#شعر_پایداری #شهید_جمهور
#جمهوری_اسلامی_ایران
#سید_شهیدان_خدمت
در مسیر اوج، بال و پر نمیآید به ما
جز کفن پیراهنی دیگر نمیآید به ما
اوج ما، معراج ما، در خاکوخون غلتیدن است
پس در این پرواز دیگر سر نمیآید به ما
ما بهتنهایی خود عمریست عادت کردهایم
جمع ما جمع است، پس لشکر نمیآید به ما
گرچه در میدان مینِ نفس رفتن مشکل است
گیر کردن پشت این معبر نمیآید به ما
در میان معرکه تا صحبت از جانبازی است
پس یقیناً دستک و دفتر نمیآید به ما
چون در این عرصه فقط گمنام بودن شهرت است
ننگ سالم ماندن پیکر نمیآید به ما
سر به سر در پای عهد خویشتن سر میدهیم
نه! نماندن پای این کشور نمیآید به ما
✍ #مجتبی_خرسندی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی
اگرچه گمنام، اگرچه پنهان
خلوصش اما اثر که دارد
من از جهادش خبر ندارم
خدایش اما خبر که دارد
رجاست، خوف از خطر مبادا
در این سفر بی هنر مبادا
که جبهه سرباز اگر ندارد
رجایی و باهنر که دارد
به راه افتاد و عشق برداشت
از آنچه برداشت خود خبر داشت
بضاعت سیم و زر ندارد
بضاعت جان و سر که دارد
مسیرِ فرهاد بیستون است
و شرطِ اولْ قدم جنون است
چه توشهای بهتر از محبت؟
بیاورد عشق هرکه دارد
بنا به ماندن نبود از اول
چرا بماند؟ چرا معطّل؟
چه بهتر از لانه پر بگیرد
رها شود، بال و پر که دارد
✍ #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#رئیسی_عزیز
#شهید_جمهور
تازه شد خبر! خبر جدید شد
چیست؟ خادم الرضا شهید شد
کولهبار بسته یار، عازم است
کیست این؟ رفیق حاج قاسم است
کیست این؟ چقدر کربلایی است
باز هم شهید، یک رجایی است
کیست این شهیدِ یا رضا به لب؟
جان او رسید با رضا به لب
کیست این که نام او سرآمد است؟
مقصدش رواقهای مشهد است
پله زد به آسمان قدم قدم
باز شد به روی او درِ حرم
راه را نرفت، راه را دوید
شد کبوتر و به آسمان پرید
باز هم خبر! خبر جدید نیست
کشور رضا که بی شهید نیست
✍ #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در آرزوی #شهادت
#رئیسی_عزیز
هان ای بهشت! ای گردنآویز فدائیها
مهمان کن این بیتاب را در روشناییها
آه ای شهادت! لطف کن آغوش خود وا کن
ما ماندهایم و کام تلخی از جدائیها
ای آتش! ابراهیم عمری بی قرارت بود
بی طاقت و دلگیر از آن دیرآشناییها
خون شد دل ما، بس کن این سرمای دوری را
دلگرم کن ما را به دیدار رهائیها
هان ای شهادت! جا بده در جنتت ما را
مثل بهشتیها، رئیسیها، رجائیها
✍ #حجت_الله_کفشیری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#رئیسی_عزیز
#شهید_جمهور
اینچنین پرواز در اوج رهایی عزت است
آسمانی رفتنت ای مرد خاکی حسرت است
از امامت خادمی را با شهادت خواستی
روز میلادش گشود آغوش، وقتِ بعثت است
حاج قاسم با بهشتی با رجایی... در حرم،
پیشوازت آمدند و هر شهیدی دعوت است
نام تو ماناست چون تاریخِ ایرانِ کهن
مثل تو در رگ رگِ فرزندهامان غیرت است
خادم قرآن و عترت! سید پاک و زلال!
یاد توجاریست در هر جا که شوق خدمت است
خوش بحالت در سه جا آید به دیدارت امام
رفتنِ تو اینچنین دیگر چه جای غربت است!
✍ #محمد_غفاری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#رئیسی_عزیز
#شهید_جمهور
اخبار وهمآلوده و اخبار در مِه
پیچیده آواز غمی انگار در مِه
ای دشتها! کو رد پای رود در برف؟
ای کوهها! کو رد پای یار در مِه؟
دیماه را من پیش از این یخ کرده بودم
اردیبهشتم گم شده اینبار در مِه
از لابلای صخرهها داغی شکفته
گل کرده یک اندوه بیتکرار در مِه
چشم و دلت روشن که تا این شب شود صبح
فانوس میماند فقط بیدار در مِه
تاریک اگر بودی، «هوالنور»ی بگو باز
تا روشناییها قدم بردار در مِه
سیمرغ من! برخیز از خاکستر رنج
ایران من! برخیز از آوارِ در مِه
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تقدیم به شهید حجتالاسلام #آل_هاشم نماینده ولیفقیه در آذربایجان شرقی
ای دوست به سوی دوست عازم شدهای
مهمان عزیز حاج قاسم شدهای
عمری به مسیر آل هاشم بودی
امروز شهیدِ آلِ هاشم شده ای
✍ #علی_اردشیری
پن: به گفته عکاس، حجتالاسلام #آل_هاشم فرموده بود: اگر به شهادت رسیدم، این تصویر را از من منتشر کنید(عکاس: بهزاد پروینقدس).
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
باز در کوچه های کوی رضا، عطر یاس سپید پیچیده است
شانه بر شانه روی بال نسیم، عطر یاد شهید پیچیده است
یک پرستوی عشق یک سیمرغ، یک گل لاله یک گل مریم
یک ذبیح اله منای حسین، یک ابر مرد یک مسیحا دم
یادگار قیام عاشورا، پیرو خط میثم تمار
جلوه استقامت و مردی، آینه دار همت و ایثار
افتخار همیشه تاریخ، روشنی بخش محفل جانها
سر به دار ولایت حیدر، سرفراز تمام میدانها
روح تفسیر من قضی نحبه، مرد پیکار روز و زاهد شب
مثل زهرا مدافع حیدر مثل عباس حامی زینب
عاقبت مثل لاله سرخی، هم نوا با نسیم صحرا شد
مثل حر و زهیر و جون و حبیب، میهمان عزیز زهرا شد
از سفر آن سفیر خوش عهدی، سوی خانه دوباره باز آمد
مثل خورشید بود وقتی رفت، لیک مثل ستاره باز آمد
او به تکلیف خود عمل کرد و مانده این بار روی شانه ما
وای بر حال ما اگر روزی، بشود رهبر عزیزمان تنها
✍️: #یاسر_رحمانی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هدایت شده از انجمن ادبی تکیه نوکری(مشهدمقدس)
#شهدای_خدمت
#زمزمه
#به_سبک: (ای صفای قلب زارم)
بند1⃣
یا رضا از این مصیبت، قلب ایران شد پر از خون
خادم صحن تو برگشته ولی چون لاله گلگون
اَلا نعم الامیر
به عشقت شد اسیر
بیا و از کرم
در آغوشش بگیر
رضا جانم رضا
بند2⃣
شب جمعه زائر کوی تو ای شاه غریب است
خادمی که روضه خوان روضه ی یابن الشبیب است
دلش شد مبتلا
به داغ کربلا
فقط میگفت حسین
در امواج بلا
رضا جانم رضا
بند3⃣
شهدای راه خدمت، بهر پابوسی رسیدند
در شب میلادت آقا، سوی تو با سر دویدند
شدند مهمان تو
گدای خوان تو
نهاده سر همه
روی دامان تو
رضا جانم رضا
بند4⃣
انقلاب ما به دست این شهیدان شد اقامه
نهضت خدمت به مردم بعد از این دارد ادامه
مرید رهبریم
فدای کشوریم
همه رزمنده ی
سپاه حیدریم
علی جانم علی
بند5⃣
گرچه ایران در عزای لاله هایش کربلا شد
جان به قربان شهیدی که سرش از تن جدا شد
رها شد پیکرش
به نیزه شد سرش
بگو ای روضه خوان
چه شد انگشترش
حسین جانم حسین
✍️به قلم: #جمعی_از_شاعران_تکیه_نوکری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
هدایت شده از انجمن ادبی تکیه نوکری(مشهدمقدس)
#شهید_خدمت
#شور_شهدایی
#شور_معرفتی
بند1⃣
تو مسیر عشق و جنون
باید وایسی تا پای جون
تا اینکه مقامت بشه
عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرزَقُون
شهید راه خدمت، خوشا به این سعادت
شدی عزیز ملت، خوشا به این سعادت
رسیدی به حقیقت، خوشا به این سعادت
در باغ شهادت بازه
واسه اونیکه اهل رازه
اگه مرد شهادت باشی
خدا راشو برات میسازه
اللهم جعلنا، مِنَ الشّهداء
بند2⃣
بدون هیچ نام و نشون
باید باشی مرد میدون
بگذر از خودت تا بشی
عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرزَقُون
طلایه دار عزت، خوشا به این سعادت
دعات شده اجابت، خوشا به این سعادت
رسیدی به شهادت، خوشا به این سعادت
شهادت یعنی روح تازه
واسه عاشقی که سربازه
اگه راست بگی که مشتاقی
خدا راشو برات میسازه
اللهم جعلنا، مِنَ الشّهداء
بند3⃣
فرق نداره پیر و جوون
پای اعتقادت بمون
تا اینکه نصیبت بشه
عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرزَقُون
شدی غریق رحمت، خوشا به این سعادت
فدائیه ولایت، خوشا به این سعادت
معلم شجاعت، خوشا به این سعادت
شهادت بهترین آغازه
تا خدا مسیر پروازه
اگه شوق پریدن داری
خدا راشو برات میسازه
اللهم جعلنا، مِنَ الشّهداء
شعر: #جمعی_از_شاعران_تکیه_نوکری
سبک: #محمدجواد_ابوتراب_زاده
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
#شهید_جمهور
دوباره در دلم آتش به پاست ابراهیم
درون سینه ی من کربلاست ابراهیم
چه سِرّی است میان سلاله ی زهرا (س)
که پای شعله به هر ماجراست ابراهیم
هزار شکر خدا را ، به چشم خود دیدم
کسی شبیه تو در عصر ماست ابراهیم
چه طعنه ها که شنیدی و لب فرو بستی
مگر که صبر شما تا کجاست ؟ ابراهیم
چه دشنه ها که نثار تن شما کردند
همیشه دشمن حق بی حیاست ابراهیم
دمی برای خودش زندگی نخواهد کرد
کسی که خادم کوی رضاست (ع) ابراهیم
چنان زدی تو به میدان که یک جهان فهمید
شهادت آخر کار شما ست ابراهیم
اگر که پیکر پاکش درون آتش سوخت
به داغ مادر خود مبتلاست ابراهیم
به پیش حضرت زهرا (س) مرا شفاعت کن
که او شفیعه ی روز جزاست ابراهیم
بگیر دست مرا هم که من یقین دارم
مسیر راه شما تا خداست ابراهیم
#محمددرّودی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرگ_بر_اسرائیل
داغ #رفح به قلب خبر میزند شرر
سرها بدون تن شده، تنها بدون سر
وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود
آتش زبانه میکشد و میدهد خبر
یکسو نشستهاست به سوگ پدر، پسر
سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر
«آتش بگیر تا که بدانی چه میکشند»
ای پلکهای تر شده! ای بغض شعلهور!
میسوزم از صدای زنی در میان دود
میسوزم از کنایۀ این روضه بیشتر
✍ #عاطفه_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرگ_بر_اسرائیل
#رفح
خبر آمد که بدنها ز شرر میسوزد
خبر آنقدر که داغ است، خبر میسوزد
جگر سوخته بویش به سماوات رسید
از غمِ داغ رفح، بس که جگر میسوزد
نه فقط قلب زمین سوخت ازین آتش ظلم
آسمان هم جگرش تا به سحر میسوزد
بدن دخترکی در دل آتش مانده
وای ازین داغ کزان قلب پدر میسوزد
دست و پای پسری سوخته در این آتش
مادری نیز به همراه پسر میسوزد
تا ابد لعنت و نفرین به تو ای اسرائیل!
که از این شعلهی ظلم تو، بشر میسوزد
✍ #علی_مقدم
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#مرگ_بر_اسرائیل
#رفح
خون میچکد ز داغ جگرهای سوخته
در هر طرف رها شده پرهای سوخته
خون گریه میکنند درختان بیثمر
بر شانههای شانهبهسرهای سوخته
آوار خانههای امید است و کوه غم
بر دوش زخم خوردهی درهای سوخته
بر روی دست نام خودش را نوشته بود...
نامی نمانده است به سرهای سوخته
غزه میان بهت بشر شعله میکشد
در حسرت حقوق بشرهای سوخته
زینب تویی هنوز پرستار خستگان
نام تو مرهم است به پرهای سوخته
باید "که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود"
✍#نغمه_مستشار_نظامی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرگ_بر_اسرائیل
#رفح
مغزم از خواندن این خبر سوخت
هم جگر آب شد، هم جگر سوخت
مادری پیش چشم پسر رفت
دختری روی پای پدر سوخت
پیش چشمان بیغیرت ما
زنده، زنده حقوق بشر سوخت
✍ #محسن_عرب_خالقی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 آه از #رفح
#مرگ_بر_اسرائیل
به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟!
مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است
هنوز داغِ خبرهای پیش از این، تازهست
خبر رسیده، خبرهای دیگر آمده است
خبر رسیده... خبر، کودکیست در آوار
که زارِ زار پی نعش مادر آمده است
خبر رسیده... خبر، بیقراری پدریست
که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است
خبر رسیده، خبر، ضجهی پرستاریست
که از تنفس گلهای پرپر آمده است
خبر رسیده... ولی خواب بُرده دنیا را
خبر رسیده: کجایید؟! محشر آمده است
مرا به غزه ببر تا نماز بگذارم
که صبح صادقِ الله اکبر آمده است
بیا به غزه ببر، شعر خونچکانِ مرا
که آفتاب زده...، تیغها برآمده است
بگو به حرمله، در چله تیر مگذارد
بگو که دورهی کودککشی سرآمده است
از این نبرد مبادا که جا بمانم من
که حیدر است پی فتح خیبر آمده است
::
نه! کارساز نشد شعر...، کارزار کجاست؟
مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است
✍ #میلاد_عرفان_پور
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوصه
#غزل
خاک بودم سالها از شوق گلدان شما
در دل من بار خواهد داد احسان شما
هرچه را آموختم از کودکی..،نام تو بود
یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما
جای درسومشقخواندن..،گنبدت را می کِشم
دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما
اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی است
من تمام عُمر را هستم مسلمان شما
آمدم ای شاه...،یادش خوش! روانش شاد باد!
هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما
مهربانی؛خصلت خدمتگزار کوی توست
ای به قربان لب خندان دربان شما
دردهای ایل خود را جمع کردم..،آمدم
دربهدر افتاده ام دنبال درمان شما
هفتپُشت من نمکپروده ی این سفره اند
آنقَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما!
یک طرف معصومهخانم،یکطرف سلطانطوس...
در حقیقت نامِ این خاک است:ایران شما!
نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟!
آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما
آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن
دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما!
روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند
هرکسی که چشمهایش گشته گریان شما
بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم
هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما
هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده
یا علیموسَیالرِّضا! دستم به دامان شما
.
.
حرمله،خولی،سنان،اَخنَس..،عقبتر می روند...
شمر تنها می شود با جد عطشان شما
عمهجانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست...
وای از اهل حرم وای از عزیزان شما
#بردیا_محمدی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوصه
#غزل
گله ای نیست اگر غصه ی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشه ی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترین ها وسط صحن رضا
آنچه در خلد برین خلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیده ای در طلب اشک مقید داریم
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطره ی بد داریم
شاه بر شانه ی خم، پیکر خود را میبرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبرد
#مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوصه
#قصیده
السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئوفِ
الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ
احساس می کنم که همینجاست جنتم
هر وقت در حریم تو گرم زیارتم
هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف
این است آرزوی من این است حاجتم
آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا
من صید مبتلاشده ی این ضمانتم
یک سال می شود که به مشهد نیامدم
یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم
خلوتگُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم
یک شب سری بزن به من و کنجعزلتم
در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا
در ماجرای عاشقیات درس عبرتم
گندمبهدست..،گوشه ای از بارگاه تو
با جبرئیل های حرم گرم صحبتم
گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم...
شکر خدا کبوتر بام کرامتم
وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس
پس خوشبهحال من که در این مُلک،رعیتم
جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم
گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم
خورشید عالمِین،همین گنبدِ طلاست
بر بام تو دمیده شود صبح دولتم
من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم
من سالیان سال کنار تو راحتم
کُلِّ عشیره..،نانخور موسی بن جعفریم
قربان این گداشدنِ بااصالتم
ای مهربانتر از پدرم! دوستدارمت...
از کودکی همیشه تو کردی حمایتم
مُهر تو مُهر نیست..،مسحیایِ طوس ماست
صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم
صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند
با چای حضرتیست فقط اوج لذتم
محشر، شفیعِ گریهکنانِ تو فاطمه است
زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم
کاملترین عبادت من نام حیدر است
ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم
سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست...
در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم
صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی...
من محو در تجلیِ این بی نهایتم
سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم
لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم
بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است
عمریست داده ای به همین راه عادتم
نُطقم کنار پنجرهفولاد باز شد
با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم
ای عُهدهدار مجلس عطشان کربلا!
من آن حسینگویِ دمِ دربِ هیئتم
تو روضهخوان آن لب سرنیزهخورده ای
من سینهچاکِ لطمهی ذکر مصیبتم
یَابْنَالشَّبیبگُفتنِ تو می کُشد مرا...
گفتی:که زخم خوردهی آن هتک حرمتم
▪️
یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند
#بردیا_محمدی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#زیارت_مخصوصه
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خود را میان صحن رضا دربهدر کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آمادهی زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خود را به کار بست
حالا که بار عام شده کولهبار بست
با جبر عشق، در بهرویِ اختیار بست
دل را به حلقههای ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثوابِ طواف ما
شکرخدا که از فُقراییم تا ابد
از حاجیانِ کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تا ابد
ما راهیانِ کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تأييد ما رسید
آقا نگاه کرد و روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جادهی مشهد روانه کن
یک گوشهای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم، نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خونِ دل نخور، بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریبهاست
مرثیهخوانِ روضهی یابن شبیبهاست
هرشب دلش شکستهی شیب الخضیبهاست
آزرده از مزاحمت نانجیبهاست
یک عمه بود و لشکر اوباشِ بی حیا
عالم فدای شیرزن دشتِ کربلا
✍ #سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات؛ #زیارت_مخصوصه؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
خدا روز ازل ما را به عشقت آشنا کرده
چه عشقی که مرا از قید این عالم رها کرده
نه اربابم، نه سلطانم، خدا را شکر میگویم
که ما را در حریم حضرت سلطان، گدا کرده
عزیز هر دو عالم شد، به بزم عشق مَحرم شد
کسی که رو به درگاهِ علی موسی الرضا کرده
نگاهش رحمت و رأفت، وجودش پاکی و عصمت
خدا در " اِنَّمایش " حق مطلب را ادا کرده
همه در حسرت جنت، خدا هم از سَرِ رحمت
دری را از حرم سوی بهشت خویش وا کرده
ولی جنت نمیآید به چشم زائرت وقتی...
...شبی را در کنار تو سحر کرده، صفا کرده
خجالت میکشم وقتی که میآیم حضور تو
ترحم کن به این بنده که سر تا پا خطا کرده
به سقاخانهات بردم پناه از درد و بیماری
چه سقاخانهای که درد عالم را دوا کرده
همه آیینهها لبیک میگویند آن کس را
که یکبار از صمیم دل تو را خوانده صدا کرده
قسم بر خطّهی طوست، قسم بر شوق پابوست
زیارتهای مخصوصت، دلم را مبتلا کرده
دلا بنگر افاضاتش، ببین بحرِ کراماتش
ببین نور ضریحش بی خدا را با خدا کرده
معطل کردن سائل به پشت در مرامش نیست
به هر کس آمده در این حرم فوراً عطا کرده
نمیگوید گنهکاری، نمیگوید خطا داری
فقط آغوش بگشوده، محبتها به ما کرده
نرفته از حرم بیرون، کسی مأیوس یا محزون
حوائج را به لطف و رحمتش یکیک روا کرده
تشرف در حرم با اختیار خویش ممکن نیست
یقین دارم که زهرا مادرش ما را دعا کرده
قیامت هست پشت پنجره فولاد، یعنی که
خدا قبل از قیامت شور محشر را به پا کرده
چه سِرّی هست در پایین پایش هر که میآید
تمنای زیارت از نجف تا کربلا کرده
* *
صفا در قلب این صحن و، بساط روضه هم پهن و
دو چشمم اشک میبارد، هوای نینوا کرده
قسم بر نور عین تو، به فَابکِ لِلحسینِ تو
تو میدانی که عاشورا به قلب ما چهها کرده
قسم بر پلک مجروحت، قسم بر جدّ مذبوحت...
چه کس با یک غریبِ بی دفاع اینگونه تا کرده؟
برو در قتلگاه ای دل، ببین آن بی حیا قاتل
چگونه نیزهها را در دل گودال جا کرده؟
تو را گیرم که دشمن کشت با لبهای عطشانت
تنت را بی کفن روی زمین، عریان چرا کرده؟
صدای مادرت پیچیده در عالم که میگوید:
بمیرم...بی کفن، جا در میان بوریا کرده
بُنَیَّ روی دامان خودم بودی، خودم دیدم
چگونه قاتلت با خنجرش سر را جدا کرده
✍ #مجتبی_شکریان
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_ع_شهادت
درون حجرهی غربت، خدا خدا میکرد
کسی که عقدهی دل را به مرگ وا میکرد
شراره را نتوان با شراره کرد خموش
به غیر زهر، که او را ز غم رها میکرد؟!
رضا که هر نفسی داشت درد تازهتری
به زهر شعله برانگیز، مرحبا میکرد
نماز عید چه آورد بر سرش؟ که مدام
مثال فاطمه بر مرگ خود دعا میکرد
نیافت ساحل امنی به غیر موج خطر
میان لجّهی غم، هرچه دست و پا میکرد
چه جای زهر هلال؟ که بر شهادت او
غم مصاحبت قاتل، اکتفا میکرد
غریب و تشنه و تنها، بدن کبود از زهر
فتاده بود و به اجدادش اقتدا میکرد
چو شخص مار گزیده، به خویش میپیچید
چه زهر بوده و با جان او چها میکرد!
به هر نگاه که میبست و میگشود از درد
جواد، نور دل خویش را صدا میکرد
حدیث غربتش این بس که پای تابوتش
دویده قاتل و گریان، رضا رضا میکرد
خوشا شبی که "مؤيد" به یاد غربت او
به اشک و زمزمهی خود، عزا به پا میکرد
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_ع_شهادت
وقت مرگ است؛ کجایی؟ پسرم! منتظرم
تا در این لحظه بیایی به سرم، منتظرم
زهر، بار سفر آخرتم را بسته است
تا نگاه تو شود همسفرم، منتظرم
مادرم آمده و منتظر رفتن من
تا جوادم تو بیایی به برم، منتظرم
آتش هجر تو از زهر، جگر سوزتر است
تا بیایی بنشانی شررم، منتظرم
ماه من! حجرهی تاریکِ مرا روشن کن
در رهت خونْ جگرم، دیده ترم، منتظرم
گل من! تا که تو را بوسم و بسپارم جان
بر لبم آمده جان؛ محتضرم، منتظرم
خویشتن را برسان تا نرسیده اجلم
تا کنی جلوهای اندر نظرم، منتظرم
تا بیایی و گذاری سر من در دامن
که من آسوده ز جان در گذرم، منتظرم
زودتر هرچه بیایی، کنی آسودهترم
پا سوی قبله، نظر سوی درم، منتظرم
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_رضا_ع_شهادت
تا زهر ستم بر دل و جان و جگر افتاد
چون برق جهانسوز، به جانش شرر افتاد
چون موج به پهلوی گل فاطمه میخورد_
دردی که به پهلو و دل و بر کمر افتاد
آهسته به روی سرش افکند عبا را
یک سایهی غم، بر روی شمس و قمر افتاد
پیوسته نگاهش به درِ حجرهی غم بود
تا آن که نگاهش به جمال پسر افتاد
غمنالهی مادر، شرر افکند به جانش
وقتی نظرش جانب دیوار و در افتاد
او ساحل امن همه طوفان زدهگان است
چون کشتی طوفان زده، گر در خطر افتاد
از طوس دلم تا حرم کرب وبلا رفت
این جا پدر افتاد، در آن جا پسر افتاد
دل سوخت «وفایی» به مُحرم، پس از آن ماه
داغی به دل ما همه ماهِ صفر افتاد
✍ #سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e