_مصائب
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من
که میآمد صدای نالههای پنجتن از من
از آنجایی که وابستهست جان من به جان تو
جدا کردند سر از تو؛ جدا کردند تن از من
میان معرکه هم زخم، هم جانباختن از تو
میان خیمهها هم سوختن، هم ساختن از من
تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من
گلوی زیر خنجر از تو؛ دست و پا زدن از من
دلم خوش بود با پیراهنت آنهم به غارت رفت
پس از تو رَخت بَر بستهست شوقِ زیستن از من
غریبم آنچنان در سرزمین مادری بی تو
که میپرسد نشانیهای زینب را وطن از من
"ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق"
کسی نشنید جز "توصیف زیبایی" سخن از من
از آن بُتخانهها چیزی نماند آنجا که بر میخاست
طنین تیشهی پیغمبرانِ بُتشکن از من
منم حُسنِ خِتام باشکوهِ داستان تو
پس از این اسوه میسازند اساطیر کهن از من
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_علی
چو ماه گشت دفِ لا اله الا الله
نواخت از شعفِ لا اله الا الله
چه بیم محتسب امشب؟ که با ولای علی
خوشیم در کنفِ لا اله الا الله
علی ولیِ خدا و خدا ولیِ عل یست
که کعبه شد نجفِ لا اله الا الله
چو گنج، دُرّ ولای علی نهان شده است
به غمزه در صدفِ لا اله الا الله
هر آنکه گفت علی حق و حق علی ست، به حق
زد هست بر هدفِ لا اله الا الله
میِ ولایت حیدر به کوزة توحید
شکفته روی رفِ لا اله الا الله
علی شناس تواند خداپرست شود
علی ست هر طرفِ لا اله الا الله
کسم علی ست در آن بی کسی که می خوانند:
به عزّت و شرفِ لا اله الا الله
✍: #محمود_حبیبی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی
چهل سال است میگریم، چهل سال است میخندم
کتاب خاطرات تلخ و شیرین پر از پندم
من از آغاز دل بستم، به استقلال و آزادی
ز هرچه زرق و برق آورد شرق و غرب دل کندم
من آن باغم که دستانی خدایی کاشت بذرم را
سپس ساقه به ساقه زد به ساق عرش پیوندم
نهال کوچکی بودم که از طوفان گذر کردم
تعجب میکند عالم، اگر سروی تنومندم
مرا فکه، طلائیه، شلمچه، فاو میفهمد
چنانکه لحظههای داغ سُرخاخون اروندم
در این عالم که دنیا از زر و سیم آبرومند است
من از خون جوانان برومند آبرومندم
کبوترهای خونینپر ز دوشم میپرند و من
به پای بال و پرهاشان هزاران بوسه میبندم
شعار «میروم تا انتقام سیلی زهرا،
بگیرم» را زدم با سربلندی روی سربندم
زمین مات ثباتم شد، زمان حیران جریانم
سرود رود کارونم، شکوه کوه الوندم
درون پیکرم روح جوانی میدود امروز
که پر شور است چشمانم، که پر شوق است لبخندم
جهان زیباتر از این روزگاران میشود روزی
ومن چشم انتظار وعدۀ حق خداوندم
بهارا! بیتو فروردین فقط تکرار تقویم است
از این تکرار میسوزد همیشه جان اسفندم
✍ #هادی_قاسمی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#انقلاب_اسلامی #بصیرت
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی؛ #حاج_قاسم_سلیمانی؛ #شعر_پایداری
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندهگانِ نَفَسِ قدسی روحاللهیم
آیهی فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادهی پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوهی «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشیدِ همه آفاق است
تار و پودش همه از خونِ رگِ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسم الله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم الله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری... آه
سر هر دار خدایا سر سرداری... آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
* *
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد؟!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد؟!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّهی ماست
این نه عهدیست که یکآن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب، سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد
* *
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز
چشمها را بنگر، تشنهی عدل است وطن
همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن
با زر و زور، علیوار و دمادم بستیز
صفشکن باش و در این خط مقدم بستیز
«تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب
«وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب
* *
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیلهی دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکهی جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ
* *
گره کار وطن، غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یارست به روی شهدا تابیدهست
ره چراغان شده! جامانده مبادا باشیم
میرود قافله! وامانده مبادا باشیم
* *
قدس ای قبلهی اول! خط پایانی تو
مقصد قافلهی هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر، بسم الله
هر که دارد جگر خوف و خطر، بسم الله!
✍ شاعران:
▫️#محمدمهدی_سیار
▫️ #میلاد_عرفان_پور
▫️#علی_محمد_مؤدب
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
یا موسی ابن جعفر علیه السلام
دریا شکست کوه شکست آسمان شکست
ای وایِ من که حرمت این آستان شکست
ای وایِ من که ساقهی پایی نحیف و سرخ
از ضربههای چکمهی یک پاسبان شکست
در زیرِ این عبا به گمانش کسی نبود
سَندی که پا گذاشت ،شنید استخوان شکست
از بس که تنگ بود و نمور و سیاه و سرد
از بس به سنگ خورد سری ناتوان شکست
بابالحوائجِ همه بود و کسی نداشت
روزی دِهِ همه بی آب و نان شکست
امسال هم گذشت ولی روز را ندید
دور از بهار قامتِ این باغبان شکست
امسال هم گذشت و رضا را ندید؛ آه
بِینِ سیاهچال دلش ناگهان شکست
معصومه را نشد که عروسش کند - گریست
امشب که بغضِ دخترِ او بی امان شکست
از زهر تشنه بود و همین بابِ روضه شد
با داغهای کرببلا با همان شکست
لبتشنه بود و حرمله را با سهشعبه دید
طوری کمان کشید گمانم کمان شکست
وقتی صدایِ تیر به زینب رسید گفت :
قلب رُباب پشتِ پدر توأمان شکست
میخواست خندهای بکند که گلوش ریخت
میخواست بوسهای زندش که دهان...
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#دلـم_درد_و_دلـم_درد_و_دلـم_درد
#امام_کاظم_ع
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
دلـم درد و دلـم درد و دلـم درد
دلـم یـاد غـریب کـاظمیـن کـرد
فلـک زد شعله بـر جـان پیمـبر
فتاده از نفس موسی بن جعفر
بیـا شیعـه بیـا کـه در بکـوبیم
بیــا بــا دیـدگـان تــر بکـوبیم
بیـا تا بـا رضاجان پشت این در
بگـرییم از غم موسی بن جعفر
بگوییم تسلیت معصومه جان را
رضـا جـان آن رئــوف مهربـان را
امام بی گناه و جُـرم و تقصیر
چهارده سال شد در غُـل و زنجیر
زجسمش مانده پوست واستخوانی
نمــانـده بــر تنـش جـز نــاتـوانی
تنـش را ظلـم هــارون آب کــرده
فلـک را غصـه اش بی تاب کرده
شنیده ناسزا هر روز تا شب
شده ذکر لبش خَلِّصنی یا رب
تن پاکش به حَمّالان سپردند
بـه روی نـردبان کهنه بـردند
عزیزی که غریبی اش عیان است
ببینیـد این امـام شیعیان است
سـزا بـاشد بـر این آقـا بگرییم
چنـان معصومه و رضـا بگرییم
بـه جـرم عشق بـه زهرا و حیدر
چنین کـردندبـاموسی بن جعفر
اگـر کشتند عــزیـز مصطفـی را
بـه غـم آغشته بودند مرتضی را
خـدا را شکر شد تشییع جنـازه
تـن او لِــه نشـد بــا نعـل تـازه
خـدا را شـکر معصـومه نـدیده
بـــه روی نیــزه ای رأس بـریده
اگـرچـه بـا شقـاوت کُشت او را
نَبُـرّیـده کسی انگشــت او را
خدا را شکر که موسی بن جعفر
تنـش زخمی نشد ازتیغ و خنجر
بخوان«مداح»امان از دل زینـب
مصیبت ها شـده حاصـل زینب
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#ترحیم
#جوان
اولان گُل تک خزان ای تازه داماد
سن ئولدون منده اولدوم خانه برباد
اَلینده گورمدیم من طوی حناوی
جوان عمرینده من گئیدیم قراوی
نه گوردین بخت ئووین نه طوی حناسین
نه گوردین طویدا ائللر اویناماسین
نجه دوزسون فراقینده سنون گل
ئولر گُل اولماسا گر شیدا بلبل
فراقینده سنون دل داغلیام من
چکوب حسرت اورکدن آغلارام من
گوزل عکسین گورَن هنگامه یاننام
گلوب قبر اوسته آواره دولاننام
به جای بخت ئووین قبرین مبارک
باغیشلا ایتمیشوک خرما تدارک
اورگیم گلمدی شیرنی آلام من
بو تازه منزلن بیر کف چالام من
طویی قاره اولان داماده لایلای
ورق بختی دونن ناشاده لایلای
اورگینده قالان احساسه لایلای
دونن خوش گونلری تز یاسه لایلای
طویونی ویرمیّن اتمامه لایلای
جوانلیقدا چاتان ناکامه لایلای
آداخلیخدا ئولن داماده لایلای
گئین بیر آق کفن داماده لایلای
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#ترحیم
⭕️ چه کسانی به مرگ طبیعی میمیرند؟
مرگ طبیعی بر خلاف نامش مرگی است که تنها در زندگی برخی از افراد اتفاق می افتد! و اکثر مردم به" مرگ اخترامی" می میرند!
✳️مرگ اخترامی: در این حالت بدن بر اساس اختلالاتی نظیر مرض و یا تصادف و مانند آن شایستگی خود را برای همراهی با روح از دست می دهد، در این حالت، روح دیگر نمی تواند بدن را به کار گیرد.
بدن معیوب می شود و نفس نمی تواند در آن بماند به همین دلیل روح از آن خارج می شود.
✳️مرگ طبیعی: اما در مرگ طبیعی روح به تکامل خود می رسد و کمالاتش به نهایت می رسد از این رو بدن دیگر نمی تواند روح را همراهی کند پس میان روح و جسم جدایی می افتد و مرگ تحقق می یابد، مثل یک میوه رسیده که با یک دست زدن از شاخه جدا می شود.
♻️در واقع بایستی مرگ به صورت طبیعی برای همگان رخ دهد امّا در اکثر موارد پیش از آنکه روح به تکامل نهایی برسد این جسم است که دیگر نمی تواند او را همراهی کند و به علت ضعف و عیب، روح و جسم از هم جدا شده و مرگ تحقق می یابد که دیگر مرگ طبیعی نیست.
▪️اجل های معلّق!
در لوح محفوظ الهی میزان عمر و زمان مرگ دقیقاً مشخص شده است ولی قبل از فرا رسیدن آن اجل حتمی ،اکثر مردم در اثر اجل های معلّق می میرند!
✳️اجل معلّق : اجلی است که زمان مرگ را به تأخیر می اندازد و یا آن را جلو می اندازد.
🌺 براساس روایات معصومین (علیهم السلام) اکثر مردم در اثر گناهان و نیز ترک صله ی رحم ، اجل های معلّق را برای خودشان می آورند و به مرگ های زودتری از اجل حتمی خویش می میرند.
مراقب اعمالمان باشیم تا اجل های معلّق به سراغ ما نیایند.
📚 منابع و مآخذ:
پانزده گفتار- شهید مطهری،فلسفه ی ما- شهید صدر،تاریخ فلسفه- دکتر نصر
عدل الهی- شهید مطهری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🧠هر کی بهت گفت ایران همه چی داغونه، آلمان همه چی فراوونیه، آمریکا مردم در رفاهن، فرانسه که مهد آزادیه، کانادا همه چی ارزونه، ترکیه رو که دیگه نگو،
📲این کانال رو بهش معرفی کن
صد در صد نظرش عوض میشه
#امریکا
#فرانسه
#آلمان
#اسپانیا
#ترکیه
#انگلیس
#بلژیک
#ایتالیا
#کانادا
#اردون
#استرالیا
#اسرائیل
#عربستان #سعودی
#اکوادور
#آلبانی #منافقین
#روسیه
#امارات
#ایران
#سوریه
#ژاپن
#سوئد
#سوئیس
#اروپا
#مجارستان
#کره
#یمن
#مصر
#زمان_شاه
https://eitaa.com/joinchat/3760194082C3a891f0a8a 👈
🌃اونور آب از تبلیغات تا واقعیت[ بدون روتوش]
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را
به کاظمین رساندم صدای لرزان را
برای حاجت کوچک نمیروم آنجا
دریغ اگر که بگویم به او غم نان را
منی که هیچ ندارم برای عرض ادب
چه تحفهای ببرم پیشکش کنم؟ جان را
دو پادشاه به یک سرزمین نمیگنجند
کنار هم به خدا دیدهام دو سلطان را
که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟
که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟
ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم
گرفتهام منِ بیدستوپا دو دامان را
ببین کسی که خودش میهمان زندان بود
چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را
به چشم دیده اسیریست در دل زندان
به چشم دل به اسیری گرفته زندان را
بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است
گماشتهست چه دیوانهای نگهبان را؟
براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم!
که خلق در نفسش دیدهاند درمان را
"کریم" ترجمهی دیگر "ابوالحسن" است
که جمع دیدهام اطراف او فقیران را
وداع با حرمش ساده نیست، حق دارم
عقب عقب بروم تا ته خیابان را
✍ #محمدحسین_ملکیان
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی
ای تو در مکرمت و جود، نبی را مانند
ای تو در منزلت و قدر، علی را ثانی
تو اَمینُاللَّهی و بر درِ بیتُالشَّرَفت
هست جبریل امین را شرف دربانی
آن جمال ملکوتی که تو داری، به مَلَک،
از تماشای رُخت دست دهد حیرانی
تویی آن جلوه که تابید به موسی در طور
تو مسیحایی و داری نفسی رحمانی
تویی آن نوح، که خود روح نجاتی، هر گاه،
گیتی از سیل حوادث بشود توفانی
گردش چشم تو و گردش افلاک یکیست
نکند چرخ ز فرمان تو نافرمانی..
جان فدایت که به يک عطف نظر زنده کنی
در دل و جان جهان عاطفۀ عرفانی
از لب لعل تو، انوار هدایت جاریست
ای سحاب کرمت، در همهجا بارانی
ای کلامُ اللَّه ناطق که تو را میخوانند
شجر طیبه در معرفت قرآنی
حبس و تبعید به فتوای تو محبوبتر است،
از قبول ستم و سلطۀ بیایمانی
بر در قاضی حاجات مناجاتکنان
عرض حاجت بری ای سجدۀ تو طولانی
آفتابی و سفر میکنی از شرق به غرب
عجب از صبر تو در سایۀ سرگردانی
به پریشانی تو دجلۀ بغداد گریست
ای نصیب تو همه بیسر و بیسامانی
اهرمن گرچه بسی بهر فنایت کوشید
نشود جلوۀ انوار الهی، فانی
شاهد مکتب توحیدی و در راه هدف
بِاَبی اَنت و اُمّی که شدی قربانی
تا مرا رخصت پابوس تو قسمت نشود
منم و دست و گریبانِ غمی پنهانی..
«گر چه دوريم به یاد تو سخن میگوییم
بُعد منزل نبود در سفر روحانی»
با تولّای تو، تا گلبن طبعم گل کرد
عوض گریه کند دیده گلابافشانی
به بَرَت آمدهام، تا ببرم فیضی از آن
جذبۀ معنوی و جاذبۀ روحانی
چه بخواهم؟ که تو خود حال مرا میبینی
چه بگویم؟ که تو خود درد مرا میدانی
* *
که گمان داشت که با آن همه تشريف و جلال
یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟
آب شد شمع وجود تو و خون شد جگرت
آه از ظلمت زندان و شب ظلمانی
از هجوم غم و اندوه به تنگ آمده بود
روح قدسیِ تو در کالبد انسانی
نظری کن که «شفق» مُحرم کوی تو شود
ای بنای حرم عدل و امان را بانی!
✍ #محمدجواد_غفورزاده
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
آیینه صدق و صفا، موسی بن جعفر
روح مناجات و دعا، موسی بن جعفر
در بند، در تشویش، در طوفانِ ظلمت
کشتی ما را ناخدا، موسی بن جعفر
واشد گره از کار ما بی مزد و منت
تا زیر لب گفتیم: یا موسی بن جعفر
عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است
هرکس مسیرش شد "الی موسی بن جعفر"
از ابتدا خورده گره حاجات شیعه
با حضرت عباس؛ با موسی بن جعفر
ذکر لب ما یکصدا: "جانم رضا جان"
ذکر علی موسی الرضا: "موسی بن جعفر"
در کنج زندانها به صرف تازیانه
افطار را میکرد وا، موسی بن جعفر
کار خودش را کرد سِندی ابن شاهک
جان داد با زهر جفا، موسی بن جعفر
✍ #محمود_یوسفی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
همیشه سهم آب و نان ما چندین برابر بود
چرا که رزق ما از سفرهی موسیبنجعفر بود
اگر بابالحوائج خوانده میشد علتش این است،
که با قلب شکسته مرهم دلهای مضطر بود
زن بدکار و بُشر حافی و مردان زندانبان
به لطف او برای هرکسی ایمان میّسر بود
عذاب شیعیان یا قعر زندان؟ انتخاب از او
به دوشش بار جُرم دوستان تا روز محشر بود*
اسیری که تمام مدت آزادیاش تنها
زمان رفتن از زندان به یک زندانِ دیگر بود
امام مهربانِ مسلمین، افطار هر روزش
به دست سندیبنشاهکِ ملعونِ کافَر بود
اگرچه عاقبت آزاد شد، اما همه دیدند
که بر یک تختهپاره در غل و زنجیر، پیکر بود
به یاد مادرش افتاد هرکس دید جسمش را
به او گفتند: "صارت کالخیال" از بس که لاغر بود
✍ #مجتبی_خرسندی
* امام کاظم (علیه السلام) فرمودند:
«إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي»
ترجمه: «خداوند متعال بر شیعه غضب کرد و مرا بین جان خودم و آنان مخیّر فرمود؛ پس به خدا قسم من با جان خودم، شیعیان را حفظ کردم»
📚کافی، ج ۱، ص ۲۶۰
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
همانگونه که شب را روشنایِ ماه میبخشد
خدا در ظلمت دنیا چراغ راه میبخشد
به حکم"اَلْبَلاءُ لِلْوِلا" است اینکه در تاریخ
خدا به دوستان خود غمی جانکاه میبخشد
تو از نسل همان مردی که هنگام رکوع خود
عقیقش را به سائل قُربةً لله میبخشد
نگاه مهربانت آیهی "وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ"
تو "عَافِينَ عَنِ النَّاسِی" که بی اکراه میبخشد
* *
به کم قانع نشو امشب، بخواه از او خودِ او را
به کم قانع نشو ای دل، که دارد شاه میبخشد
✍ #عباس_جواهری_رفیع
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
تجلی دادهای با هر دعایت، روح عرفان را
فضیلت داده القابت، تجلیگاه انسان را
تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟
رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی
کشیدی بر فضیلتهای هارون، خط بطلان را
پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر
ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را
تو با این بردباریها به اصحابت نشان دادی،
برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را
"شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری📎
تو روشنکردهای با این سخن، تکلیف صفوان را
"أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار" و "کظم غیظ" را با هم
نشان دادی چنین توصیههای ناب قرآن را
اگر چه ماه محبوسی و "فِی قَعْرِ السُّجُون" بودی
ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را
✍ #عاطفه_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
هر كه یک دفعه سر این سفره مهمان میشود
مور هم باشد اگر، روزی سلیمان میشود
سر به زیر انداختن، ذاتش توسل كردن است
دردها در این حرم ناگفته درمان میشود
این كریمان لطفشان هر چند آمادهست، لیک
نام مادر كه وسط باشد دو چندان میشود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجبها كاظمین ما خراسان میشود
نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری
هر كه میبیند تو را، از نو مسلمان میشود
نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند
یک نفر از آن همه پیر جماران میشود
این دلِ ما، سینهی ما، عرش ما، حتی بهشت
هر كجا موسی بن جعفر نیست، زندان میشود
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e